زامبي لند (ZOMBIELAND)

يکشنبه، 28 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زامبي لند (ZOMBIELAND)

[«اين زامبي ها چه نوع موجوداتي هستند؟ هدف ومقصودشان چيست؟ چرا اين قدر بدقيانه اند؟ آيا زامبي خوش پوست هم وجود  دارد؟ اين زامبي ها چرا اين قدر احمقانه سرو کله شان جلوي انسان ها پيدا مي شود. تا توسط آنها در جا متلاشي شوند؟»راجر ايبرت]
کارگردان:روبن فليچر،بازيگران:جس آيزنبرگ (کلمبوس)،وودي هارلسن.(تالاهاسي)، اما استون (ويچيتا)،ابيگل برسلين(ليتل راک)،جيمز موراي(درنقش خودش).100 دقيقه. درجه نمايشي :R
راجر ايبرت در نقد خود برفيلم زامبي لند مي نويسد:«يک نکته را نمي توان ناديده گرفت: زامبي ها اصولا موجودات بامزه اي هستند. من تا يک مدتي  از زامبي ها مي ترسيدم اما در پايان فيلم شب مردگان زنده ترس من براي هميشه از آنها فرو ريخت .اما چه کسي مي توانست حدس بزند که چنين فيلم بامزه اي ،تحتت عنوان زامبي لند،درباره ي زامبي ها ساخته شود؟»
قصه ي زامبي لند توسط آدمي به اسم کلمبوس(جسي آيزنبرگ)،زاده ي شهر کلمبوس در ايالت اوهايوي آمريکا،روايت مي شود کلمبوس درحال برگشتن به شهر زادگاه خود است و اين درحالي است که اهالي آمريکا براثر ابتلا به بيماري ويروسي «جنون زامبي اي »به جنازه هاي متحرک (زامبي ها )مبدل شده وبه اين ترتيب تمدن بشري کاملا نابود شده است. کلمبوس سر راه به يک آدم سالم غير زامبي به اسم تالاهاسي(وودي هارلسن)بر مي خورد و او را سوار اتومبيل خود مي کند.اين دومرد به رغم تفاوت هاي زيادي که با هم دارند تصميم مي گيرند با يکديگر متحد شده و راهي براي زنده ماندن درسرزمين «ايالات متحده ي زامبي ها»پيدا کنند.کلمبوس وتالا هاسي سپس به دو زن سالم غير زامبي به نام هاي ويچيتا(اما استون)و خواهر کوچولوي او،ليتل راک(ابيگل برسلين)، بر مي خورند.در ادامه ي ماجرا اين چهار نفر به يک سفر جاده اي عجيب وغريب در آمريکاي پسا- آخرالزماني دست مي زنند و...زامبي لند نقيضه اي است برفيلم هاي زامبي اي ژانر ترسنک.کاملا پيداست که سازندگان فيلم شناخت کامل ودقيقي ازفيلم هاي ترسناک نوع زامبي داشته اند.اما زامبي لند در عين حالي که فيلم هاي زامبي اي را پارودي مي کند.خودش به اندازه ي کافي برخوردار از سطح مشخصي از کليشه اي فيلم هاي زامبي اي است:زامبي هاي اين فيلم مثل ديگر همتايان سينمايي خود قيافه هاي ترسناکي دارند،يواش يواش و پيلي پيلي خوران راه مي روند،مايعات لزج گوناگون از لب ولوچه هاي آنها آويزان است وهمواره آمادگي آن را دارند که درجلوي آدم هاي سالم مسلح ظاهر شوند وبا شليک گلوله يا با هر وسيله ي ديگري لت وپار ومتلاشي شوند.به اين ترتيب زامبي لند براي آنهايي که به طور جدي به تماشاي زامبي ها برروي پرده ي سينما عشق مي ورزند خوراک لازم را در خود دارد.اما پارودي کردن موضوعي که دست به نقد خودش يک شوخي است کمي جاي تأمل دارد.
زامبي لند فيلم سرگرم کننده اي است، البته به شرطي که تاب تحمل اين زامبي هاي بدقيافه ي منحوس را داشته باشيد. فيلم چند تا صحنه ي خنده دار وبامزه دارد که به نوبه ي خويش حکايت از شناخت درست سازندگان فيلم از  مقوله ي کمدي و زمان بندي صحيح صحنه هاي کمدي دارد. يکي از اين صحنه هاي خيلي خنده دار مربوط مي شود به بيل موراي که در نقش خودش ظاهر شده است. زامبي لند همچنين به خاطر جملات تک ضرب کاراکترهايش وبازي هاي خوب دو بازيگر اصلي اش و به ويژه بازي عالي وودي هارلسن نيز ارزش تماشا کردن را دارد.
طي يکي دوسال گذشته دربسياري از فيلم هاي آمريکايي موضوع نابودي تمدن بشري درکانون توجه فيلمسازان قرار گرفته است. در زامبي لند نيز صحنه اي را داريم که دود از بناي ويرانه ي کنگره ي آمريکا به هوا بلند است وليموزين چپ شده ي رياست جمهوري هم در گوشه اي از کادر به چشم مي خورد.اين تصاوير بازتاب هراسي است که جورج بوش دريکي دوسال آخر رياست جمهوري اش در ذهن آمريکايي هاي طبقه ي متوسط نهادينه کرد. حداقل حالا در زامبي لند درقالبي طنزآميز به اين ترس فرو رفته در ضميرناخودآگاه آمريکايي ها پرداخته شده که خود اين امر مي تواند نشانه اي باشد از برطرف شدن اين ترس وآغاز دوره ي بهبود.
منبع:نشريه دنياي تصوير شماره187



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.