یادداشت و اخبار ویژه روزنامه های داخل (دوشنبه 17 خرداد 1400)

یادداشت روزنامه‌های دوشنبه ۱۷ خردادماه


روزنامه کیهان

درصد مشارکت مردم یا مسئولان؟! /عباس شمسعلی

باز هم همچون تمام انتخابات گذشته بازار گمانه‌زنی‌ها و نظرسنجی‌ها در مورد میزان و درصد مشارکت مردم و واجدین شرایط در انتخابات مهم ۲۸ خردادماه جاری داغ شده است. در این میان برخی معتقدند که مردم این‌بار هم با وجود همه گلایه‌ها، مشارکت بالایی در انتخابات خواهند داشت، عده‌ای پیش‌بینی می‌کنند که به علت همین گلایه‌ها و برخی نارضایتی‌ها، میزان مشارکت کاهش داشته باشد و البته برخی چهره‌های سیاسی نیز رندانه تلاش می‌کنند کاهش احتمالی مشارکت را به انجام وظیفه قانونی و صریح شورای نگهبان در بررسی صلاحیت‌ها ارتباط دهند نه نارضایتی‌ها از عملکرد مسئولان اجرایی! اما بد نیست به موضوع مشارکت از زاویه دیگری نگاه کنیم.

سؤال اینجاست؛ چرا همیشه میزان مشارکت مردم در ترازوی تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌ها یا محوریت نظرسنجی‌ها قرار می‌گیرد؟ چرا یک‌بار موضوع «میزان مشارکت مسئولان» مورد توجه قرار نمی‌گیرد؟ میزان مشارکت در چه؟، بخوانید!

بدون تعارف مردم کشورمان را می‌توان در نیم قرن اخیر به‌عنوان الگو و پرچمدار مشارکت در بزنگاه‌های تاریخی و سرنوشت‌ساز کشور خود دانست. از مشارکت عظیم مردم در جریان نهضت و مبارزات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی با رای ۹۸ درصدی تا حضور پرشور و تعیین‌کننده در ۸ سال دفاع مقدس با نثار مال و جان خود و تقدیم بهترین فرزندانشان، از مشارکت و حضور ده‌ها میلیونی در تشییع پیکر پاک سردار دل‌ها، از مشارکت پرشور و مثال‌زدنی در انتخابات پرتعداد برگزار شده با وجود همه مشکلات و گلایه‌ها از عملکرد برخی از مسئولان تا حضور در هر صحنه‌ای که لازم بوده، همه و همه کتاب قطوری از مصادیق مسئولیت‌پذیری مردم و مشارکت در امور جاری کشور را به ارمغان آورده است.

اما سؤال این است که آیا این مشارکت مسئولانه از سوی مردم به اندازه کافی و مناسب از سوی مسئولان و مدیران اجرایی کشور که وظیفه خدمت به آن‌ها را دارند پاسخ داده شده و آیا میزان مشارکت مسئولان در این عرصه همانند مردم مطلوب و رضایت‌بخش بوده است؟

هرچند با نگاهی منصفانه به عملکرد دولت‌های شکل گرفته در کشورمان در حداقل سه دهه اخیر و پس از جنگ تحمیلی می‌توان مصادیق و نمونه‌هایی از رویکرد‌ها و خدمات مثبت و تلاش برای پیشرفت کشور را هم دید، اما متأسفانه در نگاهی جامع‌تر نمونه‌های متعددی از رهاشدگی مسئولیت‌ها یا درصد نامطلوب مشارکت مسئولان در عمل به وظایف و سرگرم شدن در حواشی و کار‌های بی‌ثمر را نیز می‌توان مشاهده کرد.

وقتی از رضایت یا نارضایتی مردم از عملکرد برخی مسئولان اجرایی سخن می‌گوییم به جرأت می‌توان ادعا کرد که هرجا دولت‌ها، انقلابی و وفادار به آرمان‌های انقلاب و امام عمل کرده‌اند نتیجه حاصل شده مورد تأیید و رضایت مردم بوده و به همان نسبت، فاصله گرفتن از این آرمان‌های مورد تأیید و علاقه مردم از سوی دولت‌های مختلف دلخوری و نارضایتی آن‌ها را در پی داشته است. برای اثبات این ادعا باید گفت مگر نه اینکه توقع مردم از مسئولان کشور چیزی جز ساده زیستی و پرهیز از روحیه اشرافی‌گری با دامن زدن به تجملات، یا پرهیز از سیاست‌زدگی مخرب و حواشی بی‌ثمر یا دل نسپردن و چشم ندوختن به وعد‌های پوچ دشمنان قسم‌خورده نظام، همچنین لحظه‌ای غافل نشدن از خدمت بی‌منت به محرومان و اقشار ضعیف و آسیب‌پذیر جامعه، یا تلاش همه‌جانبه برای رشد اقتصاد و تولید با نگاه به توانمندی‌های کم نظیر داخلی و... نیست؛ آیا این انتظارات چیزی جز آرمان‌های اصیل انقلاب و امام امت می‌باشد؟ آیا بی‌توجهی و زیر پا گذاشتن این انتظارات به حق توسط مسئولان که باعث نارضایتی مردم می‌شود چیزی جز زیر پا گذاشتن اصول و آرمان‌های انقلاب است؟

با در نظر گرفتن این اصول و انتظارات، تداوم برخی مشکلات و تبدیل آن‌ها به درد‌های مزمن با وجود امکان رفع با اندکی همت و تن دادن به سختی‌ها به جای عافیت‌طلبی، همان ریشه نارضایتی مردم است.

با این نگاه می‌توان به تداوم درد مزمن بوروکراسی اداری، تداوم و رشد تصاعدی قاچاق، تداوم فشار بر تولید‌کنندگان، تداوم معضل بیکاری و عدم استفاده مطلوب از خیل جوانان تحصیل کرده و خلاق، تداوم و رشد وحشتناک نقدینگی سرگردان، تداوم حیات دلالان زالوصفت، تداوم سیر افزایش قیمت‌ها و عدم نظارت مناسب بر سیستم توزیع، درجا زدن صنعت خودروسازی به‌عنوان نمونه‌های متعدد دیگر از مصادیق مشارکت نامطلوب یا ناکافی دولت‌های گذشته (البته به نسبت‌های مختلف) در رفع موانع پیش پای زندگی مردم اشاره کرد. مشکلاتی که در سال‌های اخیر و در دولت کنونی متأسفانه با ضعف مشهود عملکرد دولت و چشم دوختن غیرطبیعی به گره‌گشایی مشکلات به دست دشمن، بیش از هر زمان دیگری خود‌نمایی می‌کنند و عجیب آنکه مسئولان دولتی منت بدتر نشدن شرایط را نیز بر سر مردم می‌گذارند!

مردم البته به نیکی می‌دانند که هرجا و در هر حوزه‌ای خواه در گوشه‌ای از دولت یا بخش‌های مختلف نهاد‌ها و سازمان‌های دیگر کشور، پرهیز از حواشی بیهوده، عمل به وظیفه، باور به توانمندی داخلی، تبعیت از رهبر حکیم، دل نبستن واهی به دشمن، پرهیز از تنبلی و سستی و حرافی به جای عمل، توجه به شایسته‌سالاری و پرهیز از مدیریت رانتی و در یک کلام انقلابی‌گری اصل و معیار عمل قرار گرفت شاهد پیشرفت و رشد حیرت‌انگیز در بخش‌های مختلف بوده‌ایم، شاهد مثال این موضوع رشد صنایع موشکی و دفاعی همچنین پیشرفت در رشته‌های مختلف علمی از هسته‌ای تا نانوتکنولوژی و سلول‌های بنیادی و... یا خودکفایی در تولید گندم در مقاطعی از سال‌های گذشته تا بی‌نیازی در واردات بنزین و حتی ایجاد ظرفیت صادرات آن با ورود جوانان و نهاد‌های انقلابی خدمتگزار می‌باشد. به این فهرست باید حضور مقتدرانه و امنیت بخش در سطح منطقه به پشتوانه رهبری هوشمندانه و حضور نیرو‌های غیور نظامی و فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی و دیگر فرماندهان سلحشور را نیز اضافه کنیم. از سوی دیگر هر جا از آرمان‌ها و شعار‌های اصیل انقلاب اسلامی و مدیریت در تراز انقلاب فاصله گرفتیم یا به سمت عمل به نسخه‌های غیربومی و ناسازگار در حوزه‌های اقتصاد، فرهنگ، سیاست خارجی و... رفتیم عواقب ناخوشایندی را تجربه کردیم.

مردم فهیم ما که تفاوت مسئولیت‌پذیری و عمل به مسئولیت را با کم‌کاری، حرافی و وظیفه نشناسی کاملاًً درک می‌کنند، بار‌ها ثابت کرده‌اند که همان‌طور که عقد اخوت با هیچ مسئول کم‌کار یا حزب و جناحی نبسته‌اند، قدرشناس خدمت و وظیفه‌شناسی مسئولان سالم و انقلابی هستند. نمونه این قدرشناسی را می‌توان در حضور بی‌نظیر و چندین میلیونی مردم در تشییع پیکر پیر و مراد الهی خود یا بدرقه سردار پاک سرشت و اسطوره‌ای خود شهیدحاج قاسم سلیمانی یا شهید حججی‌ها و شهدای غواص و سایر شهدای مدافع وطن و مدافع حرم مشاهده کرد یا این مشارکت همراه با قدرشناسی را در تجلی عشق مردم به رهبر حکیم و فرزانه خود و لبیک به ایشان در عرصه‌های مختلف از جمله حضور بی‌نظیر در رزمایش همدلی لمس کرد.

