ضعف عربستان در برابر ایران و تغییر موضع بن سلمان
شبکه تلویزیونی الجزیره عربی، برنامه «آن سوی خبر» خود را به تناقض گویی های محمد بن سلمان درباره ایران اختصاص داد.
این شبکه درباره این موضوع که چرا کسی که با صلح با ایران مخالفت می کرد هم اکنون برای صلح با ایران ابراز آمادگی می کند به بحث و بررسی پرداخت.
زیاد برکات گزارشگر شبکه الجزیره در ابتدای گزارش خود بخشی از سخنان محمد بن سلمان را پخش کرد که می گفت: می دانیم هدف اصلی رژیم ایران رسیدن به قبله مسلمانان است. ما منتظر نمی مانیم که جنگ در سعودی رخ دهد بلکه تلاش می کنیم جنگ در خاک ایران باشد نه سعودی.
مدت خیلی زیادی نگذشته است که محمد بن سلمان قاطعانه گفت «منتظر نمی مانیم» و عده ای نیز که گویی منتظر چنین سخنانی بودند پیام ولیعهد سعودی را خیلی زود دریافت کردند و برای او جنگی (انیمیشنی) ساختند که وی پیروز میدان آن بود و دشمن را نابود می کرد و حتی مردم ایران را نشان می داد که نام او را فریاد می زدند، اما همه این ها در جهان مجازی رخ می داد و از طریق فناوری پیشرفته انیمیشن سازی و با زبان های متعددی و از جمله عبری درست شده بود.
با این حال شبیه سازی جنگی که ولیعهد سعودی در سر می پروراند نمی توانست واقعیت امر را نشان دهد، واقعیت آن بود که سعودی بارها و بارها هدف قرار گرفت و برخی از فرودگاه های آن پی در پی با موشک و پهپاد هدف قرار می گرفت و خطوط انتقال نفت نیز به دقت مورد اصابت واقع می شد و این مساله در منطقه ریاض یعنی پایتخت عربستان رخ می داد. عامل این حملات نیز پوشیده نبود، عاملان این حملات انصارلله بودند که محمد بن سلمان به خوبی آنها را می شناخت.
این مساله به معنای آن بود که معادله ای که مرد قدرتمند عربستان مطرح کرده و گفته بود جنگ را به ایران می کشاند کاملاً برعکس شده و حال آتش سرانگشتان خود او را می سوزاند. این در حالی بود که ایران -هرچند در محاصره قرار داشت- اما قدرتمند بود و دستکم امکان آزار رساندن به دشمنان را داشت.
با وجود چنین وضعیتی شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد و وزیر دفاع عربستان چه می گوید؟؛ در وهله نخست این گمان می رود که در چنین شرایطی او سخنان تنش آفرینی بر زبان می راند و بر دامنه تنش با ایران می افزاید و ای بسا لباس نظامی می پوشد و بر خطوط دفاعی و خطوط حمله نظارت می کند، اما وی گزینه کاهش تنش را برگزیده است.
یکی از روزنامه های مورد حمایت مالی عربستان با او مصاحبه ای انجام داده و از وی سوالی می پرسد و محمد بن سلمان در پاسخ می گوید عربستان نمی خواهد در منطقه جنگی رخ دهد با این حال در برخورد با هرگونه تهدیدی علیه ملت، حاکمیت و منافع حیاتی مان تردید نمی کنیم.
این به معنای آن است که ولیعهد سعودی که خود را شاهزاده قاطعیت می داند موضع قاطعی اتخاذ نکرده است.
شاید سخن قاطع وی در این بخش از مصاحبه باشد که گفته است جامعه جهانی باید موضع قاطعی در قبال ایران اتخاذ کند.
آیا محمد بن سلمان با این اظهارات توپ را در زمین دیگران و به طور مشخص آمریکا می اندازد. معمولاً رویکرد ولیعهد سعودی و همپیمانان منطقه ایش همین است و آنها به دنبال آن هستند که با آتش آمریکا از قدرت نظامی ایران رهایی یابند و کشورهای منطقه و بویژه آن کشورهایی که در چارچوب راهبرد آمریکا خود را گنجانده اند صرفاً تصاویری در پس زمینه این درگیری باشند. ای بسا آنها هزینه نبرد را بدهند اما نمی خواهند در عرصه جنگی خونین و فاجعه بار خود را جلو بیندازند.
