ملاک حقیقت توافق یا سازگاری

حقیقت و تئوری توافق

ذهن مفاهیم موجود در خود را با یکدیگر مطابقه می کند و اگر مفهوم جدید با مفاهیم گذشته توافق داشت آن را به عنوان مفهوم حقیقی می پذیرد. اشکال بزرگ این ملاک عدم توجه به امور خارجی است.
جمعه، 27 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حقیقت و تئوری توافق
اید آلیستها ملاک حقیقت را توافق یا سازگاری فرض می کنند. به نظر این دسته قضیه‌ای حقیقی است که با قضایای دیگر توافق داشته باشد. قضیة جدید ممکن است نتیجه منطقی قضایای قبلی باشد. بنابراین وقتی قضیه ای از قضایای اثبات شده نتیجه شود و این نتیجه با دیگر قضایا توافق داشته باشد آن قضیه حقیقی است. گاهی قضیة جدید نتیجه منطقی قضایای دیگر نیست ولی در مفهوم و مدلول با آنها سازگار می باشد. چنانچه خواهیم دید یکی از خصوصیات تئوری علمی توافق آن با تئوریهای اثبات شده می باشد. این ملاک در ریاضیات و نظامهای منطقی بکار می رود. توافق یک تئوری با تئوریهای دیگر با توجه به اینکه همه جنبۀ ذهنی دارند اشکالی را که در مورد تئوری مطابقت بنظر می رسد از میان می برد. در این جریان ذهن مفاهیم موجود در خود را با یکدیگر مطابقه می کند و اگر مفهوم جدید با مفاهیم گذشته توافق داشت آن را به عنوان مفهوم حقیقی می پذیرد. اشکال بزرگ این ملاک عدم توجه به امور خارجی است. در پاره ای از قضایا مثل تولد یک شخص یا وقوع یک حادثه ازین ملاک نمی توان استفاده کرد. به عبارت دیگر توجه به امر خارجی برای اثبات صحت یا نادرستی قضیه لازم است. ایراد دیگری که به نظر آید آلیستها وارد میشود با کل نظام فکری ارتباط دارد. ممکن است یک قضیه در نظامی معین صادق باشد اما با توجه به نظامهای دیگر صحت آن مورد تردید قرار گیرد. به عنوان مثال در هندسه اقلیدسی از نقطه ای خارج از یک خط، بیش از یک خط موازی نمی توان رسم نمود ولی در هندسه های غیراقلیدسی این قضیه ممکن است درست نباشد.
 
در منطق ارسطو کلی بودن کبری و مثبت بودن صغری شرط اساسی درستی شکل اول می باشد اما همین نظام منطقی به طور کل مورد انتقاد قرار گرفته است و آنچه را که با این نظام موافق است نمی توان به طور مطلق صحیح تلقی کرد.
 

بررسی تجربی

ملاک حققت از نظر طرفداران تحلیل زبان و پیروان مذهب تحققی منطقی بررسی تجربی است. به عقیده این دسته قضیه یا مسأله ای حقیقی تلقی می شود که قابل بررسی تجربی باشد. قضیه ای که فاقد این جنبه باشد از لحاظ علمی بی معنا و نادرست میشود. «آیر» فیلسوف معروف انگلیسی طرفدار این ملاک می باشد. به نظر او پاره ای از قضایا عملا قابل بررسی تجربی هستند و از این جهت می توان نسبت به صحت یا نادرستی آنها اظهارنظر نمود ولی بعضی از قضا یا مانند تصدیق به وجود موجودات زنده در کره مریخ در شرایط کنونی عملا قابل بررسی نیست ولی در اصل واجد این شرایط می باشد. قضایای متافیزیکی از نظر این فیلسوف بهیچ وجه قابل بررسی تجربی نیستند.
 