اما یکی دیگر از جلوه‌های گلایه مردم از مسئولان اجرایی در کنار عملکرد آنها، برخی بی‌صداقتی‌ها یا رفتار‌ها و سخنان ناامید‌کننده است. در روز‌های اخیر اولین مناظره تلویزیونی نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد که چند نکته درخصوص این مناظره قابل توجه است. رهبر معظم انقلاب همواره ضمن تأکید بر لزوم جلب مشارکت مردم در انتخابات از اهمیت امید‌آفرینی برای اقشار مختلف جامعه سخن گفته‌اند. متأسفانه در مناظره اخیر برخی از کاندیدا‌های نزدیک به یک جریان خاص با نمایش از قبل دیکته‌شده و تمام و کمال بی‌اخلاقی و تهمت و توهین به سایر نامزد‌های این عرصه به جای پرداختن به مسئله اقتصاد که موضوع این مناظره بود در شرایطی که مردم زیادی خسته از مشکلات اقتصادی منتظر بودند تا برنامه‌های کاندیدا‌های مختلف را شنیده و به ارزیابی بپردازند باعث تأسف و ناامیدی طیف زیادی از بینندگان و شنوندگان و محروم کردن آن‌ها از بهره‌مندی مطلوب و متقاعد‌کننده از مناظره شدند.

آیا این افراد که خود را مدعی و نگران مشارکت مردم در انتخابات دانسته و یکی از آن‌ها در اقدامی ناپسند بدون اشاره به ضعف عملکرد و نارضایتی مردم از دولتی که وی تا چند روز پیش در آن مسئولیت یکی از گلوگاه‌های مهم اقتصادی را در اختیار داشته، از اطمینان خود از مشارکت نکردن درصد زیادی از مردم به دلایلی واهی سخن می‌گوید، می‌خواهند مشارکت مردم را با دروغ و تهمت و سیاه‌بازی بالا ببرند؟ این مناظره نشان داد که چه کسانی مردم را ناامید می‌کنند.

این در حالی است که چند روز قبل یعنی ششم خرداد رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس در توصیه به نامزد‌های انتخابات پیش رو فرمودند: «انتخابات را صحنه جنگ قدرت قرار ندهید. نگاه نکنید به آن چیزی که در آمریکا و بعضی کشور‌های اروپایی معمول است که برخورد‌های اهانت‌آمیز آبرویشان را برد. ما در گذشته هم هر وقتی که نامزد‌ها در مناظرات تلویزیونی و ... روش اهانت و توهین و تهمت و تخریب طرف مقابل و ترساندن مردم از رقیب را دنبال کردند، کشور به نحوی از انحاء ضرر‌کرد؛ در گذشته هم این جور بوده. این‌جوری نباشد که مردم را از رقیب بترسانیم که اگر او بیاید چنین خواهد شد، چنین خواهد شد. میدان انتخابات، میدان مسابقه خدمت است.»

اکنون که در آستانه انتخاباتی بسیار مهم و تعیین‌کننده هستیم باید به مردم بزرگوار و فهیم کشورمان یادآور شد که حضور پرشور و مشارکت بالای آن‌ها در این انتخابات و برگزیدن هوشمندانه سکاندار مسئولیت خطیر اجرایی کشور در چهار سال آینده با رای بالا و پشتوانه دلگرم‌کننده مردمی در عرصه داخلی و خارجی بسیار حائز اهمیت است، تا جایی‌که رهبر انقلاب در سخنان ۱۴ خردادماه خود با اشاره به اینکه امام (ره) انتخابات را فریضه دینی می‌دانستند، فرمودند: «در وصیّت‌نامه امام یک عبارت بسیار هشداردهنده‌ای هست که می‌فرمایند: «عدم حضور در انتخابات، در بعضی مقاطع چه بسا گناهی باشد در رأس گناهان کبیره»؛ یا در یک بیان دیگر می‌فرمایند: «کوتاهی در مشارکت - یعنی مشارکت در انتخابات- دارای پیامد‌های دنیوی، چه بسا تا نسل‌های بعد و مستلزم بازخواست الهی است».

از سوی دیگر باید به نامزد‌های محترم انتخابات هم متذکر شد که گمان نکنند گرفتن رای از مردم و نشستن بر کرسی ریاست جمهوری پایان کار است بلکه انتخاب از سوی مردم شروع راه مهم خدمت به کسانی است که همچون همیشه با دنیایی از امید چشم به منتخب خود دوخته‌اند تا ضمن عمل به وعده‌های انتخاباتی بالاترین درصد مشارکت در آبادانی کشور و عمل به وظیفه را از خود به یادگار بگذارد.

فراموش نکنیم مشارکت مسئولانه مدیران اجرایی کشور در عمل به وظایف و پرهیز از حواشی بی‌ثمر و غنیمت شمردن فرصت زودگذر خدمت، بهترین تضمین برای تداوم مشارکت بالای مردم در انتخابات است و مردم نیز می‌دانند هرچند برخی کم‌کاری‌ها و سوءتدبیر‌ها در سال‌های گذشته کام آن‌ها را تلخ کرده است، اما قطعاً حضور در پای صندوق‌های رای و انتخاب هوشمندانه و آگاهانه بهترین راه برای رفع کژی‌ها و رفع موانع و بهترین راه برای پایان دادن به مشکلات کشور است.

راستی؛ اگر یک یا چند تعمیرکار در تشخیص عیب خودروی ما دچار خطا یا اشتباه شوند خودرو را کنار خیابان رها کرده و از تعمیر آن ناامید می‌شویم یا تلاش بیشتری برای یافتن بهترین و متخصص‌ترین تعمیرکار و رفع مشکل خودروی خود می‌کنیم؟

روزنامه وطن امروز

محافظت بی‌وقفه از رأی مردم/محمدعلی صمدی*

۱۴ خرداد ۶۸ مردم ایران چشم گشودند و با دنیای بدون «امام روح‌الله» مواجه شدند؛ مردی که با استقبال اقیانوسی از مردم خشمگین و جان به لب آمده از ظلم و طغیان حاکمان خود، از فرودگاه تهران به بهشت‌زهرا رفت و نخستین حکومت شیعی در سده‌های معاصر را بنا نهاد، ۱۰ سال و ۴ ماه و ۴ روز بعد، با بدرقه بیش از ۱۰ میلیون مردمی که عاشقانه بر گردش می‌چرخیدند، به بهشت‌زهرای تهران رفت و آرام گرفت.

آنچه ایران در ذیل رهبری امام روح‌الله، طی ۱۰ سال با آن مواجه شد، در مسیر حیات بسیاری از ملت‌ها و کشورها، طی نیم قرن یا حداقل ربع قرن اتفاق می‌افتد. توفان حوادث، ملتی فراموش شده و درهم کوبیده را از سیاهچال تاریخ بیرون کشید و به ستاره نخست جهان بی‌ستاره تبدیل کرد؛ و حالا آن ابرمرد آمده از «اقصی‌المدینه»، به حکم قضا، امت خود را پشت سر گذاشته و به جانب «مرسلین» بار سفر بسته بود. یک روز از فروریختن آوار مصیبت نگذشته بود که یکی از شاگردان جوان آن امام، بر منبر وی نشست و روزگاری نو آغاز شد.

اوضاع چندان خوشایند به نظر نمی‌رسید. حاکمان انقلابی و باورمند به نظام اسلامی، دچار گسل‌های قابل اعتنایی بودند که با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شروع شد و مردم چشم دوخته به حسینیه جماران، به دعوت مقتدای‌شان، صبوری پیشه کرده و اعتماد خود را از آنان دریغ نمی‌کردند. ملتی که از جنگ برای تنبیه متجاوزان خارجی، نتیجه نهایی دلخواهش را نگرفته بود، ماه‌ها نظاره‌گر جشن و پایکوبی دشمنان قسم خورده خود بود که برای مرگ پیرمرد دلشکسته از «طعم تلخ خیانت دوستان» لحظه‌شماری می‌کردند. در این شرایط، ضربه خردکننده رحلت حضرت امام، شوکی فلج‌کننده بود که می‌توانست فرصتی برای ماهیگیری از طرف صیادان حرفه‌ای میدان سیاست فراهم کند.

سنگینی مصائب و شاید خستگی و انفعال، نیرو‌های انقلابی را تهدید می‌کرد و بخش‌های دیگر بدنه فعال اجتماعی هم، چیزی در چنته نداشتند که در غیاب جوش و خروش انقلابیون، جایگزین کنند. آنان تمام انرژی خود را طی دهه گذشته با غر زدن، زنجموره و تلاش برای اخلال، یا حداقل بی‌نتیجه نشان دادن تکاپوی شبانه‌روزی انقلابیون، به هدر داده بودند و هیچ ایده‌ای برای بهبود امور نداشتند جز تکرار رطب و یابس‌ها و تحلیل‌های فانتزی رسانه‌های خارجی. فقدان انرژی انقلابی متن مردم، به عنوان سرمایه اصلی حرکت ملی، می‌توانست برای کشوری که مختصر سرمایه اقتصادی باقیمانده خود در سال ۵۷ را هزینه تحریم‌های اقتصادی و دفع تجاوز نظامی دیکتاتور دیوانه عراق کرده بود، سمی قاتل باشد. جالب اینکه بخشی از بدنه مدیریت سیاسی و اقتصادی کشور نیز با توجیهاتی به ظاهر عقلانی، به فروکش کردن احساسات انقلابی مردم دامن می‌زدند.

امپراتوری‌های رسانه‌ای و بنگاه‌های تحلیل‌سازی جهان ـ که هنوز برای جبران غفلت و انفعال خود در سال ۵۷ در تقلا بودند ـ جنگ قدرتی قریب‌الوقوع را پیش‌بینی می‌کردند که به زعم آنان تیر خلاصی بود بر این موجودیت مزاحم و نامتجانس با «نظم غرب‌محور» دنیا و عمده تصورشان بر این قرار داشت که عزل «قائم‌مقام رهبری»، آن هم تنها ۷۰ روز پیش از درگذشت رهبر کبیر انقلاب، آغازی بر این پایان بوده است. بی‌شک تحلیل‌های غیرواقع‌بینانه و از سر خشم معارضان داخلی که بر گرد جناب «قائم‌مقام» حلقه امنی زده بودند، از دلایل عمده تشدید چنین توهمی به شمار می‌رفت.

