نقد فیلم یک روش خطرناک : A Dangerous Method

يکشنبه، 16 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقد فیلم یک روش خطرناک : A Dangerous Method
کارگردان : David Cronenberg بازیگران : Keira Knightley ...Sabina Spielrein Viggo Mortensen ...Sigmund Freud « زیگموند فروید » و « کارل گوستا یونگ » 2 تن از روانشاسان بزرگ تاریخ بودند که نظریات آنها باعث تحول در علم روانشناسی شد. البته اختلافات این 2 چنان زیاد بود که بعضاً کار به دعوا و مشاجره بین این دو نفر می انجامید!. اما با اینحال هر دوی این افراد توانستند با شرح و تحلیل نظریاتشان در ارتباط با روان درمانی ، گامی بلند در جهت تشخیص و درمان بیماری های روانی داشته باشند که در ادامه به اختصار تا حدی که اطلاعات اندکم اجازه دهد، آنها را ذکر خواهم کرد. « زیگموند فروید » عصب شناسی اتریشی بود که او را پایه گذار علم روان کاوی می دانند. « فروید » نظریات بسیاری در ارتباط با ریشه اختلافات ذهنی ارائه داد ر طرف مقابل « کارل یونگ » اعتقاد داشت که نمی توان تمام مشکلات بشر را به حساب اختلالات روانی آنها گذاشت. او اگرچه با نظریه « فروید » که عنوان می کرد بیماری " وسواس فکری " به اختلالات روانی مرتبط می شود، تا حدودی موافق بود، اما قبول اینکه بسیاری از بیماری های روانی دیگر نظیر " اسکیزوفرنی " نیز تحت تاثیر همین عامل قرار دارد، برای او کار چندان آسانی نبود. « یونگ » اگرچه شاگردِ « فروید » به حساب می آمد اما با چالش کشیدن روش استادش، کاری کرد که استادش هم از او دلخور شود و این دلخوری حتی تا آخر عمر این دو نیز پابرجا باقی ماند. « یک روش خطرناک » نیز براساس سرگذشت واقعی این 2 بزرگ دنیای روانشناسی ساخته شده و به اتفاقات سال 1904 اشاره دارد. در این سال کارل یونگ ( مایکل فاسبندر ) با یک بیمار روسی مبتلا به هیستری به نام سابینا اسپیلرین ( کیرا نایتلی ) آشنا می شود که از لحاظ روانی دچار مشکلات فراوانی است. سابینا در رفتار و حرکاتش تعادلی ندارد و حرکت های مداوم بدن و نگاه های نگرانش حاکی از آن است که وی از لحاظ ذهنی به شدت آشفته است. یونگ با استفاده از روش « گفتار درمانی » سعی می کند تا ذهن پریشان سابینا را آرام کند تا زمینه را برای بازگو کردن اتفاقاتی که منجر به ایجاد مشکلات در ذهن او شده را باز کند. پس از مدتی تلاش، یونگ سرانجام موفق می شود تا با استفاده از روش " گفتار درمانی " ، به گذشته تکان دهنده سابینا پی ببرد. ما فیلم به جز داستان سابینا و یونگ، برای طرفداران علم روانشناسی هم سورپرایزهایی دارد. صحبت های بین یونگ و فروید سرشار از نظریه های مختلف روانشانسی است که به محض مطرح شدن، از جانب دیگری مورد تخریب قرار می گیرد و بالعکس!. من که شخصاً از ریز بحث های علمی بین این 2 چیز زیادی دستگیرم نشد ( البته درک کلیات آن کار ساده ایی است اما اینکه بتوانید آن را با یکدیگر مقایسه کرده و تفسیر کنید، مسئله ایی است که علاقه مندان به دنیای روانشناسی بهتر می توانند آن را انجام دهند تا من!). البته انتقادی هم به این بخش وارد است و آن اینکه فروید در این فیلم بیش از آنکه درباره نظریه هایش صحبت کند و آن را تجزیه و تحلیل کند، راجب دشمنانش صحبت می کند! اما در کل پیشنهادم این است که علاقه مندان به روانشناسی سکانس های بین فروید و یونگ را با دقت دنبال کنند زیرا توجه ویژه ایی که به دیالوگ های آنها شده می تواند حسابی شما را سرحال کند. البته در این میان از فیلمبرداری فوق العاده و نماهایی که از شهر زیبای وین و دریاچه کنستانس گرفته شده قافل نشوید زیرا بسیار تماشایی است.« یک روش خطرناک » بازیهای خوبی دارد. در روزهای اخیر بحث بر سر بازی « کیرا نایتلی » بسیار افزایش یافته است. بسیاری معتقد هستند که بازی « نایتلی » می تواند وی را کاندید دریافت اسکار کند و عده دیگر معتقد هستند که او در این فیلم بسیار ضعیف حاضر شده! اگر نظر من را که بخواهید باید بگویم که لهجه عجیب و غریب « نایتلی » در این فیلم نگرفته و کاملاً مشهود است که او نه روس است نه آلمانی!. البته رفتار پرتنش و حرکات مداوم بدنش در ابتدای فیلم شاید به مذاق اعضای آکادمی خوش بیاید. در ارتباط با « کیرا نایتلی » تنها می توانم بگویم که او خیلی تلاش کرده تا بتواند باورپذیر باشد اما خب باید قبول کنیم که او اینقدرها هم با استعداد نیست که بتواند چنین نقشهایی را ایفا کند!. اما دیگر بازیگران فیلم قابل قبول ظاهر شده اند. « مایکل فاسبندر » در نقش دکتر یونگ باورپذیر است و تماشاگر به راحتی می تواند با او همراه شود. « ویگو مورتنسن » هم که تبدیل به بازیگر ثابت فیلمهای « مایکل کراننبرگ » شده در این فیلم با قدرت ظاهر شده و توانسته استاد فروید را به خوبی برای تماشاگر تجسم کند. البته همانطور که گفتم شخصیت فروید در فیلم آن چیزی نبود که انتظار داشتم اما با اینحال بازی قدرتمند « مورتنسن » توانسته ضعف های این نقش را به خوبی پوشش دهد. « وینسنت کسل » فرانسوی هم حضور کوتاهی در این فیلم دارد اما تاثیر خودش را برجای می گذارد. مخاطبان « یک روش خطرناک » به 2 دسته تقسیم می شوند. گروه اول علاقه مندان به دنیای روانشناسی هستند که صرفاً به دلیل تماشای 2 استاد مسلم دنیای روانشناسی پا به سینماها می گذارند و دسته دوم هم شامل افرادی می شود که هیچ پیش زمینه ایی از روانشناسی و اساتید و اینچیزها ندارند و تنها به این دلیل به تماشای فیلم می روند تا یک قصه را ببینند و به خانه برگردند!. متاسفانه یا خوشبختانه باید عرض کنم که « یک روش خطرناک » بیشتر مناسب حال دسته دوم است. منبع:مووی مگ


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما