نقد انیمیشن Frankenweenie (فرانکن وینی)

جمعه، 7 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقد انیمیشن Frankenweenie (فرانکن وینی)
کارگردان: Tim Burton صداپیشگان: Winona Ryder, Catherine O'Hara , Martin Short «فرانکن وینی» بازسازی انیمیشنی تیم برتون از فیلم کوتاهش در سال 1984 است که این بار در سبک استاپ موشن [یعنی به جای قرار دادن نقاشی، کارتون و عروسک مقابل دوربین انیمیشن، انسان واقعی قرار دهیم] ساخته شده. «فرانکن وینی» به خاطر علاقه بی پروا و شجاعانه ای که نسبت به فیلم های هیولایی کلاسیک نشان می دهد و همچنین به دلیل نشانه هایی که از کاراکترهای قدیمی ژانر وحشت در کمپانی یونیورسال به نمایش می گذارد، قطعاً مورد توجه طرفداران این ژانر قرار می گیرد. نمی توان از پتانسیل تجاری این انیمیشن مطمئن بود. شیفتگی برتون نسبت به ژانر وحشت در این فیلم کاملاً نمود پیدا کرده است، حتی بعضی از موجودات این فیلم کابوس وار٬ ممکن است بچه های کوچک را بترسانند. و «فرانکن وینی» سیاه و سفید است که یک جورهایی اقدامی شجاعانه از سوی برتون و دیزنی بوده است و یکی از معدود دفعاتی است که برای اینکه در باکس آفیس موفق باشند، سبک و استایل را کنار نگذاشته اند. قلب «فرانکن وینی» را دو داستان شکل می دهد. داستانی از یک پسر و سگش و داستانی دیگر درباره یک مرد و شدت علاقه او به فیلم های کودکی اش. «فرانکن وینی» هم مثل «هوگو» و «سوپر 8» بخشی از داستان خود را به قدردانی از سینما اختصاص داده است. این فیلم خیلی بیشتر از آنچه که فکرش را بکنید برای برتون حالت شخصی داشته است. همین حقیقت که او بازگویی داستانی که متعلق به 28 سال قبل بوده را انتخاب کرده، خودش نشان از ارزش این فیلم نزد او دارد. و من اصلاً شگفت زده نمی شوم اگر بدانم که او در کودکی سگی به نام اسپارکی داشته است. حتی وقتی که داستان فرانکن وینی به تدریج پیشترفت می کند و هیولا وار تر می شود و گودزیلا خودش را نشان می دهد، اصلاً هسته مرکزی خود را گم نمی کند. پسری به نام ویکتور فرانکن وینی (چارلی تاهان) قطعاً نزد تیم برتون ارزش خاصی داشته است. این شخصیت چیزی بیشتر از یک نسخه مشابه زودگذر از دوران کودکی این فیلم ساز است. ویکتور فقط یک دوست دارد: سگش اسپارکی و وقتی اسپارکی به دنبال توپی به خیابان می رود و کشته می شود، هیچ چیز نمی تواند غم ویکتور را تسلی دهد. با این وجود همه چیز از دست نرفته است. معلم علوم ویکتور در مدرسه آقای ریزیکروسکی( با صدای مارتین لاندا) در مورد قدرت رعد و برق سخنرانی می کند. بنابراین ویکتور اسپارکی را از زیر خاک بیرون می کشد. او را به هم وصل می کند و وسیله ای را می سازد که می تواند قدرت رعد و برق را به یک بدن بی روح وارد کند. خیلی زود بعد از این اتفاق اسپارکی شروع به دویدن، پریدن و بازی می کند. وقتی دیگران از این موفقیت ویکتور مطلع می شوند، همکلاسی هایش سعی می کنند همین کار را با حیوانات مرده خودشان(موش، خرچنگ و لاک پشت) انجام دهند. اما نتیجه به همان خوبی نیست. نسخه 1984 فرانکن وینی یک اثر کاملاً سر راست بود. برای اینکه زمان این فیلم سه برابر آن نسخه شود، داستان با عناصر مختلفی پر شده است که نتیجه اش این شده که قسمت میانی کار به طرز