کارگردان: گرگ برلانتي
عنوان: زندگي اي که ما مي شناسيم(کمدي/رمانتيک)
LIFE AS WE KNOW IT
بازيگران: کاترين هيگل(هالي برنسن)، جاش دوهامل(اريک مسر)،هيس مک آرتور(پيتر نوواک)،کريستينا هندريکس(آليسون نوواک)،جاش لوکاس(سام)، سوفي(بريان/بروک/آلکسيس).112 دقيقه ،درجه نمايشي :13-PG.
«زندگي رياضيات است: خوبي ها را جمع کنيد، دعواها را کم کنيد، شادي ها را ضرب کنيد، دردها را تقسيم کنيد، از نفرت جذر بگيريد؛ عشق را به توان برسانيد، به تماشاي اين فيلم هم نرويد!» ويکتورهوگو (با کمي دست کاري!)
کاترين هيگل و جاش دوهامل به عنوان يک زوج کمدي - رمانتيکي به هم مي آيند و به اصطلاح شيمي و ترکيب خوبي با يکديگر دارند.اما مشکل اصلي زندگي اي که ما مي شناسيم در جاي ديگري است: ترکيب ناشيانه ي يک سناريوي شبه تلويزيوني کليشه اي با يک پيش فرض داستاني تراژيک .مبتني کردن يک کمدي رمانتيک واقع گريز بر روي يک پيش فرض داستاني تراژيک واقع گرا،کار هر کارگرداني نيست.شايد اگر اين فيلم کارگرداني مثل جيمز بروکسل را داشت، از عهده ي چنين کاري برمي آمد. اما کارگردان گمنام مثل گرگ برلانتي، که سابقه ي فيلمسازي اش منحصر مي شود به کارگرداني چند اپيزود از سريال هاي تلويزيوني ،مرد چنين کاري نيست.
جاش دوهامل نقش اريک مسر را بازي مي کند.اريک مرد خوش تيپ و عياشي است. بهترين دوست وي ،پيتر(هيس مک آرتور) نام دارد .پيتر زندگي مشترک شاد و موفقي با اليسون(کريستينا هندريکس) دارد.بهترين دوست آليسون نيز دختري است به نام هالي برنسون(کاترين هيگل)،آليسون و پيتر تصميم مي گيرند که اريک وهالي را به هم معرفي کنند شايد از يکديگر خوش شان بيايد و با هم ازدواج کنند. اريک و هالي با هم ديدار مي کنند اما اصلا از هم خوش شان نمي آيد . هالي زن بلند پرواز و مقرراتي اي است که خصوصيات عياشانه ي اريک را نمي تواند تحمل کند.جداي از اين ،هالي با مرد پزشکي به اسم سام (جاش لوکاس) آشناست که تمايلاتي به وي دارد.در ادامه ي داستان، آليسون و پيتر طي يک حادثه ي رانندگي کشته مي شوند. اين زوج جوان وصيت کرده اند که تنها فرزندشان ،که دختر يکساله اي است به اسم سوفي،تحت تکلف و سرپرستي مشترک اريک و هالي قرار بگيرد.در وصيت نامه ذکر شده که اريک و هالي بايد به خانه ي شيک و بزرگ زوج مرحوم نقل مکان کنند تا سوفي کوچولو اتاق خودش را کماکان داشته باشد. به اين ترتيب،اريک و هالي ،که همچون آب و روغن هستند و به هيچ عنوان از همديگر خوش شان نمي آيد،مجبور مي شوند به خاطر وصيت دوستان مشترک شان ونيز به خاطر صلاح ومصلحت سوفي کوچولو، هم خانه شده و يکديگر را تحمل کنند.هيچکدام از اين دو جوان طبيعتا هيچ تجربه اي از امور بچه داري ندارند و همين باعث وقوع حوادث با مزه اي مي شود و نهايتا همين کار مشترک باعث مي شود تا اريک و هالي به هم علاقه مند شوند و بقيه ي عمر را به خوبي و خوشي در کنار هم و سوفي و احيانا بچه هاي آتي خودشان بگذرانند.
در کمدي رمانتيک ها معمولا از مرگ و مير خبري نيست اما زندگي اي که ما مي شناسيم يک يا بهتر بگوييم دو مرگ تراژيک را بنيان و مبناي قصه اش قرارداده است .به اين ترتيب ملودرام فيلم عملا بر کمدي فيلم سايه افکنده و از بار کميک فيلم شديدا کاسته است .به عبارت ديگر، زندگي اي که ما مي شناسيم فيلم ناهمگني است که سعي دارد براي داستان خود ريشه اي در واقعيت پيدا کند. فيلم به طرز عجيبي طولاني است .حداقل 30 دقيقه از مدت زمان 112 دقيقه اي فيلم اضافه و قابل حذف است .اين 30 دقيقه اختصاص يافته به همسايگان اريک و هالي يا صحنه هاي مربوط به شغل اريک (که مربوط مي شود به پخش تلويزيوني بازي هاي بسکتبال)و مواردي از اين قبيل.پرداخت شخصيت ها- مثلا در مورد آليسون و پيتر- اصلا کامل نيست و در مواردي شخصيت ها برخلاف ميل کارگردان به چيز ديگري مبدل شده اند. مثلا به رابطه ي هالي وسام توجه کنيد.کارگردان هدف اش اين بوده که به ما نشان دهد که هالي نه براي سام که براي اريک ساخته شده است اما در عمل ملاحظه مي کنيد که اتفاقا هالي و سام خيلي به هم مي آيند و اين زوج بسيار قابل قبول تر و پذيرفتني تر از زوج هالي و اريک است.
اما در جايي از اواخر فيلم، در يک مواجهه ي عاشقانه بين هالي و اريک ، شاهديم که هالي زير لب و با تعجب و حيرت مي گويد: «من به اين فکرم که نکند آنها(زوج مرحوم) همه ي اين ماجرا را از قبل برنامه ريزي کرده بودند.» اين ارزيابي عالمانه ي هالي به معناي اين است که آن زوج بدعاقبت ، از فرط فداکاري واز خودگذشتگي و از فرط علاقه به دوستان مشترک شان ،خود را عامدانه دريک حادثه ي رانندگي به قتل رسانده اند تا دختر کوچولويشان يتيم شود و سپس به اين بهانه هالي واريک به هم نزديک شده و با هم ازدواج کنند و به خوبي و خوش در کنار هم و البته در کنار سوفي پير شوند!
بازي جاش دوهامل يکي از نقاط قوت فيلم زندگي اي که ما مي شناسيم به شمارمي رود قدرت دوهامل در مسخره کردن خودش،بيشترين تأثيرگذاري را در فيلم داشته .اما در مورد کاترين هيگل بايد گفت که اين بازيگر جوان دراين تازه ترين فيلم خود عملا همان کاراکتر قديمي خود در فيلم هاي بارداري و حقيقت زشت را تکرارکرده است. اين تکرار مکررات خيلي ها را به فکر انداخته که در مورد توانايي هاي بازيگري هيگل دچار ترديدهايي شوند و تعاريف قبلي خود از اين بازيگر را پس بگيرند.
منبع:دنياي تصوير198