ماه (moon)

چهارشنبه، 17 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ماه (moon)

فيلمنامه نويس: ناتان پارکر. کاگردان: دونکان جونز

[و شايد زمين فقط ستار? کوچکي باشد مربوط به پانوشتي که از نظر انداخته ايم؟]
بازيگران: سام راک ول (سام بل). کوين اسپيسي (صداي «گرتيِ» روبوت). 97 دقيقه. درج? نمايشي: R.
ماه نکته اي را به هم? ما يادآور مي شود که جزو بديهيات است اما هاليوود سال هاست آن را فراموش کرده است: بهترين فيلم ژانر علمي تخيلي آن فيلم هايي هستند که «چيزي» - انديشه اي، ايده اي، فکري، نظريه اي، مفهومي... – را در محور خود دارند. در فيلم ماه از صحنه هاي انفجار و تعقيب و گريزهاي ناپايان و بي معنا هيچ خبري نيست. ما به جاي اين چيزها، يک خط داستاني پرمعناي ساده را داريم که فيلمساز در قالب آن به کشف حيطه هايي از ژانر رفته که براي دوستداران جدي ژانر، آشناست: مفهوم هوش مصنوعي و رابط? انسان و تکنولوژي.
ناتان پارکر فيلمنام? ماه را از روي داستاني به قلم دونکان جونز، کارگردان ماه، نوشته است. در اين فيلمنام? محکم هيچ شکاف و خلل و فرجي ديده نمي شود. پارکر موفق به توسعه و پرداخت داستاني شده که به شکل فريبنده اي ساده به نظر مي آيد در واقع بي نهايت هوشمندانه است. بعد از عرض? فيلم هاي به اصطلاح علمي تخيلي اي همچون ترانسفورمرها، روبرو شدن ما با فيلمي از اين ژانر که به شعور يک انسان بزرگسال احترام مي گذارد، دلگرم کننده است. سام راک ول در فيلم ماه در قالب  فضانوردي به اسم سام بل ظاهر مي شود، سام تنها عامل انساني در ايستگاهي است که زميني ها به منظور بهره برداري از منابعِ زيرزميني کر? ماه برپا کرده اند. «دستيار» سام، يک کامپيوتر / روبوت به اسم گرتي (با صداي کوين اسپيسي) است. عملياتي که سام درگير آن است عملاً 70 درصد انرژي کر? زمين را تأمين مي کند. فيلم زماني آغاز مي شود که تنها دو هفته به پايان مأموريت سه سال? سام در کر? ماه باقي مانده است. در اين زمان دوربين ماهواره اي خراب شده و در نتيجه سام نمي تواند به طور زنده و مستقيم با اعضاي خانواده و دوستان اش در کر? زمين حرف بزند. در حال حاضر تنها ارتباط با زمين از طريق پيام هاي ضبط شد? دريافتي و ارسالي است. آخرين پيامي که سام دريافت کرده از جانب همسرش بوده است که اعلام کرده مشتاقانه در انتظار پايان مأموريت فضايي سام و بازگشت او به کر? زمين است. سام مي داند که ترک کر? ماه براي او خوب است زيرا در اين هفته ها و ماه هاي پاياني مأموريت اش احساس کرده بود که سلامتي بدني اش، به رغم رعايت رژيم غذايي و تمرين بدني مستمر، رو به وخامت گذاشته. سه سال تنهايي مطلق مي تواند عاملي باشد براي سوق يافتن ذهن به سوي مسيرهاي عجيب و غريب...
ماه گرچه ضرباهنگِ عاميانه آرامي دارد اما عاري از عناصر هيجان زا نيست؛ هيجاني که مبتني است بر فراز و نشيب هاي روحي و رواني کاراکتر و موقعيت خاصي که وي در آن به سر مي برد. در اين جا، روي کر? ماه، در اتاق هاي خالي و استريل داخلي ايستگاه و صحنه هاي ساکن و خلوت خارجي، نوعي حس جنون آميز به چشم مي خورد. با پيشروي داستان اين پرسش در ذهن ما شکل مي گيرد که آيا ما شاهد يک  فيلم وقايع نگارانه از چشم يک راوي غيرقابل مؤثر هستيم يا اين که داريم چيز به مراتب شوم تري را مشاهده مي کنيم. فيلم به شکلي بسيار ظريف سرنخ هاي پاسخ به اين پرسش ها را در اختيار ما مي گذارد. ماه از فيلم هاي 2001: اوديس? فضايي کوبريک و دو فيلمي که از روي سولاريس استانيسلاو لم ساخته شده (يکي در سال 1972 توسط آندري تارکوفسکي و ديگري در سال 2002 توسط استيون سودربرگ) تأثير پذيرفته است. با اين حال اشارات به فيلم کوبريک آشکارتر است. براي مثال سکانسي از فيلم که همراه با يک قطع? موسيقي کلاسيک است و يا «گرتيِ» روبوت که همتاي آشکاري است براي «هالِ» روبوت در فيلم کوبريک، کاملاً فيلم کوبريک را به خاطر مي آورد . کوين اسپيسي نيز به گونه اي صداي «گرتي» را خلق کرده که احساس مي شود وي از روي کار صوتي داگلاس رين (صداي «هال» در فيلم کوبريک) الگوبرداري کرده است. هم? اين مشابهت هاي عامدانه انتظاراتي را در ذهن تماشاگران ايجاد مي کند که در راستاي توسع? داستان است.
موفقيت هاي ماه همانقدر ناشي از خلق حس هاي کلستروفوبيک و دلهره زاي موجود در ايستگاه فضايي است که ناشي از بازي بسيار خوب سام راک ول. اين فيلم، نمايشِ راک ول است. او که تنها بازيگر فيلم است. 90 دقيقه از مدت زمان 97 دقيقه اي فيلم را به خود اختصاص داده. کاراکتر سام بل مي طلبيده که سام راک ول طيف گسترده اي از احساسات – از گيجي و خشم تا درد و بي اعتنايي – را تجسم ببخشد. و کار راک ول دشوارتر بوده زيرا هيچ بازيگري را در برابر خود نداشته تا بتواند در ابراز اين حس ها به وي کمک کند. راک ول با بازي خوب خود در ماه نه فقط توجه که سمپاتي ما را نيز به طرف خودش جلب مي کند.
ماه اولين فيلم دونکان جونز در مقام کارگردان است. انتخاب يک فيلم علمي تخيلي براي اولين تجرب? کارگرداني، اتفاق تقريباً نادري است مگر اين که چنين فيلمسازي را بلندپرواز و جاه طلب تلقي کنيم. فيلم هاي علمي تخيلي به بودجه هاي گزاف و حمايت هاي همه جانب? استوديوها نياز دارند و به همين دليل فيلمسازان تازه کار ندرتاً به سراغ چنين فيلم هايي مي روند. با اين وجود، نزديکي و تسلط فراوان جونز به سوژه عاملي بوده که وي از ورود به اين حيطه نهراسد. ماه يک اپراي فضايي از نوع جنگ هاي ستاره اي نيست که به جلوه هاي ويژ? آنچناني نياز داشته باشد؛ هر چند که بايد اذعان کرد که معدود صحنه هاي جلو? ويژه اي فيلم، مثل صحنه هاي مربوط به ماه نورد و ماشين حفاري روي کر? ماه خيلي خوب و حرفه اي از کار درآمده است. ماه بيش از آن که به جلوه هاي ويژه متکي باشد به انديشه متکي است و هدف اصلي اش هم تحريک انديش? تماشاگر است. فيلمساز به خوبي توانسته وجه «علمي» فيلم «علمي تخيلي» خود را از کار درآورد. ماه برخلاف فيلم هاي واقع گريز و سرگرم کننده اي مثل سفرهاي ستاره اي، يک فيلم واقعاً «علمي تخيلي» است. اين فيلم خوب به ما يادآوري مي کند که ژانر «علمي تخيلي» هنوز قادر به توليد فيلم هاي جدي و ارزشمند هست.
منبع: نشريه دنياي تصوير شماره 190
منبع: نشريه دنياي تصوير شماره190



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.