عجیبی طولانی شده است. من از سکانسی که در آن گودزیلا در سراسر شهر از خود اثری به جا می گذارد، لذت بردم، اما با خودم فکر می کردم این قسمت چه ربطی به یک فیلم از فرانکن وینی دارد. از زمان ساخت «اد وود»، برتون به فیلم های قدیمی ارجاع نکرده است. در فیلم اشاره ای هم به السا لانچستر در فیم «عروس فرانکنشتاین» با آن موهای وحشی اش می شود؛ دختر همسایه نامش السا ون هلسینگ ( با صدای وینونا رایدر) است. صدای کریستوفر لی هم که همیشه برجسته است ( در نقش دراکولا). یک حیوان مرده به نام شلی (به یاد مری شلی) در فیلم وجود دارد و یک گوژ پشت هم هست که با نام ایگور شناخته می شود و همینطور بگیرید و به بقیه کاراکتراها برسید. اگر کسی می خواست یک لیست کامل از تمام شخصیت های فیلم و ربط هر کدامشان به فیلم های قدیمی تهیه کند، قطعاً فهرستی طولانی تر از این نقد می شد. «فرانکن وینی» انیمیشنی خلاقانه در سبک استاپ موشن است که اولین جسارت برتون بعد از 7 سال در دنیای خارج از اکشن زنده به شمار می آید. برتون عاشق انیمیشن است و آن هم به خاطر توانایی او در قدرت بخشیدن به تخیلات است. این اصلاً تصادفی نیست که بهترین کارهای او در دهه اخیر همین انیمیشن و همچنین انیمیشن عروس مرده در سال 2005 بوده است. کار او در استاپ موشن هم بسیار تمیز و قابل توجه از شده است. گیر و گورهای کاراکترها در حرکت بسیار معدود است. عنصر سه بعدی در این فیلم هم به همان عارضه دچار شده که می گوید: «لازم نیست که سه بعدی باشد اما بودنش هم ضرری نداد.» از آنجایی که فیلم، سیاه و سفید است در مورد به کارگیری رنگ های سرد و تیره نگرانی وجود نداشته است. (فکر می کنم این اولین فیلم سیاه و سفید است که به صورت سه بعدی در آمده است). «فرانکن وینی» شاید بچه هایی را که در انتظار فیلمی روشن، رنگی و پرنور هستند، گیج کند چرا که فیلم، هیچ کدام از این سه ویژگی را ندارد. اما از لحاظ احساسی و سبک بصری می تواند بر کودکان پیچیده تر و مخاطبان بزرگسال تاثیری عمیق بگذارد. اگر مجموعه فیلم های ژانر وحشت یونیورسال را ندیده و رمان شلی را نخوانده باشید، خیلی از مسائلی که «فرانکن وینی» ارائه می دهد، از دستتان در می رود. حتی آشنایی مخاطب با کارهای برتون می تواند به او کمک کند تا بهتر هدف برتون را درک کند. برتون به خاطر اشتیاقی که برای کم سر و صدا بودن فرانکن وینی داشته است، از جانی دپ و هلنا بونهام کارتر استفاده نکرده است. در عوض استعدادهای خوش صدایی چون چارلی تاهان، مارتین شورت، وینونا رایدر و کاترین اوهارا را به کار گرفته است. در کل من از بزرگترین طرفداران بازسازی ها به شمار نمی آیم. اما این از آن نمونه هایی است که تلاش برای ساختش به نتیجه ای که داشته می ارزید. نسخه کوتاه سال 1984 سرگرم کننده بود، اما تغییر آن از اکشن زنده به انیمیشن و عناصری که به آن اضافه شده است، باعث شده چه از لحاظ احساسات و چه از لحاظ سبک، تجربه ای تحسین برانگیز تر باشد. محتوای فیلم برای بیشتر کودکان مناسب است اما این فیلم از آن نمونه هایی است که بزرگسالان احتمالاً لذت بیشتری از آن خواهند برد و این چیزی نیست که بتوان برای انیمیشن های زیادی گفت. منبع: نقد فارسی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.