سناتور بلژیکی، همانی که می خواستیم/چرا باید به تیم ویلموتس امیدوار باشیم؟
حالا که قرار است آرزوهای فوتبال ملی را با ویلموتس جستجو کنیم، به جای ایرانیزه کردن سناتور سابق بلژیک، کمی از داشته های فنی، مدیریتی و فرهنگ فوتبال اروپایی او بهره بگیریم تا شاید فوتبال ما از این نابه سامانی کنونی، روزهای خوبی به خود ببیند.
 
 به گزارش خبرنگار ورزشی راسخون، فوتبال ایرانی نیاز به تغییر دارد. چه ساختاری، چه محتوایی، چه فرهنگی و چه زیرساختی. هرجای این فوتبال را وقتی می نگریم، با خرابه ای روبرو هستیم. فوتبال ما بیش از همه، از فقر فرهنگی و آموزشی رنج می برد. عدم فرهنگ صحیح مدیریت، هواداری و هزینه. نه بلدیم مدیریت کنیم نه هوادارای و نه هزینه. راحت با یک بهانه، از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنیم. اشتباه خودمان را هم قبول نمی کنیم. قبول نمی کنیم که ضعف داریم و برای تبرئه خودمان به هربهانه ای چنگ می زنیم. برای اینکه نمی توانیم موفقیت تیم رقیب را ببینیم، آن را به وزیر و فدراسیون و هر عاملی جز تلاش و برنامه ریزی آنها ربط می دهیم. برای اینکه از زیر بار فشار هواداران خارج شویم، حاضریم برای هر بازیکن بی کیفیتی میلیون ها دلار را دوربریزیم. این موارد تنها جزئیات کوچکی از فوتبال ایرانی است که باسرعت به سمت قهقرا می رود. بدون هیچ عایدی و چشم اندازی.
 
*هزینه در ورزش در واقع سرمایه گذاری است اما هزینه ی درست و بابرنامه. باید بدانیم از هزینه ای که می کنیم، چه چیزی قرار است برداشت کنیم. 8 سال کی روش با قرارداد میلیاردی به عنوان نفر اول بالا سر فوتبال ما بود. برای کوچکترین تا بزرگترین اتفاق و تصمیم گیری، اظهار نظر می کرد. فدراسیون را در مشتش گرفته بود. هرطور می خواست حرف می زد و رفتار می کرد. وقتی هم که رفت هیچ چیزی برای فوتبال ما نگذاشت. جز خاطرات بازی های کسالت آور و دفاعی آن هم برای فوتبالی که بازی هجومی را می پسندد.
 
*حالا گذشته ها گذشته و مردمی که از گذشته درس نگیرد، محکوم به شکست است. فدراسیون باید پخته تر از قبل شده باشد. از انتخاب ویلموتس به عنوان سرمربی این پختگی ملموس است. دور از همه ی جاروجنجال و هیاهوی رسانه ای، این مرد بلژیکی را انتخاب کرد. کسی که هم فوتبالی بوده و طبعا به واسطه ی پست سناتوری خود در کشورش، از سیاست هم سررشته دارد. با او ورزشی و سیاستمدارانه رفتار کنیم. چون هم زبان فوتبال را خوب می فهمد هم زبان سیاست را.
 
*ویلموتس تا به حال از نزدیک فوتبال داخلی ما را ندیده بود. شکل گیری ذهنیت این مربی از فوتبال ایران مصادف شد با بازی تیم های سپاهان-پرسپولیس در بازی برگشت لیگ برتر و دیدار فینال حذفی بین دو تیم پرسپولیس و داماش. دقیقا 2 دیداری که به جنجال کشیده شد و واقعیت بی برنامگی و مدیریت حاکم بر فوتبال ما را نمایان کرد. حالا بماند که چه تصویری از فوتبال ما در ذهن آقای سناتور نقش بست اما لازم است که برای رهایی از این اوضاع نابه سامان، نقش سرمربی بلژیکی را برای ساختن فوتبال ایران بیشتر و پررنگ تر کنیم و از داشته های فنی و برنامه ریزی او سود ببریم.
 
