نقد فیلم پلیس Polisse

پنجشنبه، 10 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقد فیلم  پلیس Polisse
کارگردان: Maïwenn بازیگران: Karin Viard, Joey Starr, Marina Foïs «پلیس» در کن پارسال در بخش مسابقه بود و برندة جایزة هیات داوران به عنوان بهترین فیلم شد. قصه (یا بهتر است بگوییم قصه‌های) فیلم درباره یکی از زیرشاخه‌های پلیس پاریس است: شاخه حمایت از کودکان. «پلیس» نه یک داستان خطی مشخص دارد و نه فرازوفرودهایش مثل فیلم‌های کلاسیک است. داستان‌های کوتاهی که هر کدام یک پرونده‌ کوک‌آزاری است زیر دست پلیس‌ها می‌آید و خیلی زود هم تکلیفش مشخص می‌شود. هدف فیلم‌ساز از به تصویر کشیدن این پرونده‌ها و مشکلات مختلفی که پلیس‌های فیلم با آن سروکله می‌زنند، این نیست که داستان خاصی را تعریف کند. فیلم با تدوین موازی‌اش بین همه اتفاق‌هایی که همه آن حدودا 10 نفر درگیرش هستند،‌ می‌خواهد یک موقعیت را بازسازی کند. فضایی به‌شدت رئالیستی که نشان می‌دهد همه فداکاری‌های پلیس‌های جان‌برکف فایده چندانی برای محیط پر از درد و رنجی که محاصره‌شان کرده ندارد. دوربین روی دست و فیلم‌برداری سیال و پرتحرک فیلم نقش مهمی در باورپذیر بودن فضای فیلم و غم‌ها و شادی‌هایش دارد. «پلیس» هم در نشان دادن ناخوشی و رنج موفق است اصلا همین تناقض‌ها و تضادهاست که موتور محرک روایت فیلم است: ترانه ابتدایی فیلمی که درباره مبارزه با کودک‌آزاری است ترانه‌ای فوق‌العاده شاد است؛ یکی از پلیس‌ها در دادگاه طلاق به همسرش اظهار علاقه می‌کند؛ رییس کل این بخش نه‌فقط از آن‌ها حمایت نمی‌کند و به‌شان امکانات اولیه (مثل ماشین) نمی‌دهد، بلکه مایه دردسر هم هست و با پارتی‌بازی می‌خواهد کاری کند که یکی از متهمان معلوم‌الحال که در روانی بودنش شکی نیست قسر در برود. طیف احساسی و اعتقادی کامل یک جامعه چندفرهنگی و چندصدایی در «پلیس» دیده می‌شود. بازی یک‌دست و قدرتمند بازیگران هم به انسجام این تصویر چندتکه کمک زیادی کرده است. شاید پایان تکان‌دهنده فیلم در نگاه اول بی‌منطق به نظر برسد اما در بازبینی فیلم و دقت در رفتار و سکنات آدم‌ها، می‌شود آن را در هماهنگی کامل با جهان‌بینی فیلم قرار داد؛ مثل جایی که یکی از پلیس‌ها به نام آیریس اسم یک نوزاد مرده را آیریس می‌گذارد؛ یا دعوای سفت‌وسختی که بین او و یکی دیگر از خانم‌های پلیس در اواخر فیلم اتفاق می‌افتد؛ یا از همه روشن‌تر دیالوگ تلخی که یکی دیگر از پلیس‌ها به نام فِرِد به زبان می آورد: «پرونده به پرونده هیچی تغییر نمی‌کنه. نمی‌خوام دنیا رو تغییر بدم، اما یه بغضی تو گلوم گیر کرده… دیگه نمی‌تونم.» این یادداشت در شماره 372 هفته نامه همشهری جوان منتشر شده


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما