چرا ایالات متحده آمریکا از فاسدترین کشور جهان محسوب میشود؟
عربستان به آمریکا رشوه می دهد تا قتل فجیع یک روزنامه نگار سرشناس را که فرزندانش شهروند آمریکا هستند نادیده بگیرد. از آنجا می توانید بفهمید تمام این رفتارها فساد است که کافی است تصور کنید اگر معلوم می شد که ایران یکی از مخالفانش را در یکی از کنسولگری های خود با یک اره جراحی تکه تکه کرده، واشنگتن چه واکنشی نشان می داد.
عربستان به آمریکا رشوه می دهد تا قتل فجیع یک روزنامه نگار سرشناس را که فرزندانش شهروند آمریکا هستند نادیده بگیرد. از آنجا می توانید بفهمید تمام این رفتارها فساد است که کافی است تصور کنید اگر معلوم می شد که ایران یکی از مخالفانش را در یکی از کنسولگری های خود با یک اره جراحی تکه تکه کرده، واشنگتن چه واکنشی نشان می داد.
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری فارس؛ ایالات متحده در رده بندی فهرست شفافیت بین المللی از نظر فساد با 6 پله سقوط تنها توانسته است رتبه 22 را کسب کند. اگر منصفانه نگاه کنیم آمریکای تحت حاکمیت ترامپ نباید در زمره 20 کشور برتر این فهرست قرار بگیرد.
اما همانطور که پیشتر گفته ام آمریکا فاسدترین کشور جهان است و باید در رتبه 194 قرار داشته باشد نه 22. در ادامه نسخه به بازنگری شده تر مطلب قبلی ام را که مورد توجه مردم نیز قرار گرفته بود ملاحظه می کنید.
روشن است که وزارتخانه های دادگستری و خزانه داری آمریکا به شرکت ها مصونیت نداده اند که با پرداخت رشوه قراردادهای مورد نظرشان را به دست آورند و این آن نوع موشکافی و دقتی است که فهرست شفافیت بین المللی باید به خرج دهد. آمریکاییان مجبورنیستند همانطور که دربسیاری کشورها عمومیت دارد به مقامات دولتی رشوه بدهند (هر چند اگر بخواهیم انصاف را در مورد مقامات دولتی رعایت کنیم آنها نیز به این دلیل که حقوق های دولتی شان تکاپوی معاش آنها را نمی کند، نوعا تقاضای رشوه می کنند.)
اما از هرنظر که حساب کنیم فساد حاکم در آمریکا در قالب جدول ها نمی گنجد و از آنجا که آمریکا براساس تولید ناخالص داخلی اسمی همچنان دارای اقتصاد شماره یک جهان است، حجم فساد در این کشور تاثیر جهانی دارد.
در ادامه به برخی از مهم ترین مظاهری اشاره می کنم که نشان می دهند آمریکا فاسدترین کشور جهان است:
1. آمریکا بسیار فاسد است چرا که حزب حاکم ما یعنی حزب جمهوریخواه حتی تغییرات آب و هوایی ساخته و پرداخته دست انسان ها را انکار می کند و از در پیش گرفتن سیاست های کاهش کربن که لطمات جبران ناپذیری به سیاره زمین وارد می کند سرباز می زند، آن هم به منظور اطمینان از اینکه شرکت های زغال سنگ کثیف و غول های نفتی چون اکسون موبیل چند سال بیشتر سود ببرند.
هم اکنون آمریکاییان سرانجام درحال چشم گشودن از خواب مصنوعی و عالم ناواقعی 30 ساله خود و فهمیدن این هستند که شرکت های بزرگ منتشر کننده کربن و دار و دسته هواخواه آنها در دولت آمریکا چه بر سرشان آورده اند. اما دولت فدرال هیچ قدم مهمی در ارتباط با وضعیت اضطراری آب و هوایی انجام نداده چرا که رهبران واقعی ایالت هایی چون کالیفرنیا هستند. آمریکاییان متوجه نمی شوند که کابوس آب و هوایی آنها چقدر خاص است. هیچ دولتی در اروپا علنا تغییرات آب و هوایی ساخته و پرداخته دست انسان ها را که با سوزاندن سوخت های فسیلی و انتشار گازهای گلخانه ای در جو زمین به وجود آمده انکار نمی کند، هر چند که برخی از آنها با بی میلی در صدد پرداختن به این مشکل هستند.
