تمدید تحریم تسلیحاتی در واقع اجرایی کردن برجام 2 است!
تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران در خروج آمریکا از برجام نشان دهنده دست های خالی آمریکا در مقابله با ایران است. با اینکه کشورهای اروپایی و کشورهای قدرتمندی چون روسیه و چین درباره تمدید تسلیحاتی ایران روی خوشی به آمریکا نشان نداده اند، اما آمریکا برای این اقدام همچنان تلاش می کند. ابوالفضل ظهره وند کارشناس مسائل بین الملل و سیاسی در گفت و گو با راسخون تحلیل خود را در خصوص این موضوع ارائه کرده است.
 

آیا می توان گفت تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران در واقع به دلیل بحث انتخابات و داشتن برگ برنده ای برای ترامپ است؟

 پیگیری تحریم تسلیحاتی برای آمریکایی ها به مراتب مهمتر از رقابت در انتخابات این کشور است، تحریم تسلیحاتی ایران دستاوردهای خاص خود را برای سیاست مداران آمریکایی دارد لذا رفع تحریم تسلیحاتی ایران در چهار ماه آیند خبر و نشانه خوبی برای آمریکایی ها نیست. با توجه به خروج آمریکا از برجام، ضمن اینکه نباید از این نکته مهم غفلت کنیم که زمانی که بند تحریم تسلیحاتی اضافه شد ظاهرا ناشی از غفلت تیم مذاکره کننده ایران بود؛ می گویند آن مقطع روس ها و چینی ها نیز تمایلی به افزودن این بند نبودند، هرچند می توانستند مانع این موضوع شوند. اما سرعت اعتمادسازی بین تیم ایرانی متاسفانه آنقدر بالا بود که به تمامی خواسته های آمریکایی ها تن می دادند! نکته قابل ملاحظه این است که تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران از سوی آمریکا می تواند شکل دادن همان برجام های دو و سه باشد که با هدف تضعیف و از بین بردن توان موشکی و دفاعی ایران دنبال می شود.
 
آمریکایی ها تلاش می کنند با تحریم ها به نوعی برجام 2 را با محدود سازی و تحریم توان تسلیحاتی و برجام های دیگر را با تضعیف حضور ایران در منطقه دنبال کنند، بنابراین تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را باید در چارچوب تحمیل برجام های بعدی به ایران دید. قطعا مسئولان جمهوری اسلامی ایران از اول نباید این تحریم را می پذیرفتند و باید در برابر آن به شدت مقاومت می کردند.
 

روس ها و چینی ها در حال حاضر آماده انعقاد قراردادهای تسلیحاتی با ایران هستند. آیا آمریکا از این موضوع هم نگران است یا نگرانی اصلی آمریکا از افزایش توان نظامی و منطقه ای ایران است؟

قطعا این عامل هم مؤثر است هر چند آمریکا از ارتقای ظرفیت دفاعی جمهوری اسلامی ایران بسیار نگران است. بی شک هر کشوری خواهان افزایش توان نظامی خود است. چرا که افزایش توان نظامی به صورت مستقیم با موضوع امنیت ملی و موقعیت منطقه ای و جهانی مرتبط است، لذا طبیعی است. جمهوری اسلامی ایران هم به عنوان کشور تاثیرگذاری در روند منطقه و روند جهانی و کشوری که مرتبا تحت تهدیدات خارجی قرار گرفته و می گیرد به دنبال تقویت توان نظامی خود است، بنابراین طبیعی است با ارتقای ظرفیت توان تسلیحاتی ایران، دامنه نگرانی آمریکایی ها روز به روز گسترش یابد، پس آنها به دنبال محدود سازی ایران خواهند بود.
 