به گفته بسیاری این مساله نشان دهنده آن است که عربستان از درگیری نظامی ناتوان است هرچند که خود را تا بن دندان مسلح کرده است. سعودی که برخی آن را سعودی بزرگ می نامند در بدترین وضعیت خود قرار دارد و انصارلله که گروهی شبه نظامی و با امکانات محدود هستند وارد خاک سعودی می شوند و تجهیزات سنگین ارتش سعودی را به غنیمت می گیرند و فرودگاه ها و شهرهای سعودی را هدف قرار می دهند و این در حالی است که ویرانگرترین سلاحی که علیه ریاض به کار رفته، در سفر ولیعهد سعودی به مرزهای جنوبی عربستان و دیدار با نظامیان این کشور به کار گرفته شده است چرا که در مرزهای جنوبی، نظامیان عربستانی با مبارزانی مواجه هستند که بیش از آنچه باید آنها را دستکم می گرفتند و از آن ها لطمه ای بیش از آنچه انتظار می رفت خورده اند.
شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار خود با این نظامیان هیچ راه حلی در چنته نداشت و فقط سخنانی برای بالا بردن روحیه نظامیان سعودی بیان کرد و این در حالی است که اگر تهران نیز به انصارلله افزوده شود اوضاع برای عربستان بسیار بدتر و پیچیده تر از آن چیزی که هست می شود. بنابراین باید پرسید اگر ریاض روزی بخواهد به تهدیدهای خود جامه عمل بپوشاند برای مقابله با ایران چه راهبردی در پیش خواهد گرفت.
هنوز مشخص نیست که برنامه ای برای این کار طرح ریزی شده یا نه و تنها چیزی که دیده می شود اظهارات رسانه ای است که با فناوری انیمیشن سازی از واقعیت های ماجرا گریزان است. این در حالی است که شکست های سعودی بر هم انباشته شده و به هیچ پیروزی قابل ذکری دست نیافته است.
در ادامه شبکه الجزیره با توفیق شومان تحلیلگر سیاسی لبنانی و صباح الخزاعی تحلیلگر عراقی و عمر عیاصره تحلیلگر اردنی گفتگو کرد.
عمر عیاصره در گفتگو با این شبکه درباره ایجاد تغییر بنیادین در اظهارات محمد بن سلمان و کاهش لحن تند وی در قبال ایران گفت: مصاحبه ای که محمد بن سلمان (با روزنامه الشرق الاوسط) انجام داده است مصاحبه ای بوده که مصرف داخلی داشته و برای عربستانی ها گفته شده است و درصدد بوده که افکار عمومی عربستانی ها را تحت تاثیر قرار دهد. دولت عربستان تحت فشار افکار عمومی قرار دارد زیرا انصارلله امنیت عربستان را بر هم زده اند و نفتکش ها (در دریای عمان) هدف قرار گرفته اند و چنین مسائلی باعث شده است که محمد بن سلمان با شهروندان سعودی گفتگو کند که در سخنان وی تناقض های بسیاری وجود داشت.
این فرد که روزی گفته بود ما جنگ را به داخل ایران منتقل می کنیم امروز دیگر اینگونه سخن نمی گوید بلکه خود را در پشت آمریکا پنهان کرده است و هماهنگ با آمریکا صحبت می کند. محمد بن سلمان در تعامل با افکار عمومی سعودی با بحران مواجه است. طرح های متعدد محمد بن سلمان در برهه اخیر با شکست مواجه شده است.
او در مصاحبه خود از کلیات سخن گفته و وارد جزئیات نشده است. به عنوان مثال وقتی وی از نبرد با انصارلله سخن گفته است خود را به عنوان پیروز میدان نشان داده و دیگر به سراغ سوال های بسیاری که بی پاسخ مانده نرفته است. او از ده ها میلیارد دلاری که خرج تسلیحات کرده اما باز هم موفقیتی نداشته سخن نگفته است.
وی درباره علت کاسته شدن از تندی لحن محمد بن سلمان در قبال ایران گفت: این مساله به خاطر این است که سعودی ها همچون گذشته روی آمریکا نمی توانند حساب کنند و پیام هایی که ترامپ برای حل و فصل امور با تهران فرستاده است در این نوع نگاه سعودی ها تاثیر داشته است. از همین رو امروز دیگر آنها از اینکه نبرد را به ایران می کشانند یا برای مقابله با ایران از سلاح بهره می گیرند سخنی نمی گویند بلکه از جامعه جهانی یاری می طلبند و می گویند بیایید به ما کمک کنید.