حزب کمونیست چین واقع گراتر از دولت آمریکاست و برای حرکت به سمت انرژی سبز از مجاری قانونی در حال فشار آوردن است. آلمان چهارمین اقتصاد بزرگ جهان اعلام کرده است که به مصرف زغال سنگ خاتمه می دهد. بریتانیا یک سوم برق خود را با کمک باد تامین می کند و زغال سنگ تنها 2 درصد از برق این کشور را تامین می کند، دستاوردی که کمتر از یک دهه به آن دست یافته است.
تنها پرندگان دودو که نام مستعار حزب لیبرال استرالیاست همچنان طرفدار پر شور و حرارت زغال سنگ هستند و علم غیرقابل انکار گازهای گلخانه ای را با صدای بلند منکر می شوند.
2. دولت ما بسیارفاسد است چرا که سازمان حفاظت از محیط زیست نه تنها حفاظت واقعی از محیط زیست را متوقف کرده، بلکه به یکی از مشوقان صنایع آلاینده تبدیل شده و راه اجرای هر قانونی را که می تواند سد راه کمی بیشتر پول درآوردن به بهای – درنهایت - کشتن مردم شود، سد کرده است. رئیس فاسد این سازمان یک لابی گر پیشین صنعت زغال سنگ است! سازمان حفاظت محیط زیست تصمیم گرفته است که کارخانجات زغال سنگ را بازگرداند و مقررات دولتی مزاحمی که در کار انتشار جیوه در هوا دخالت می کند کنار بزند. جیوه یک سم اعصاب است و در راس زنجیره غذایی (یعنی در ما) تجمع پیدا می کند. قرار گرفتن مستمر در معرض جیوه به سیستم عصبی ما آسیب وارد می کند.
3. دولت آمریکا چنان فاسد است که به روی مرگ بی رحمانه جمال خاشقچی ستون نویس واشنگتن پست توسط مقامات سعودی چشم می بندد، اتفاقی که تقریبا با قطعیت روشن شده که به دستور شاهزاده محمد بن سلمان انجام شده است. دلیل بی قیدی رئیس جمهور آمریکا در قبال استفاده از یک اره مخصوص جراحی برای تکه تکه کردن این نویسنده بخت برگشته، این بود که نمی خواست خریدهای تسلیحاتی سعودی ها و سرمایه گذاری های سعودی ها را در آمریکا به مخاطره بیندازد. این واکنش دقیقا یکی از تعاریف فساد است. عربستان سعودی به دولت آمریکا رشوه می دهد تا قتل فجیع یک روزنامه نگار سرشناس را که فرزندانش شهروند آمریکا هستند و خودش مدت ها در واشنگتن پست قلم زده نادیده بگیرد. از آنجا می توانید بفهمید تمام این رفتارها فساد است که کافی است تصور کنید اگر معلوم می شد که ایران یکی از مخالفانش را در یکی از کنسولگری های خود با یک اره جراحی تکه تکه کرده، واشنگتن چه واکنشی نشان می داد.
4. آمریکار بسیار فاسد است (صدای مخاطبان: یعنی چقدرفاسد است؟) این کشور آنقدر فاسد است که سنای آمریکا اجازه مطرح و تصویب شدن لایحه ای را در صحن داده که سناتور ماریو روبیو پیشنهاد کرده و بر اساس آن آمریکا فروشندگان و پیمانکاران هر کشوری را که اسرائیل را بایکوت کند، از کشور اخراج کند. هر چند روبیو، گری پیترسون، ران وایدن و دیگر حامیان این لایحه می گویند که این لایحه تاثیری بر آزادی بیان ندارد، اما عملا آزادی بیان را از درون تهی می کند. ما اساتید دانشگاهی که با دیگر دانشگاه ها ارتباط داریم پیمانکار قلمداد می شویم و مردم از سخنرانی کردن در دانشگاه تگزاس مثلا بر اساس چنین قانونی منع خواهند شد. این قانون مغایر قانون اساسی است و اگر سیستم قضایی آمریکا هنوز ذره ای سلامت داشته باشد مانع اجرای آن خواهد شد. اما این قانون به این منظور تصویب شده تا استعمار اسرائیل بر کرانه غربی فلسطینی را تداوم دهد و فلسطینیان را محکوم به این می کند که بی کشور، بی یاور و بی حق و حقوقی باشند. و این اقدام در سایه هماهنگی با وزیر امور راهبردی اسرائیل (یعنی وزیر تبلیغات) و حمایت فناتیک های طرفدار اسرائیلی چون سلطان فاسد کازینوداری شلدون آدلسون انجام گردیده که متهم شده بخشی از ثروت خود را از طریق رشوه دادن به اعضای حزب کمونیست چین به منظور صدور اجازه به او برای دایر کردن یک کازینوی وسوسه انگیز در ماکائو گردآورده است. سناتورها این طرح را به صحن کنگره آورده اند، با وجود آنکه این طرح برای قانون اساسی آمریکا به مثابه سم است، چرا که این طرح از جیب لابی های اسرائیل بیرون آمده که به تامین بودجه کارزارهای سیاسی آنها کمک می کنند. ( باید اضافه کنم که این زد و بندها مورد تایید اکثر یهودیان آمریکایی نیست.)
