جعبه (THE BOX)

شنبه، 27 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
 جعبه (THE BOX)

درام/ ترسناک/ معمايي
[قدرت موجود درپوچي؟يا مهمل سرگرم کننده؟]
کارگردان: ريچارد کلي، بازيگران: کامران دياز(نورمالوئيس، جيمزمارسدن(آرتور لوئيس)، فرانک لانگلا (آرلينگتون استيوارد)، سام آز استون (والترلوئيس).113دقيقه. نمايشي:PG-13.
جعبه به رغم جالب بودن فرض داستاني اش، فاقد طنز و هوشمندي اثر قبلي سازنده اش، داني دارکو،است. فيلم کم بودجه ي جعبه همچون يک قصه ي علمي تخيلي سنتي شروع مي شود اما ديري نمي گذرد که در چنان مسيرهاي مختلف و عجيبي پيش مي رود که حتي توضيح دادن آن ناممکن است. اين مسيرهاي مختلف طيف گسترده اي را شامل مي شود؛ ازکره ي مريخ و موجودات شبه زامبي وتئوري هاي ژان پل سارتر درباره ي اراده ي آزاد انسان گرفته تا انگشت هاي قطع شده و سيگنال هاي راديويي مرموز و سازمان فضانوردي آمريکا و اداره ي امنيت ملي آمريکا و تونل هاي باد و قتل و جنايت و گارسن هاي تنفرانگيز و کتابخانه ي عجيب و يک غريبه ي مرموز.
اين غريبه ي مرموز آرلينگتون استيوارد(فرانک لانگلا) نام دارد؛ دانشمندي که تصور مي شد که کشته شده اما حالا مشخص شده زنده است. آرلينگتون که به سبب برخورد صاعقه با صورت اش چهره اي دفرمه دارد يک جعبه ي چوبي را به در خانه ي زن و شوهري به اسم نورما لوئيس(کامرون دياز) و آرتور لوئيس(جميزمارسدن) مي آورد.نورما در يک مدرسه ي خصوصي درس زبان انگليسي مي دهد و از طرفداران سرسخت انديشه هاي ژان پل سارتر، فيلسوف فقيد فرانسوي، است آرتور نيز در«ناسا» روي پروژه هاي موشکي کار مي کند اما آرزوي فضانورد شدن را دارد. اين زن و شوهر پسري به نام والتر (سام آز استون) دارند که حاضرند همه چيز خود را براي موفقيت وي در تحصيل و زندگي بدهند. آرلينگتون همراه «جعبه» پيشنهادي هم براي آرتور و نورما آورده است: آنها اگر دکمه ي بزرگ روي جعبه را فشار بدهند بلافاصله صاحب يک ميليون دلار پول بدون ماليات مي شوند اما در ازاي اين پول يک آدمي، که هويت اش هم براي آرتور و نورما ناشناخته است، کشته خواهد شد اين زن و شوهر24 ساعت فرصت دارند راجع به اين پيشنهاد فکر کنند.آرتور که از حيث شغلي با مشکلاتي در ناسا روبرو شده، بدجوري به اين يک ميليون دلار نياز دارد. نورما هم پيش خودش حساب مي کند که با اين يک ميليون دلار مي تواند مشکل شهريه ي ثبت نام پسرش در دانشگاه را حل کند. در اين ميان فقط يک مشکل اخلاقي باقي مي ماند و آن کشته شدن آن آدمي است که آنها اصلا نمي دانند کيست و کجا زندگي مي کند. نورما و شوهرش خود را اينطور توجيه مي کنند که شايد اين آدم به بيماري سختي مبتلا شده و يا شايد هم خيلي پير و مردني باشد. نهايتا نورما دکمه ي «جعبه»را فشار مي دهد و همين باعث آغاز مجموعه اي از فعل و انفعال هاي زنجيره اي عجيب و غريب مي شود...
ريچارد کلي فيلم جعبه را از روي داستان کوتاهي، تحت عنوان دکمه، به قلم ريچارد متيسون (منتشر شده در نشريه پلي بوي، سال 1973)ساخته است. در سال 1986يکي از اپيزودهاي منطقه ي بين الطلوعين از روي همين داستان کوتاه جعبه، منتهي با يک پايان بندي متفاوت، ساحته شد. متيسون که حالا 83 ساله است تاکنون بيش از23فيلم سينمايي و ده ها سريال تلويزيوني، فيلمنامه نوشته و در حال حاضر سه فيلم سينمايي براساس نوشته هاي وي در دست توليد است.
متأسفانه ريچاردکلي نتوانسته فيلم قابل قبولي از روي داستان کوتاه جعبه ارايه کند. شخصيت هاي فيلم به شدت دوبعدي و مقوايي از کار درآمده اند. بعضي از اين کاراکترها برچسب «قرباني احمق» و برخي ديگر برچسب «شرور ترسناک» را بر پيشاني هايشان دارند. واکنش منتقدان نسبت به فيلم متفاوت بوده است. راجر ايبرت به رغم اذعان به مهمل بودن فيلم، آن را «سرگرم کننده» خوانده و سه ستاره به آن داده است. ايبرت در توجيه ستاره هايش نوشته است: «اگر شما بتوانيد يک فيلم مهمل بسازيد که خسته کننده نباشد، پس اين را بايد يک پيروزي به شمار آورد!»
منبع: دنياي تصوير- ش 188
 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.