مردی از آنکل The Man from U.N.C.L.E.

جمعه، 30 مرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مردی از آنکل The Man from U.N.C.L.E.
مردی از آنکل The Man from U.N.C.L.E. کارگردان : Guy Ritchie نویسندگان : Guy Ritchie, Lionel Wigram بازیگران : Henry Cavill, Armie Hammer, Alicia Vikander محصول کشور: ایالات متحده آمریکا کمپانی توزیع کننده: Warner Bros. Pictures خلاصه داستان: در اوايل دهه ۱۹۶۰ ميلادی، ناپلئون سولو، مأمور سازمان سيا، و ايليا کورياکين، عامل کا گ ب، در مأموريت مشترکی عليه يک سازمان تبهکاری سری که هدفش توليد سلاح‌های هستهای است شرکت می‌کنند. منتقد: جیمز براردینلی سال پيش، صنعت فيلم سازی يک فيلم جاسوسی دهه شصتی را از صندوقچه خود در آورد و از روی آن فيلم پرزرق و برق و پرهزينهای با شرکت ستارگانی چون رالف فينس، شون کانری و اوما تورمن ساخت و بعد به تماشای شکست آن در گيشه نشست. نقدهای منفی و بی تفاوتی مردم نه تنها منجر به افول «انتقامجوها»(The Avengers) شد، بلکه باعث شد که استوديوها فکر تکرار اين تجربه با «مردی از آنکل»(The Man from U.N.C.L.E.) را از ذهن خود دور کنند. ده سال طول کشيد تا کمپانی برادران وارنر به اين دارایی خود جان دوباره ببخشد و خوشبختانه نتيجه کار هيچ شباهتی به حاصل سريالی با همين نام که در دهه ۱۹۶۰ ساخته شده بود ندارد. يا به بيان ديگر، «مردی از آنکل» (۲۰۱۵) بر خلاف «انتقامجوها» (۱۹۹۸) فيلم مفرحی است. فيلم سازها برای کارگردانی «مردی از آنکل» سراغ گای ريچی رفتند (البته بعد از اين که استيون سودربرگ از ساخت اين فيلم انصراف داد). گای ريچی با ساخت «شرلوک هلمز» و دنباله‌اش نشان داد که نه تنها قادر است انرژی مدرن را وارد يک دوره زمانی کند بلکه به خوبی می‌تواند از پس ملزومات و نيازهای يک فيلم بزرگ بربيايد. ريچی با ساخت فيلم‌های دارای سکانس‌های غيرعادی، سکانس‌های اکشن پر از بدل کاری و فيلم نامه‌هایی که رفتار گستاخانه را با پس زمينه های پر جنب و جوش ترکيب می‌کنند بيگانه نيست. اگر «مردی از آنکل» کمی شبيه به «کينگزمن: سرويس مخفی»(Kingsman: The Secret Service) درآمده، اين اصلاً اتفاقی نيست. هر دو فيلم سعی در ادای دين به ژانر دلهره آور جاسوسی محبوب دهه ۱۹۶۰ دارند. اين فيلم که ماجرايش در همان دوره زمانی سريال تلويزيونی مردی از آنکل رخ می‌دهد در جایی در نزديکی ايست بازرسی چارلی شروع می‌شود، وقتی که ناپلئون سولو (هنری کاويل)، يک مأمور آمريکایی، با هدف قاچاق گبی تلر (آليشيا ويکاندر)، دختر دانشمند نخبه موشک سازی که ناپديد شده است، وارد برلين شرقی می‌شود. سولو و گبی توسط يک مأمور کا گ ب به نام ايليا کورياکين (آرمی هامر) تعقيب می‌شوند ولی قبل از اين که او بتواند دستگيرشان کند آن‌ها به جای امنی می‌رسند. بعد از مدت کوتاهی، رئيس سولو، ساندرس (جارد هريس) به او اطلاع می‌دهد که او و ايليا بايد با یکديگر جای پدر گبی را پيدا کنند و مانع از ساخت بمب هستهای توسط او برای ويکتوريا وينسيگوئرای (اليزابت دبيکی) خطرناک و بدطينت شوند. در حالی که ايليا و گبی وانمود می‌کنند که زوجی هستند که قبل از ازدواجشان به ديدن شهر رم آمده‌اند، سولو از فريبندگی و انگشتان چسبناکش برای جلب توجه ويکتوريا استفاده می‌کند. با امداد از دايره واژگان فيلم‌های ابرقهرمانی می‌توان گفت که اين يک داستان «نومايه» است. خوشبختانه اين داستانی نيست که با آن آشنا باشيم چون اين قصه هرگز ربطی به سريال مربوطه ندارد. «مردی از آنکل» به شرح تولد اين سازمان (يو ان سی ال ایی مخفف «فرماندهی شبکه متحد قانون و اجرای قانون» است) و نشان می‌دهد که چگونه دو جاسوس تا اين حد متفاوت با هم همکاری می‌کنند. همچنين رئيس آن‌ها واورلی (هيو گرانت) را معرفی می‌کند. ريچی اين فيلم را با مهارت زيادی کارگردانی کرده است، و اجازه داده تا اتفاقات خيلی سريع در فيلم رخ دهند و در عين حال يک ضرباهنگ سبک و گاهاً شوخ طبعانه را حفظ کرده است. در مقايسه با «مأموريت غيرممکن: ملت خطرناک»(Mission: Impossible - Rogue Nation)، اين فيلم ملايم‌تری است (هيچ کس روی بدنه هواپيمای در حال پرواز راه نمی‌رود) اما ملايم بودن چيز بدی نيست. «مردی از آنکل» را به هيچ وجه نمی‌توان يک کمدی مستقيم يا يک فيلم طنز ناميد اما بازيگوشی‌اش بيشتر از فيلم اخير تام کروز است. فيلمنامه اين فيلم حائز استانداردهای فيلم‌های جاسوسی است اما عمده توجه به ايجاد روابط معطوف شده است. اين امر توسط جاذبه شديد بين سه شخصيت اصلی هنری کاويل (بيشتر از اين که سوپرمن باشد شبيه باند است)، آرمی همر و آليشيا ويکاندر تشديد شده است. «مردی از آنکل» می‌تواند درباره نجات دنيا باشد، اما احتمالاً بعداً بيشتر صحنه های عشق بازی ايليا و گبی يا چالاکی سولو در طول تعقيب و گريز با قايق را به ياد خواهيم آورد. لحظات ناهماهنگ باعث خوشايند شدن اين فيلم شده‌اند. فيلم جایی تمام می‌شود که در آن مجموعه تلويزيونی شروع شده بود و نويد ساخت داستان‌های بيشتر در آينده را می‌دهد. اين يکی از آن نادر مواردی است که ساخت يک دنباله می‌تواند خوشايند باشد. گذراندن يکی دو ساعت ديگر در کنار اين شخصيت‌ها و تصور يک کارگردانی ديگر به همين خوبی لذت بخش است. منبع: نقد فارسی مترجم: محمدرضا سیلاوی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما