سر به مهر

دوشنبه، 30 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سر به مهر
سر به مهر نویسنده: حمید نعمت‌الله، هادی مقدم‌دوست کارگردان: هادی مقدم‌دوست تهیه‌کننده: محمدرضا شفیعی ژانر: دینی بازیگران: آرش مجیدی، خاطره اسدی، لیلا حاتمی خلاصه داستان: این فیلم داستان دختر تنها و خسته‌ای است که کمک‌های یک دوست باعث بهبود شرایطش می‌شود، اما این دختر برای معرفی این دوست به دیگران شهامت کافی ندارد. به گزارش خبرنگار سینما انقلاب، مهدی کلهر اولین معاون سینمای وزارت ارشاد در حاشیه اکران فیلم «سر به مهر» ساختۀ هادی مقدم‌دوست در پردیس سینمایی قلهک، درباره این فیلم گفت: «جنس فیلم‌هایی که دارای چنین موضوعات عمیقی هستند و سوژه‌های فلسفی دارند، تئاتر است و سینما نیست. این فیلم می‌توانست تئاتری موفق باشد، مثل «مرگ بیداری» محسن مخملباف.» وی افزود: «زمان این فیلم می‌توانست، کوتاه‌تر باشد؛ یعنی اگر شما این کار را به کسی‌که در سطح بین‌المللی است نشان دهید، خواهد گفت که این چه فیلمی است که ساخته‌اید. کل صحنه چه بود؟ هیچ‌چیزی نداشت. یک خانه بود و دو گلدان و یک دیوار شکسته. این‌ها در اصل تئاتر هستند و مباحثشان هم خیلی جدی است.» کلهر علت این امر را جنس کار دانست و اضافه کرد: «یک‌موقع در نمایش، مفاهیم و مضامین برجسته می‌شوند؛ یک‌موقع، به‌عکس، صورت و روایت داستان غلبه دارد. در حالت اول، مباحثی، بحث به‌معنای یونانی آن، مطرح می‌شود و یک مفهوم یا موضوع به‌میان می‌آید و دست‌کم، دو طرف در بحث وجود دارند. در اینجا، اساساً صورت مهم نیست، بلکه مفهوم و مضمون مهم است؛ مثلاً فرق مضمون حسادت با رقابت. بنابراین، وقتی فیلم از صورت فاصله می‌گیرد و به مفهوم نزدیک می‌شود، جنس آن نیز تغییر می‌کند و به تئاتر تبدیل می‌شود و سینما نخواهد بود. فیلم، نقش و هنرپیشه دارد؛ ولی آنچه برای مخاطب اهمیت می‌یابد، هنرپیشه و نقش او نیست. مانند داستان هملت که در آن یک برادر نالایق، برادر لایق خود را می‌کشد و صاحب سلطنت او و وارث علی‌الذم و جانشین او می‌شود. بنابراین تئاتر در دنیا تعریفی دارد؛ هرچند که شاید مرزهای خیلی دقیقی نداشته باشد.» دبیر سه دوره جشنواره فیلم فجر ادامه داد: «در حالت دوم، اهمیت صورت از مفهوم، بیشتر است. همچنین، زیرساخت مکتوب این‌گونه نمایش‌ها رمان است و نمایش‌نامه‌های تئاتر نیست؛ هرچند ممکن است که در بعضی از فیلم‌ها، مانند «اُتلّو»، که به آن‌ها، در اصطلاح «تله‌تئاتر» گفته می‌شود، این‌گونه نباشد. یعنی تئاتر را ضبط کرده‌ و در تلوزیون پخش می‌کنند؛ ولی هرگز فیلم «اُتلّو» را فیلم سینمایی به‌حساب نمی‌آورند. تله‌تئاتر برای کسی پخش می‌شود که فرصت و امکان تماشای نمایش را برای ‌مثال، در تئاتر سلطنتی لندن ندارد.» کلهر معتقد است که سینما