قا فیکرت ‏(Fikret Bey)

يکشنبه، 27 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قا فیکرت ‏(Fikret Bey)
کارگردان: سلما کوکسال فیلمنامه: سلما کوکسال و نجلا آلگان موسیقی: سلیمان آلنیتمیز مدیر فیلمبرداری: مصطفی ‏کوشچو تدوین: اولاش جیهان شیمشک بازیگران: ارول کسکین (آقا فیکرت)، فوآت اونان (محمت نگهبان)، گوکچه ‏آلگان (زینپ)، متین ارسلان (کمال مهندس) و دنیز کوچاک (مصطفی کارگر) داستان فیلم اکتبر 1988. یک روز از آخرین سال‌های زندگی «فیکرت ئوزسوی» که زمانی از اولین مردان صنعتکار ترکیه بود، است. ‏او به کارخانه می‌‌رود، جایی که به سبب کهولت سن برای مدتی آن‌جا را به چند نفر اجاره داده و به خاطر تأخیر یکی از مستأجران ‏در پرداخت هزینه‌ی برق در معرض تعطیلی بر اثر قطع برق است. فردا آخرین مهلت پرداخت این بدهی است و ‏فیکرت تصمیم گرفته تا مستأجر خاطی را ملاقات کند اما مستأجر سر کار حاضر نمی‌شود. فیکرت با نگهبان قدیمی ‏کارخانه بر سر کشته شدن سگ نگهبان کارخانه توسط مأمورین شهرداری مشاجره می‌کند، سپس به یاد پسرش «چنگیز» ‏می‌افتد که پنج سال پیش به‌اجبار جلای وطن کرده است. به نظر او اگر حالا پسرش کنارش بود شاید کارخانه تبدیل به یک خرابه نمی‌شد. در حالی که درگیر این تصورات است، دخترش «زینپ» به آن‌جا می‌آید و ساعتی بعد با گرفتن این قول که پدرش زودتر به خانه بازگردد او را ترک می‌کند اما فیکرت قصد بازگشت به خانه را ندارد. ساعت کاری تمام می‌شود و ‏فیکرت و نگهبان کارخانه پس از کمی گپ ‌و گفت با یکی از کارگران، شامی تهیه کرده و می‌خورند. ساعتی بعد فیکرت ‏بعد از دیدن رؤیایی از خواب بیدار شده و به «محمت» می‌گوید اگر مُرد، او را در پای درختی که در حیاط کارخانه ‏کاشته دفن کند و بعدها وقتی خود نیز وفات یافت، او را در کنار وی به خاک بسپارند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.