چگونه در مورد مرگ با کودکان صحبت کنیم؟ (بخش اول)

معمولاً در مصیبت ها و مرگ عزیزان، کودکان و احساساتشان کمتر مورد توجه قرار گرفته به عبارتی از کودکان غفلت می شود. اما لازم است در کنار تمام غم و اندوه ها حواستان به کودکانتان نیز باشد تا خدای ناکرده از اتفاق پیش آمده آسیب جدی نبینند. در این مقاله به برخی نکات در زمینه چگونگی صحبت با کودکان در موضوع مرگ خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
پنجشنبه، 8 آذر 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سید مصطفی سید آقامیری
موارد بیشتر برای شما
چگونه در مورد مرگ با کودکان صحبت کنیم؟ (بخش اول)
در مورد مرگ با کودکان خود سخن بگویید.
 
چکیده: معمولاً در مصیبت ها و مرگ عزیزان، کودکان و احساساتشان کمتر مورد توجه قرار گرفته به عبارتی از کودکان غفلت می شود. اما لازم است در کنار تمام غم و اندوه ها حواستان به کودکانتان نیز باشد تا خدای ناکرده از اتفاق پیش آمده آسیب جدی نبینند. در این مقاله به برخی نکات در زمینه چگونگی صحبت با کودکان در موضوع مرگ خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 1200 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
چگونه در مورد مرگ با کودکان صحبت کنیم؟ (بخش اول)
کودکان نیز مانند بزرگسالان در معرض بیماری و مرگ قرار دارند. حتی کودکان خردسال نیز می توانند پاسخ های والدین در مورد مرگ را درک کنند. وقتی کودکان بزرگتر می شوند، ممکن است در مورد مرگ سؤالاتی داشت باشند و یا حتی دچار ترس از مرگ شوند. چگونگی صحبت درباره مرگ، بستگی به سن و شخصیت فرزند شما دارد.
 

1. صادقانه در مورد مرگ صحبت کنید

الف. اول از همه بر احساسات خود مسلط باشید. قبل از اینکه با کودکتان در مورد مرگ سخن بگویید، لازم است مراقب غم و اندوه خود باشید. اگر احساس می کنید هنوز خودتان درگیر مصیبت و داغدیدگی هستید، پس نخواهید توانست پاسخگویی خوب برای سؤالات و ابهامات فرزند خود باشید. اگر برایتان ممکن است از فردی دیگر که چنین مشکلی ندارد بخواهید که به جای شما به فرزندتان پاسخ دهد تا خدای ناکرده حال کودک را مانند خودتان خراب نکنید.
  • اگر فکر می کنید حرف زدن درباره مرگ برایتان راحت نیست، کودک شما متوجه این مسأله خواهد شد. پس سعی کنید با ذهنی باز و کاملاً روشن به این مسأله بپردازید.
  • البته مشکلی نیست که غم و هیجانات خود را نشان دهید. ولی اگر خیلی حالتان بد است، کودک شما ممکن است بیش از آنکه حالش بابت بحث مرگ خراب شود، بابت مشاهده احساسات شما غمگین شود.
ب. زمانی را انتخاب کنید که فرزنداتان در شرایطی باشد که بتواند یا بخواهد با شما حرف بزند. زمان هایی مانند وقتی سوار ماشین هستید، قبل از شام و یا قبل از خواب اوقاتی هستند که احتمالاً خواهید توانست مکالمه ای دو نفره با فرزندتان برقرار کنید. خیلی رک و بی پرده سر صحبت را باز کنید. مثلاً بگویید: "امشب می خواهم در مورد مامان بزرگ با هم حرف بزنیم" (مادر بزرگش چند وقتی است که فوت کرده است).
 
ج. به مرحله رشدی و سن فرزندتان توجه نمایید. نوزادان و نوپایان نمی توانند متوجه مکالمات و صحبت های جدی شما شوند، اما حالات هیجانی شما را به خوبی درک می کنند. حدوداً پس از سن 3 سالگی می توانید با بیانی روشن و واضح و بسیار ساده، برخی حقایق را برای فرزندان خود بازگو کنید. کودکان دبستانی توضیحات ساده و صادقانه درباره علت مرگ را درک خواهند کرد. کودکان بزرگتر و نوجوانان می توانند مانند بزرگسالان مرگ را درک کنند، اما ممکن است بیان احساساتشان در مورد مرگ برایشان دشوار باشد.
  • دقت کنید که کودکان و نوجوانان به شیوه ای متفاوت از بزرگسالان سوگواری می کنند. ممکن است احساسات آن ها به ناگاه از غم و اندوه به هیجان تغیییر یابد.
  • توجه نمایید که شما بهترین تفسیر کننده تعاملات و رفتارهای کودکتان هستید. شما بهتر از هر کس دیگر می دانید که آیا فرزندتان دوست دارد از طریق نقاشی، بازی و یا صحبت کردن با شما تعامل برقرار نموده و احساساتش را بیان کند.
 
د. از حسن تعبیر استفاده نکنید. حسن تعبیر بدین معناست که از واژه هایی خوشایند به جای واژه های ناخوشایند استفاده کنیم. مانند اینکه به جای مرگ و مردن از کلماتی مانند مرحوم شدن استفاده کنیم. کودکان معانی واقعی کلمات را درک می کنند. و بسیاری از حسن تعبیرها بر ابهامات و ترس های کودکان از مرگ، خواهد افزود. مثلاً نگویید که فلانی "به خواب ابدی فرو رفته است!" یا اینکه "جایی بهتر از اینجا رفته است".
  • گفتن این کلمات به برخی کودکان کمک می کند تا بفهمند بزرگسالان به جای واژه مرگ و مردن از این عبارات و اصطلاحات استفاده می کنند، اما درباره روشن شدن حقیقت مرگ کمکی به آن ها نمی نماید.
  • می توانید برخی مصادیق دیگر مرگ را که پیش از این فرزندتان مشاهده و تجربه نموده است را به صورت روشن برای کودکان بیان کنید، مانند مرگ یک گل، یک گیاه و یا یک حیوان خانگی. از این مثال ها استفاده کنید تا برخی حقایق درباره مرگ را به کودکان بفهمانید. مانند اینکه مرگ پایان اجتناب ناپذیر و طبیعی برای تمام موجودات است.
 
 
ه. برای کودکان توضیح دهید که مرگ همیشگی است و بازگشتی در کار نیست. چه بخواهید مرگ یک شخص و چه یک حیوان یا گیاه را توضیح دهید، باید به کودک بفهمانید که فرد و یا موجود مرده، هرگز به زندگی باز نخواهد گشت. و به عبارتی آن ها را متوجه سازید که دیگر هیچگاه نمی توانند فرد و یا هر موجود مرده دیگر را ببینند. همچنین لازم است به کودکان این اطمینان را بدهید که مرده پس از مرگ هیچ درد و ناراحتی ای حس نمی کند.
  • برخی توضیحات برخواسته از مذهب درباره حیات پس از مرگ، ممکن است برای کودکان به نحوی گیج کننده باشد.
 
و. به کودک بفهمانید که مرگ اتفاقی است اجتناب ناپذیر. اگر کودکتان در سنین دبستان است، ممکن است بتواند درک کند که مرگ پایان هر چیزی است اما ممکن است نتواند بفهمد که اتفاقی اجتناب ناپذیر نیز هست. اگر بتوانید با ارائه توضیحاتی صادقانه و در عین حال ساده این واقعیت را به او بفهمانید، برایش مفید خواهد بود.
  • به کودک این اطمینان را بدهید که مرگِ فردی که از دست رفته، به علت کاری نیست که او انجام داده و یا انجام نداده است.
  • صحبت کردن درباره علت مرگ برای کودک مفید خواهد بود. هر چه کودک بیشتر در مورد علت مرگ بداند، احتمال اینکه خود را سرزنش کند پایین می آید.
  • اگر کودک به قدری کوچک است که نمی تواند علت مرگ را درک کند، پس با عباراتی کودکانه مقصود خود را به او بفهمانید. مثلاً می توانید به او بگویید که بدن فرد مرده از کار افتاده و دیگر نمی توان آن را تعمیر کرد.
 
ز. خیال کودک را راحت کنید. در نهایت به او بگویید که قرار نیست هر کسی که مریض شد در نهایت بمیرد. سعی کنید کودک اوقاتی را به خاطر آورد که خودش مریض بوده و خوب شده است. این کار فرصتی خوب را فراهم می کند که کودک متوجه شود افراد زیادی مراقبش هستند.
  • تعجب نکنید اگر فرزندتان در این اوقات خیلی به شما بچسبد.
  • از سوی دیگر اگر فرزندتان بزرگ تر است ممکن است عوض اینکه به شما بچسبد، از شما فاصله بگیرد. از این موضوع عصبی نشوید و سعی کنید خیلی منطقی رفتار کرده و درباره مرگ با او صحبت کنید.
  • فرزند خود را در هر سن و سالی که هست تشویق کنید تا احساسات خود درباره مرگ را بیان کند.
 
ک. خود را برای پاسخ به سؤالات جزئی تر آماده کنید. ممکن است کودکان سؤالاتی بپرسند که اصلا انتظار آن ها را نداشته اید مثلاً بپرسند: "داخل تابوت چیه؟" و یا اینکه "آیا داخل قبر تاریک و سرده؟". این سؤالات ناشی از حس کنجکاوی کودک برای رسیدن به واقعیت است. پس به بهترین شکل ممکن به سؤالات کودک پاسخ دهید.
  • اگر پاسخ سؤال کودک را نمی دانید، باید صادقانه به او بگویید. اگر راهی وجود دارد که می توانید به پاسخ سؤال دست یابید می توانید به کمک فرزند خود در این زمینه تحقیق کنید. مثلاً با جستجو در اینترنت به پاسخ مد نظر دست یابید.
  • بیشتر سؤالات کودکان جنبه انتزاعی و فلسفی ندارند. مثلاً وقتی یک کودک می پرسد فلانی بعد از مرگ کجا می رود، لازم نیست که حیات پس از مرگ را برایش توضیح دهید، بلکه می توانید بگویید که بدنش در قبرستان دفن شده است.

 
منبع: سایت ویکی هاو
مترجم: سید مصطفی سید آقامیری
 

بیشتر بخوانید:
کودکان و داغدیدگی
کودکان و سازگاری با سوگ و داغ‌دیدگی



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.