هر چند نباید این مهم را از نظر دور داشت که حضرت روح‌الله، در حالی رهبری‌اش را بر ایران آغاز کرد که هیچ کدام از مخالفان و معارضان، خود را در اندازه‌ای نمی‌دیدند که بتوانند در برابرش عرض اندام کنند، در حالی که مخالفان رهبر جدید، در دایره نظام اسلامی، برای خود قواره‌ای معادل یا در برخی موارد، بالاتر از ایشان متصور بودند که البته این امری طبیعی و مبتلا به تمام انقلاب‌ها و نهضت‌ها، پس از حذف مؤسس یا پیشوای نخستین آن‌ها بوده و خواهد بود. در چنین شرایطی که جزئیاتش در این مختصر نمی‌گنجد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر مسند رهبری نشست و امروز ۳۲ سال از زعامتش می‌گذرد. بررسی تاریخی مختصری، خالی از غرض ورزی و البته متکی بر درکی درست از وقایع دهه ۶۰ و اتفاقات ۳۲ سال اخیر، نشان می‌دهد دومین رهبر انقلاب اسلامی، برای مواجهه با شرایطی که به اجمال وصفش رفت، مانند شاگردی ممتاز، سیره حضرت امام خمینی را در پیش گرفت و آن الگو را با بردباری قابل تحسینی، در کوره زمان به کمال رساند.

برای مثال می‌توان به شکل مواجهه ایشان با جریانات سیاسی منتقد و پرمدعا اشاره کرد. صبوری ایشان در برخورد با این جریانات که به نظر صاحب این قلم، در بسیاری جهات، مشابه گروهک‌ها در اوایل پیروزی انقلاب عمل می‌کردند (تن‌ها گرایشات کفرآلود و التقاطی آنان را نداشتند)، چیزی کم از حضرت امام نداشت. ضمن اینکه به دلیل آرامش نسبی کشور، پس از جنگ و انقلاب، ایشان موفق شدند از سرخوردگی کامل این نیرو‌ها جلوگیری کرده و آن‌ها را در چارچوب ساختار‌های نظام نگاه داشته و حتی زمینه به قدرت رسیدن شان را فراهم کرده یا از تخریب و تضعیف غیرمتعارف آنان توسط رقبای‌شان جلوگیری کنند؛ مهمی که در سال‌های نخست تاسیس نظام، به‌رغم اهتمام «حضرت روح‌الله»، به دلیل هیجانات غیرقابل مهار نیرو‌های انقلاب و حضور نیرو‌های تحریک‌کننده فراوان در داخل کشور، چندان مورد توجه نبود و تعارضات خیلی زود به رویارویی در بالاترین سطح منجر می‌شد. از این قبیل، موارد بسیاری را می‌توان مثال زد که البته نیاز به مجالی وسیع‌تر و پژوهشی عمیق‌تر و مستند دارد.

در سیاست خارجی و راهبرد‌های نظامی، حتی انطباق بیشتری مشاهده می‌شود. سرسختی‌ها و انعطافات حضرت روح‌الله در تقابل با فشار‌های شکننده دشمنان خارجی، طی وقایعی، چون جنگ، پذیرش قطعنامه، ماجرای سلمان رشدی مرتد یا نوع برخورد با ابرقدرت شرق، مواردی هستند که با کمی دقت و تیزبینی، می‌توان موارد مشابه آن‌ها را در سال‌های رهبری «آقا» مشاهده کرد. از سرسختی انقلابی در برابر دشمنان خارجی و بدعت‌ها و بی‌تدبیری‌های لجوجانه معارضان داخلی تا دیپلماسی هوشمندانه برای گذار به سلامت از ۲ جنگ منطقه‌ای، تا پشت سر گذاشتن تلاطم و آشفتگی یک دهه گذشته در غرب آسیا، تا نرمش قهرمانانه در برابر بسته‌ای از تهدید‌های داخلی و خارجی. در آخرین نمونه، محبوبیت بی‌نظیر «حاج‌قاسم سلیمانی» (به عنوان انقلابی‌ترین و جهادی‌ترین وجه جمهوری اسلامی) نمادی بود از مدیریت نظامی و سیاسی کشور ذیل رهبری ایشان که در تشییع خیره‌کننده «ژنرالِ شهید»، نمایشی جهانی یافت و نشانگر این بود که هنوز هم تحلیل‌پراکنی‌های امپراتوری‌های رسانه‌ای، تنها مبتنی بر هوچی‌گری‌های معارضان پرعقده نظام است و به رغم همه دشمنی‌ها، رهبر انقلاب، به افق‌های مورد نظرش بسیار بیش از آنچه تصور می‌شود، نزدیک شده است.

اما بی‌شک، مهم‌ترین تشابه رهبری حضرت امام خمینی و حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، تلاشی است که ایشان در جهت افزایش بلوغ سیاسی (فارغ از بستگی یا عدم بستگی عاطفی به گرایشات سیاسی حاکم) در میان توده‌های مردم در پیش گرفتند. مطالعه در این زمینه احتمالا ساده‌تر از سایر حوزه‌هاست، چون تمام صحبت‌ها و مکتوبات امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای در دوران زعامت‌شان در دسترس عموم و قابل بررسی است. در دوران زعامت آیت‌الله خامنه‌ای، در منطقه‌ای آکنده از سلطان، دیکتاتور، کودتا و افراطی‌گری طائفی و فرقه‌ای، ۲۰ انتخابات (هر ۱۸ ماه یک انتخابات) انجام شد که تقریبا همگی عرصه بروز کنش‌های داغ سیاسی و اجتماعی بوده و افزونه‌ای به اندوخته تاریخی ملت به شمار می‌روند. تلاش‌های انجام شده در ۳۲ سال گذشته برای اخلال در مسیر اعمال حاکمیت ملی از طریق صندوق‌های رای حقیقتا مثال‌زدنی و در طول تاریخ کم‌نظیر است. اما محافظت بی‌مسامحه از خروجی صندوق‌های رای، مسیری امن برای کمال سیاسی ملت ایران ایجاد کرد و جایگاهی منحصر به فرد برای رشد سیاسی مردم ایران در مشرق زمین فراهم آورد. برای راستی‌آزمایی این ادعا، تنها نگاهی مختصر، اما از سر صداقت و بی‌مرض، به تحولات سیاسی غرب آسیا در ۲ دهه گذشته، کفایت می‌کند. * پژوهشگر تاریخ

روزنامه خراسان

جانشینان نتانیاهو و تقابل با ایران/محمد محسن فایضی*

پس از برگزاری چهار انتخابات در یک بازه حدود دو ساله در رژیم صهیونیستی، بالاخره گویا مخالفان نتانیاهو موفق شدند او را پس از ۱۳ سال از کرسی نخست وزیری به زیر بکشند. ائتلاف مخالفان از حمایت ۶۱ کرسی از کل ۱۲۰ کرسی کنست (پارلمان) برخوردار است، بنابراین بسیارشکننده بوده و درصورت خروج یک نماینده از ائتلاف می‌تواند ازهم بپاشد. شاید تنها نقطه امید نتانیاهو همین لبه پرتگاه بودن دولت ائتلافی جدید باشد. با این حال به نظر می‌رسد این ائتلاف در مقایسه با دولت نتانیاهو با دوام خواهد بود.

موضوع کنار زدن نتانیاهو از قدرت به حدی برای رقبا اهمیت داشت که حتی یائیر لاپید، رهبر حزب یش عتید که از سوی رئیس رژیم صهیونیستی مأمور به تشکیل کابینه شد، موافقت کرد در نخست وزیری چرخشی با نفتالی بنت، در ابتدا پست نخست وزیری تا سپتامبر ۲۰۲۳ یعنی به مدت ۲۲ ماه در اختیار بنت قرار گیرد و سپس لاپید از سپتامبر ۲۰۲۳ تا نوامبر ۲۰۲۵ صاحب کرسی نخست وزیری شود. اما نخست وزیر احتمالی جدید چه کسی است و پیامد‌های تغییر قدرت در اسرائیل برای ایران چه خواهد بود؟ برای پاسخ به این سوال باید وضعیت داخلی اسرائیل در دوران جدید را پیش‌بینی و تصور کرد. نفتالی بنت هرچند اکنون در جبهه مخالفان بی بی قرار گرفته است، اما او سیاست را در سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ با عضویت در ستاد‌های انتخاباتی نتانیاهو آغاز کرد.

او سابقه سکانداری وزارتخانه‌های دفاع و امور دینی در کابینه نتانیاهو را هم در کارنامه دارد و مانند نتانیاهو از مخالفان برجام و موافقان معامله قرن بوده است. بنت در سال‌های اخیر از طراحان اصلی الحاق کرانه باختری به دنبال اشغال رسمی و بدون مذاکره با طرف فلسطینی در کرانه باختری است تا نیمی از این منطقه را هم به این رژیم ضمیمه کند. می‌توان گفت بنت در سیاست منطقه‌ای تقابل با ایران و مخالفت با شکل‌گیری دولت فلسطینی با نتانیاهو هم نظر است، اما با آمدن نفتالی بنت شاهد تغییراتی در اسرائیل خواهیم بود. ابتدا تغییر نخست وزیری که ۱۳ سال در قدرت بوده و اکنون از پرطرفدارترین سیاستمداران اسرائیلی درمیان مذهبی‌ها و تندرو‌های جامعه صهیونیستی است تاثیر بسیاری بر سیاست داخلی و خارجی اسرائیل خواهد گذاشت.