به عبارت دیگر دلیل این نحوه عملکرد سناتورها این است که از جیب کسب و کارهای فاسد آمریکایی که به نوبه خود از طرفداران سرسخت یک دولت خارجی هستند یا از سوی اوانجلیست های آمریکایی که این امید غیرمنطقی را در دل می پرورند که راه حل نهایی مشکل فلسطین زمینه ساز رجعت مسیح خواهد شد، به آنها رشوه پرداخت می شود. نکته مهم این است که سیاست های انتخاباتی آمریکا یک سیستم انتخاباتی با رشوه دهی است که در آن حتی خود قانون اساسی قداستی ندارد.
5. یک نشانه قطعی فساد، وجود نتیجه انتخاباتی نظیر آنچه که در سال 2016 رخ داد است. بی سر و پای آشفته ذهنی مثل دونالد ترامپ ثروت کثیف خود را از طریق روزنه های مالیاتی و رفتار غارتگرانه اش در کسب و کار کازینو داری و سایر کسب و کارهای خود به دست آورده و بعد اجازه پیدا کرده ریاست جمهوری آمریکا را با پول خودش خریداری کند. هر شب سی ان ان، ام اس ان بی سی، فاکس و دیگر کانال های تلویزیونی میلیون ها دلار به شکل زمان پخش رایگان به او بخشیده اند چرا که آنها در پی کسب دلارهای آگهی های تجاری بودند و ترامپ عامل جذب خوبی برای این آگهی ها به حساب می آمد. بعد هم به آن شکلی که دیوان عالی، اصلاحات در نحوه تامین بودجه کارزهای انتخاباتی را رد کرد و اجازه خریداری آزادانه و نامحدود و مخفیانه انتخابات را در اوج فساد فراهم آورد. مجاز دانستن ورود پول های سیاه هنگفت به چرخه انتخابات های ما، منفعتی داشت که فدراسیون روسیه از آن خود کرد و با توجه به فساد لاعلاجی که انتخابات های ریاست جمهوری خود این کشور با آن دست به گریبان است، کاری کرد تا انتخابات های آمریکا نیز بیشتر به فساد کشانده شوند. زمانی که ترامپ و شرکا به قدرت دست یافتند، از مزیت قدرت کاخ سفید برای سود جستن از طیف گسترده ای از اقدامات فساد آمیز سود بردند، از جمله تلاش برای فروش ویزا به چینی های ثروتمند و ترویج برند ترامپ به عنوان بخشی از دیپلماسی.
