گیر افتاده (Tangled)

دوشنبه، 22 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گیر افتاده (Tangled)

کارگردان: ناتان گرنو و بايرون هوارد.
صداپيشگان: مندي مور (راپونزل)، زاخاري لوي (فلين رايدر)، دونا مورفي (مادر گوتل)، ريچارد کيل (ولاد)، ام. سي. گيني (فرمانده ي نگهبانان).
100 دقيقه.
درجه نمايشي: PG .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«زن هرگز از جستجوي سعادت دست بر نمي دارد.» ژان ژاک روسو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
$ گيرافتاده
انيميشن / کمدي / خانوادگي / موزيکال
TANGLED
استوديوي فيلمسازي ديزني مشتري هاي محصولات سينمايي و انيميشنيِ خود را خيلي خوب مي شناسد و اين چيز خوبي است که يک توليد کننده بداند مشتري هايش چه انتظاراتي از او دارند و به اين انتظارات هم پاسخ دهد. انيميشن بلندِ داستاني گير افتاده (که تا آخرين لحظات باقي مانده به آغاز اکران عمومي فيلم در آمريکاي شمالي عنوان اش راپونزل بود) از بسياري جهات - و عمدتاً از وجه سبک داستانگويي - يادآور «دوره ي دوم طلايي» انيميشن هاي ديزني و فيلم هايي مثل پري دريايي کوچولو، علاء الدين و شيرشاه است. البته انيميشن دست ساز، که زماني براي خودش نوعي هنر به شمار مي رفت، در اواخر دهه ي 1980 و اوايل دهه ي 1990 جاي خود را به انيميشن کامپيوتري و CGI و نهايتاً سه بُعدي داد. گرچه در دوران اخير تلاش هايي براي احياي انيميشن دست ساز صورت گرفته (براي مثال در فيلم انيميشني پرنسس و قورباغه) اما بايد اذعان کرد که اين نوع انيميشن عملاً از دور خارج شده و آينده ي انيميشن، چه دوست داشته باشيم چه دوست نداشته باشيم، در CGI و D-3 است. با اين حال، چيزهايي هست که هرگز کهنه و دور انداختني نمي شوند؛ و مهارت در روايت يک داستان از جمله ي همين چيزهاست.
مثل غالب انيميشن هاي ديزني، در گيرافتاده شالوده هاي اصلي يک قصه ي افسانه اي براي بنا کردن داستان فيلم مورد استفاده قرار گرفته است. در اينجا قصه ي افسانه اي راپونزل که از جمله قصه هاي افسانه اي پر شمار برادران گريم، ياکوب (1863-1785) و ويلهلم (1859-1786)، است دست مايه هاي داستاني لازم را به فيلمنامه نويسان فيلم ارائه کرده.
قصه ي اصلي رگه هاي کمابيش تلخي دارد: قهرمان داستان يک دختر فقير زاده است و نه يک پرنسس، زن جادوگر اقدام به کور کردن پرنس مي کند و قصه هم به خوبي و خوشي تمام نمي شود. اما در فيلم همه ي اين تلخي ها گرفته شده و خلاصه محصولي ساخته و ارايه شده که کاملاً هم شکل ديگر انيميشن هاي استوديوي ديزني است: يک قهرمان شجاع (در اينجا يک پرنسس)، يک رابطه ي عاطفي پاک و معصومانه ي دچار مشکل، يک وردست حيواني بامزه، آهنگ ها و ترانه هاي آلن منکن (با اشعار گلن اسليتر)، يک موجود بد ذات اهريمني، و از همه مهم تر يک پايان خوش تمام عيار.
راپونزل (با صداي مندي مور)، پرنسسي است که به محض تولد توسط زن بدجنسي که مادر گوتل (با صداي دونا مورفي) نام دارد، از اتاق نوزادان کاخ دزديده شده. راپونزل از آن زمان تا حالا که هيجده ساله شده در يک برج بلند زنداني بوده. راپونزل موهاي بسيار بلند و جادويي اي دارد که با رشد مداوم خود مي تواند جوانيِ مادر گوتال را حفظ و احيا کند. راپونزل روياي روزي را در سر مي پروراند که از اين برج رهايي پيدا کند و قدم به دنياي آزادِ بيرون بگذارد. در ادامه ي ماجرا، در همان روزي که راپونزل هيجده ساله شده و گوتل نيز در دوردست هاست، راهزن جواني به اسم فلين رايدر (با صداي زاخاري لوي)، در گريز از دست کساني که در تعقيب وي هستند، از ديوار برج بالا مي برود و خودش را داخل برج ميکند تا بلکه در آنجا پناه بگيرد. اما راپونزل با يک ماهيتابه بر سر وي مي کوبد و طناب پيچ اش مي کند. سپس راپونزل وارد معامله اي با فلين رايدر مي شود تا بلکه از اين طريق بتواند خود را از برج نجات دهد و قدم به دنياي بيرون بگذارد اما ...
داستان فيلم به خوبي روايت مي شود و CGI آزاردهنده نيست، هر چند آنهايي که فيلم را به صورت سه بُعدي ديده اند کيفيت سه بُعدي فيلم را نازل يا دست دوم ارزيابي کرده اند. فيلم با وجودي که لذت بخش و شادي آور است، اما محصولي نيست که در خاطر بماند. راپونزل، دوست داشتني و شجاع و پر انرژي است اما خيلي مانده تا به گرد پاي همتايان مشهورش، سفيدبرفي و آريل، برسد. وردست حيواني راپونزل هم در قياس با همه ي ديگر همتايان اش در فيلم هاي اينچنيني، کمتر جالب از کار درآمده؛ مخصوصاً که اين يکي مطلقاً هيچ حرفي نمي زند، هرچند که رفتارها و کارهايش بامزه است. در مورد ترانه هاي فيلم هم بايد گفت که گرچه آدم مشهوري مثل آلن منکن اين ترانه ها را ساخته اما به نظر نمي آيد که هيچکدام از کارهاي وي در اين فيلم ماندگار شود يا حتي براي مدت کوتاهي بعد از تماشاي فيلم در خاطر تماشاگر بماند.
يک حسن گيرافتاده استفاده اش از صداپيشگان غيرمعروف است. اين رويکرد -يعني استفاده از صداپيشگان گمنام - در اواخر دهه ي هشتاد و اوايل دهه ي نود معمول و مرسوم بود، اما در اين بيست سال گذشته متروک افتاده بود. صدا پيشگان گير افتاده با وجودي که جزو ستارگان مشهور سينما نيستند اما به خوبي از عهده ي کار خود بر آمده اند.
گيرافتاده از اين حيث که تلاش کرده تکنولوژي هاي «جديد» انيميشن سازي را با سبک «قديمي» داستانگويي درهم آميزد، امتياز مي گيرد؛ هر چند که نهايتاً در رده ي دوم انيميشن هاي داستاني هاليوود قرار مي گيرد.
منبع: دنياي تصوير، شماره 199.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.