لانه خرگوش (RABBIT HOLE)

پنجشنبه، 14 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
لانه خرگوش (RABBIT HOLE)

فيلمنامه نويس: ديويد ليندسي ابير(براساس نمايشنامه لانه خرگوش) ، كارگردان: جان كامرون ميشل
تهيه كننده: لسلي يوردانگ
تدوين: جو كلوتز
مدير فيلم برداري: فرانك جي. ديماركو
موسيقي: آنتون سانكو
بازيگران: نيكول كيدمن، آرون ايكخارت، ديان ويست، مايلز تلر
ژانر: درام، محصول 2010 آمريكا، 91 دقيقه
بودجه: پنج ميليون دلار
درآمد فروش ناخالص: 3409780دلار، پخش از ليونز گيت
 خلاصه داستان:
بكا و هوآي زوجي هستند كه هشت ماه پيش جيمي، كودك چهار ساله شان را در يك سانحه رانندگي از دست داده اند. آنها سعي دارند تا با مرگ فرزندشان كنار بيايند و به زندگي عادي ادامه بدهند، اما اين اتفاق زندگي بكا را دستخوش تغيير بزرگي كرده است و با وجود تلاشش براي داشتن زندگي عادي موفقيت چنداني به دست نمي آورد.
هوآي از بكا مي خواهد كه دوباره بچه دار بشوند، اما بكا حاضر به قبول اين كار نيست. بكا شغلش را رها كرده و ديگر در جمع دوستانش حاضر نمي شود و بيشتر وقتش را در خانه و به امور خانه داري مي گذراند. هوآي و بكا سعي مي كنند تا رفتاري عادي داشته باشند و نشان دهند كه همه چيز مرتب است. بكا و هوآي هر هفته در جلسه اي شركت مي كنند كه در آن والديني كه وضعيتي مشابه آنها دارند، دور هم جمع مي شوند و درباره مشكلاتشان در جمع صحبت مي كنند. اما برخلاف هوآي،‌ بكا علاقه چنداني براي شركت در اين جلسات ندارد. بكا خبردار مي شود كه خواهرش، ايزي باردار شده است. بنابراين لباس هاي جيمي را جمع مي كند تا براي ايزي ببرد. اما ايزي از قبول آنها سرباز مي زند و علاقه اي به حركت خواهرش نشان نمي دهد. بكا ناراحت مي شود و در نهايت لباس ها را به صندوق خيريه مي دهد.
بكا در فروشگاه به طور اتفاقي با جيسون، همان پسر جواني كه عامل مرگ پسرش شده بود، رو به رو مي شود و او را مي شناسد. بكا براي چند روز جيسون را از مدرسه تا خانه و برعكس تعقيب مي كند و سرانجام تصميم مي گيرد تا با او صحبت كند.
جيسون براي اتفاقي كه افتاده از بكا معذرت خواهي مي كند و سعي مي كند با او همدردي كند. او به بكا مي گويد كه در حال طراحي يك كتاب كميك است و بكا از او مي خواهد تا بعد از تمام شدن كتاب آن را به او نيز نشان بدهد.
بكا به طور اتفاقي فيلمي از پسرشان را كه در گوشي هوآي است پاك مي كند و همين باعث مي شود تا دعواي جدي بين آنها پيش بيايد و هركدام ديگري را مقصر مرگ پسرشان بدانند. اين امر باعث دوري بيش از پيش آنها مي شود. بكا به ملاقات هايش با جيسون ادامه مي دهد و با او درباره پسرش و برنامه هاي جيسون براي آينده اش صحبت مي كنند.
هوآي و بكا تصميم مي گيرند تا همه وسايل پسرشان را از اتاقش جمع كنند و خانه را نيز براي فروش مي گذارند.
جيسون براي دادن كتاب به بكا، بي خبر به خانه بكا مي آيد و هوآي با ديدن او و فهميدن اين موضوع كه بكا چندين بار با او ديدار كرده است، از كوره درمي رود و جيسون را بيرون مي كند.
بكا و جيسون بار ديگر با هم ملاقات مي كنند و جيسون شهر را ترك مي كند تا به دانشگاه برود.
بكا و هوآي تصميم مي گيرند تا يك مهماني خانوادگي بگيرند و يك عصر خوب را در كنار خانواده شان بگذرانند.
منبع: نشريه فيلم نگار، شماره 106.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.