6. ثروتمندان در کار رشوه دادن به سیاستمداران ما با هدف کاهش یافتن مالیات ها به نفع خودشان سابقه دیرینه ای دارند. برادران کاچ و دیگر عقب مانده های ابرثروتمند، علنا به میچ مک کانل و پل رایان در سال 2017 گفته اند که اگر حزب جمهوریخواه که تمام سه قوه حکومت را در اختیار دارد نتواند از میزان مالیات حامیان اصلی خود بکاهد، دیگر هیچ میلیاردری در انتخابات میان دوره ای سال 2018 از این حزب حمایت نخواهد کرد. این تهدید یکی از جوخه های آتش انتخاباتی، کاری کرد تا صدها تن از رشوه بگیران حاضر در کنگره حواسشان را جمع کنند و به موقع یک تریلیون و 500 میلیارد دلار از خدمات دولتی را به میلیاردرها بدهند (که همان مالیات های فدرال باشند، خدماتی نظیر راه ها، مدارس، بازرسی های بهداشتی، اجرای قوانین ضد آلودگی) چیزهایی که همه مردم از آنها منتفع می شوند و دیگر وجود خارجی نخواهند داشت. هر چقدر که دولت تلاش کند این خدمات را همچنان بدون هیچ مالیاتی در اختیار افرادی قرار دهد که به آنها پول پرداخت می کنند، این کار بیشتر موجب به وجود آمدن یک کسری بودجه کلان و تضعیف دلار خواهد شد که شکلی از تورم در بخش واردات کالاها محسوب می شود. تورم بیشتر از همه به فقرا آسیب می رساند. همانطور که واقعیت ها نشان می دهند، 3 میلیاردر آمریکایی ثروتی برابر با 150 میلیون نفر از فقیرترین آمریکاییان دارند. این نوع نابرابری ثروت ها از دوران بارون های سارق در قرن نوزدهم در ایالات متحده وجود نداشته است. فساد مفرط مشخصه این دو دوره محسوب می شد.
7. یک نشانه دیگر فساد آمریکا سرعتی است که در تبدیل شدن جامعه آمریکا به جامعه ای نابرابرتر وجود دارد؛ جامعه ای که از زمان نابودی مالیات بردرآمدهای مترقی به دست ریگان در دهه 1980 هر چه گذشته نابرابرتر شده است. یک درصد ثروتمندترین های راس جامعه هر چه بیشتر ثروتمند شوند، بیشتر می توانند سیاستمداران را خریداری کنند و باز هم ثروت کشور را بیشتر در دستان خود انباشته کنند. در طول عمر خود من یک درصد راس جامعه از زمان پرزیدنت آیزنهاور که 25 درصد ثروت های واقع در دست بخش خصوصی را در اختیار داشتند، به امروز که بیش از 38 درصد آن را در اختیار دارند رسیده اند. الکساندریا اوکاسیو – کورتز نماینده درست می گوید که لازم است ما نرخ مالیات حاشیه ای ثروتمندترین ها را بسیار بیشتر از امروز افزایش دهیم و یک مالیات بر درآمد کسب نشده نیز از آنها دریافت کنیم.
8. بودجه نظامی آمریکا هنگفت و بیشتر از مجموع بودجه نظامی 12 کشور بزرگ بعدی فهرست است. آنچه که معمولا کسی درک نمی کند این است که شاید نیمی از این بودجه صرف خدماتی شود که به خارج از کشور منتقل شده نه ارتش. این به معنای رفاه شرکتی در مقیاسی نجومی است. من با چشم های خود دیده ام که چگونه افسران از ارتش خارج می شوند و بعد شرکت هایی را تاسیس می کنند تا تجهیزاتی را به همکاران سابقشان که هنوز در داخل ارتش حضور دارند بفروشند. دقیقا به این خاطر که ارتش لانه فسادی برای فسادهای بسیار بزرگ است، به بودجه نظامی ترامپ بیشتر از 100 میلیارد دلار اضافه شده که قرار است از پول مالیات دهندگان آمریکایی تامین شود.
9. ایالات متحده دارای گولاگی پهناور و دربردارنده بیش از دو میلیون و 200 هزار زندانی در زندان ها و ندامتگاه های خود است. گرایش فزاینده ای نیز به خصوصی سازی زندان ها وجود دارد و این گرایش سیستم را به فساد می کشاند. این اصلا درست نیست که عده ای از انداختن و نگه داشتن انسان ها در پشت میله ها کسب سود کنند. این گرایش دردسرساز موجب رنج و درد بیشتری شده و به صدور محکومیت های بسیار طولانی برای جرایم کوچک، سلب حق آزادی مشروط و تا زندانی کردن مردم برای حبس ابد برای مثلا سه سرقت کوچک انجامیده است.
10. ضبط اموال در «جنگ با مواد مخدر» در حال به فساد کشاندن ادارات پلیس و سیستم قضایی است. هر چند که قانونگذاران ایالتی در تلاش برای لغو این اقدام فسادآور هستند، اما این کار به طور گسترده ای صورت می گیرد و خطری است که متوجه قانون اساسی است.