و تئاتر به‌لحاظ ماهیت، با هم تفاوت دارند. وی در‌این‌باره به خبرنگار سینما انقلاب گفت: «همۀ سینماشناسان دنیا همین را می‌گویند. سینما و تئاتر دو چیز کاملاً متفاوت‌اند. البته چیزهایی به‌هم وام می‌دهند. به‌طور‌معمول، وقتی بازیگری در سینما ضعیف می‌شود، از تئاتر بازیگر می‌آورند. مثل خون تازه که وارد بدن می‌شود؛ ولی فیلم‌نامه را معمولاً از رمان اقتباس می‌کنند. به‌همین‌جهت، به‌نظر من کسی مثل آقای بهرام بیضایی، فیلم‌ساز واقعی نیست؛ بلکه یک تئاتری است که از ابزار‌های سینما برای کارهایش، استفاده کرده است. از مجموعۀ کارهای آقای بیضایی، جز یک اثر «رگبار»، کاملاً مشخص است که تئاترند.» ایشان آثار مفهومی‌تر را به تئاتر نزدیک‌تر دانست و گفت: «در‌حقیقت، مفاهیمی که در عرصۀ دیالکتیک آورده شوند. وقتی، مفاهیم باهم کلنجار می‌روند، ما با تئاتر روبه‌رو هستیم. در نمایش، مخاطب بیش‌از‌آنکه به روایت داستان توجه کند، به مفاهیمی که مطرح می‌شود، فکر می‌کند. به‌همین‌جهت، مخاطب تئاتر و سینما باهم فرق می‌کنند. همیشه هم فرق می‌کنند. مخاطب تئاتر در دنیا، افراد تحصیل‌کرده‌ و خاصی هستند و سرشان برای این‌جور چیزها درد می‌کند. هرچند که مخاطبان تئاتر، کمتر از مخاطبان سینما هستند و مخاطبان تئاتر، کمتر به سینما می‌روند و مخاطبان سینما هم اصلاً تئاتر نمی‌روند. شاید حتی خیلی از بیننده‌های سینما، یک ‌بار هم تئاتر نرفته‌ باشند.» کلهر در پاسخ به اینکه آیا سینمای تارکوفسکی از قِسم تئاتر است، بیان داشت: «این سینما نوع دیگری است. به‌اصطلاح، سینما‌ی روشن‌فکری است و با سینمای حرفه‌ای فرق دارد. عرصۀ این ‌نوع فیلم‌ها، سینمای دانشگاهی است. این سینما متعلق به افرادی مانند ماست که رشته و دغدغه‌مان چیزی دیگری است. مردم هیچ کشوری از سینمای کسی مانند تارکوفسکی خوششان نمی‌آید و این‌گونه سینما، همیشه ورشکسته است.» اولین معاون سینمایی کشور درخصوص «سر به مهر» تصریح کرد: «فیلم «سربه‌مهر» در اصل یک تئاتر بود. فیلم می‌توانست یک تئاتر خوب چهل‌دقیقه‌ای باشد؛ چراکه یک لوکیشن بیشتر نداشت. من افسوس می‌خوردم که چرا این فیلم را در لوکیشن خاصی آورده‌اند و یک‌سری اصواتی به آن اضافه کرده‌اند که تماشاگر را گیج می‌کند و نمی‌داند که فلان قسمت، فلش‌فوروارد است یا فلش‌بک. فقط به‌خاطر اینکه قالبی سینمایی به‌ خود بگیرد. این امر هیچ لزومی نداشت.» مشاور سابق سازمان صداو سیما ادامه داد: «نمی‌خواهم دربارۀ موضوع فیلم صحبت کنم. فقط راجع‌به مدیوم دارم صحبت می‌کنم. هم قوری، هم کتری، هم آفتابه و هم آب‌پاش گلدان، هم لوله دارند و هم دسته. در همۀ این‌ها، هم سکنجبین می‌شود ریخت و هم نفت و هم چای؛ ولی ما یک ظرف را برای چای استفاده می‌کنیم. ما الان در کشورمان به ظرف توجه نمی‌کنیم. سوژه‌ای