خبرچين!(THE INFORMANT)

يکشنبه، 28 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
 خبرچين!(THE  INFORMANT)

[اوخود را از هر دو طرف فروخت:به خاطر «توازن».]
کارگردان:استيون سودربرگ.بازيگران:مت ديمون(مارک ويتاکر)،ملاني لينسکي(جينجر ويتاکر).جوئل مک هيل(رابرت هرندون)،پاتون اوزوالت (اد هربست).108دقيقه. درجه ي نمايشي:R
خبرچين! فيلم تازه ي استيون سودربرگ برخلاف همه ي انتظارات قبلي نتوانسته رضايت سينما دوستان را جلب کند.خبرچين! درکنار چه و بابل به آن دسته از فيلم هاي سودربرگ تعلق مي گيرد که به قول کنت توران منتقد،«زجرآور»و«عمدتا شخصي »اند.سودربرگ داستان واقعي فيلم خود را آنگونه تعريف کرده که ثمره اش چيزي نيست جز گيجي تماشاگر. حتي آن گروه از منتقداني که از خبر چين! تعريف وستايش کرده اند، ضمن اذعان به چند لايه بودن فيلم و پيچيدگي شخصيت اصلي آن، به تماشاگران توصيه کرده اند که فيلم را حداقل دوبار ببينند تا سر از پيچيدگي شخصيت اصلي آن، به تماشاگران توصيه کرده اند که فيلم را حداقل دوباره ببينند تا سراز پيچ وخم هاي روايي آن در بياورند. فيلم خبرچين! براساس ماجراهاي واقعي مارک ويتاکر (مت ديمون)ساخته شده است؛ شخصيتي که در آمريکا از وي به عنوان بلند مرتبه ترين مدير عاملي که تاکنون پرده از عمليات خلاف قانون يک شرکت عظيم را برداشته، نام برده مي شود. ويتاکر در سال 1992 معاونت شرکت معظم«آرچردنيلز ميدلند»(ADM) را برعهده داشت .اين شرکت کشاورزي درآن زمان يکي از پنجاه شرکت بزرگ آمريکا بود. ويتاکر درمقر شرکت در دکاتورايلي نويز ضمن انجام وظايف معاونتي اش مسئوليت يک مزرعه را که درآن محصول ليزين (يک مکمل غذايي)توليد مي شد، برعهده داشت.داستان فيلم از آنجا شروع مي شود که ويتاکر پي مي برد يک ويروس سمج مزرعه ي شرکت را در معرض نابودي قرار داده است. او پس از مقداري تحقيقات به اين نتيجه مي رسد که رقباي ژاپني عامل شيوع ويروس بوده اند. ويتاکر موضوع رابه اطلاع رئيس خود،مايک آندراس (تام پاپا) مي رساند.آندراس ومارک شويرون(تام ويلسون)،مسئول امور امنيتي شرکت،نيز بلافاصله «اف بي آي »را در جريان قرار مي دهند. سپس مأموران اف بي آي از راه مي رسند وشروع به تحقيق مي کنند. ويتاکر وحشت زده به نظر مي رسد او مي داند که مديران شرکت ADM به صورت غير قانوني دست به يک تباني براي تثبيت قيمت ها زده اند. ويتاکر،تحت تشويق هاي همسرش جينجر(ملاني لينسکي)تصميم مي گيرد اين موضوع را به اطلاع مأموران اف بي آي برساند تا اينجوري به قول خودش وجداون خود را راحت کند. مأموران اف بي آي موقعي که حقيقت ماجرا را از دهان ويتاکر مي شنوند از وي مي خواهند که دريافتن مدارک و رو کردن دست مديران خطاکار شرکت با آنها همکاري کند.ويتاکر اعلام آمادگي مي کند و به اين ترتيب مجهز به ميکروفن ودوربين مخفي درجلسات مديران شرکت حضور مي يابد تا مدارک مورد لزوم براي اثبات گناهکاري آنها را به دست بياورد.
همانطور که از اين خلاصه ي داستان پيداست ،قصه ي فيلم،مثل عنوان اش ،خيلي سرراست وروشن است اما سودربرگ ترجيح داده به شيوه اي پيچيده و نامتعارف قصه ي مذکور را بگويد.صداي روي تصاوير نقش مهمي در گيجي تماشاگر دارد.براي مثال اين صدا از همان آغاز به تماشاگر مي گويد که ويتا کر آدم چندان صادق و رو راستي نيست ولي صحنه ها گوياي صداقت ويتاکر است.در مجموع کاراکتر ويتاکر به رغم تلاش بسيار زياد مت ديمون براي تجسم بخشي به پيچيدگي هاي اين کاراکتر،چندان خوشايند از کار درنيامده به طوري که تماشاگر از بودن درکنار اين شخصيت چندان احساس راحتي نمي کند.تصميم ديگر فيلمساز براي بردن تماشاگر به داخل ذهن آشفته ي ويتاکر نيز تصميم نادرستي بوده است .زيرا اساسا آشفتگي هاي درون ذهني ويتاکر،حالا مي خواهد اين آشفتگي ذهني درباره ي پشم گوسفند مرينوس باشد يا قيمت کراوات ها ،هيچ جذابيتي براي تماشاگر ندارد ومتاسفانه اين در حالي است که بخش قابل توجهي از اين فيلم دوساعته اختصاص دارد به فعل وانفعالات درون ذهني ويتاکر.واقعيت آن است که سودربرگ در اين فيلم کمترين توجه را به علايق تماشاگران نشان داده است و نتيجه ي چنين رويکردي يک فيلم شخصي به اصطلاح تريلر(هيجاني)است که احتمالا تماشاگران درحين ديدن آن از فرط خستگي به خواب فرو مي روند.
اما پايان ماجرا: شرکت ADM با توجه به مدارک فراهم شده از سوي ويتاکر به 500 ميليون دلار جريمه محکوم شد؛ هرچند که ويتاکر هم به دليل يک اختلاس 9 ميليون دلاري مکافات عمل خود را داد و به محکوميت زنداني سه برابر بيشتر از مديران شرکت محکوم شد.با اين حال اف بي اي کماکان معتقد است که ويتاکر«يک قهرمان آمريکايي»است.ضمنا اين را هم اضافه کنم که آقاي ويتاکر درحال حاضر مدير عامل يک شرکت کامپيوتري در کاليفرنياست وکماکان با همسرش جينجر زندگي مي کند. ويتاکردر پي اکران فيلم خبرچين! به خبرنگاران گفت:«من درآن زمان مثل دوتا آدم بودم.من مي دانم که چرا آنها مت ديمون را براي بازي درنقش من انتخاب کردند، چون مت ديمون معمولا نقش هايي را بازي مي کند که واجد وجوه تنش انگيز روانشناسانه باشد. او در فيلم بورن حتي نمي دانست که خودش چه کسي است».
منبع:نشريه دنياي تصوير شماره187



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.