بنابراین به خاطر رد و بدل شدن چند رشوه انگشت شمار به جهان جنوب نگویید که چقدر فاسد است. آمریکاییان تاکنون فساد را به چشم خود ندیده اند چون ما فقط با اسامی بزرگ سرو کار داریم. اگر دو تریلیون دلار به سرقت ببرید نه تنها فاسد نیستید، بلکه افرادی محترم و آبرومند هستید!
نویسده: خوآن کول (Juan Cole) استاد تاریخ در دانشگاه میشیگان
منبع: yon.ir/4Ufjd
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری فارس؛ ایالات متحده در رده بندی فهرست شفافیت بین المللی از نظر فساد با 6 پله سقوط تنها توانسته است رتبه 22 را کسب کند. اگر منصفانه نگاه کنیم آمریکای تحت حاکمیت ترامپ نباید در زمره 20 کشور برتر این فهرست قرار بگیرد.
اما همانطور که پیشتر گفته ام آمریکا فاسدترین کشور جهان است و باید در رتبه 194 قرار داشته باشد نه 22. در ادامه نسخه به بازنگری شده تر مطلب قبلی ام را که مورد توجه مردم نیز قرار گرفته بود ملاحظه می کنید.
روشن است که وزارتخانه های دادگستری و خزانه داری آمریکا به شرکت ها مصونیت نداده اند که با پرداخت رشوه قراردادهای مورد نظرشان را به دست آورند و این آن نوع موشکافی و دقتی است که فهرست شفافیت بین المللی باید به خرج دهد. آمریکاییان مجبورنیستند همانطور که دربسیاری کشورها عمومیت دارد به مقامات دولتی رشوه بدهند (هر چند اگر بخواهیم انصاف را در مورد مقامات دولتی رعایت کنیم آنها نیز به این دلیل که حقوق های دولتی شان تکاپوی معاش آنها را نمی کند، نوعا تقاضای رشوه می کنند.)
اما از هرنظر که حساب کنیم فساد حاکم در آمریکا در قالب جدول ها نمی گنجد و از آنجا که آمریکا براساس تولید ناخالص داخلی اسمی همچنان دارای اقتصاد شماره یک جهان است، حجم فساد در این کشور تاثیر جهانی دارد.
در ادامه به برخی از مهم ترین مظاهری اشاره می کنم که نشان می دهند آمریکا فاسدترین کشور جهان است:
1. آمریکا بسیار فاسد است چرا که حزب حاکم ما یعنی حزب جمهوریخواه حتی تغییرات آب و هوایی ساخته و پرداخته دست انسان ها را انکار می کند و از در پیش گرفتن سیاست های کاهش کربن که لطمات جبران ناپذیری به سیاره زمین وارد می کند سرباز می زند، آن هم به منظور اطمینان از اینکه شرکت های زغال سنگ کثیف و غول های نفتی چون اکسون موبیل چند سال بیشتر سود ببرند.
هم اکنون آمریکاییان سرانجام درحال چشم گشودن از خواب مصنوعی و عالم ناواقعی 30 ساله خود و فهمیدن این هستند که شرکت های بزرگ منتشر کننده کربن و دار و دسته هواخواه آنها در دولت آمریکا چه بر سرشان آورده اند. اما دولت فدرال هیچ قدم مهمی در ارتباط با وضعیت اضطراری آب و هوایی انجام نداده چرا که رهبران واقعی ایالت هایی چون کالیفرنیا هستند. آمریکاییان متوجه نمی شوند که کابوس آب و هوایی آنها چقدر خاص است. هیچ دولتی در اروپا علنا تغییرات آب و هوایی ساخته و پرداخته دست انسان ها را که با سوزاندن سوخت های فسیلی و انتشار گازهای گلخانه ای در جو زمین به وجود آمده انکار نمی کند، هر چند که برخی از آنها با بی میلی در صدد پرداختن به این مشکل هستند.
حزب کمونیست چین واقع گراتر از دولت آمریکاست و برای حرکت به سمت انرژی سبز از مجاری قانونی در حال فشار آوردن است. آلمان چهارمین اقتصاد بزرگ جهان اعلام کرده است که به مصرف زغال سنگ خاتمه می دهد. بریتانیا یک سوم برق خود را با کمک باد تامین می کند و زغال سنگ تنها 2 درصد از برق این کشور را تامین می کند، دستاوردی که کمتر از یک دهه به آن دست یافته است.
تنها پرندگان دودو که نام مستعار حزب لیبرال استرالیاست همچنان طرفدار پر شور و حرارت زغال سنگ هستند و علم غیرقابل انکار گازهای گلخانه ای را با صدای بلند منکر می شوند.