آمریکایی ها می دانند لغو تحریم تسلیحاتی ایران منجر به تولید هر چه بهتر سلاح های نظامی، ارتباط و معامله با سایر کشورها در خرید و استفاده از تکنولوژی جدید و روز دنیا شود. قطعا آمریکایی ها درباره ایران چنین هدفی را دنبال نمی کنند، بنابراین چه آقای ترامپ رئیس جمهور باشد یا نباشد، آنها تمایلی به لغو تحریم های تسلیحاتی ایران ندارند. آمریکایی ها در خروج از برجام گمان می کردند ایران بلافاصله واکنش نشان می دهد و از برجام خارج می شود؛ در حالی که ایران به جای 5+1 در حال حاضر با 4+1 در چارچوب برجام در تعامل است، لذا پایبندی ایران به تعهدات قانونی بین المللی ایران را ذی حق کرده و ترامپ که با خروج از برجام دچار حماقتی بزرگ شد را به چالش کشیده است.
 

در حال حاضر دست آمریکا برای فشار علیه ایران چقدر باز است و راهبردهای غلط ما تا چه میزان راه آمریکا را برای فشار به ایران هموار کرده است؟

برجام و قطعنامه 2231 همگی ناظر بر یک پکیج هستند، یعنی آمریکا باید از توافق نامه برجام و تعهدات و دستاوردهای آن حمایت به عمل می آورد، اما آمریکایی ها ناقض برجام و قطعنامه 2231 هستند. اتفاقا مجامع بین المللی باید نقض قوانین بین المللی را برای آمریکا دنبال کند. لذا اگر آمریکا به دنبال وتوی هر حمایتی از ایران یا فعال سازی مکانیزم ماشه باشد با توجه به اینکه ایران نه از برجام و نه از 2231 عبور و تخطی نکرده آمریکا نمی تواند هیچ اقدام غیرقانونی درباره ایران انجام دهد.
 
تلاش آمریکایی ها برای تمدید تحریم تسلیحاتی و هر گونه تحریمی علیه جمهوری اسلامی یک واقعیت است، واقعیتی که نه فقط آقای ترامپ بلکه لابی های صهیونیستی در آمریکا خواهان آن هستند. اینجا اشکال از آمریکا و لابی های صهیونیستی نیست! اشکال از ماست که وقتی در برابر دشمن سر میز مذاکره می نشینیم هویت و تفکر دشمن یادمان می رود. وقتی مسیر اعتماد سازی را بدون هیچ تغییر روشی در سیاست های دشمن دنبال می کنیم و برای لغو تحریم ها با توییت زدن ها التماس می کنیم، یعنی واقعیت ها را درست متوجه نشدیم که بر خلاف مصالح کشور عمل کرده و پای میز مذاکره با دشمن نشستیم.
 

از ابتدای تحریم ایران توسط آمریکا از فرصت بودن تحریم شنیدیم آیا واقعا تحریم فرصت است؟ اگر فرصت است چرا اقتصاد کشور در اثر تحریم ها و البته سوء مدیریت ها روز خوشی ندارد؟

تحریم می تواند برای ما یک فرصت باشد مشروط به استفاده درست از آن. تحریم از این جهت فرصت است که ما می توانیم از طریق فشارها و محدودیت زایی های دشمن ضعف های خود را شناسایی کنیم. همچنین از منابع محدود خود برای استفاده حداکثری استفاده کنیم، بنابراین مساله تحریم مسیر بهینه سازی منابع را به ما یاد می دهد. ما در این شرایط راهی به جز قدرتمندتر کردن خود نداریم. مسلما ضعیف شدن ما به معنای له شدن ما توسط آمریکاست، نه فقط ما، بلکه هر کشور و مردم ضعیفی در دنیای زورگویان محکوم به نابودی است. چین و روسیه هم اگر ضعیف شوند آمریکا از روی آنها رد می شود.
 
امروز اگر چین ظرفیت های راهبردی خود را از دست بدهد قطعا آمریکایی ها نابود سازی چین را کلید می زنند، روسیه و هر کشوری اگر ظرفیت های خود را از دست بدهد و سپر دفاعی اعم از اقتصادی یا تسلیحاتی نداشته باشد آمریکایی ها او را نابود خواهند کرد. این سخن ما نیست این راهبرد و سخن آمریکاست که به وضوح هم آن را در عملکرد خود در سطح دنیا نشان داده است. بنابراین اگر در ادبیات خود از دشمن حرف می زنیم باید متوجه این موضوع باشیم که دشمن ما نادان یا احمق نیست، ما نباید در مسیر اعتماد سازی با دشمن، دشمن را باور کنیم.
نسخه چاپی