بررسی فیلم Ugetsu (اوگستو)

دوشنبه، 10 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی فیلم Ugetsu (اوگستو)
کارگردان : Kenji Mizoguchi بازیگران: Masayuki Mori,Machiko Kyô,Kinuyo Tanaka اوگتسو موتوگاری اولین فیلم میزوگوچی نبود که در غرب نشان داده شد،بلکه اولین اثری بود که او را به عنوان هنرمندی بزرگ معرفی کرد.فیلم به سرعت شهرت یافت (به خصوص در فرانسه ) و در فهرست ده فیلم برتر منتقدان جای گرفت.اوگتسو راهی را برای شناخت کامل از حال و هوای آثار دوره پایانی میزوگوشی هموار میساخت.بر این اساس او فیلمسازی ممتاز شد; در واقع یک شکسپیر سینمایی که از پتانسیل فیلم که به عنوان یک شکل هنری آگاهی کاملی داشت. و این در زمانی بود که آنره بازن پتانسیل فیلم را به شکلی کامل تفسیر کرده بود.اگر شرایطی که بازن برای پتانسیل فیلم بر میشمرد را در نظر داشته باشیم،این ارزیابی او هنوز قابل پذیرش است.معذالک برتری دوره پایانی کار و موفقیت هایی که به آن نائل آمده بود،از دهه شصت افزایش یافت.و عامل به چنین روندی کمک کرد :یکی کشف فیلماهی اولیه میزوگوشی که قبلا ناشناخته مانده بودند و دیگری جنبه های سیاسی نقد فیلم و رشد آن از خلال اگاهیهای عقیده ای بود.در سالهای اخیر نوئل برج با کتاب بینندگان شاخص،جون ملن با کتاب موجهایی در آستانه گنجی و فریدا فریبرگ با جزواتی بسیار عالی درباره زنان در اثار میزوگوشی.همگی روی این نکته یعنی به کارگیری واژه زیبایی شناسی راجع به آثار پایانی میزوگوشی به توافق رسیده بودند.هر چند که این کتابها از روی جنبه ای بسیار مشخص نوشته شده بودند..فیلم هایی چون اوگتسو،سانشوی مباشر و زندگی اوهارا که تا به حال به عنوان فیلمهایی برتر شناخته شده اند،به ناگهان به عنوان اسنادی برای جداشدن میزوگوشی از رایکالیسم کارهای اولیه اش ر دهه سی وچهل و عقب نشینی او از جنبه های سیاسی اجتماعی و وورود او به قلمروی تفکر زیبایی شناسانه معرفی شدند. رابطه بین زیبایی شناسی وسیاسیت به طرزی غیر قابل باور پیچیده است.این یک حقیقت است که اوگتسو مونوتاگاری به احاظ عقیدتی بیشتر ماندگار است تا مثلا خواهران کیون و یا شعله محبت.در دیدگاه او در مورد زنان از اعترافات رادیکالیستی -فمینیستی فیلماهی اولیه اش تا تقدیس زنان به عنوان ایثار گر و رهاننده و یا به شکل مادر ر اوگتسو،یقینا جهشی بزرگ. جهت آور صورت گرفته است(بی شک تعبیر میزوگوشی از بودیسم در اویل دهه پنجاه عامل مهمی است).افزون بر این اوگتسو می تواند به عنوان تفویض و پذیرش سرنوشت نیز در نظر گرفته شود.این دور بودن از کوشش هایی فعال به نفع یک برتری روحی،باعث میشود که مشقات دنیای مادی خیلی هم تحمل پذیر نباشد. اوگتسو به تنهایی به معیارهای زیبایی شناختی پاسخ میدهد.داستان گنجوروی کوزه گر می توان وصیت نامه هنری میزوگوشی باشد.در آغاز فیلم گنجورو صنعتگری مادی است که به مقداری انبوه تولید میکند.گنجورو در برخوردش با بانو واکاسا ر واقع به دنیای زیبایی شناسی وارد میشود.واکاسا به او ظروفی نفیس وشکننده نشان میدهد و گنجوری در میابد که ظرو ف را خودش ساخته است.اطلاعات کاربردی به ما میگویند که آنها،پیش تر شکلی زشت وزمخت داشته اند. پیچیگی پاسخی که این بخش مرکزی فیلم فراهم می آورد،به اندازه ای است که تعداد پرسش ها راجع به فیلم را کاهش می دهد.بانو واکاسا هم روحی شیطانی دارد و هم زندگیش حزن انگیز است،در واقع او نیز یک زن قربانی است.