هدایت نقدینگی به بورس منجر به کاهش تورم می شود
بازار سرمایه و بورس اگرچه بازاری تازه و موضوعی جدید نیست و در ایران قدمتی چند ۱۰ ساله دارد اما پیچیدگی های این بازار، آن را با سایر بازارها متفاوت کرده است. از نظر بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه بهترین بازار برای کاهش تورم، کنترل نقدینگی بی حساب و کتاب در اختیار مردم و در نهایت کمک به رشد تولید همین بازار سرمایه است. از آنجا که امسال به نام "جهش تولید"  نامگذاری شده است، شاید جایگاه بازار سرمایه و ارتقاء آن بتواند سهم و نقش زیادی در تحقق این مهم داشته باشد. پایگاه راسخون در گفت و گویی با دکتر حسین محمودی اصل اقتصاددان و استاد دانشگاه به بررسی نقش بازار سرمایه در اقتصاد ایران و راه های جلوگیری از زیان احتمالی سرمایه گذاران ناآشنا به بازار و تاثیرات این بازار بر روند کلی اقتصاد ایران پرداخته است.
 
 

آقای دکتر! اگر چه تعداد زیادی از مردم طی ماه های گذشته با دریافت کد بورسی وارد بازار بورس شده اند و رکوردهای جدیدی در این زمینه به ثبت رسیده اما این بازار همچنان برای مردم ایران ناآشناست. در ابتدا اگر ممکن است کمی در این باره توضیح دهید؟

بازار سرمایه یک بازار طلایی است که در همه جای دنیا مرکز رشد اقتصاد کشورها و هدایت سرمایه های سرگردان جامعه به سمت رونق و توسعه تولید است. اما روند بازار سرمایه در ایران نشان می دهد تا کنون از ظرفیت های این بازار به نحو احسن استفاده نشده است، هر چند دیر و با تاخیر اما به نظر می رسد در ماه های اخیر تمرکز بیشتری بر بازار سرمایه ایجاد شده است. البته بازار سرمایه در بیشتر کشورهای دنیا در حال حاضر جای خود را باز کرده و برای مردم شناخته شده است. به  این معنا که مردم سایر کشورها پس اندازهای خود را در صندوق های بورس سرمایه گذاری می کنند تا علاوه بر سود آوری شخصی، در توسعه و شکوفایی اقتصاد کشور خود نیز سهیم باشند. این موضوع در اقتصاد ایران چندان وجود نداشته اما همانطور که گفتم در ماه های اخیر اتفاقات جدیدی رخ داده که نشان دهنده ایجاد تحولاتی در این حوزه است.
 

ارزیابی تان از رویکرد دولت در موضوع ورود مردم به بازار سرمایه در ماه های اخیر چیست؟

رویکرد جدید دولت پس از فروش سهام چند شرکت زیر مجموعه سازمان تامین اجتماعی و چند بانک و بیمه نشان داد دولت تا حدودی به دنبال خصوصی سازی است، لذا شاهد بودیم که 16500 میلیارد تومان از طریق صندوق های etf  که شامل بانک تجارت، بانک صادرات، بیمه البرز، بانک ملت و بیمه اتکایی امین است را در قالب صندوق های قابل معامله در بورس عرضه کرد. بی تردید در گام اول این حرکت می تواند در راستای تامین مالی از بازار بورس مثمر ثمر باشد و از سوی دیگر منجر به بستر سازی برای حرکت به سمت توسعه خصوصی سازی در ایران به شمار آید.
 

البته ابهاماتی درباره نقش و جایگاه سهام داران در مدیریت شرکت های دولتی عرضه شده وجود دارد؟

این موضوع نیز بسیار حائز اهمیت است که خریداران سهام یا مردمان عادی تا چه اندازه در مدیریت سهام دولتی عرضه شده سهیم هستند؟ متاسفانه در حال حاضر راهکار شفافی برای این موضوع ارائه نشده است و افراد، گروه ها یا شرکت هایی که حجم مناسبی از سهام را پس از عرضه اولیه بازار خریده اند هنوز نمی دانند آیا می توانند به عنوان تصمیم گیرنده در جلسات حضور داشته باشند یا خیر؟ به هر حال به نظر می رسد در حال حاضر شاید تا دو سال آینده نیز مدیریت تحت تکلف دولت باشد و پس از آن به صورت کنسرسیومی تبدیل شود، هر چند که ممکن است در این وضعیت و با توجه به تعداد بالای سهام داران در تصمیم گیری ها اختلال هایی ایجاد شود.
 