«آیر» متوجه عدم اجرای این شرط در موارد متعدد شده و معتقد است که پاره ای از قضایا اگر چه با معنی هستند معذلک صحت آنها از طریق تجربه کاملا قابل بررسی نیست. بعضی از قضا یا مانند «همه افراد انسانی فانی هستند». یا قضایای تاریخی جنبه احتمالی دارند و بسختی می توان درباره صحت یا نادرستی آنها اظهار نمود. به نظر «آیر» قضایای تحلیلی مانند آنچه در ریاضیات مطرح است همه یقینی هستند. در این گونه قضایا محمول از تحلیل موضوع بدست می آید و به اصطلاح محمول مفهوم موضوع را به عبارت دیگر بیان می کند.
 پاره ای از تئوریهای علمی مخصوصا در مراحل نخستین قابل بررسی تجربی نیستند یا معنی تلقی می‌شوند. از این روی اصل قابلیت بررسی نمی تواند ملاک با معنی بودن و صحت اینگونه قضایا گردد. پاره ای از تئوریهای علمی را بسختی می توان در معرض آزمایش قرار داد ولی همین تئوریها توجه دانشمندان را به مسائل تازه جلب می کنند و از این لحاظ ارزش علمی دارند.در قضیه دو به علاوه سه معادل پنج است تا حدی یک مفهوم به دو صورت بیان شده است یا در قضیه «ریاضی دان دانشمند است» مفهوم دانشمند از تحلیل ریاضیدان بدست می آید در اینگونه قضایای ریاضی یک قضیه باید با اصول یا تعاریف تطبیق کند و از این طریق صحت یا نادرستی آن معلوم گردد. در مقابل این قضایا قضایای ترکیبی قرار دارند قضایای ترکیبی درباره امور خارجی بحث می کنند وصحت آنها مربوط به تجربه حسی است وقتی گفته می شود آب از اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است یا جمعیت فلان کشور 25 میلیون می باشد صحت این قضایا را می توان از طریق تجربه تأییده نمود. از جمله ایراداتی که در این مورد مطرح میشود قابل اجرا نبودن بررسی تجربی در تمام قضا یاست. اینکه «آیر» خود بعضی از قضایا را در اصل و پاره ای را در عمل و بعضی را به طور کامل و بعضی را به طور ناقص قابل بررسی تجربی میداند همین اشکال را ظاهر می سازد.
 
پاره ای از تئوریهای علمی مخصوصا در مراحل نخستین قابل بررسی تجربی نیستند یا معنی تلقی می‌شوند. از این روی اصل قابلیت بررسی نمی تواند ملاک با معنی بودن و صحت اینگونه قضایا گردد. پاره ای از تئوریهای علمی را بسختی می توان در معرض آزمایش قرار داد ولی همین تئوریها توجه دانشمندان را به مسائل تازه جلب می کنند و از این لحاظ ارزش علمی دارند.
 
درست است که در تجربه حسی تئوریها مطرح می شوند و از همین طریق می توان آنها را ارزیابی نمود. مع ذلک معرفتهای علمی را نمی توان به نتایج تجربیات حسی محدود ساخت. همانطور که در پیش گفته شد در جریان معرفت فعالیتهای عقلانی یا ذهنی نقش مهمی ایفا می کنند. بنابراین در جریان ارزیابی نباید ملاک قضاوت را به تجربه حسی محدود نمود و ارتباطها وتوافق تئوریها را از نظر دور داشت.
 
از طرف دیگر رد قضایای فلسفی درباره جهان و معرفت از طرف پیروان مذهب تجربی منطقی یا تحلیل منطقی آنطور که تصور می شود منطقی بنظر نمی رسد. روانشناس بدون بینش فلسفی نمی تواند چگونگی پیدایش معرفت را تبیین نماید. همینطور فیزیکدان یا شیمیدان بدون خارج ساختن خود از محدودیتهایی که این رشته ها بوجود می آورند نمی تواند درباره جهان شناسی بحث کند. بدون تردید آنچه را که دانشمندان در رشته های مختلف مطرح ساخته اند پایه و اساس استنباطات فیلسوفان را تشکیل میدهد ولی محدود ساختن نظریات مربوط به جهان به آنچه دانشمندان می گویند مستلزم انکار افکار و عقاید با ارزشی است که فیلسوفان درباره وجود و نظریات علمی و تفسیر آنها بیان داشته اند.
 

منبع: اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، علی شریعتمداری، چاپ پنجاه و سوم، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران 1391


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.