نقد فیلم محاکمه ایرج قادری

سه‌شنبه، 29 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقد فیلم  محاکمه ایرج قادری
کارگردان:ایرج قادری بازیگران:بازیگران : ایرج قادری، مهناز افشار، افسانه بایگان، محمدرضا شریفی نیا، گوهر خیر اندیش ، افسانه پاکرو… ایرج قادری فیلمساز سینمای عامه‌پسند پیش و پس از انقلاب، اثری دیگر عرضه کرده است. فیلم‌های ایرج قادری در سال‌های قبل از انقلاب جزء آثار پرفروش سینمای عامه پسند بود و از مصادیق بارز فیلمفارسی به‌شمار می‌رفت. در سال‌های پس از انقلاب هم قادری این رویکرد خود را ادامه داد و حاصلش فیلم «برزخی‌ها» بود که در راستای فیلمفارسی‌های سابق به‌شمار می‌رفت. او پس از برزخی‌ها فیلمسازی‌ را ادامه داد تا اینکه فعالیتش در سینما ممنوع شد. این شاید تلنگری به او به حساب می‌آمد، چرا که بازگشت او به سینما با فیلم قابل اعتنای «می‌خواهم زنده بمانم» همراه بود. فیلم‌های بعدی او باز فیلمفارسی‌ها را به یاد می‌آورد، ولی با سر و شکلی شسته و رفته‌تر، فیلمنامه‌های فکر شده‌تر که از برخی از فیلم‌های عامه‌پسند روی اکران هم برتر می‌نمود. این شاید از نتایج تحول او به‌شمار می‌رفت، ولی به‌هرحال در فیلم‌های او از جمله «محاکمه» مولفه‌های فیلمفارسی به خوبی قابل ردیابی است. شاید بتوان گفت که بهترین فیلم قادری همان «می‌خواهم زنده بمانم» بود (هرچند آن فیلم هم در مجموع فیلم متوسطی بود). قادری در «می‌خواهم زنده بمانم» فیلمنامه قابل قبولی را که اساسش بر تعلیق بود به کار گرفت و تماشاگران را با همین لحظه‌های تعلیق به سالن سینما کشاند و برای اولین بار بود که برخی از منتقدان فیلمش را تأیید کردند. حال ایرج قادری مضمونی مشابه این فیلم را درباره جوان بی‌گناهی که محکوم به اعدام است، در محاکمه به کار می‌گیرد، اما این بار بر خلاف «می‌خواهم زنده بمانم» در درام‌پردازی و داستان‌گویی موفق نیست. یک دلیل این مسئله آنجاست که قادری در محاکمه داستانی کلیشه‌ای و قابل پیش‌بینی را به کار گرفته است، در صورتی که «می‌خواهم زنده بمانم» هرگز چنین نبود. اینکه دادستان ناخواسته موجب مرگ محکومی بی‌گناه شد و دچار عذاب وجدان می‌شود و بعد با قرینه‌سازی بسیار کلیشه‌ای پرونده مشابه پسری که بی‌گناه است و همچنین عاشق دختر اوست را به دست می‌گیرد و مشخص است که داستان حول محور عذاب وجدان و جبران گذشته می‌چرخد و پایان نیز با موفقیت شخصیت اصلی همراه است. نکته دیگر در موفق نبودن «محاکمه» آن است که قادری مانند بسیاری از فیلم‌های عامه‌پسند دیگرش دو عنصر همیشگی را به کار می‌گیرد: «اغراق» و «سانتی مانتالیسم» (احساسات گرایی). در صورتی که «می‌خواهم زنده بمانم» از معدود فیلم‌های اوست که عنصر تعلیق و غیرقابل پیش‌بینی بودن درام بر این دو عنصر همیشگی آثارش سایه افکنده است. در محاکمه عنصر «اغراق » بیداد می‌کند. به یاد بیاوریم ترس اغراق‌آمیز دختر روی تختخوابی در یکی از اتاق‌های پارتی که از نگاه ما ماسک‌هایی را روی دیوار به‌طور اغراق‌آمیز می‌بینیم یا طغیان و عصبانیت اغراق‌آمیز پدر را که اول در برخورد با پسر که با دخترش گریخته، عکس‌العملی نشان نمی‌دهد، ولی در مقابل معذرت‌خواهی او به‌طور اغراق‌آمیز و ناگهانی برآشفته می‌شود یا به یاد بیاوریم پذیرفته شدن غیرمستقیم پرونده، توسط پدر دختر که در مقابل گریه‌های مادر پسر که توسط مادر دختر (افسانه بایگان) به‌صورتی بی مقدمه، خلق الساعه و اغراق‌آمیز اعلام می‌شود. لحظات سانتی‌مانتال (احساسات‌برانگیز) هم در فیلم بسیار هستند، به‌طوری که سانتی‌مانتالیسم یکی از ارکان روایی فیلم به‌شمار می‌آید و کارگردان به‌وسیله آن احساسات تماشاگرانش را هدف قرار داده است. به یاد بیاوریم کشیده زدن مادر به دختر که با گریه دختر و آهنگی سانتی‌مانتال و متعاقب آن عکس‌العمل مادر که او را در آغوش می‌گیرد همراه است یا صحنه‌ای که مادر دختر خلافکار او را نصیحت می‌کند و او و دختر با هم گریه می‌کنند و دختر خلافکار ناگهان متحول می‌شود و معلوم نیست در این سالیان دراز چرا نصایح مادر بر وی کارگر نیفتاده است یا سکانس پایانی فیلم را به یاد بیاوریم که در مکانی انتزاعی و در شب در بین صخره‌‌‌‌ها در حالی که کبوترهای زیادی کنار پدر زخمی نشسته‌اند با صدای آواز گروه کر و با التماس مادر و دختر، پدر دوباره زنده می‌شود. «محاکمه» در ضمن همان مضمون اخلاقی و کلیشه‌ای «پیروزی خیر بر شر» و «در نا‌امیدی بسی امید است» را بدون کوچکترین خلاقیتی به تصویر می‌کشد. شعارهای اخلاقی مثل چندین و چند بار تکرار این جمله به پسر که «زندگی من ارزشش را داره که به خاطرش بجنگم» علاوه بر شعاری بودن به همان مسئله «اغراق» پهلو می‌زند یا این دیالوگ شعاری که «من و قاضی و دادستان خدا نیستیم، بشر هستیم و اشتباه می‌کنیم» هم کلیشه‌ای است و به توضیح واضحات می پردازد. به‌نظر نگارنده اگر قادری به جای غلو و اغراق در صحنه‌ها و انباشتن لحظات فیلم با سانتی‌مانتالیسم به داستان فیلم‌هایش توجه بیشتری بکند، تکرار تجربه‌هایی مثل «می‌خواهم زنده بمانم» دور از دسترس نیست. منبع:.ido.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.