سرمایه گرانبهای عمر

عمر، یکی از سرمایه ها است که در صورت بهره گیری صحیح می تواند، آینده سعادتبخش و روشنی برای ما به ارمغان آورد. در این مطلب به نحوه استفاده بهینه از این سرمایه گرانبها خواهیم پرداخت.
چهارشنبه، 18 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سرمایه گرانبهای عمر
عمر، یکی از سرمایه های گران بهاست که در صورت بهره گیری صحیح می تواند آینده ما را رقم بزند. بهره وری از سرمایه عمر نیز، ویژه انسان های عاقل و آینده نگر است.

در فرصت های روزگار، وفا نیست و پیوسته رو به کاهش است و اگر قدر آن شناخته نشود، به سرعت از دست می رود، بی آن که دستاوردی برای انسان داشته باشد.

برای استفاده بهینه از این سرمایه و جلوگیری از حسرت های آینده، توجه به چند نکته ضروری و کارساز است:


1. نامعلومی میزان سرمایه عمر

عمر در دست خداست و کسی از مدّت، کیفیت و زمان پایان آن آگاه نیست: وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَی أَرْضٍ تَمُوتُ.[1]

و کسی نمی داند در کدام سرزمین می میرد. پس باید پیوسته آماده و گوش به زنگ بود.


2. غیر قابل جبران

عمر و گذشت آن قابل جبران نیست. آنان که در واپسین سال های عمر، آرزوی بازگشت دوباره آن را دارند، به جایی نمی رسند و این آرزوی دست نیافتنی بر دلشان می ماند و چون اجل فرا برسد، یک ساعت هم قابل تأخیر و تقدیم نیست:

وَ لَنْ یؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها.[2] وَ خدا هرگز مرگ کسی را وقتی که اجلش فرا رسید به تأخیر نمی اندازد.


3. سیر نزولی قوا

خط سیر عمر انسان رو به سوی زوال فرصت ها، سست شدن قوا و فرسودگی اعضا، باز پس گرفته شدن نعمت های الهی، تسلط ضعف بر انسان و از بین رفتن شور و نشاط است:

وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکسْهُ فِی الْخَلْقِ...[3] و هرکه را عمر دراز دهیم در آفرینش دگرگونش کنیم [که ناتوان شود]


4. حسرت قیامت

در روز قیامت بسیاری حسرت فرصت های سوخته و عمر تباه شده را خواهند خورد. حسرت این که سرمایه عمر را داده و چیزی برای حیات ابدی خویش تدارک ندیده اند. این حسرت، با آرزوی بازگشت دوباره به دنیا برای جبران قصور و سستی و ذخیره سازی عمل صالح است؛ آرزویی که غیرقابل تحقق و دست نیافتنی است: أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیرَ الَّذِی کنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ.[4] یا باز گردانده شویم تا غیر از آنچه می کردیم انجام دهیم.

گذشت فرصت ها، هم سریع است و هم گاهی انسان چنان غافل و غرق روزمرگی های زندگی می شود که متوجه گذشت آن نمی شود.

حضرت علی علیه السلام فرمود:

الفُرْصَةُ تَمُرُّمَرَّ السَّحاب.[5]

فرصت ها همچون ابر می گذرند.


5. نقش انسان در بارور ساختن عمر

کیفیت سپری کردن این فرصت و خرج این سرمایه، سعادت و شقاوت آدمی را رقم می زند. با تدبیر و برنامه ریزی صحیح و صرف عمر در راه خیر، از میزان حسرت و ندامت آینده انسان کاسته می شود. هرکس مسئول سرنوشت خویش است که با انتخاب و عمل خود آن را رقم می زند. اگر این سرمایه در راه تأمین آخرت به کار گرفته شود، به جا خرج شده است. امام علی علیه السلام فرمود:

لاتنسَ صِحَّتَک وَ قُوَّتک وَ شَبابک و نِشاطَک ان تَطُلب بِها الآخرة؛[6]

فراموش مکن که، تندرستی و نیرو و فراغت و جوانی و شادابی خود را صرف به دست آوردن آخرت کنی.


6. حسابگری عمر

اگر ما هم دچار غفلت شویم و از حسابرسی عمر و عملکرد خویش غافل گردیم، حسابگرانی دقیق، مأمور ثبت و ضبط اعمال و ارزیابی شخصیت فکری و عملی ما براساس عملکردمان هستند. آنها نه غافل می شوند و نه چیزی از چشم بینای آنان پوشیده می ماند. به فرموده امام علی علیه السلام:

انّ عُمَرک عَدَدُ انْفاسِک و عَلَیها رَقیب یحصیها؛[7]

عمر تو، همان تعداد نفس های توست و کسی مراقب آنهاست و آنها را می شمارد.


چه باید کرد؟

برای بهره وری بیشتر و بهتر از عمر، توجه به موارد زیر ضروری است:

1. عمر و فرصت را باید یک سرمایه دانست که هم حفظ آن لازم است و هم به بهره وری رساندن آن.

2. برای بهره گیری صحیح از عمر، باید برنامه ریزی داشت و از هدر رفتن آن جلوگیری کرد.

3. فرصت ها را باید به تناسب اهمیت کارها تقسیم بندی و اولویت بندی کرد و ضرورت ها را در نظر گرفت.

4. به جای حسرت و اندوه برگذشته، باید مواظب بود که «فرصت امروز» هم تبدیل به «حسرت فردا» نشود.

5. حال که عمر به سرعت و با شتاب می گذرد، پس باید آن را به بهترین و خدا پسندانه ترین کارها اختصاص داد.

6. طول عمر، وقتی مطلوب است که در مسیر حق و طاعت پروردگار و خدمت به مردم باشد و اگر بستری برای شیطان گردد، هرچه کوتاه تر، بهتر.

7. هرچه از عمر ما می گذرد، در واقع به پایان خط نزدیک تر می شویم؛ پس باید بیشتر مراعات وقت را بکنیم و فرصت ها را دریابیم.

8. عمرها می گذرد، ولی آثار کارهای نیک و بد انسان، هم برای خود او و هم در میان جامعه باقی می ماند. خوش نامی بهترین میراثی است که می توان از خود بر جای نهاد.[8]


پی نوشت ها:
[1] . لقمان(31)، آیه 34.
[2] . منافقون(3) 6، آیه 11.
[3] . یس(36)، آیه 68.
[4] . اعراف(7)، آیه 53.
[5] . نهج البلاغه قصار.
[6] . معانى الاخبار، ص 325.
[7] . میزان الحکمه، حدیث 13884.
[8] . معارف اسلامى،(جواد محدثى)، شماره 57.


منبع: حوزه نت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.