دل دیوانه (Craezy heart)

سه‌شنبه، 16 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دل دیوانه (Craezy heart)

کارگردان: اسکات کوپر (Scott cooper)

[بازيگري حرفه ي پر زرق و برقي به نظر مي رسد، اما اين نزديک ترين راه براي خدايي کردن است. بازيگر تلاش مي کند تا موجودات بشري را خلق کند، خداوند نيز همين کار را مي کند. راد استايگر، 1971]
فيلمنامه نويس و کارگردان: اسکات کوپر، بازيگران: جف بريجز (بد بليک)، مگي جيلنهال (جين)، رابرت دووال (وين)، کالين فارل (تامي سوئيت)، جيمز کين (مدير)، 112 دقيقه. درجه ي نمايشي: R.
بازي فوق عاليِ جف بريجز در نقش بد بليک، خواننده الکلي و پا به سن گذاشته موسيقي کانتري، در فيلم قلبِ ديوانه يکي از بهترين و فراموش نشدني ترين نقش آفريني هاي سينمايي طي سال هاي اخير است. قلب ديوانه، خواسته و ناخواسته، همه توجهات را معطوف جف بريجز مي کند: بايگري که از سال 1971 با اولين نقش آفريني مهم اش در فيلم آخرين نمايش تصوير تا زمان حاضر، نزديک چهل سال است که حضوري قدرتمند در عرصه سينماي کشورش دارد، نامزدي پنج جايزه اسکار حکايت از دوران حرفه اي درخشان بريجز دارد. کمتر بازيگري را ديده ايم که اين چنين راحت و ساده بتواند کاراکترهاي سينمايي خود را حتي اگر آن کاراکتر يک موجود فضايي باشد (در مرد ستاره اي) پذيرفتني و باورپذير از کار درآورد. بازيگري جف بريجز، به قول راجر ايبرت، به زلالي و پاکي آب روان است. او اين درک درست و ژرف را دارد که بازي خوب نه بر آمده از خودآگاهي که برآمده از مستحيل شدن کامل بازيگر در کاراکتر ديگري است که دارد نقش اش را بازي مي کند. بازي جف بريجز در نقش بد بليک در فيلم قلبِ ديوانه نمونه خوبي است براي مشاهده شيوه بازيگري ساده و عاري از ادا و اطوار: شيوه اي که يک کاراکتر به ظاهر تکراري و کليشه اي را مبدل به يک کاراکتر خاص و منحصر به فرد مي کند. و اين تنها هنر بازيگري است که توانايي مبدل کردن يک آرکه تيپ به يک کاراکترِ يگانه حقيقي را دارد.
داستان و کاراکتر محوري فيلم قلبِ ديوانه از حيث ظاهر، نمونه هاي مشابه فراواني در سينماي آمريکا دارد. رابرت دووال در Tender Mercies و ريپ تورن در Payday نقشِ خوانندگان الکلي و از پاافتاده موسيقي کانتري را که براي بازگشت دوباره خود به اوج موفقيت تلاش مي کنند، بازي کرده بودند. اسکات کوپر: فيلمنامه نويس و کارگردان قلبِ ديوانه که خودش يک موزيسين و دوستدار قديمي موسيقي کانتري است، ابتدا قصد داشت فيلمي درباره مري هاگارد خواننده موسيقي کانتري – بسازد تا اين که برحسب تصادف رمان توماس کاب را خواند . کوپر بلافاصله دست به کار نگارش فيلمنامه اي براساس اين رمان شد. رمانِ کاب و به تبع آن فيلم کوپر، به ناگزير داراي پاره اي صحنه ها و مضامين آشنا و کليشه اي است اما فيلمساز در لحظات کليدي فيلم اش از پذيرش راه ها و شيوه هاي آسان و کليشه اي خودداري مي کند و در عوض، و با اعتماد نفس، راه خودش را مي رود. ويژگي ديگر فيلم، آشنايي فيلمساز با دنياي موسيقي کانتري است. اين آشنايي باعث شده که فيلم از حيث ارائه واقعيت هاي دنياي موسيقي کانتري کاملاً موفق باشد. اما بهترين و مهم ترين کار فيلمساز اين بوده که به بازيگر اصلي اش فضا و فرصت کافي ارائه کرده تا وي بتواند بازي معرکه و تمام عيار خود را جلوي دوربين بازي کند.
بد بليک، خواننده 57 ساله موسيقي کانتري، که در سال هاي دور در اوج موفقيت بود حالا به حضيض ناکامي سقوط کرده است. بليک که زماني در کنسرت هاي عظيم هنرنمايي مي کرد حالا براي گذران زندگي خود مجبور به خوانندگي در نوشکده هاست. معدود طرفداران صدا و موسيقي بليک از هنرمندان محبوب و فراموش شده خود خواهان ترانه هاي تازه هستند. اما بليک قادر به خلق اثر تازه اي نيست. اعتياد به الکل همه خلاقيت هاي بالقوه بليک را از بين برده است. بليک در زندگي خصوصي خود نيز با بحران روبروست. او چهار ازدواج ناموفق را پشت سر گذاشته و با تنها فرزند خود هيچ رابطه اي ندارد. در چنين اوضاع و احوالي است که بليک با يک زن خبرنگار به اسم چين کرادداک (مگي جيلنهال) آشنا مي شود. جين که به موسقي و صداي بليک علاقه مند است قصد دارد مصاحبه اي با بليک بکند و اين مصاحبه را در نشريه خود چاپ کند. جين يک زن مطلقه و مادر يک پسر چهارساله است. بليک و جين جذب يکديگر مي شوند اما هر دوي آن ها به دليل تجربيات تلخي که از رابطه با جنس مخالف داشته اند، در نهايت احتياط با يکديگر برخورد مي کنند. جين در هر حال تلاش خود را مي کند تا به بليک کمک کند که تغييري در وضعيت زندگي خود ايجاد کند. تامي سوئيت (کالين فارل)، که در سال هاي دور، به عنوان همکار بليک در گروه موسيقي وي همکاري مي کرد، و حالا به ستاره موسيقي کانتري مبدل شده، سعي دارد که به استاد و دوست سابق خود کمک کند اما...
قلب ديوانه نه فقط به خاطر بازي فوق العاده جف بريجز که به خاطر بازي هاي خوب و غافلگيرکننده کالين فارل و رابرت دووال (در نقش مدير برنامه بليک) نيز ديدني است. و البته بازي خوب مگي جلينهال در نقش جين را نبايد فراموش کرد. رابطه جين 32 ساله با بليک 57 ساله در محور فيلم قرار دارد. در يک فيلم کليشه اي عشق زن خوب به مرد از پا افتاده باعث دگرگوني مرد و استخلاص وي از شر شياطين برون و درون اش مي شود. اما اين رابطه کليشه اي درفيم غير کليشه اي قلب ديوانه طور ديگري به تصوير کشيده شده است.
موسيقي خوب فيلم و ترانه هايي که اختصاصاً براي آن تصنيف و اجرا شده و کار مشترکي است از تي بون برنت و استيون برتون، بر جذابيت هاي فيلم اضافه کرده است.
منبع: نشريه دنياي تصوير شماره 190



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.