نیای زیبایی شناسی -که دنیایی اروتیک نیز هست-از زیبایی قابل اعتماد و افسون کننده ای برخورار است که رهایی از آن تقریبا غیر ممکن است.معذالک این دنیای طماع سه جنبه منفی دارد.اول اینکه به عنوان انتخابی ممکن نمایش داده می شود که در دنیای واقعی تنها یک بار برای هر کس اتفاق می افتد.و آن دنیایی خیالی و وهم آلود است رنجهای انسانی در یک دنیای مادی وانباشته از استثمار آدمی به آن اجازه ورود نمی دهد.(یکی از پر مغز ترین قطعه های تاریخ سینما زمانی است که در صحنه ای حساس از مغازله کنار دریاچه،میاگی از مکان خود در کنار دریاچه به بیرون خیره می شود.او زنی آسیب پذیر است که در جامعه ای مرد سالار به او حمله می کنند. دوم، حتی در تجلیل از زیبایی واکاسا، او به عنوان فردی خود مختار معرفی نمی شود. همه چیزهایی را که او می داند از پدر آموخته است. پدرش که سالهاست مرده است، در فیلم به قالب سیماچه ای شنیع و اسکلت مانند ظاهر می شود که با صدایی عجیب صحبت می کند. جنبه های زیبایی شناسایی از یک اوضاع پدر سالار دفاع می کند. ذوق و سلیقه همان چیزی است که زنان به واسطه ی زندگی با مردان می آموزند. سر آخر، باید گفت که پدر به جنگ، چیرگی و امپراطوری متصل می شود. پدر واساکا قبیله ی خود را از دست داده و بدبختی های زیادی داشته است. اما فیلم آشکار می سازد که او دقیقاً همین سرنوشت را روی دشمنان خود پیاده کرده، که البته نتیجه در مورد آنها برعکس بوده است. تأثیرات فیلم این امر را بازگو می کند که زیبایی شناسی به تنهایی باطل است و نمی تواند به شکلی مؤثر در این دنیا وجود داشته باشد. (وجوه معاصر فیلم، ابداً با بستر قرن شانزدهم قصه همخوان نیست.) طرحی که گنجورو در پایان فیلم تحت عنوان مشورتهای روحی میاگی می سازد، به اندازه ی کافی از آن دو نوع کار قبلی متفاوت است. این یکی با مراقبت های عاشقانه ساخته می شود و تجربه ای نیز می آفریند. آن یک کار هنری است که حاصل دسترنج گنجورو است و نه محصول تشویق های افراد برگزیده. در واقع زیبایی مهم فیلم، تفاوت این آیین ها با زیبایی دنیای واکاسا است. میزوگوشی هرگز رنج و درد را زیبا جلوه نمی دهد (همان کاری که مثلاً دیوید لین در دکتر ژیواگو انجام می دهد.) نمایش پلان/سکانس شگفت آور زخم مهلک میاگی یکی از این نمونه هاست: استراتژی زیبایی شناسی (بردا، فاصله، حرکات پیچیده ی دوربین، عمق میدانی که کنش را همزمان در پیش زمینه و پس زمینه نشان می دهد) آن فشار ها تردید میزوگوشی بین تعمق و درگیر ساختن را نگه می دارد، اما به هیچ وجه از وحشت صحنه نمی کاهد. اگر اوگتسو از یک سو گرایش به تقویت افسانه های سنتی زنان دارد، از سویی دیگر مبانی فمینیستی – مارکسیستی آثار رادیکال اولیه ی میزوگوشی باقی می ماند. کنش های توبی و گنجورو از ارزشهای کاپیتالیسم مرد سالار ناشی می شود، هر دوی آنها به دنبال موفقیت هایی برای تأثیر گذاشتن بر زنان خود هستند. (گنجورو از طریق کسب ثروت و توبی از طریق سامورایی بودن) در حالیکه هیچکدام از آن دو زن، علاقه ای به چنین جاه طلبی هایی نشان نمی دهند: فیلم یک خطابه ی انتقادی علیه خودپرستی مردانه (که به صورت حرص، خشونت و فروپاشی روابط انسانی متجلی می شود و همیشه نیز بهای آن توسط زنان پرداخت می شود.) منبع:نقد فارسی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.