يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مختار محمدی

مختار محمدی
مختار محمدى، در اسفندماه سال 1313 در شهرستان نور از توابع سرسبز خطئه مازندران متولد شد. هنوز یك سال از بهار زندگى او نگذشته بود كه همراه خانواده به تهران آمد. پدر وى از تعزیه‏خوانان مشهور مازندران بود و خود با ردیف‏هاى موسیقى ایران آشنایى كامل داشت و قرآن را از حفظ داشت و قرائت صحیح این كتاب آسمانى را به فرزند خویش خیلى خوب آموخته بود، بطورى كه در سالهاى چهارم و پنجم و ششم ابتدایى معلم دینى مدرسه، وى را مأمور تدریس قرآن و كمك به دانش‏آموزان در درس قرآن و شرعیات كرده بود. در همین مدرسه ابتدایى، معلم سرودى داشتند بنام نعمت‏اللَّه مجید كه معلمى دلسوز و مهربان بود و در مدت سه سال به شاگردان ضمن خواندن سرودهاى ملى میهنى، تئورى موسیقى را نیز به آنها مى‏آموخت. مختار محمدى كه در این زمان علاقه‏اى وصف ناشدنى به موسیقى پیدا نموده بود دروس معلم را به خوبى فراگرفت و از عشق موسیقى و یاد آن هرگز بیرون نمى‏رفت تا اینكه در سال اول دبیرستان از دو نفر هم‏كلاسى‏هاى علاقمند به موسیقى، كه نزد هنرمند باارزش عباس زندى مى‏رفتند با سنتور و نواختن آن آشنایى پیدا كرد و پس از مدتى با توجه به اینكه آنها استاد دیده بودند ولى او استادى ندیده بود، قطعاتى را كه ایشان مى‏نواختند وى از آنان بهتر مى‏نواخت، مختار محمدى مى‏گوید: «من كوك كردن سنتور را قبل از نواختن آن انجام مى‏دادم و با توجه به اینكه هرگز استادى را تا آن زمان به خود ندیده بودم، هیچگاه در منزل و همسایگى ما صداى ساز مرا كسى نشنید و اگر هم شنید گوش‏خراش و ناكوك نبوده است، بعلاوه به واسطه مانعى كه در منزل از لحاظ خانوادگى براى فراگیرى و نواختن سنتور داشتم، در منزل بطور جسته گریخته تمرین مى‏كردم و بیشتر تمرینات خود را در منزل دوستان خود كه آنها هم سنتور مى‏نواختند انجام مى‏دادم. رفته رفته توانستم كه با تمرینات فراوان صداى سازم را قابل استماع نمایم و همراه اركستر به همراهى ویولن ایرج گوركانى، ضرب عباس سلطانى، در برنامه‏اى صبحگاهى رادیو كه به نام برنامه دانش‏آموز بود شركت و اجرا نمودم و این اولین كار رادیویى من بود. پس از اجراى این برنامه بود كه به هنرمند فقید به صورت حبیب‏اللَّه بدیعى معرفى شدم و با تأیید ایشان تا سال 1342 در برنامه‏هاى رادیو به صورت قراردادى در اركستر شماره 6 به اجراى برنامه پرداختم و چون قبلاً هم با هنرمند ارجمند منصور صارمى آشنایى پیدا كرده بودم، در رادیو از محضر ایشان بسیار فیض بردم و از راهنمائى‏ها و محبت‏هاى این مرد هنرمند، همیشه ممنون و سپاسگزارم، سپس براى تكمیل اطلاعات تئورى موسیقى از منوچهر لشگرى و شادروان حبیب‏اللَّه بدیعى باید یاد كنم كه برایم خیلى زحمت كشیدند و قدردانى مى‏نمایم. پس از چندى در كلاس‏هاى مختلف موسیقى اقدام به تدریس و تربیت شاگرد نمودم كه باید از تدریس در كلاس سعدى واقع در خیابان بوذر جمهرى سابق به مدیریت مرحوم ولى‏اللَّه البرز، كه در آنجا هنرمندان جلال ذوالفنون و عماد رام هم تدریس مى‏كردند، مدتى در كلاس منچهر لشگرى واقع در سه‏راه امین حضور، زمانى در كلاس هنر واقع در خیابان جمهورى اسلامى بعد از میثاقیان، مدتى در كلاس محمد شیرخدایى بعد از منوچهر صادقى كه استاد رضا وهدانى آنجا را اداره مى‏كردند. چندى هم در كلاس آپادانا واقع در امیریه كه زیر نظر مرحوم امیرناصر افتتاح اداره مى‏شد نام ببرم. در اینجا باید از زحمات استاد اولیه‏ام آقاى منصور صارمى یاد نمایم كه بدون هیچ چشم‏داشت مادى مرا در امر یادگیرى و هنر موسیقى یارى داد و كمك كرد تا خود را به كاروان موسیقى ایران برسانم و هرچند هنوز خود را طلبه مى‏دانم و قطره‏اى از اقیانوس بى‏كران این هنر هم نیستم. اعتقاد دارم كه موسیقى اقیانوس بى‏كران است كه دسترسى به انتهاى آن براى هیچكس میسر نیست و پایانى ندارد و ساز بهترین مونس انسان است كه در این بى‏كرانه اقیانوس مونس هنرمند است كه هیچ‏چیز نمى‏تواند جایگزین آن باشد. من براى دوستان هنرمند و استادان موسیقى ایران چه قدیم و چه جدید، براى تمامى آنان احترام قائلم و همه آنان را دوست دارم با توجه به این، معتقدم در درجه اول شخصیت فرد هنرمند مطرح است، بعد هنرش. به هر حال براى شناساندن موسیقى اصیل سنتى ایران، همراه اركسترهاى مختلف، مسافرت‏هایى به كشورهاى خارج از طرف رادیو رفتم و در حال حاضر مشغول تدریس موسیقى و ساز سنتور به هنرجویان مى‏باشم».


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.