دوم این که دولت جدید که متاثر از ائتلافی از احزاب راست و چپ و اعراب است در تداوم و قدرت اجرایی قطعا دچار مشکل و چالش‌هایی خواهد بود، به خصوص که به نظر می‌رسد نتانیاهو و طرفدارانش به سادگی بازگشت به قدرت را فراموش نخواهند کرد و سعی در تشدید اختلافات کابینه جدید خواهند داشت؛ بنابراین به نظر می‌رسد دولت جدید اسرائیل در سیاست داخلی و اجرای راهبردهایش در تقابل با فلسطینی‌ها و شهر قدس با چالش‌های جدی رو به رو خواهد بود. این فضای شکننده داخلی قطعا بر سیاست منطقه‌ای و تقابل با ایران هم تاثیرگذار خواهد بود؛ بنابراین نفتالی بنت دستان بازی در اجرای خواسته هایش در قبال ایران نخواهد داشت به خصوص این که بخشی از ائتلاف کابینه، احزابی هستند که مخالف سیاست‌های پیشین اسرائیل در موضوع هسته‌ای ایران بوده اند. همچنین باید در نظر داشت دولت جدید همانند نتانیاهو توانایی تقابل با برخی اختلافات راهبردی یا عملیاتی با سیاست‌های منطقه‌ای دولت بایدن را ندارد.

در پایان می‌توان نتیجه گرفت که دولت احتمالی اسرائیل با نخست وزیری نفتالی بنت در سیاست منطقه‌ای و داخلی اسرائیل پس از دوران نتانیاهو با چالش و ابهامات زیادی روبه رو خواهد بود؛ ثبات نداشتن کابینه ائتلافی کنونی تا اختلافات شدید درون کابینه و ابهامات در سیاست منطقه‌ای و همراهی با دولت بایدن. وضعیت دو سال گذشته اسرائیل و همچنین روز‌ها و ماه‌های پیش رو احتمالا فرصت خوبی برای محور مقاومت در فلسطین و منطقه به منظور امتیازگیری و ضربه زدن به اسرائیل خواهد بود. جنگ اخیر غزه نیز نشان داد که وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی از آن چه به نظر می‌رسید بحرانی‌تر است. همچنین ماه‌های پیشرو احتمالاً با توجه به تلاش‌های نتانیاهو و طرفدارانش برای بازگشت به قدرت و دادگاهی نشدنش از این هم بحرانی‌تر خواهد شد. *کارشناس فلسطین

روزنامه ایران

انتخاب یا انتخابات/علی ربیعی*

امســال با توجه به اتفــاقــات رخ داده در روند انتخابات ریاست جمهوری و پررنگ شدن مواضعی که پیش از این بعضاً در قالب نظرات شخصی و بـــا پوشـــش‌هـــای مختــــلفــــی بیـــــان می‌شدند و در این روز‌ها تبدیل به نظریه‌های غالب شده‌اند، فرصتی پدید آمده تا نسبت این دیدگاه‌ها با اساس نظرات قوام‌دهنده جمهوریت، که عمدتاً از سوی امام خمینی (ره) و پدران قانون اساسی مطرح شده بود مورد بررسی قرار گیرد. این روزها، گویی اصل «انتخابات» و «انتخاب» دچار اخلال مفهومی و تقدم و تأخر اولویت و اصالت شده به گونه‌ای که اهمیت فرد «منتخب» - به هر ترتیبی - بر اصل و اساس و فلسفه وجودی «انتخابات» غلبه کرده است.

نگاه کنید به بیاناتی که از سوی برخی افراد مؤثر دارای تریبون بی‌محابا در مورد نقش مردم بیان می‌شود و حتی افراد مسئول در نهاد تصمیم‌گیر در انتخابات نیز با اشکال غیرمستقیم آن را بیان می‌کنند. در مقابل این افراد نیز متأسفانه دیدگاه‌هایی مبتنی بر بی‌فایدگی صندوق‌های رأی ترویج می‌شود. بر‌اساس این دیدگاه‌ها، چون فرد برآمده از صندوق، ضمانت‌های حقوقی یا توانایی فردی برای پاسخ به مطالبات جامعه را ندارد، لذا این دسته نیز با نگاه تقلیل‌گرایانه، قهر از صندوق را توصیه می‌کنند. براساس فلسفه جمهوریت، مردم‌سالاری و تحقق عبارات معروف «مردم در صحنه» و «میزان رأی ملت است» امام خمینی، نباید به «صندوق‌ها» فقط به عنوان پدیده‌ای که از آن فردی برای اداره امور کشور بیرون می‌آید نگاه کرد.

چنین نگاه تقلیل‌گرایانه‌ای به صندوق‌ها، اهمیت صندوق را یکبار مصرفی کرده و صرفاً توجیه‌گر نیات سیاسی عده‌ای می‌شود. در نگاه وفادارانه به امام (ره)، آرمان‌های بنیانگذاران مشروطه و پدران قانون اساسی و مواضع بزرگان و انقلابیون پیشاهنگی، چون شهید مطهری، شهید بهشتی و مقام معظم رهبری و... و همچنین تلقی و دیدگاه مردم رأی‌دهنده به قانون اساسی مبتنی بر صندوق به مثابه ضمانت منافع مردم برای تعیین حق سرنوشت، بر خلاف آن نگاه تقلیل‌گرایانه، صندوق‌ها باید به مثابه نمادی از تضمین سرمایه اجتماعی و اعتماد بین آحاد جامعه، تأمین منافع و امنیت ملی و نیز اتصالات میان‌نسلی و تغییرات با ثبات به نحوی که جامعه به سمت رشد و توسعه و تعالی حرکت کند، دارای کارکرد باشند.

این‌روزها، عده‌ای بی‌پروا از نتیجه انتخاب یعنی منتخب و اهمیت نداشتن انتخابات سخن می‌گویند، گویی اصل صندوق و وفاداری به حفظ نهاد صندوق، به فراموشی سپرده شده و بیاناتی با مضمون مزاحم‌انگاری از صندوق رأی برای تعیین فردی مطلوب جهت اداره جامعه مطرح شده‌اند. از این‌رو، در این مقاله تلاش خواهم کرد دیدگاه‌های امام‌خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در مورد «میزان رأی ملت است» و اصالت صندوق‌ها را به بحث بگذارم: امام خمینی، رهبری مورد اعتماد برای مردم بود و اعتمادی متقابل در ایشان نسبت به مردم وجود داشت. برای همین در ۱۵ خرداد امام همراه با مردم، مقطعی تاریخی را آفرید و باعث شد تا نیمه خرداد، تبدیل به یک نماد بشود؛ نماد روزگاری که آنچنان انسداد سیاسی و سرکوب نظامی گسترش یافته بود که از درون این استبداد، حرکتی مردمی توسط اقشار محروم به مثابه یک «انتخاب» به نمادی علیه ظلم و دیکتاتوری شاهنشاهی تبدیل شد.

در آن دوران و در غیاب صندوق رأی و فقدان دموکراسی مانند هر مقطع زمانی و هر نقطه مکانی دیگری در جهان، موجب «ترس دائمی حاکمان از مردم» و «بی‌اعتمادی قهرآفرین مردم به حاکمان» شده بود. امام راحل و میراث ارزشمند او که از دل انقلاب و از رفراندوم فروردین ۵۸ بیرون آمد به ما آموخت که صندوق رأی نه ترس دارد و نه قهر می‌پذیرد. صندوق رأی چیزی جز میانجی و داور میان حکومت و شهروندان نیست تا ترس و قهر یکی از دیگری را به احترام حکومت نسبت به انتخاب شهروندان و اعتماد شهروندان به قانون‌مداری مردم‌سالارانه حاکمان تبدیل کند.

امام خمینی (ره) همواره در تقابل با درک موزه‌ای و باستانی از هویت ملی به ملت در پویایی هر روزه و امروزین خود استناد می‌کرد، لذا این نظریه امام (ره) هیچ‌گاه موزه شدنی نیست، زیرا ملت و صندوق انتخابات موزه شدنی نیست. او در نامه تاریخی خود خطاب به گورباچف پیش‌بینی کرد کمونیسم به موزه‌های تاریخ سپرده خواهد شد، چون به جنگ نیاز فطری انسان به خداباوری و نیز با خواست ملت‌ها برای آزادی و استقلال رفته است. امام (ره) در جریان انقلاب با درک موزه‌ای و باستانی از ملت و هویت به مقابله برخاست و گفت ملت آن چیزی نیست که زمانی بود. ملت همان مطالبه معطوف به تعیین سرنوشت در پای صندوق‌های رأی و دیگر عرصه‌های مشارکت در تعیین سرنوشت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است. انقلاب با پشتوانه گفتمانی ۱۵ خرداد به پیروزی رسید.

آن «حضور صلح‌آمیز مردم» در ادامه روندش، با تدبیر امام خمینی به «حضور در پای صندوق» تبدیل شد. صندوق رأی میراث انقلاب و امام است؛ دستاورد به بلوغ‌رسیده از مشروطه است. هر بار که ملت پای صندوق‌های رأی می‌رود گزاره «میزان رأی ملت است» میلیون‌ها بار تکرار می‌شود. امام (ره) نگاهی تقلیل‌گرایانه به صندوق انتخابات نداشت. از نگاه ایشان، این مهم بود که مردم چگونه با همه تنوعات خود، به شکل یک «ملت» در پای صندوق‌های رأی تبدیل به میزان و معیار اصلی سیاست می‌شوند؛ بنابراین بی‌اعتنایی به اصل حضور ملت و سطح مشارکت ملت نمی‌تواند امری خط امامی محسوب شود. نمی‌توان به نام هیچ معیار و هیچ قانونی حضور همگانی و «همه با هم» ملت را خارج از معیار بودگی و میزان بودگی دانست. «میزان رأی ملت است» در واقع میزان و ملاک و معیار نگاه امام است به انتخابات.

