معامله قرن و نشانه‌ای از «خلا قدرت اجتماعی- رسانه‌ای» در ایران
معامله قرن واکنش‌های فراوانی را در رسانه‌ها، مسئولین سیاسی و دیپلماسی کشورمان برانگیخت. اما در حاشیه آن خبری از واکنش‌های جدی اجتماعی، دولتی و غیردولتی در سطح سیاسیون و روشن فکران کشورمان و حتی مردم نبود. این در حالی است که در بسیاری از کشورها شاهد راهپیمایی‌هایی گوناگونی در خصوص تصمیم اخیر ترامپ و محکومیت تداوم اشغالگری‌های صهیونیست‌ها بودیم. در شبکه‌های اجتماعی بسیاری از کشورهای جهان بالأخص کشورهای عربی شاهد واکنش‌های اجتماعی و خودجوش مردمی در محکوم کردن ترامپ و نتانیاهو بودیم.

اما در ایران شاهد واکنش‌های اجتماعی جدی و مردمی نبودیم. موانعی چون عدم حضور در رسانه‌های جهانی، نداشتن رسانه جهانی حرفه‌ای و مشکلات ناشی از ضعف زبان در فعالین رسانه‌ای یکی از عوامل عدم حضور اجتماعی در فضای رسانه‌ای ایران و ایرانیان در فضای رسانه‌ای جهان است که ما را از برخی عکس العمل‌های جهانی دور یا عقب نگه داشته است. اما مشکل اصلی ناشی از اجتماعی نشدن مسئله فلسطین در جامعه ایرانی است.
 
این عدم واکنش کاملاً مسبوق به سابقه است. به‌طور مثال می‌توان به انتقال سفارت آمریکا به قدس و تعطیلی مسجدالاقصی اشاره کرد. در تیرماه 96 درحالی‌که مسجدالاقصی برای نخستین بار از زمان اشغال طی چند روز بسته بوده است و این اتفاق نشان دهنده یک تهدید اساسی برای آرمان فلسطین است. اما میزان واکنش و توجه در میان افکار عمومی ایران و حتی پیگیران تحولات منطقه‌ای بسیار کم و تعجب برانگیز بوده است. امری که باید در خصوص چرایی آن بازنگری کرد.
 

چرا افکار عمومی مهم است؟

باید دانست که مهم‌ترین مسئله که به‌ نوعی مقدمه‌ای برای عملیاتی کردن سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران علیه طرح صهیونیست‌هاست توجیه افکار عمومی، جریان‌های حزب‌اللهی و نخبگان تأثیرگذار در حوزه منطقه‌ای نسبت به معامله قرن است. متأسفانه شرایط اقتصادی و سیاسی داخلی در دو سال اخیر موجب شده توجهات به فلسطین و تحولات آن در حاشیه قرار بگیرد. بی‌تفاوتی در ایران بالأخص رسانه‌ها به تحولاتی چون انتقال سفارت، عملیات قدس و بسته شدن این مسجد، راهپیمایی‌های بازگشت و... به‌ خوبی نشان داد که حساسیت‌ها نسبت به مسئله فلسطین در جایگاه خود قرار ندارد. با توجه به طرح آمریکایی‌ها برای تشدید فشار بر ایران و تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران در منطقه، توجیه افکار عمومی به مسئله فلسطین الزامی بسیار حیاتی است.

به نظر می‌آید یک اقداماتی که می‌توان برای حساس کردن مردم به مسئله فلسطین و اجتماعی کردن آن انجام داد معرفی زندگی اجتماعی و آداب و رسوم فلسطینیان است. تداوم و تکرر اخبار جنگ، شهدا، خرابی‌ها و... از سوی رسانه‌های ایران برای مخاطبانشان باعث شده مسئله فلسطین برای مخاطب ایرانی فاقد جذابیت و فاکتور توجه و کشش باشد. تکراری شدن زاویه نگاه مخاطب ایرانی به فلسطین و مردمانش را می‌توان با انتشار تصاویر و کلیپ‌هایی از زندگی اجتماعی و آداب رسوم آنان بالأخص با نمادهای اسلامی و ماه رمضان تغییر داد. انتشار تصاویری از زندگی اجتماعی و رفتارهای مذهبی و دینی در اجتماعی سازی و پذیرش و باورپذیری جامعه فلسطینی از سوی جامعه ایرانی را افزایش خواهد داد.
 

افزایش اطلاعات عمومی جامعه از فلسطین و رژیم صهیونیستی

وجود شبهه‌های حل‌نشده گوناگون در خصوص فلسطینیان در اذهان عمومی یکی از چالش‌های اساسی است که در برهه‌های مختلف خود را در قالب اعتراض‌های گوناگون نشان داده است. یکی از آفت‌های مهم مسئله فلسطین طی دهه‌های گذشته، تبدیل آن به یک سوژه روزانه و دچار شدنش به روزمرگی است. این روزمرگی موجب شده نه تنها جامعه ایرانی بلکه فعالین و نخبگان عرصه سیاسی و حوزه بین‌الملل اطلاعات دقیقی از فلسطین و رژیم صهیونیستی نداشته باشند.
 
