سخن آوا | مصیبت حضرت رقیه (استاد علوی تهرانی)

سخن آوا | مصیبت حضرت رقیه (استاد علوی تهرانی)
طاهر بن عبدالله دمشقی گوید: من نَدیم یزید ملعون بودم و اکثر شب ها برای او صحبت می کردم و او را مشغول می نمودم، شبی از شب‌ها که سر یزید روی پای من بود و از حالت مستی به خواب رفته بود، از حرم ابی‌عبدالله الحسین صدای شیون و گریه می آید، یزید ملعون از خواب پرید و جریان را پرسید و به او گفتم: یکی از دختران حسین بن علی پدرش را در خواب دیده، و اینک بیدار شده و از ما پدر خود را می‌خواهد، هر چه به وی تسلّی می دهیم آرام نمی گیرد تا اینکه یزید ملعون دستور داد سر پدر را به پیش دختر ببرند تا او ساکت شود ... -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.