نمی‌توان رأی ملت را میزان دانست، اما صرفاً نگاه به بخشی از ملت داشت. این نگاه بخشی و گزینشی به ملت با دیدگاه امام خمینی (ره) به ملیت در کلیت بخش‌ناپذیر آن همخوانی ندارد. در شرایط به وجودآمده، دیدگاه‌های طرح شده از دو جهت، نوعی قهر با صندوق‌ها را توصیه می‌کند. امروز در راه تداوم جمهوریت برخی انتقاد دارند که دامنه انتخاب‌ها محدود شده است. امروز شاید همه آحاد جامعه آنچه را که انتظار داشتند در میان نامزد‌های نهایی، نمی‌بینند، اما جامعه ما نشان داده که همیشه از بند محدودیت‌ها، فرصت‌هایی باورنکردنی خلق می‌کند. از جهتی دیگر، عده‌ای با استناد به کم‌اثری آرا در اداره مطلوب امور، مشارکت در انتخابات را بی‌فایده می‌دانند. امروز به‌رغم همه چالش‌ها و بعضاً غلبه دیدگاه‌هایی در تقلیل صندوق‌ها و یا استناد به دو دلیل پیش‌گفته، رها کردن صندوق‌ها نوعی نهادزدایی از «جمهوریت» است.

به نظر من، فارغ از هر نتیجه و حتی فرض بر هر نتیجه‌ای از انتخابات، حفظ اصل صندوق به عنوان میانجی بزرگ و پایه تغییرات آرزویی و آمالی جامعه، یک اصل بنیادین و خردورزی آینده‌نگر است. حفظ نهاد صندوق در همه فراز و نشیب‌ها، بیش از هر چیزی اهمیت دارد. پیشینیان ما دو انقلاب (مشروطه و انقلاب اسلامی) را دیدند، رنج کودتا‌های ننگین را کشیده‌اند، ما هم شاهد ۸ سال جنگ تحمیلی و تلخ و سخت‌ترین تحریم‌های اقتصادی طول تاریخ بودیم؛ همه آن هزینه‌ها را ما و اجدادمان برای حفظ یک خواسته دیرینه پرداختیم و در نهایت، به جمهوری‌ای رسیدیم که با اسلام پیوند خورده است. جمهوریت دستاورد بزرگی بوده که در مقاطع مختلف حفظ کرده‌ایم؛ اکنون هم باید حفظش کنیم، چون یک میراث است، میراثی که برای آن جان‌های زیادی فدا شده‌اند. بیایید به یاد بیاوریم که حکایت جمهوریت همان حکایت سی مرغ عطار است که به جست‌و‌جوی سیمرغ راهی سفری دراز شدند و در پایان، گنجی بزرگتر از عظمت درون خود نیافتند.
سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد / آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است / طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد (حافظ)
*دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس‌جمهوری و سخنگوی دولت

روزنامه شرق

آداب اقلیت/کیومرث اشتریان

در هر انتخاباتی برخی شکست‌خورده و اقلیت‌اند و شماری نیز پیروزمند و اکثریت. از اکثریتی‌ها، معمولا اندکی که خوش‌شانس‌تر، کارآمدتر یا سیاس‌ترند به جیفه دنیایی و آلاف و الوفی می‌رسند. اما تکلیف اقلیت چیست؟ آداب زیستنِ اقلیتی در دنیای سیاست چیست؟ شماری از این آداب درپی می‌آید.

یکم، به پیروز میدان تبریک بگویید و صادقانه برایش آرزوی موفقیت کنید. از اینکه دیگری شاد است، شما خوش باشید. به یاد می‌آورم که فوتبال ایران از بحرین شکست خورده بود. حمید لولایی، بازیگر، در نشست تلویزیونی پس از بازی حضور داشت با مَنشی انسانی گفت (نقل به مضمون): الان ملت بحرین شادند، ما هم به‌خاطر شادی آن‌ها شاد باشیم. اگر پیروز میدان می‌خواهد به خلق کمک کند، او را شرافتمندانه یاری دهید. خواجه نصیر به مغولانِ پیروز آنچنان کمک کرد که آن‌ها را به اسلام رهنمون کرد.

دوم، اگر هنوز به‌درستی آرمانتان اعتقاد دارید، کوتاه نیایید. نظریه‌پردازی کنید و آرمان خود را قوام تئوریک ببخشید. تئوری، حکم بنزین را برای حرکت‌های اجتماعی دارد. برخلاف تصورِ این روزها، مردم تشنه حرف‌اند؛ سخنی که آن‌ها را به حرکت درآورد تا جنبش اجتماعی پدید آورند. بسیار مطالعه کنید؛ به‌ویژه درباره ظهور و سقوط تمدن‌ها و تاریخ سیاسی. تئوری، حرف معقول و پذیرفتنی است. با تئوری‌پردازی همراهان خود را از پراکندگی و پریشانی نجات می‌دهید، آن‌ها را انگیزه می‌بخشید و شعله پیکار اجتماعی- انسانی را در دل آن‌ها روشن نگاه می‌دارید. مهم نیست که در تئوری‌پردازی اشتباه کنید. مهم این است که همیشه آماده اصلاح خود بوده و شرافتمند باشید.

سوم، در شکست، انگیزه بسیاری برای واکنش‌های عصبی و چریکی پیدا می‌کنید. خانم‌ها، آقایان! خواهشمندم چریک نشوید! کاری از پیش نمی‌برید. این ملت هزینه زیادی برای چریک‌بازی‌ها پرداخته است. آرام باشید و به گستره تاریخ پرفراز و نشیب این ملت بیندیشید. شما هم یک جزء کوچک از آن هستید، نه بیش و نه کم. بی‌خیالِ چریک‌بازی بشوید، نگران نباشید بالاخره ملت راه خودش را پیدا می‌کند. فضای خود را با آوای خوش آسمانی موسیقی تلطیف کنید. «نسبی‌گرایی اجتماعی» این آموزه را دارد که ارزش عاشق‌شدن ممکن است از زندان‌رفتن کمتر نباشد. من برای کسانی که برای آرمان‌های انسانی رنج زندان می‌کشند، ارزش زیادی قائلم. خودم هم شاید برای اعتقاداتم آماده زندان‌رفتن باشم، اما حق ندارم جوانان را توصیه کنم که برای اعتقادات من به زندان بروند. اگر جوان هستید حفظ شما به‌مثابه یک سرمایه انسانی واجب است.

چهارم، حرفه‌ای یا دانشی بیاموزید تا نان و نامتان در گرو زدوبند‌های سیاست نباشد. این نام و نان اگر حرام نباشد، شبهه‌ناک است؛ خوردن ندارد؛ از حلقوم‌تان به در می‌آید. به اصطلاح عامیانه «به کمرت بخوره الهی! فقط قرار نیست که از پشت میزنشینی و بی‌کارگی پول دربیاری». برای خود کاری دست‌وپا کنید. یکی از استادان بنام و باسواد فلسفه سیاسی را می‌شناسم که از دانشگاه اخراج شد و البته خوشبختانه به کار بازگشت. در زمان اخراج، شغل شریف و مهیج! راننده تاکسی را برای خود برگزیده بود؛ و چه آرامشی داشت! بی‌کاری و بی‌کارگی عامل بسیاری از فعالیت‌های مضر سیاسی در ایران امروز است. چه بسیار کسان که از صبح تا شب در قهوه‌خانه‌های کثیف سیاست پرسه می‌زنند، با دروغ و تهمت سر می‌کنند، برای دنیای ما دردسر می‌سازند و برای آخرت خویش هیزم جهنم تلنبار می‌کنند. تکرار می‌کنم حتما باید فارغ از دنیای سیاست کاری دست‌وپا کنید.

واقعا نقش بیکارگان در سیاست ایران خیلی مضر است. اگر شما مدعی هستید که می‌توانید برای مردم کاری کنید باید قبل از آن توانسته باشید گلیم خویش را از این دنیای سخت اقتصادی برکشیده باشید. مگر غیر از این است؟

پنجم، انتظار در سیاست مهم است. چرخه سیاست بسیار پرنوسان است. این دور به شما هم می‌افتد. مهم این است که صبور باشید و آرمان خویش را پی بگیرید. بالاخره مردم به شما روی خواهند آورد. اگر حرفتان مستحکم باشد مخاطب خود را می‌یابد.

ششم، ارتباط خود را با یکدیگر و با مردم حفظ کنید. اصیل‌ترین فعالیت که می‌تواند قدرت سیاسی پایدار بیافریند ارتباط مستقیم با مردم است. قدرتی شگرف در حوزه مدنی نهفته است. هیچ حکومتی نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. فناوری اطلاعات و شبکه‌های اجتماعی از سویی و اداره امور عمومی توسط شبکه‌های فنی-مدنی-حرفه‌ای (همچون فناوری‌های مالی، سلامت، حمل‌ونقل و...) شفافیت عجیبی به عرصه عمومی آورده‌اند، قدرت مدنی را در اداره امور افزایش داده‌اند و منطقه‌الفراغ آزادی را فراهم آورده‌اند که تا ۲۰ سال پیش آزادیخواه‌ترین فعالان سیاسی هم آن را در خواب نمی‌دیدند. هفتم. بهترین سیاست، صداقت است. همین.
 

اخبار ویژه دوشنبه ۱۷ خردادماه


روزنامه کیهان

دودوزه‌بازی انتخاباتی افراطیون مدعی اصلاحات

روزنامه حزب کارگزاران به عنوان یکی از سه پدرخوانده ائتلاف اصلاحات و اعتدال، عبدالناصر همتی را به عنوان «صدای سوم» معرفی کرد. روزنامه سازندگی تیتر اصلی خود را به «صدای سوم» اختصاص داد و مدعی شد همتی صدای سوم است. این روزنامه اصلاح‌طلب قبلاً هم از قول همتی تیتر زده بود «مستقل هستم».

در همین حال روزنامه آرمان هم به عنوان یک روزنامه دیگر، همتی و مهرعلیزاده را در تیتر یک خود به عنوان «نامزد‌های مستقل» معرفی کرده است. این در حالی است که همتی رئیس کل بانک مرکزی و بیمه در دولت‌های روحانی، خاتمی و هاشمی بوده، و مهرعلیزاده نیز سوابق استانداری و معاونت رئیس‌جمهور را در دولت‌های روحانی و خاتمی برعهده داشته است. آرمان در عین حال از قول علی صوفی (وزیر رفاه و کار دولت خاتمی) نوشته که همتی و مهرعلیزاده منتظر چراغ سبز جبهه اصلاحات هستند. او حمایت از این دو را مشروط خوانده و این همان تعبیری است که علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی کارگزاران هم در گفتگو با خبر آن‌لاین مطرح کرده است.

نمازی می‌گوید؛ جبهه اصلاحات صریحاً اعلام کرده‌اند که در انتخابات نامزد ندارند، ولی اگر همتی در مناظره‌ها خوب ظاهر شود شاید نظر جبهه اصلاحات تغییر کند. مفهوم دیگر این سخنان آن است که همتی و مهرعلیزاده باید در اظهارات و مناظره‌ها نظر سران جبهه اصلاحات را جلب کنند و، چون این جلب توجه طبیعتاً ناظر به کارآمدی و کفایت نیست، نمی‌تواند مفهومی جز هل دادن دو نامزد به ارتکاب رفتار‌های رادیکال مورد پسند افراطیون مدعی اصلاحات داشته باشد. یادآور می‌شود افراطیون مدعی اصلاحات در انتخابات سال ۸۸ نیز تقسیم کار کرده و در دو ستاد موسوی و کروبی حضور یافته بودند و از هر یک از آن‌ها می‌خواستند هر چه رادیکال‌تر موضع بگیرند تا بتوانند نامزد نهایی مورد حمایت جبهه اصلاحات باشند.
 

رازگشایی نظرسنجی‌های دولتی از بداخلاقی دو نامزد

مرور نتایج آخرین نظرسنجی‌های مراکز دولتی، راز تندخویی و بداخلاقی دونامزد دولتی را در مناظره اقتصادی بازگو می‌کند. در حالی که قرار بود مناظره اول نامزدها، موضوعات اقتصادی باشد، آقایان همتی و مهرعلیزاده ضمن اهانت و اتهام‌پراکنی علیه دیگر نامزدها، سعی کردند موضوع مناظره را که دغدغه اول مردم هم هست، به حاشیه بکشانند.

به لحاظ تحلیلی می‌توان گفت این کار غیراخلاقی دو دلیل داشت؛ یکی دیکته‌های پدرخواندگان طیف مدعی اصلاحات و اعتدال که در روخوانی‌های برخی متن‌ها (بی‌ربط به سؤالات اقتصادی) مشهود بود و دیگری اطلاع از بی‌اعتباری و ریزش مقبولیت طیف متبوع خود در میان مردم. در این زمینه، مرور نتایج نظرسنجی‌های دولتی، می‌تواند تا حدودی توضیح دهد که چرا این نامزد‌ها مرتکب بداخلاقی و در واقع انتحار پیش چشم مردم شدند.

براساس نتایج نظرسنجی یک مرکز معتبر دانشگاهی که مربوط به چند روز قبل از مناظره است درصد رأی نامزد‌ها به این شرح بوده است:
رئیسی ۶۷ درصد، همتی ۵ درصد، مهرعلیزاده ۱ درصد/ رضایی ۷ درصد / جلیلی ۴ درصد / زاکانی: زیر ۱ درصد / قاضی زاده ۱/ نامعلوم: ۱۵ (رو به افزایش). از سوی دیگر مرکز افکارسنجی ایسپا (نزدیک به دولت) چند روز قبل از مناظره، از شهروندان پرسیده «اگر الان انتخابات برگزار شود به چه کسی رأی می‌دهید؟ از میان افرادی که در انتخابات شرکت می‌کنند و نامزد مورد نظرشان را انتخاب کرده‌اند، ۸۲/۴ درصد ابراهیم رئیسی، ۲/۲ درصد عبدالناصر همتی، و ۰/۲ درصد محسن مهرعلیزاده را برگزیده بودند.

همچنین از بین افرادی که قطعاً یا احتمالاً در انتخابات شرکت می‌کنند، ولی هنوز نامزد مورد نظرشان را انتخاب نکرده‌اند، اگر امروز انتخابات برگزار شود، ۵۳/۳ درصد ابراهیم رئیسی، ۲/۹ درصد عبدالناصر همتی و ۱/۳ درصد محسن مهرعلیزاده را برگزیده بودند. همچنین رئیس مرکز افکارسنجی ایسپا در گفتگو با جام جم تصریح کرد: ۸۰ درصد رأی‌دهندگان کاری به جناح‌ها ندارند.

رفیعی بهابادی با بیان اینکه وضعیت نامناسب اقتصادی و احساس ناامیدی، برمیل به مشارکت اثر منفی گذاشته، می‌افزاید: همه ما با این صحبت رهبر معظم انقلاب که مردم از نامزد‌ها و رئیس‌جمهوری آینده کار می‌خواهند موافق هستیم و طبق نظرسنجی‌ها اقتصاد و عدالت در همه حوزه‌ها و در رأس آن در حوزه اقتصادی برای مردم بسیار پررنگ و مهم است.

وی درباره گرایش سیاسی مردم هم گفت: در حال حاضر یکی از نتایجی که ما در نظرسنجی‌ها به آن رسیده‌ایم این است که میزان تمایل مردم به گرایش‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا به شدت کاهش پیدا کرده است؛ به طور مثال مجموع گرایش اصولگرا و اصلاح‌طلب در آخرین نظرسنجی تلفنی به زیر ۲۰ درصد رسیده که البته ممکن است در نظرسنجی حضوری مقداری از این بالاتر باشد در حالی که سال ۹۶ و نزدیک انتخابات، این عدد حدود ۴۳ درصد بوده است. رئیس ایسپا این را هم گفته بود که؛ اختلاف رأی آقای رئیسی با بقیه بسیار زیاد است.

وی افزوده بود: گرایش کماکان به سمت آقای رئیسی است و تقریباً نصف کسانی که هنوز در مورد گزینه انتخابی به قطعیت نرسیده‌اند، آقای رئیسی را مطرح می‌کنند؛ یعنی شواهد نشان می‌دهد حتی کسانی که نسبت به نامزد‌ها دچار تردید هستند، رأی‌شان فعلاً بیشتر به سمت آقای رئیسی است.
 