2. دولت ما بسیارفاسد است چرا که سازمان حفاظت از محیط زیست نه تنها حفاظت واقعی از محیط زیست را متوقف کرده، بلکه به یکی از مشوقان صنایع آلاینده تبدیل شده و راه اجرای هر قانونی را که می تواند سد راه کمی بیشتر پول درآوردن به بهای – درنهایت - کشتن مردم شود، سد کرده است. رئیس فاسد این سازمان یک لابی گر پیشین صنعت زغال سنگ است! سازمان حفاظت محیط زیست تصمیم گرفته است که کارخانجات زغال سنگ را بازگرداند و مقررات دولتی مزاحمی که در کار انتشار جیوه در هوا دخالت می کند کنار بزند. جیوه یک سم اعصاب است و در راس زنجیره غذایی (یعنی در ما) تجمع پیدا می کند. قرار گرفتن مستمر در معرض جیوه به سیستم عصبی ما آسیب وارد می کند.
3. دولت آمریکا چنان فاسد است که به روی مرگ بی رحمانه جمال خاشقچی ستون نویس واشنگتن پست توسط مقامات سعودی چشم می بندد، اتفاقی که تقریبا با قطعیت روشن شده که به دستور شاهزاده محمد بن سلمان انجام شده است. دلیل بی قیدی رئیس جمهور آمریکا در قبال استفاده از یک اره مخصوص جراحی برای تکه تکه کردن این نویسنده بخت برگشته، این بود که نمی خواست خریدهای تسلیحاتی سعودی ها و سرمایه گذاری های سعودی ها را در آمریکا به مخاطره بیندازد. این واکنش دقیقا یکی از تعاریف فساد است. عربستان سعودی به دولت آمریکا رشوه می دهد تا قتل فجیع یک روزنامه نگار سرشناس را که فرزندانش شهروند آمریکا هستند و خودش مدت ها در واشنگتن پست قلم زده نادیده بگیرد. از آنجا می توانید بفهمید تمام این رفتارها فساد است که کافی است تصور کنید اگر معلوم می شد که ایران یکی از مخالفانش را در یکی از کنسولگری های خود با یک اره جراحی تکه تکه کرده، واشنگتن چه واکنشی نشان می داد.
4. آمریکار بسیار فاسد است (صدای مخاطبان: یعنی چقدرفاسد است؟) این کشور آنقدر فاسد است که سنای آمریکا اجازه مطرح و تصویب شدن لایحه ای را در صحن داده که سناتور ماریو روبیو پیشنهاد کرده و بر اساس آن آمریکا فروشندگان و پیمانکاران هر کشوری را که اسرائیل را بایکوت کند، از کشور اخراج کند. هر چند روبیو، گری پیترسون، ران وایدن و دیگر حامیان این لایحه می گویند که این لایحه تاثیری بر آزادی بیان ندارد، اما عملا آزادی بیان را از درون تهی می کند. ما اساتید دانشگاهی که با دیگر دانشگاه ها ارتباط داریم پیمانکار قلمداد می شویم و مردم از سخنرانی کردن در دانشگاه تگزاس مثلا بر اساس چنین قانونی منع خواهند شد. این قانون مغایر قانون اساسی است و اگر سیستم قضایی آمریکا هنوز ذره ای سلامت داشته باشد مانع اجرای آن خواهد شد. اما این قانون به این منظور تصویب شده تا استعمار اسرائیل بر کرانه غربی فلسطینی را تداوم دهد و فلسطینیان را محکوم به این می کند که بی کشور، بی یاور و بی حق و حقوقی باشند. و این اقدام در سایه هماهنگی با وزیر امور راهبردی اسرائیل (یعنی وزیر تبلیغات) و حمایت فناتیک های طرفدار اسرائیلی چون سلطان فاسد کازینوداری شلدون آدلسون انجام گردیده که متهم شده بخشی از ثروت خود را از طریق رشوه دادن به اعضای حزب کمونیست چین به منظور صدور اجازه به او برای دایر کردن یک کازینوی وسوسه انگیز در ماکائو گردآورده است. سناتورها این طرح را به صحن کنگره آورده اند، با وجود آنکه این طرح برای قانون اساسی آمریکا به مثابه سم است، چرا که این طرح از جیب لابی های اسرائیل بیرون آمده که به تامین بودجه کارزارهای سیاسی آنها کمک می کنند. ( باید اضافه کنم که این زد و بندها مورد تایید اکثر یهودیان آمریکایی نیست.)