*از کی روش نخواستیم با مربیان داخلی ما ارتباط برقرار کند، از ویلموتس بخواهیم. از این مرد بلژیکی بخواهیم به تیم های پایه هم نظارت کند. لیگ ما را به دقت زیر نظر بگیرد. استعدادهای خوب را شناسایی و به کار بگیرد. از مربیان ایرانی در کادر فنی خود بیشتر استفاده کند تا بعد از رفتن او حداقل کسی باشد که بتوانیم برای سپردن هدایت تیم ملی به او اعتماد کنیم. از او بخواهیم کمی از فرهنگ فوتبال اروپایی را در فوتبال ایران پیاده کند نه اینکه سعی کنیم او را ایرانیزه کنیم. به او بهانه گرفتن و از زیرکار دررفتن و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت را یاد ندهیم.
 سناتور بلژیکی، همانی که می خواستیم/چرا باید به تیم ویلموتس امیدوار باشیم؟
*باید به ویلموتس امیدوار باشیم به خاطر انتخاب وحید هاشمیان. بازیکن محجوب و دوست داشتنی سال های نه چندان دور تیم ملی. او حالا با گذراندن کلاس های آموزشی آن هم در اروپا موفق شده، مدرک حرفه ای بگیرد. هاشمیان را وقتی روی نیمکت تیم ملی می بینیم کیف می کنیم. او بی حاشیه فوتبال بازی کرده و حالا هم انتظار می رود که بی حاشیه داشته های خود را در اختیار بازیکنان تیم ملی قرار دهد و از ویلموتس چیزهای جدیدتری بیاموزد. به هرکسی که هاشمیان را برای دستیاری ویلموتس پیشنهاد داده، باید تبریک و آفرین گفت.
  
*تیم ملی فوتبال ایران با ویلموتس در اولین دیدارش نمایش درخشانی مقابل سوریه در دیدار دوستانه داشت. هرچند نمی شود عملکرد یک مربی را در اولین دیدار سنجید، اما هرچه بود این نمایش خوب تیم ملی، نوید در پیش بودن روزهای خوب و امیدوارکننده ای را برای فوتبال ما داد. شور و هیجان ویلموتس کنار زمین، یکدلی بازیکنان داخل زمین، سرعت مناسب بازی، کارهای ترکیبی، روند مثبت حرکت هجومی تیم ملی و مهمتر از همه ایجاد موقعیت های گل مناسب باعث شد تا به انتخاب این مرد بلژیکی امیدوار باشیم. وظیفه ی همه ی فوتبالی ها این است تا با حمایت های خود از تیم ملی، ویلموتس را در این راه دشوار کمک کنیم.
 
*تیم ملی در دومین دیدار دوستانه ی خود با هدایت ویلموتس در سئول با کره مساوی کرد. کره ای ها امیدوار بودند حالا که این مرد بلژیکی تازه سکان ایران را در دست گرفته، بهترین فرصت است تا بعد از سال ها برنده شوند. همه ی امکانات خود را هم بسیج کرده بودند تا این اتفاق بیافتد. از ساخت کلیپ ضدفوتبال ایرانی گرفته تا پرکردن ورزشگاه. بازی که شروع شد انگار اشتباه کرده بودند. شاگردان ویلموتس به دفاع صرف رو نیاوردند. سعی می کردند با مالکیت توپ، قدرت خود را به حریف دیکته کنند. تنها یک اشتباه آن هم روی گل کره داشتیم. عملکرد ساختار دفاعی ما هم قابل قبول بود. پاسکاری کردیم. حریف را در تنگنا گذاشتیم. موقعیت گل متعدد داشتیم. شوت در چهارچوب قابل قبول و بالاتر از آن مالکیت توپ مناسب آن هم در خانه ی حریف. نمایشی که سال ها بود از تیم کی روش انتظار داشتیم اما به جز فوتبال اقتصادی چیزی نمی دیدیم. اینها جای امیدواری به تیم ویلموتس دارد. هرچند الان قضاوت کردن زود است اما همین تغییرات کوچک در دو بازی هم نوید روزهای درخشانی را می دهد.
 
*ویلموتس فوتبال مالکانه و تهاجمی دوست دارد. همان طور که فوتبال ایران هم این نوع نمایش را می پسندد. همان طور که بیشتر استعدادهای فوتبالی ما را نیروهای تهاجمی تشکیل می دهند تا نیروهای دفاعی. تیم ملی تنها گوشه ای از تفکرات هجومی ویلموتس را در دو بازی دوستانه مقابل سوریه و کره جنوبی اجرا کرد. باید قبول کنیم که ارائه ی این نوع فوتبال هزینه هم دارد. ممکن است بیشتر از قبل گل بخوریم اما به نمایش فوتبال زیبا ی ارزد. نباید از گل خوردن بترسیم. آنچه فوتبال ما در 10 سال اخیر به خود دیده، فوتبال بسته و کسل کننده بوده است. حالا که این مرد بلژیکی را برای تغییر سبک فوتبال ملی آورده ایم، اجازه بدهیم، افکارش را پیاده کند. حالا که قرار است با ویلموتس به دنبال آرزوهای فوتبال ملی باشیم، سعی کنیم برای فوتبال ما بهتر برنامه ریزی و مدیریت داشته باشیم. از تیم ملی و ویلموتس حمایت کنیم و بهانه دست او ندهیم. حالا که قرار است تیم ملی از نو ساخته شود، سعی کنیم با تغییر شیوه ی مدیریت گذشته، افکار و برنامه های مدرن و به روز را در دستور کار قرار دهیم.
 
سید مجتبی سیدی
نسخه چاپی