مصاحبه روز یکشنبه محمد بن سلمان با روزنامه الشرق الاوسط نشان داده که ولیعهد سعودی مضطرب و مشوش است.
توفیق شومان تحلیلگر لبنانی درباره لحن جدید محمد بن سلمان ولیعهد سعودی گفت: تحول بزرگی در سخنان محمد بن سلمان ایجاد شده و این اعلام ضعف عربستان در مقابله با ایران است و این کاملاً روشن است. اگر بخواهیم سخنان هجومی محمد بن سلمان در سال 2017 را با سخنان این روزهای وی مقایسه کنیم می بینیم که وی زمانی از انتقال جنگ به داخل ایران دم می زده و امروز دست صلح دراز کرده و از جامعه جهان کمک می طلبد. محمد بن سلمان که می گفت جنگ را به درون ایران منتقل می کند هم اکنون شاهد آن است که جنگ به درون سعودی منتقل شده است. دستکم در دو ماه گذشته ما شاهد هدف قرار گرفتن بندر ینبع و هدف قرار گرفتن فرودگاه ها بودیم. از این رو عملیات انتقال جنگ به داخل ایران به انتقال جنگ به داخل عربستان تبدیل شده است.
محمد بن سلمان با این اظهارات، اعلام می کند که عربستان از انتقال جنگ به خاک ایران عاجز است در نتیجه از جامعه جهانی می خواهد که تصمیم های قاطعی در قبال ایران اتخاذ کند. ولیعهد سعودی در سال 2017 از توان ذاتی و داخلی سعودی دم می زد اما امروز او می گوید که ما از نیروهای بین المللی کمک می خواهیم. محمد بن سلمان برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران از آمریکا دنباله روی می کند که در این زمینه به غیر از آمریکا و سعودی تنها انگلیس با آنها همراه شده است.
عمر عیاصره تحلیلگر اردنی تصریح کرد: بخواهیم یا نخواهیم محمد بن سلمان وابسته به آمریکا است. او استقلالی از خود ندارد. حتی زمانی که محمد بن سلمان ایران را تهدید کرد و گفت جنگ را به خاک ایران می کشیم برای بیان این سخن از ترامپ چراغ سبز گرفته بود. تغییر لحن و سیاست محمد بن سلمان نیز به مزاج آمریکایی ها بستگی دارد. محمد بن سلمان در ابتدای کار تجربه چندانی نداشت و تصور می کرد دولت آمریکا تحت سیطره آنها است و از همین رو تهدید کرد که جنگ را به داخل ایران منتقل می کند اما هم اکنون تجربه ولیعهد سعودی بالا رفته و داستان تغییر کرده است چرا که او می بیند که ترامپ به دنبال حل و فصل اختلافات خود با ایران است بنابراین بن سلمان پی برده است که ترامپ فرد غیرمنتظره ای است و نمی شود روی او حساب کرد و وی به دنبال گفتگو با ایرانی ها است از همین رو دولتمردان سعودی از تندی لحن خود کاسته اند.
به هر حال همه رفتارها و سخنان محمد بن سلمان درباره ایران به آمریکا ارتباط پیدا می کند. سعودی نمی تواند خود را از قید و بند آمریکا رها کند. سعودی بدون اجازه آمریکا نمی تواند از تسلیحات خود استفاده کند حتی نمی تواند خارج از چارچوبی که آمریکا مجاز می داند زبان به تهدید بگشاید. به نظر من سعودی به لحاظ عقلانیت از امارات متحده عربی نیز در سطح پایین تری است زیرا امارات تاکنون اشاره ای به نام ایران نکرده و ایران را با اسم مسئول حوادث اخیر ندانسته است.
توفیق شومان تحلیلگر لبنانی گفت: عربستان نمی تواند با گذاشتن پیش شرط به مذاکره با ایران بپردازد. به عنوان مثال ولیعهد سعودی می گوید ایران باید از سوریه خارج شود. این در حالی است که ایران با درخواست دولت سوریه به این کشور آمده است دولتی که سازمان ملل متحد و تمامی کشورهای جهان آن را به رسمیت می شناسند. در عراق نیز دستکم نیمی از عراقی ها اگر نگوییم بیشتر خواهان نقش آفرینی ایران در کشورشان هستند بنابراین ریاض نمی تواند ایران را از عراق خارج کند. در یمن نیز یک بافت اجتماعی معروف به جنبش انصارالله حضور دارند از همین رو عربستان نمی تواند ایران را وادار به خروج از یمن کند. -
این شبکه درباره این موضوع که چرا کسی که با صلح با ایران مخالفت می کرد هم اکنون برای صلح با ایران ابراز آمادگی می کند به بحث و بررسی پرداخت.