را که ظرفش بیست دقیقه است، در نود دقیقه کار می‌کنیم و درنتیجه، کیفیت کار پایین می‌آید. فیلم کوتاه در دنیا، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. همۀ غول‌های دنیا فیلم کوتاه می‌سازند. مثل کوبریک؛ نابغه‌ای که سینما کمتر مثل او به خودش دیده است.» وی افزود: «مهم این است که این مدیوم‌ها و ظرف‌ها، با محتوایشان متناسب هستند. چای را، به‌جای قوری، می‌شود در آب‌پاش گلدان دم کرد؛ ولی این‌دو برای هم ساخته نشده‌اند؛ همان‌طورکه موضوع و مضمون کار دیروز هم، به‌نظر من، موضوع و مضمون تئاتر بود و اگر سازندۀ آن، آقای بهرام توکلی، به‌جای بی‌راهه‌هایی که رفته بود تا این کار یک کار سینمایی بشود و نشده بود، تئاتر می‌ساخت، تئاتر موفقی می‌شد. حال مضمون فیلم نیهیلیسم باشد یا راجع‌به اینکه عشق و احساسات می‌تواند انسان را از محدودۀ منطق عبور دهد و عواطفش او را از تصمیم درست باز دارند و به دفاع از قتل، چنان‌که در این فیلم اتفاق افتاده بود، وادارند. جنس مضمون، تئاتری است.» کلهر با بیان این نکته که فیلم «سربه‌مهر» فیلم بسیار خوبی‌ است و توانایی‌های فوق‌العاده‌ای دارد، عنوان کرد: «احساس می‌شد که یک بدهکاری به ظرف زمانی نود دقیقه وجود دارد که این امر خیلی بد است. موضوع این کار، قطعاً بیش از سی دقیقه ظرفیت لازم ندارد.» اولین معاون سینمایی کشور تصریح کرد: «اگر از این آقا بخواهیم یک سریال سیزده‌قسمتی بسازد، باز شخصیت داستان ایشان، به‌جای برج میلاد، برود جای دیگر و باز خجالت بکشد که نماز بخواند یا نخواند. مگر چقدر تماشاگر کندذهن است که یک موضوع را در پنج لوکیشن متفاوت ببیند. موضوع، یک آدم خجالتی است که وقتی زمان نماز می‌شود، خجالت می‌کشد نماز بخواند؛ حال این یک ‌بار در سالن کنفرانس اتفاق می‌افتد، یک‌ بار در راهروی هتل اتفاق می‌افتد، یک ‌بار در مترو اتفاق می‌افتد و یک ‌بار در خانه اتفاق می‌افتد. شما اگر جای مدیر شبکه بودید، حاضر بودید سریالی سیزده‌قسمتی را بدهید این آقا کار کند و فیلم بشود سربه‌مهر یک، سر‌به‌مهر دو، سر‌به‌مهر سه و همین‌طور تا آخر؟ بنابراین جنس این موضوعات، تئاتر است و برای مخاطبان سینما جذاب نیست.» وی سینما را برای آدم‌های عادی‌ای دانست که در قاعدۀ هرم اجتماع قرار دارند و گفت: «مردم می‌خواهند با زن‌و‌بچۀ خود به سینما بروند؛ بنابراین باید بتوانند با شخصیت‌های فیلم هم‌ذات‌پنداری کنند؛ اما اگر موضوع فیلم به یک موضوع ویژه تبدیل شد که درمورد یک انسان در بین دوازده‌میلیون انسان است، حتماً مخاطب دارد؛ ولی مخاطب آن پنج ‌نفر هستند که این پنج نفر، کارشان سینماست؛ مثل بنده. این را وقتی برای عموم می‌آورید، گرفتار این مشکل خواهید شد که مشتری شما، سینما نمی‌آید. این مشکل از جانب فیلم‌ساز نیست؛ بلکه به‌خاطر