به عبارت دیگر دلیل این نحوه عملکرد سناتورها این است که از جیب کسب و کارهای فاسد آمریکایی که به نوبه خود از طرفداران سرسخت یک دولت خارجی هستند یا از سوی اوانجلیست های آمریکایی که این امید غیرمنطقی را در دل می پرورند که راه حل نهایی مشکل فلسطین زمینه ساز رجعت مسیح خواهد شد، به آنها رشوه پرداخت می شود. نکته مهم این است که سیاست های انتخاباتی آمریکا یک سیستم انتخاباتی با رشوه دهی است که در آن حتی خود قانون اساسی قداستی ندارد.
5. یک نشانه قطعی فساد، وجود نتیجه انتخاباتی نظیر آنچه که در سال 2016 رخ داد است. بی سر و پای آشفته ذهنی مثل دونالد ترامپ ثروت کثیف خود را از طریق روزنه های مالیاتی و رفتار غارتگرانه اش در کسب و کار کازینو داری و سایر کسب و کارهای خود به دست آورده و بعد اجازه پیدا کرده ریاست جمهوری آمریکا را با پول خودش خریداری کند. هر شب سی ان ان، ام اس ان بی سی، فاکس و دیگر کانال های تلویزیونی میلیون ها دلار به شکل زمان پخش رایگان به او بخشیده اند چرا که آنها در پی کسب دلارهای آگهی های تجاری بودند و ترامپ عامل جذب خوبی برای این آگهی ها به حساب می آمد. بعد هم به آن شکلی که دیوان عالی، اصلاحات در نحوه تامین بودجه کارزهای انتخاباتی را رد کرد و اجازه خریداری آزادانه و نامحدود و مخفیانه انتخابات را در اوج فساد فراهم آورد. مجاز دانستن ورود پول های سیاه هنگفت به چرخه انتخابات های ما، منفعتی داشت که فدراسیون روسیه از آن خود کرد و با توجه به فساد لاعلاجی که انتخابات های ریاست جمهوری خود این کشور با آن دست به گریبان است، کاری کرد تا انتخابات های آمریکا نیز بیشتر به فساد کشانده شوند. زمانی که ترامپ و شرکا به قدرت دست یافتند، از مزیت قدرت کاخ سفید برای سود جستن از طیف گسترده ای از اقدامات فساد آمیز سود بردند، از جمله تلاش برای فروش ویزا به چینی های ثروتمند و ترویج برند ترامپ به عنوان بخشی از دیپلماسی.
6. ثروتمندان در کار رشوه دادن به سیاستمداران ما با هدف کاهش یافتن مالیات ها به نفع خودشان سابقه دیرینه ای دارند. برادران کاچ و دیگر عقب مانده های ابرثروتمند، علنا به میچ مک کانل و پل رایان در سال 2017 گفته اند که اگر حزب جمهوریخواه که تمام سه قوه حکومت را در اختیار دارد نتواند از میزان مالیات حامیان اصلی خود بکاهد، دیگر هیچ میلیاردری در انتخابات میان دوره ای سال 2018 از این حزب حمایت نخواهد کرد. این تهدید یکی از جوخه های آتش انتخاباتی، کاری کرد تا صدها تن از رشوه بگیران حاضر در کنگره حواسشان را جمع کنند و به موقع یک تریلیون و 500 میلیارد دلار از خدمات دولتی را به میلیاردرها بدهند (که همان مالیات های فدرال باشند، خدماتی نظیر راه ها، مدارس، بازرسی های بهداشتی، اجرای قوانین ضد آلودگی) چیزهایی که همه مردم از آنها منتفع می شوند و دیگر وجود خارجی نخواهند داشت. هر چقدر که دولت تلاش کند این خدمات را همچنان بدون هیچ مالیاتی در اختیار افرادی قرار دهد که به آنها پول پرداخت می کنند، این کار بیشتر موجب به وجود آمدن یک کسری بودجه کلان و تضعیف دلار خواهد شد که شکلی از تورم در بخش واردات کالاها محسوب می شود. تورم بیشتر از همه به فقرا آسیب می رساند. همانطور که واقعیت ها نشان می دهند، 3 میلیاردر آمریکایی ثروتی برابر با 150 میلیون نفر از فقیرترین آمریکاییان دارند. این نوع نابرابری ثروت ها از دوران بارون های سارق در قرن نوزدهم در ایالات متحده وجود نداشته است. فساد مفرط مشخصه این دو دوره محسوب می شد.