دوتابعیتی‌های تیم آمریکا در کمین تیم ایران

روزنامه دولتی ایران، با رویکرد مثبت، حضور یک ایرانی دوتابعیتی در تیم مذاکراتی آمریکا را پوشش داد.
این روزنامه در خبری با عنوان «دیپلمات ایرانی‌تبار به تیم آمریکا در وین پیوست/ عراقچی: همه معتقدند اختلافات حل شدنی است»، نوشت: «خبر مرتبط با هیئت آمریکایی که از ابتدای گفتگو‌ها در وین حضور دارد، این بود که آرین طباطبایی، دیپلمات ایرانی‌تبار به این تیم اضافه شد.
آرین طباطبایی، از تحلیلگران مسائل ایران در آمریکا بهمن سال قبل به عنوان مشاور ارشد معاون وزارت خارجه آمریکا در امور کنترل تسلیحاتی و امور امنیت بین‌الملل منصوب شد. طباطبایی مشاور ارشد وزارت خارجه آمریکا در تیم مذاکراتی ایالات متحده در نشست مشترک با هیئت دیپلماتیک روسیه در مذاکرات وین شرکت کرد. طباطبایی دارنده مدرک دکتری تخصصی در رشته مطالعات جنگ از دانشگاه «کینگز کالج لندن» است و به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی صحبت می‌کند. او فرزند سید جواد طباطبایی، روشنفکر و استاد دانشگاه ایرانی است که پروژه ایرانشهری را دنبال می‌کند.».
یادآور می‌شود سید جواد طباطبایی از مدعیان زوال اندیشه پس از اسلام است، اما با این وجود آقای روحانی چند سال قبل، جایزه جشنواره فارابی را به وی اعطا کرد!
همذات‌پنداری و خبر مثبت روزنامه دولت درباره عضو ایرانی‌تبار تیم آمریکا در حالی است که افرادی از این دست به تابعیت آمریکا درآمده و معتقدند که زیر پرچم آمریکا در مقابل دشمنانش خدمت کنند و حتی در صورت جنگ بجنگند. در واقع تیم آمریکایی به اعتبار اعتمادش به فرد یاد شده، او را در مذاکرات کنار خود به خدمت گرفته است؛ همان‌گونه که فرد دوتابعیتی دیگر به نام سحر نوروززاده در تیم مشاوران امنیت ملی باراک اوباما حضور داشت و بعد‌ها فاش شد که نوروززاده، دیدار‌هایی را با عبدالرسول دری اصفهانی، عضو و مشاور تیم مذاکراتی ایران (برجام) ترتیب داده است. نفوذ تیم امنیتی آمریکا در تیم مذاکره کننده ایرانی و مشاوران آن موجب شد برجام در حوزه واگذاری امتیازات از سوی ایران کاملاً دقیق و روشن تنظیم شود، اما حقوق ایران سرهم‌بندی شود و آمریکا بتواند ضمن نقض تعهداتش، طلبکار ایران هم بشود. به عبارت دیگر، امثال دری اصفهانی و کاوه مدنی و سایر عناصر دوتابعیتی نفوذی در دیوان‌سالاری دولتی، همان خدمت را در حق آمریکایی‌ها مرتکب می‌شوند که عناصر دوتابعیتی حاضر در تیم و طرف آمریکایی.
بانک مرکزی، طلبکار دولت رئیس بانک، مدیون روحانی!
سخنان چندی قبل رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر مدیون بودنش به روحانی با واکنش‌های اجتماعی بسیار مواجه شد.
رئیس کل بانک مرکزی چند روز قبل ضمن انتشار توئیتی مدعی شده بود: من مثل همه مردم به خاطر دفاع روحانی از برجام، مدیون ایشانم.
جهان‌نیوز ضمن انتشار متن این توییت از مردم خواست نظر خود را در این باره بیان کنند:
* خیلی‌ها مدیون جناب روحانی هستند به‌ویژه آن صد‌ها مدیر اصلاح‌طلبی که درب بیت‌المال را باز دیدند و حقوق‌های میلیونی به خودشان دادند...!
* بابا این برجام رو رها کنید بوی جنازه برجام همه دنیا رو برداشت شما‌ها هنوز ایستادید بالای سرش و دم از برجام می‌زنید.
* از طرف خودت حرف بزن، یعنی چی من هم مثل همه مردم ایران!
* این‌ها خودشان را همه مردم می‌بینند. من یکی مدیون حسن روحانی نیستم، چون برجام به جز گرانی و فقر و بیکاری برای کشور ما چیزی به ارمغان نیاورد.
* از صدقه‌سری برجام امسال اجاره‌های مسکن سر به فلک کشیده است. روحانی مچکریم!
* شما ظاهرا شکمت سیر است، منزل بزرگ و خودروی شخصی داری، درآمد مکفی هم داری و... که این‌طوری صحبت می‌کنی؟! از قدیم گفتند سواره از پیاده خبر ندارد.
* برجام اقتصاد کشور را قفل کرد.
* آدمی که حتی نتونست قیمت ارز رو کنترل کنه، آدمی که توان کنترل چند تا بانک را هم نداشت و... از چی تشکر می‌کند؟
* شما حتما مدیون مردم هستید، ولی مردم هرگز.
* شما فکر کنم توجهی به نظرسنجی‌ها ندارید. همین که حواستون نیست آقای روحانی یکی از غیرمحبوب‌ترین افراد سیاسی حال حاضر کشور است نشان می‌دهد که از مسائل سیاسی چندان سررشته‌ای ندارید.
* خب الحمدلله اقتصاددان هم هستید و برجام‌دوست هم هستید. پس صف مرغ‌ها در دوره شما طولانی‌تر می‌شود.
* بالاخره صدای خاموش مردم هستی یا مدیون بانی وضع موجود؟!
* رئیس قبلی بانک مرکزی (آقای صیف) زمانی که هنوز ظاهر برجام توسط آمریکا حفظ شده بود، درخصوص برجام اعلام داشت «تقریبا هیچ‌چیز عاید ما نشد».
یادآور می‌شود ادعای مدیون بودن رئیس بانک مرکزی نسبت به آقای روحانی در حالی است که به اذعان خود وی، دولت بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکار است! این بدهی‌ها بخشی از علل تشدید تورم محسوب می‌شود.

روزنامه وطن امروز
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت اخوی آیت‌الله مکارم‌شیرازی
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت اخوی مکرم حضرت آیت‌الله مکارم‌شیرازی را تسلیت گفتند. متن پیام تسلیت رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
حضرت آیت‌الله آقای مکارم‌شیرازی دامت برکاته
درگذشت اخوی مکرم را به آن جناب تسلیت عرض می‌کنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان و عافیت و سلامت را برای جنابعالی از خداوند متعال مسألت می‌نمایم.
سیدعلی خامنه‌ای - ۱۳ خرداد ۱۴۰۰
***
اطلاعیه ستاد انتخابات درباره نامزد‌های مجلس خبرگان رهبری
ستاد انتخابات کشور اسامی نامزد‌های میان‌دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری را اعلام کرد. به گزارش تسنیم، ستاد انتخابات کشور در اطلاعیه شماره ۱۶ خود، اسامی نامزد‌های دومین میان‌دوره انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری به تفکیک استان را که صلاحیت آنان مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفته است، اعلام کرد.
طبق این اطلاعیه اسامی نهایی نامزد‌های میان‌دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری به شرح ذیل است:
استان تهران
۱- علیرضا اعرافی
۲- حمید حوالی‌شهریاری
۳- احمد دانش‌زاده‌مؤمن
۴- علی رازینی
۵- علی رحمانی‌فرد
۶- حسین ردایی
۷- کاظم سپاسی‌آشتیانی
۸- حسینعلی سعدی
۹- علی قریب‌دوست
۱۰- رضا محققیان‌گورتانی
۱۱- حیدر مصلحی
۱۲- منصور مظاهری‌کرونی
۱۳- سیداحمد موسوی‌وادقانی
۱۴- مهدی نیکوی
۱۵- سیدمحمد واعظ‌موسوی
۱۶- غلامعباس هاشمی
استان خراسان رضوی
۱- عباس شاه‌رفعتی
۲- سیدمحمدرضا مدرسی‌مصلی
۳- غلامرضا مغیسه
استان قم
۱- محمود رجبی
۲- سیدمحمد سعیدی‌گلپایگانی
استان مازندران
۱- سیدصادق پیشنمازی
۲- محمدحسن گلی‌شیردار
 

سفیر سابق انگلیس در آمریکا: با وجود شبه‌ترامپ‌ها، فایده توافق با بایدن چیست؟

سفیر سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ لندن در واشنگتن با اشاره به سفر جو بایدن به انگلیس برای نشست گروه ۷، از بی‌اعتمادی و تردید متحدان آمریکا به این کشور با توجه به تجربه برجام خبر داد. به گزارش فارس، سفیر پیشین انگلیس در آمریکا معتقد است با توجه به اقدام دونالد ترامپ در خروج از توافق هسته‌ای ایران، «متحدان و دشمنان» واشنگتن درباره توافق با این کشور تردید دارند. «پیتر وستماکوت» در مصاحبه با گاردین گفت: «چیزی که بایدن و بسیاری از دیگر اعضای تیم او از آن کشور‌ها (در نشست گروه ۷) -که این تیم تلاش خواهد کرد آن‌ها را به انجام کاری متقاعد کند- خواهند شنید این است: چطور ما بتوانیم حرف آمریکا را بپذیریم؟»

سفیر پیشین انگلیس در آمریکا با اشاره به حصول توافق برجام در دولت باراک اوباما و خروج از این توافق در دولت ترامپ تصریح کرد: «ببینید چه اتفاقی برای توافق هسته‌ای ایران افتاد: (این توافق) توسط رئیس‌جمهور بعدی (آمریکا) پاره شد». سفیر سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ لندن در واشنگتن افزود: «اگر یک ترامپ دیگر یا فرد شبیه ترامپ در کاخ سفید حضور یابد، چه اتفاقی می‌افتد؟ چه فایده‌ای دارد که با شما‌ها (اعضای دولت بایدن) در حال حاضر به توافق برسیم وقتی ارزش کاغذی را که توافق روی آن پرینت می‌شود، ندارد؟ به نظر من، آن‌ها متوجه آسیب وارد شده به وجهه آمریکا به عنوان یک متحد قابل اتکا هستند».
 

شورای حکام به بررسی گزارش‌های اخیر درباره ایران می‌پردازد

نماینده روسیه در مذاکرات هسته‌ای در وین از نشست آتی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای بررسی گزارش‌های اخیر درباره ایران خبر داد. به گزارش فارس، نماینده روسیه در مذاکرات هسته‌ای در وین یکشنبه بعدازظهر به وقت تهران گفت شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نشست آتی خود به بررسی گزارش‌های تازه درباره ایران می‌پردازد. «میخائیل اولیانوف» در توئیتی نوشت: «شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دوشنبه به بررسی ۲ گزارش می‌پردازد که چندان برای ایران مطلوب نیست، اما پیش‌بینی می‌شود اتفاق خاصی رخ ندهد. همه متوجه شدند دخالت در مذاکرات هسته‌ای در وین جایز نیست». آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش جدید فصلی خود درباره اجرای توافق هسته‌ای ایران مدعی شده بود این گفتگو‌ها نتیجه‌بخش نبوده و ایران از ارائه توضیحات لازم درباره ذرات اورانیوم کشف‌شده در چند سایت این کشور خودداری کرده است.

در دور قبلی نشست ۳۵ عضو شورای حکام، نمایندگان ۳ کشور اروپایی با همراهی آمریکا پیش‌نویس قطعنامه‌ای را که در آن از ایران انتقاداتی به عمل آمده بود، آماده کرده بودند، اما منابع خبری مدعی شده‌اند انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا به دنبال صدور قطعنامه علیه ایران در نشست امروز شورای حکام آژانس اتمی نیستند. منابع خبری نوشتند صدور چنین قطعنامه‌ای به تشدید تنش‌ها میان ایران و کشور‌های غربی منجر می‌شود و می‌تواند گفتگو‌های جاری در وین برای احیای توافق هسته‌ای برجام را با مخاطراتی مواجه کند.