زیاد برکات گزارشگر شبکه الجزیره در ابتدای گزارش خود بخشی از سخنان محمد بن سلمان را پخش کرد که می گفت: می دانیم هدف اصلی رژیم ایران رسیدن به قبله مسلمانان است. ما منتظر نمی مانیم که جنگ در سعودی رخ دهد بلکه تلاش می کنیم جنگ در خاک ایران باشد نه سعودی.
مدت خیلی زیادی نگذشته است که محمد بن سلمان قاطعانه گفت «منتظر نمی مانیم» و عده ای نیز که گویی منتظر چنین سخنانی بودند پیام ولیعهد سعودی را خیلی زود دریافت کردند و برای او جنگی (انیمیشنی) ساختند که وی پیروز میدان آن بود و دشمن را نابود می کرد و حتی مردم ایران را نشان می داد که نام او را فریاد می زدند، اما همه این ها در جهان مجازی رخ می داد و از طریق فناوری پیشرفته انیمیشن سازی و با زبان های متعددی و از جمله عبری درست شده بود.
با این حال شبیه سازی جنگی که ولیعهد سعودی در سر می پروراند نمی توانست واقعیت امر را نشان دهد، واقعیت آن بود که سعودی بارها و بارها هدف قرار گرفت و برخی از فرودگاه های آن پی در پی با موشک و پهپاد هدف قرار می گرفت و خطوط انتقال نفت نیز به دقت مورد اصابت واقع می شد و این مساله در منطقه ریاض یعنی پایتخت عربستان رخ می داد. عامل این حملات نیز پوشیده نبود، عاملان این حملات انصارلله بودند که محمد بن سلمان به خوبی آنها را می شناخت.
این مساله به معنای آن بود که معادله ای که مرد قدرتمند عربستان مطرح کرده و گفته بود جنگ را به ایران می کشاند کاملاً برعکس شده و حال آتش سرانگشتان خود او را می سوزاند. این در حالی بود که ایران -هرچند در محاصره قرار داشت- اما قدرتمند بود و دستکم امکان آزار رساندن به دشمنان را داشت.
با وجود چنین وضعیتی شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد و وزیر دفاع عربستان چه می گوید؟؛ در وهله نخست این گمان می رود که در چنین شرایطی او سخنان تنش آفرینی بر زبان می راند و بر دامنه تنش با ایران می افزاید و ای بسا لباس نظامی می پوشد و بر خطوط دفاعی و خطوط حمله نظارت می کند، اما وی گزینه کاهش تنش را برگزیده است.
یکی از روزنامه های مورد حمایت مالی عربستان با او مصاحبه ای انجام داده و از وی سوالی می پرسد و محمد بن سلمان در پاسخ می گوید عربستان نمی خواهد در منطقه جنگی رخ دهد با این حال در برخورد با هرگونه تهدیدی علیه ملت، حاکمیت و منافع حیاتی مان تردید نمی کنیم.
این به معنای آن است که ولیعهد سعودی که خود را شاهزاده قاطعیت می داند موضع قاطعی اتخاذ نکرده است.
شاید سخن قاطع وی در این بخش از مصاحبه باشد که گفته است جامعه جهانی باید موضع قاطعی در قبال ایران اتخاذ کند.
آیا محمد بن سلمان با این اظهارات توپ را در زمین دیگران و به طور مشخص آمریکا می اندازد. معمولاً رویکرد ولیعهد سعودی و همپیمانان منطقه ایش همین است و آنها به دنبال آن هستند که با آتش آمریکا از قدرت نظامی ایران رهایی یابند و کشورهای منطقه و بویژه آن کشورهایی که در چارچوب راهبرد آمریکا خود را گنجانده اند صرفاً تصاویری در پس زمینه این درگیری باشند. ای بسا آنها هزینه نبرد را بدهند اما نمی خواهند در عرصه جنگی خونین و فاجعه بار خود را جلو بیندازند.