7. یک نشانه دیگر فساد آمریکا سرعتی است که در تبدیل شدن جامعه آمریکا به جامعه ای نابرابرتر وجود دارد؛ جامعه ای که از زمان نابودی مالیات بردرآمدهای مترقی به دست ریگان در دهه 1980 هر چه گذشته نابرابرتر شده است. یک درصد ثروتمندترین های راس جامعه هر چه بیشتر ثروتمند شوند، بیشتر می توانند سیاستمداران را خریداری کنند و باز هم ثروت کشور را بیشتر در دستان خود انباشته کنند. در طول عمر خود من یک درصد راس جامعه از زمان پرزیدنت آیزنهاور که 25 درصد ثروت های واقع در دست بخش خصوصی را در اختیار داشتند، به امروز که بیش از 38 درصد آن را در اختیار دارند رسیده اند. الکساندریا اوکاسیو – کورتز نماینده درست می گوید که لازم است ما نرخ مالیات حاشیه ای ثروتمندترین ها را بسیار بیشتر از امروز افزایش دهیم و یک مالیات بر درآمد کسب نشده نیز از آنها دریافت کنیم.
8. بودجه نظامی آمریکا هنگفت و بیشتر از مجموع بودجه نظامی 12 کشور بزرگ بعدی فهرست است. آنچه که معمولا کسی درک نمی کند این است که شاید نیمی از این بودجه صرف خدماتی شود که به خارج از کشور منتقل شده نه ارتش. این به معنای رفاه شرکتی در مقیاسی نجومی است. من با چشم های خود دیده ام که چگونه افسران از ارتش خارج می شوند و بعد شرکت هایی را تاسیس می کنند تا تجهیزاتی را به همکاران سابقشان که هنوز در داخل ارتش حضور دارند بفروشند. دقیقا به این خاطر که ارتش لانه فسادی برای فسادهای بسیار بزرگ است، به بودجه نظامی ترامپ بیشتر از 100 میلیارد دلار اضافه شده که قرار است از پول مالیات دهندگان آمریکایی تامین شود.
9. ایالات متحده دارای گولاگی پهناور و دربردارنده بیش از دو میلیون و 200 هزار زندانی در زندان ها و ندامتگاه های خود است. گرایش فزاینده ای نیز به خصوصی سازی زندان ها وجود دارد و این گرایش سیستم را به فساد می کشاند. این اصلا درست نیست که عده ای از انداختن و نگه داشتن انسان ها در پشت میله ها کسب سود کنند. این گرایش دردسرساز موجب رنج و درد بیشتری شده و به صدور محکومیت های بسیار طولانی برای جرایم کوچک، سلب حق آزادی مشروط و تا زندانی کردن مردم برای حبس ابد برای مثلا سه سرقت کوچک انجامیده است.
10. ضبط اموال در «جنگ با مواد مخدر» در حال به فساد کشاندن ادارات پلیس و سیستم قضایی است. هر چند که قانونگذاران ایالتی در تلاش برای لغو این اقدام فسادآور هستند، اما این کار به طور گسترده ای صورت می گیرد و خطری است که متوجه قانون اساسی است.
بنابراین به خاطر رد و بدل شدن چند رشوه انگشت شمار به جهان جنوب نگویید که چقدر فاسد است. آمریکاییان تاکنون فساد را به چشم خود ندیده اند چون ما فقط با اسامی بزرگ سرو کار داریم. اگر دو تریلیون دلار به سرقت ببرید نه تنها فاسد نیستید، بلکه افرادی محترم و آبرومند هستید!
نویسده: خوآن کول (Juan Cole) استاد تاریخ در دانشگاه میشیگان
منبع: yon.ir/4Ufjd
مطالب مرتبط
ردّپای «شریک دزد و رفیق قافله» در حادثه تروریستی زاهدان
گزارش نشریه آلمانی اشپیگل از کمپ منافقین در آلبانی
شیوع پدیدهای به نام «پشت بام» فروشی؛ نوعی حاشیهنشینی جدید
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}