به نظرتان در شرایط فعلی کشور چقدر نیازمند فرهنگ سازی درباره بازار سرمایه هستیم؟

متاسفانه با جرات می توان گفت فرهنگ سهام داری در ایران چندان جدی گرفته نشده است، در حالی که  انتظار می رود آموزش و پرورش در این موضوع مهم که به اقتصاد، سرمایه گذاری و تولید کشور مربوط است حضور فعالی داشته باشد تا با آشنایی دانش آموزان با فرهنگ پس انداز و بازارهای مالی و پولی نسل آینده را برای کمک هر چه بیشتر ومطلوب تر به اقتصاد از راه درست سرمایه گذاری آماده کند. اما متاسفانه رسانه ها تنها به اخبار بازار سرمایه اکتفا کرده اند و خبری از آموزش در رسانه ها نیست. درحالی که در شرایط فعلی و با توجه به اقبال بسیار زیاد مردم از بورس، فرهنگ سازی و آموزش در حجم وسیع در رسانه های عمومی بسیار ضروری است، چرا که جمعیت زیادی از سرمایه داران خرد وارد بازار بورس شده اند که به راحتی و با دریافت کد سهام داری بدون هیچ اطلاع و آشنایی از وسعت و پیچیدگی های این بازار به صورت آنلاین در حال معامله و خرید و فروش سهم هستند. در حالی که به هیچ عنوان نمی توان بازار بورس را با بازار طلا، ارز، خودرو یا سایرکالاهای سرمایه ای مقایسه کرد. قطعا وزارت اقتصاد و مجموعه دولت و رسانه ها باید برای اطلاع رسانی و آموزش به مردم وارد صحنه شوند. مردم باید به این موضوع آگاه شوند که دامنه اطلاعاتی بازار بورس شاید صد برابر اطلاعات مورد نیاز برای معامله و سرمایه گذاری در بازار طلا یا ارز است، لذا  یک معامله گر برای عدم ضرر و زیان بزرگ در بازار بورس، باید با مسائل عنوان شده به شدت آشنا باشد. بی شک موارد عنوان شده شاید در وضعیت کنونی که همه سهام ها به نوعی در حال رشد هستند خودش را نشان ندهد اما چالش های آن، زمانی که بازار در شرایط ریزشی قرار بگیرد خودش را نشان خواهد داد. لذا این انتظار از دولت وجود دارد که با ارتقای سطح آگاهی مردم از بازار سرمایه مانع ورود آنها بدون برخورداری لازم از پشتوانه های اطلاعاتی و دانش کافی به بورس شوند.
 
آنچه گفتید به نوعی توصیه به دولت و رسانه ها بود. اما چه توصیه ای برای جلوگیری از زیان سرمایه گذاران خرد و ناآشنایی که وارد این بازار شده اند، دارید؟
خرید تازه واردان به بازار بورس برای کاهش ضرر و زیان های احتمالی نباید به صورت تک سهمی باشد، بلکه باید در قالب صندوق های سرمایه گذاری یا سبد سهام مورد نظر خود را خریداری کنند. در مجموع ورود مردم به بورس بسیار فرآیند مبارکی هست و امیدواریم این فرآیند براساس اصول علم اقتصاد تداوم داشته باشد تا در گام بعدی شاهد ماندگاری سهام داران در بازار بورس باشیم، به این معنا که با مدیریت غلط دولت، نقدینگی به یک باره از بازار بورس خارج و به بازارهای موازی که دلالی در آن ها موج می زند متمایل نشود.
 

به نظرتان نقش مدیریت صحیح بازار سرمایه از سوی دولت برای عدم خروج سرمایه ها از بازار تا چه اندازه مهم است؟

مهمترین موضوع در بازار سرمایه ثبات و ماندگار بودن سرمایه ها و طی کردن روند رشد طبیعی خود است. به نظر می رسد عرضه سهام بانک ها در قالب صندوق های etf می تواند در این زمینه موثر باشد و مردم می توانند با خرید این سهام به کاهش تورم کمک کنند، همچنین کسری بودجه دولت از مسیری با آسیب کمتری تامین می شود. توجه به موارد عنوان شده به نفع سهامداران بوده و مانع ریزش و ایجاد شوک به بازار و به نفع دولت برای تامین کسری بودجه و غلبه  بر تورم است. از سوی دیگر تامین مالی شرکت های مختلف و واحدهای تولیدی نیز گام مثبتی به شمار می رود. به هر حال با توجه به اینکه دولت بر آن است تا  در این قالب رقم قابل توجهی سهام به بازار عرضه کند و در کنار این عرضه ها، سهام عدالت نیز به بازار عرضه می شود این احتمال وجود دارد که اگر فشار فروش و عرضه بالاتر از تقاضا باشد آن زمان بازار بورس به شدت دچار ریزش و آسیب شود.
 

آیا افزایش عرضه های اولیه برخی شرکت ها یا افزایش خرید و فروش سهام در بازار سرمایه می تواند در کوتاه مدت منجر به افزایش و در نهایت جهش تولید شود؟

 بورس از چند جهت می تواند کمک حال تولید باشد. مثلا هدایت نقدینگی به سمت بورس منجر به کاهش تورم می شود، اولین کمک این موضوع خرید مواد اولیه مورد نیاز تولید با قیمت کمتر است، لذا کالای نهایی نیز با قیمت کمتری به دست مردم می رسد. از سوی دیگر در شرایط تورمی، اگرچه تولید به نقدینگی بالایی نیاز دارد، اما کنترل تورم و تامین نقدینگی مورد نیاز تولید در گام بعدی می تواند به نفع تولید باشد چرا که دولت با عرضه شرکت های خود می تواند بخشی از هزینه های دولتی را کاهش دهد و این اقدام موجب جبران کسری بودجه دولت می شود. اگر دولت بتواند کسری بودجه خود را از این  طریق جبران کند سهم بودجه ای پروژه های عمرانی افزایش یافته و این موضوع به معنای به حرکت درآمدن چرخه های کسب و کار و اشتغال است. لذا در مجموع میل مردم برای سرمایه گذاری در بازار بورس حرکت مثبتی است و اگر این موضوع درست مدیریت شود قطعا شاهد مردمی سازی اقتصاد خواهیم بود، هر چند هنوز نه بخش خصوصی و نه مردم در این حوزه مدیر و تصمیم گیرنده نیستند.
نسخه چاپی