به گفته بسیاری این مساله نشان دهنده آن است که عربستان از درگیری نظامی ناتوان است هرچند که خود را تا بن دندان مسلح کرده است. سعودی که برخی آن را سعودی بزرگ می نامند در بدترین وضعیت خود قرار دارد و انصارلله که گروهی شبه نظامی و با امکانات محدود هستند وارد خاک سعودی می شوند و تجهیزات سنگین ارتش سعودی را به غنیمت می گیرند و فرودگاه ها و شهرهای سعودی را هدف قرار می دهند و این در حالی است که ویرانگرترین سلاحی که علیه ریاض به کار رفته، در سفر ولیعهد سعودی به مرزهای جنوبی عربستان و دیدار با نظامیان این کشور به کار گرفته شده است چرا که در مرزهای جنوبی، نظامیان عربستانی با مبارزانی مواجه هستند که بیش از آنچه باید آنها را دستکم می گرفتند و از آن ها لطمه ای بیش از آنچه انتظار می رفت خورده اند.
شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار خود با این نظامیان هیچ راه حلی در چنته نداشت و فقط سخنانی برای بالا بردن روحیه نظامیان سعودی بیان کرد و این در حالی است که اگر تهران نیز به انصارلله افزوده شود اوضاع برای عربستان بسیار بدتر و پیچیده تر از آن چیزی که هست می شود. بنابراین باید پرسید اگر ریاض روزی بخواهد به تهدیدهای خود جامه عمل بپوشاند برای مقابله با ایران چه راهبردی در پیش خواهد گرفت.
هنوز مشخص نیست که برنامه ای برای این کار طرح ریزی شده یا نه و تنها چیزی که دیده می شود اظهارات رسانه ای است که با فناوری انیمیشن سازی از واقعیت های ماجرا گریزان است. این در حالی است که شکست های سعودی بر هم انباشته شده و به هیچ پیروزی قابل ذکری دست نیافته است.
در ادامه شبکه الجزیره با توفیق شومان تحلیلگر سیاسی لبنانی و صباح الخزاعی تحلیلگر عراقی و عمر عیاصره تحلیلگر اردنی گفتگو کرد.
عمر عیاصره در گفتگو با این شبکه درباره ایجاد تغییر بنیادین در اظهارات محمد بن سلمان و کاهش لحن تند وی در قبال ایران گفت: مصاحبه ای که محمد بن سلمان (با روزنامه الشرق الاوسط) انجام داده است مصاحبه ای بوده که مصرف داخلی داشته و برای عربستانی ها گفته شده است و درصدد بوده که افکار عمومی عربستانی ها را تحت تاثیر قرار دهد. دولت عربستان تحت فشار افکار عمومی قرار دارد زیرا انصارلله امنیت عربستان را بر هم زده اند و نفتکش ها (در دریای عمان) هدف قرار گرفته اند و چنین مسائلی باعث شده است که محمد بن سلمان با شهروندان سعودی گفتگو کند که در سخنان وی تناقض های بسیاری وجود داشت.
این فرد که روزی گفته بود ما جنگ را به داخل ایران منتقل می کنیم امروز دیگر اینگونه سخن نمی گوید بلکه خود را در پشت آمریکا پنهان کرده است و هماهنگ با آمریکا صحبت می کند. محمد بن سلمان در تعامل با افکار عمومی سعودی با بحران مواجه است. طرح های متعدد محمد بن سلمان در برهه اخیر با شکست مواجه شده است.
او در مصاحبه خود از کلیات سخن گفته و وارد جزئیات نشده است. به عنوان مثال وقتی وی از نبرد با انصارلله سخن گفته است خود را به عنوان پیروز میدان نشان داده و دیگر به سراغ سوال های بسیاری که بی پاسخ مانده نرفته است. او از ده ها میلیارد دلاری که خرج تسلیحات کرده اما باز هم موفقیتی نداشته سخن نگفته است.
وی درباره علت کاسته شدن از تندی لحن محمد بن سلمان در قبال ایران گفت: این مساله به خاطر این است که سعودی ها همچون گذشته روی آمریکا نمی توانند حساب کنند و پیام هایی که ترامپ برای حل و فصل امور با تهران فرستاده است در این نوع نگاه سعودی ها تاثیر داشته است. از همین رو امروز دیگر آنها از اینکه نبرد را به ایران می کشانند یا برای مقابله با ایران از سلاح بهره می گیرند سخنی نمی گویند بلکه از جامعه جهانی یاری می طلبند و می گویند بیایید به ما کمک کنید.
