اخلاق اجتماعی در روابط با خویشاوندان

یکی از اصول اخلاق اجتماعی، در روابط با خویشاوندان شکل می‌گیرد بطوری که اگر این اصول نادیده گرفته شود به طور قطع افراد در روابط انسانی خود در اجتماع با دیگران دچار مشکل خواهند شد.
جمعه، 30 مهر 1400
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: جواد دلاوری
موارد بیشتر برای شما
اخلاق اجتماعی در روابط با خویشاوندان

اخلاق اجتماعی در روابط با خویشاوندان:

یکی از اصول اخلاق اجتماعی، در روابط با خویشاوندان شکل می‌گیرد بطوری که اگر این اصول نادیده گرفته شود به طور قطع افراد در روابط انسانی خود در اجتماع با دیگران دچار مشکل خواهند شد. به همین جهت در ادامه به مواردی از این اصول از نگاه نهج البلاغه اشاراتی خواهیم نمود.
 

صیانت خانواده:

ویژگی‌های جسمی و روحی مرد موجب شده تا سرپرستی خانواده، و به تبع آن، صیانت کیان خانواده در برابر آسیب‌ها، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دینی را برعهده بگیرد و او موظف گردید تهاجمات فرهنگی را از خانواده خویش دفع و رفع نماید.

یکی از راهکارهای صیانت خانواده دعوت آنها به اخلاق و عبادت است چرا که این عبادات خواهد بود که موجب صیانت حریم خانواده خواهد بود، ارباب کلام در حکمت 257 خطاب به کمیل می‌فرمایند: «ای کمیل، خانواده‌ات را فرمان ده که روزها در به دست آوردن بزرگواری، و شب‌ها در رفع نیاز خفتگان بکوشند.»1

 

نیکی به والدین:

یکی از ضروریات دین نیکی به پدر و مادر، و اطاعت آن دو، و نیازردن ایشان است که صریح قرآن کریم است که در چندین آیه پس از امر به پرستش پروردگار و شریک قرار ندادن برای او، امر باحسان به پدر و مادر2فرمود است. به همین جهت امام علی علیه السلام می‌فرمایند: «حق پدر بر فرزند این است که فرزند در همه چیز جز نافرمانی خدا از پدر اطاعت کند.»3(نهج البلاغه، حکمت 399)

و لذا می‌توان بیان نمود که نیکی به والدین از مهم‌ترین عوامل در حفظ روابط خانوادگی و به تبع آن، تحکیم ارتباطات انسانی در جامعه بشری است.

 

همسرداری:

رفتار با همسر، امام علیعلیه السلام به لطافت و ظرافت زنان توجه خاصی داشتند. بطوری که به امام حسن علیه السلام سفارش فرمود: «به زن، بیش از حد خود و اموری که مربوط به او نیست تحمیل مکن! زیرا زن همچون شاخه گلی است، نه قهرمان خشن.»4(نامه، 31) و لذا امام علی علیه السلام در سیره عملی خود به مراقبت نسبت به همسر توجه به سزایی داشت.
 

صله رحم، نه قطع رحم

صله رحم در اصطلاح «محبت و سلوک داشتن با خویشاوندان و نزدیکان است.»(لغت نامه دهخدا) در این صورت رحم به معنای خویشاوندانی است که از طرف پدر و مادر و نیز فرزندان به یک دیگر وابسته‌اند، هرچند این وابستگی دور و به چند واسطه باشد. (نراقی،1374، ص 524)

در سیره عملی امام علی علیه السلام، در مورد توجه به خویشاوندان، روایت است که امام علی علیه السلام سالانه چهل هزار دینار درآمد باغات را در راه خدا به مستمندان می‌بخشید تا برای ازدواج جوانان یا تهیه مسکن برای بیچارگاه استفاده شود. و همچنین ایشان در نامه‌ای به فرماندار مصر در مورد عدالت در میان خویشاوندان فرمود: «به هیچ کدام از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی از اراضی مسلمانان وامگذار و باید طمع نکنند که قراردادی به سود آنها منعقد سازی که مایه ضرر سایر مردم باشد.»5(نهج البلاغه، نامه 53) و در روایت دیگری آمده است که «خداوند صله رحم را برای کثرت نفرات واجب گردانید.»6(نهج البلاغه، حکمت 252)

بر این اساس، باید دقت کرد که در هر صورت انسانها برای قوام روابط انسانی خود در اجتماعی باید به صله رحم اهمیت ویژه‌ای دهند چرا که این عمل آثار اخروی و دنیوی بسیاری دارد. و از مجموع آیات و روایات بدست می‌آید که، یکی مهم‌ترین سفارش در مورد خویشاوندان، حفظ ارتباط با آنان است و در مقابل، از قطع ارتباط با آنان بسیار نهی شده است و لذا اولیای دین در کنار سفارش به صله رحم، تأکید می‌کنند حتی با کسی که با ما قطع رابطه کرده‌اند، ارتباط داشته باشیم.


تهیه و فرآوری: جواد دلاوری
 

 بیشتر بخوانید:
اخلاق اجتماعی در بلندای کلام امیر بیان
اخلاق اجتماعی
اخلاق اجتماعی کرامت محور از منظر قرآن و عترت


منابع:
  1. یا کمَیلُ مُرْ أَهْلَک أَنْ یرُوحُوا فِی کسْبِ الْمَکارِمِ وَ یدْلِجُوا فِی حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ؛ حکمت 257.
  2. اسراء، 23.
  3. فحق الوالد علی الولد ان یطیعه فی کل شیء الا فی معصیه الله سبحانه؛ حکمت 399.
  4. وَ لَا تُمَلِّک الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نفس‌ها ) فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیحَانَةٌ وَ لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ؛ نامه 31.
  5. لا تفطعن لاحد من حاشیتک و حامتک قطیعه، و لا یطمعن منک من اعتقاد عقده، تضر بمن یلی‌ها من الناس، نهج البلاغه، نامه 53.
  6. صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ؛ نهج البلاغه، حکمت 252.
 پی نوشت:
  1. قرآن کریم

  2. نراقی، احمد (1374) معراج السعادت. قم: انتشارات هجرت.

  3. سیدرضی، الوالحسن محمد بن حسین بن موسی (1380) نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی). قم: بنیاد نهج البلاغه.

  4. دهخدا، علی اکبر (1377) لغت دخدا. تهران: دانشگاه تهران، چاپ دوم. 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.