بستر بیماری است که در کشور ما از سال ۱۳۶۳ این فضا را به‌وجود آورده است که سینمای خوب سینمایی است که مردم عادی از آن خوششان نیاید.» ایشان این موضوع را همان دعوای دیرینۀ سید‌محمد بهشتی و شیهد‌آوینی عنوان کرد و گفت: «آن‌موقع شهیدآوینی خیلی مظلوم واقع شد. خیلی به او بد‌وبی‌راه گفتند و حرف درستی می‌زد. سینما برای شاگرد بقال و عطار و آدم‌های معمولی است. این افراد بیایند، دو ‌ساعت دربارۀ چنین فیلم‌هایی فکر کنند. چنین کسانی این فیلم را ببیند، از آن چه خواهند فهمید؟ اول فیلم معلوم است. می‌فهمد که درمورد شرم و خجالت است؛ ولی با خود فکر می‌کند، چرا دائم باید از انجام کاری که واجب است، خجالت بکشد؟ و در آخر هم نمی‌‌فهمد که چطور خود را از این ‌دور باطل خارج کند. خیلی بد است ‌که صد دقیقه می‌نشیند پای فیلم و هیچ‌چیز از آن نمی‌فهمد.» کلهر با اشاره به حدیث «لاحیاء فی‌الدین» بیان داشت: «برخی خدمت رسول گرامی اسلام(ص) می‌رسیدند و می‌خواستند سؤال کنند، خجالت می‌کشیدند. الان ‌هم همین‌طور است که وقتی می‌خواهیم از روحانیون سؤال کنیم، خجالت می‌کشیم. «لاحیاء فی‌الدین» یعنی اگر بخواهید در دین حجب و حیا داشته باشید، در مسائل گیج می‌مانید. خیلی خوب است که درمورد این موضوع فیلم ساخته بشود. نمرۀ این فیلم ازجهت اینکه چنین مضمونی در آن هست، عالی است.» مشاور سابق صداوسیما ایراد فیلم را به‌خاطر بستر بیمار فیلم‌سازی در ایران دانست و افزود: «چه در دانشگاه، چه در جشنواره‌های داخلی، چه در جشنواره‌های خارجی و چه در عادت عمومی، وقتی یک فیلم ساخته می‌شود که یک بیان روشن و واضح دارد، فکر می‌کنیم که این برای فیلم‌ساز، کسر شأن است. بعضی‌ از کارگردانان وقتی فیلم می‌سازند، سعی دارند که کارهای خیلی خاصی روی آن انجام دهند، تِرک‌های خیلی خاصی بیاورند و فلش‌بک‌ها و کات‌های خاصی بزنند.» وی درنهایت عنوان کرد: «سینما یک‌چیز عجیب‌و‌غریبی نیست؛ ولی ما برای آنکه سینما را مهم جلوه بدهیم، آن را متعلق‌ به افراد خاص و روشن‌فکر می‌دانیم. آوینی هرچه فریاد زد، صدایش به‌جایی نرسید. بعد از آوینی، خود او به چنین روشن‌فکری تبدیل شد. هرچند او کاملاً مخالف چنین‌ چیزی بود. فیلم را باید برای همۀ سینماها ساخت. ما اگر سیصد سینما داشته‌ باشیم و هر سینما هزار صندلی داشته باشد، مجموعاً، سیصدهزار صندلی می‌شود؛ اما با این نوع فیلم‌ها صد صندلیِ یک سانس را هم نمی‌‌شود پر کرد. موضوعات فلسفی و عرفانی، موضوعات بدی نیستند؛ مثل «برادر خورشید، خواهر ماه» زفرلّی. همه به آهنگ «برنادت» که زمان امام‌خمینی(ره) پخش می‌شد، گوش می‌دادند. ساختۀ یک مسیحی هم هست؛ اما شما هنر عرفانی و فلسفی را در آن حس می‌کنید.» منبع: سینما انقلاب


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.