مصاحبه روز یکشنبه محمد بن سلمان با روزنامه الشرق الاوسط نشان داده که ولیعهد سعودی مضطرب و مشوش است.
توفیق شومان تحلیلگر لبنانی درباره لحن جدید محمد بن سلمان ولیعهد سعودی گفت: تحول بزرگی در سخنان محمد بن سلمان ایجاد شده و این اعلام ضعف عربستان در مقابله با ایران است و این کاملاً روشن است. اگر بخواهیم سخنان هجومی محمد بن سلمان در سال 2017 را با سخنان این روزهای وی مقایسه کنیم می بینیم که وی زمانی از انتقال جنگ به داخل ایران دم می زده و امروز دست صلح دراز کرده و از جامعه جهان کمک می طلبد. محمد بن سلمان که می گفت جنگ را به درون ایران منتقل می کند هم اکنون شاهد آن است که جنگ به درون سعودی منتقل شده است. دستکم در دو ماه گذشته ما شاهد هدف قرار گرفتن بندر ینبع و هدف قرار گرفتن فرودگاه ها بودیم. از این رو عملیات انتقال جنگ به داخل ایران به انتقال جنگ به داخل عربستان تبدیل شده است.
محمد بن سلمان با این اظهارات، اعلام می کند که عربستان از انتقال جنگ به خاک ایران عاجز است در نتیجه از جامعه جهانی می خواهد که تصمیم های قاطعی در قبال ایران اتخاذ کند. ولیعهد سعودی در سال 2017 از توان ذاتی و داخلی سعودی دم می زد اما امروز او می گوید که ما از نیروهای بین المللی کمک می خواهیم. محمد بن سلمان برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران از آمریکا دنباله روی می کند که در این زمینه به غیر از آمریکا و سعودی تنها انگلیس با آنها همراه شده است.
عمر عیاصره تحلیلگر اردنی تصریح کرد: بخواهیم یا نخواهیم محمد بن سلمان وابسته به آمریکا است. او استقلالی از خود ندارد. حتی زمانی که محمد بن سلمان ایران را تهدید کرد و گفت جنگ را به خاک ایران می کشیم برای بیان این سخن از ترامپ چراغ سبز گرفته بود. تغییر لحن و سیاست محمد بن سلمان نیز به مزاج آمریکایی ها بستگی دارد. محمد بن سلمان در ابتدای کار تجربه چندانی نداشت و تصور می کرد دولت آمریکا تحت سیطره آنها است و از همین رو تهدید کرد که جنگ را به داخل ایران منتقل می کند اما هم اکنون تجربه ولیعهد سعودی بالا رفته و داستان تغییر کرده است چرا که او می بیند که ترامپ به دنبال حل و فصل اختلافات خود با ایران است بنابراین بن سلمان پی برده است که ترامپ فرد غیرمنتظره ای است و نمی شود روی او حساب کرد و وی به دنبال گفتگو با ایرانی ها است از همین رو دولتمردان سعودی از تندی لحن خود کاسته اند.
به هر حال همه رفتارها و سخنان محمد بن سلمان درباره ایران به آمریکا ارتباط پیدا می کند. سعودی نمی تواند خود را از قید و بند آمریکا رها کند. سعودی بدون اجازه آمریکا نمی تواند از تسلیحات خود استفاده کند حتی نمی تواند خارج از چارچوبی که آمریکا مجاز می داند زبان به تهدید بگشاید. به نظر من سعودی به لحاظ عقلانیت از امارات متحده عربی نیز در سطح پایین تری است زیرا امارات تاکنون اشاره ای به نام ایران نکرده و ایران را با اسم مسئول حوادث اخیر ندانسته است.
توفیق شومان تحلیلگر لبنانی گفت: عربستان نمی تواند با گذاشتن پیش شرط به مذاکره با ایران بپردازد. به عنوان مثال ولیعهد سعودی می گوید ایران باید از سوریه خارج شود. این در حالی است که ایران با درخواست دولت سوریه به این کشور آمده است دولتی که سازمان ملل متحد و تمامی کشورهای جهان آن را به رسمیت می شناسند. در عراق نیز دستکم نیمی از عراقی ها اگر نگوییم بیشتر خواهان نقش آفرینی ایران در کشورشان هستند بنابراین ریاض نمی تواند ایران را از عراق خارج کند. در یمن نیز یک بافت اجتماعی معروف به جنبش انصارالله حضور دارند از همین رو عربستان نمی تواند ایران را وادار به خروج از یمن کند. -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.