فلسطین در ایران اجتماعی و مردمی نشده است و تنها به فضای محدود سیاسی بسنده شده است. اجتماعی کردن به معنی آن است که یک پدیده یا مسئله برای فرد یا افراد، از زوایای گوناگون قابل درک و فهم شود. نقش داشتن،‌ پذیرش، برداشت صحیح و... بخشی از اجتماعی کردن است. اینکه مردم جهان خصوصا ایران مردم فلسطین را از خود بدانند و خود را از مردم آنجا مهمترین اقدام است. ضعف فعالان حوزه فلسطین در این است که نتوانستند گره‌‌های ذهنی مردم را باز کنند، در حالیکه دشمنان و منافقان در داخل و خارج کشور به شدت در حال کار روی این جدایی و تفرقه هستند. مثلا آنها به دروغ هر مشکل و مصیبتی را به پول‌هایی که می‌گویند در فلسطین خرج می‌شود ربط می‌دهند. مردم در این میان فکر می‌کنند سرمایه کشور در حال خروج برای کمک به مردم فلسطین و... است.

در هر اعتراضی شعار نه غزه نه لبنان به گوش میخورد و هیچ‌کسی برای رفع این شبهه با مردم صادقانه سخن نمی‌گوید، در صورتی‌که تفرقه اندازان مدام می‌گویند ما خواهان حق مردم هستیم در حالی که سال‌های سال از دولت‌هایی طرفداری کردند که سرافکندگی و پسرفت را برای کشور به بار آوردند. اما در مقابل مردم احساس می‌کنند کسی با آنها صادق نیست و دلیل کمک‌های مشاوره ای ایران به فلسطین و لبنان را با آنها درمیان نمی‌گذارند. به نظر میرسد اطلاعات عمومی جامعه نسبت به جهان پیرامون آن طور که باید وسیع و صحیح نیست. اگر هم وسعت داشته باشد صحت ندارد.

رفتار برخی مسئولان مردم را به اعتماد به منابع غیررسمی و دروغگو هدایت کرده است که نمی توان آن را نادیده گرفت. منابع غیر رسمی و دروغ پرداز در کنار هم گذاشتن قطعه هایی بی ربط کنار هم تصویری را به مردم نشان می‌دهند که واقعی نیست. به طور مثال مردم فلسطین و لبنان را در کنار دریا و در حال خوش‌گذارنی و حتی در حال شعار دادن بر علیه ایران نشان می‌دهند و به مردم این‌گونه القا می‌کنند که پول شما باعث رشد و پیشرفت آنها است در حالی که شما در داخل کشور دچار مشکلات متعدد مالی هستید. آنها اول عدم پیشرفت را در ذهن مردم جانمایی می کنند و پس از آن خوش گذرانی مردم فلسطین را که اصلا معلوم نیست کجا اتفاق افتاده را نشان می دهند و در یک جمله آنها حسرت سازی می کنند.

در همین حال عده ای از متخصصان جنگ نرم در فلسطین، لبنان، سوریه و عراق ایران هراسی را گسترش می‌دهند و عامل جنگ در کشورشان را ایران معرفی می‌کنند. احساسات آنها را نیز جریحه دار می کنند و پس از آوردن آنها به میدان اعتراض به ایران، فیلم شان را ضبط و در ایران پخش می کنند. همان‌طور که مشاهده می کنید دشمنان و ذینفعان تفرقه و اختلاف و سازمان‌های امنیتی امریکا و اسرائیل با یک حرکت نمایشی کوچک، دو ملت را به جان هم می‌اندازند. اینجاست که باید متخصصان خنثی سازی بمب‌های فکری وارد میدان شوند، سواد رسانه ای جامعه را تقویت کنند، حقایق را روشن کنند و آگاهی را گسترش دهند.
 

مقاومت نوار غزه و حماس؛ مانع اصلی تحقق معامله قرن

علی‌رغم همه آنچه گفته شد نباید فراموش کرد که اصلی‌ترین مؤلفه در مبارزه با رژیم صهیونیستی، دفاع است. اکنون اصلی‌ترین موانع تحقق معامله قرن، وجود مقاومت در نوار غزه است. جمهوری اسلامی ایران با تداوم مشور‌تهای‌‌ سیاسی نظامی و تشدید حمایت‌های خود از جریانات حماس و جهاد اسلامی می‌تواند نقش مستقیمی در عدم تحقق معامله قرن داشته باشد. هوشمندی ایران در ترمیم روابط خود با حماس و بازگشت روابط جریان‌های محور مقاومت در لبنان و فلسطین پیش از بحران سوریه در این برهه کنونی، فرصتی خوبی در اختیار جریان ضد صهیونیستی منطقه برای برنامه‌ریزی علیه معامله قرن ایجاد نموده است.
 

جمع بندی

فضای رسانه ای جریان مقاومت و جمهوری اسلامی ایران باید سعی کند با افزایش نقش و جایگاه کنش‌های اجتماعی با محوریت گروه های مردمی و سازمان های NGO جهانی در منطقه و همکاری با سازمان های مشابه جهانی، ضمن برانگیختن احساس عمومی و اجتماعی سازی مسئله در ایران سیاست مقاومت مسلحانه خود را هم پیش ببرد. شرط اول تحقق این مسئله، کاهش سیطره نهادهای دولتی و باز کردن فضا برای سمن‌ها و نهادهای مردمی و دانشگاهی است. سپردن کار به جوانان علاقه‌مند به حوزه فلسطین و نهادهای غیردولتی نقطه شروع مردمی شدن مسئله فلسطین خواهد بود.
نسخه چاپی