سخن آوا | همسفر اربعین (استاد معاونیان)

سخن آوا | همسفر اربعین (استاد معاونیان)
حال که ای هم‌سفر! بی‌تو سفر می‌کنم/ زادِ ره خویش را، خون جگر می‌کنم
تیره کنم صبح را، شعله زنم شام را/ زآن ‌که شب خویش را، بی‌تو سحر می‌کنم
بی‌کفن و چاک‌چاک، پیکر تو نقش خاک / چاک به دل می‌زنم، خاک به سر می‌کنم
من که ز آغاز عمر، بی‌تو نکردم سفر / خیز و نگه کن ببین، با که سفر می‌کنم
هر قدمم می‌زنند، نام تو را می‌برم / هر طرفم می‌کشند، بر تو نظر می‌کنم -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.