روزنامه خراسان

آغاز ثبت نام جدید و افزایش وام مسکن ملی

ایسنا - معاون وزیر راه و شهرسازی از آغاز ثبت نام مجدد متقاضیان طرح اقدام ملی مسکن از امروز (۱۷ خرداد) خبر داد. فعلا جزئیات بیشتری درخصوص تعداد واحد‌های ثبت نامی اعلام نشده است. همچنین به گفته «محمودزاده»، با مصوبه دولت، تسهیلات مسکن ملی از ۱۰۰ به ۱۵۰ میلیون تومان افزایش یافت. به این ترتیب و با اقدام دولت میزان قسط ماهیانه وام مذکور در بازپرداخت ۱۲ ساله به دو میلیون و ۵۴۸ هزار تومان افزایش می‌یابد. طبق اظهارات اواخر اردیبهشت ماه یاسر لک ـ معاون اداره کل راه و شهرسازی استان تهران ـ هم اکنون قیمت هر متر مسکن ملی به سه میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسیده است.
 

اعتبار ۳ سال از دسته چک‌های جدید حذف شد

بانک مرکزی- سخنگوی اجرای قانون جدید چک به تشریح اصلاحیه قانون جدید چک پرداخت و گفت: تاریخ سه سال اعتبار چک در اصلاحیه جدید حذف شده است و اکنون فرجه زمانی سه ساله روی دسته چک وجود ندارد.
 

سقوط ۵.۳ درصدی بیت کوین

تسنیم- بسته شدن برخی حساب‌های ارز مجازی رسانه اجتماعی ویبوی چین باعث شد ارزش بیت کوین ۳/۵ درصد طی ۲۴ ساعت کاهش یابد و به حدود ۳۵۲۲۰ دلار برسد. با این حال ارزش این ارز مجازی دیروز مقداری تعدیل شد و تا بعد از ظهر به حدود ۳۵ هزار و ۹۰۰ دلار رسید.
 

بازار داغ آدامس‌های قاچاق

تسنیم- مدیر کل مبارزه با قاچاق طلا، ارز و پولشویی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز با اشاره به گردش هزار میلیارد تومانی مصرف آدامس در کشور گفت: سهم تولید داخلی از این رقم ۳۰ درصد و سهم واردات قاچاق آدامس ۷۰ درصد است.
 

روزنامه ایران

ذوالنوری؛ از آتش زدن برجام تا موافقت با توافق هسته‌ای!

خبر اول اینکه، مجتبی ذوالنوری نماینده قم و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت که هیچ اصولگرایی مخالف برجام نیست. به گزارش ایرنا، مجتبی ذوالنوری در مراسم عزاداری شهادت امام جعفر صادق (ع) در مسجد امام خمینی (ره) پردیسان قم گفت: والله من هیچ فرد و مسئول اصولگرایی را نمی‌شناسم که مخالف اجرای برجام و رفع تحریم‌ها باشد، اما باید شرط‌ها و تضمین‌هایی را قرار دهیم. وی با بیان اینکه اگر امریکا بدون قید و شرط به برجام برگردد، مکانیسم ماشه را فعال می‌کند، گفت: در این زمینه تضمین‌های قابل دریافتی وجود دارد و اگر در سال‌های گذشته فرصت سوزی نشده بود، می‌توانستیم غربی‌ها را زودتر به پای میز مذاکره بکشانیم.

ادعای ذوالنوری مبنی بر اینکه هیچ اصولگرایی مخالف برجام نیست، در حالی است که بخش زیادی از مجموعه سیاسی اصولگرایان و از جمله خود وی در طول سال‌های گذشته در صف مخالفان سر سخت توافق هسته‌ای بوده‌اند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۹۷ تعدادی از نمایندگان اصولگرا که ذوالنوری در رأس آن‌ها بود، متن توافق هسته‌ای را در صحن علنی مجلس دهم به‌همراه پرچم امریکا به آتش کشیدند.
 

شورای حکام قطعنامه‌ای علیه ایران ندارد

خبر دیگر اینکه، انگلیس، فرانسه، آلمان و ایالات متحده امریکا به‌دنبال صدور قطعنامه علیه ایران در نشست هفته آینده شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی نیستند. به‌گزارش ایسنا خبرگزاری رویترز با اعلام این خبر نوشته صدور چنین قطعنامه‌ای به تشدید تنش‌ها میان ایران و کشور‌های غربی منجر می‌شد و می‌توانست گفتگو‌های جاری در وین برای احیای توافق هسته‌ای برجام را با مخاطراتی مواجه کند. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش جدید فصلی خود که ۱۰ خرداد در اختیار اعضای شورای حکام قرار گرفت. درباره اجرای توافق هسته‌ای ایران مدعی شده که این گفتگو‌ها نتیجه‌بخش نبوده و ایران از ارائه توضیحات لازم درباره ذرات اورانیوم کشف‌شده در چند سایت این کشور خودداری کرده است. منابع آگاه غربی اعلام کرده‌اند که گزارش جدید آژانس را صرفاً به‌دلیل ادامه داشتن گفتگو‌های برجام نمی‌توان نادیده گرفت، اما صدور قطعنامه در حال حاضر محتمل نیست.
 

شرکت نکردن در انتخابات گناه نابخشودنی است

شنیدیم که، یک عضو مجلس خبرگان رهبری انتخابات را لیلة‌القدر تقدیرات سیاسی و اجتماعی کشور خواند و گفت: خطی که دائماً القا می‌کند که انتخابات تأثیرگذار نیست و بی‌فایده است، چه در خارج چه در داخل، خط دشمن است. به گزارش جماران، حجت‌الاسلام والمسلمین جواد مجتهدشبستری، نماینده آذربایجان غربی در مجلس خبرگان رهبری افزود: باید باور داشته باشیم که شرکت در انتخابات صرف یک حق نیست بلکه تکلیفی است که سرباز زدن از آن گناهی نابخشودنی است و تکلیفی است که امنیت کشور و تمامیت ارضی کشور را حفظ می‌کند، دشمن را از طمع به این کشور مأیوس و او را خشمگین می‌کند؛ دوستان را امیدوار و خوشحال می‌کند و قلب مبارک حضرت، ولی عصر (عج) خشنود می‌شود، ارواح طیبه شهدا و روح بلند امام راحل (ره) قطعاً خشنود خواهد شد.
 

تعیین حبس برای فیلمبرداری از اعدام یا قطع عضو

با خبر شدیم که، نمایندگان مجلس طرح جدیدی را در دست بررسی دارند که بر اساس یکی از بند‌های آن برای فیلمبرداری از اعدام یا قطع عضو و انتشار آن در فضای مجازی حبس تعیین شده است. به گزارش تسنیم در ماده ۷ طرح «تشدید مجازات همکاری کنندگان با اقدامات کشور‌های متخاصم علیه امنیت و منافع ملی» آمده است: «هرگونه فیلمبرداری یا تصویربرداری از صحنه جرایم منجر به سلب حیات، حبس ابد یا جرایم موجب مجازات قطع عضو یا جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی یا سوانح و حوادث منجر به فوت یا صدمات بدنی یا اقدامات تروریستی، جز در موارد مقرر قانونی از جمله ماده ۱۳۱ قانون آیین دادرسی کیفری، جرم محسوب و مرتکب به مجازات حبس تعزیری درجه پنج محکوم می‌شود. همچنین انتشار یا بازنشر فیلم یا تصاویر ضبط شده فوق الذکر که به نحو غیرمجاز تهیه شده یا به‌صورت قانونی توسط دوربین‌های مداربسته گرفته شده و یا به هر نحو به‌صورت قانونی تهیه شده باشد مشمول مجازات مذکور خواهد بود. در صورت ارسال فیلم یا تصاویر فوق به شبکه‌های معاند یا بیگانه مرتکب به حداکثر مجازات مذکور محکوم می‌شود». کمیسیون حقوقی مجلس این هفته این طرح را بررسی می‌کند.
 

قطر: برجام به نفع کشور‌های منطقه است

دست آخر اینکه، وزیر خارجه قطر با اعلام اینکه برجام به نفع کشور‌های منطقه است گفت که این کشور آماده تسهیل گفتگو میان تهران و واشنگتن است. به گزارش ایسنا، محمدبن عبدالرحمان آل ثانی، وزیر خارجه قطر روز جمعه در گفتگو با سی ان بی‌سی گفت: امریکا متحد راهبردی قطر است و ما می‌خواهیم این اتحاد راهبردی را حفظ کنیم. از سوی دیگر ایران نیز همسایه ما است و می‌خواهیم شاهد ثبات در آنجا باشیم. وی با اشاره به آمادگی قطر برای تسهیل گفتگو میان ایران و امریکا گفت: هم‌اکنون ما درحال مخابره پیام به هر دو طرف هستیم تا در تعامل با یکدیگر مثبت و سازنده‌تر باشند و در اسرع وقت به توافق برسند.

وزیر خارجه قطر در ادامه افزود که توافق هسته‌ای در خاورمیانه در جهت منافع قطر و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج (فارس) است. وی همچنین اظهار کرد که از دیدگاه قطر باید چارچوب امنیت منطقه‌ای میان ایران و شورای همکاری خلیج (فارس) وجود داشته باشد. آل ثانی تصریح کرد: ما باور داریم که این مهم است که ما هدایت این گفتگو‌ها را به دست بگیریم و آن را به کشور‌های دیگری نسپاریم. ما استقبال می‌کنیم که پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بخشی از آن باشند و از این گفتگو حمایت کنند، اما هسته این گفتگو باید توسط ایران و اعضای شورای همکاری خلیج (فارس) به دست گرفته شود.

روزنامه شرق

انتقاد پوتین از معیار‌های دوگانه آمریکا

رئیس‌جمهور روسیه، آمریکا را به داشتن معیار‌های دوگانه در برخورد با مهاجمان به کنگره متهم کرد. به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری بی‌بی‌سی، ولادیمیر پوتین در مجمع اقتصادی بین‌المللی سن‌پترزبورگ گفت: کار آمریکا اشتباه است که از سرکوب اعتراضات ضددولتی برون‌مرزی انتقاد می‌کند، درحالی‌که آمریکایی‌ها با خواسته‌های سیاسی را تحت پیگرد قانونی قرار می‌دهد.
نسخه چاپی