وحشت رئیس موساد از حمله ایران به این رژیم
رئیس سازمان جهنمی و آدمکش موساد چیزهایی در مورد حمله به ایران گفته و مدعی شده که این حملات از داخل ایران صورت خواهد گرفت. دیوید بارنیا ادعا کرده که رهبری ایران باید آگاه باشد که «استفاده از زور یا علیه اسرائیلی‌ها با پاسخ دردناکی از سوی طرف‌های مسوول! در خاک ایران مواجه خواهد شد. ما دنبال نیابتی‌ها نمی‌رویم، دنبال فرستندگان می‌رویم و این اتفاق در تهران، اصفهان یا کرمانشاه خواهد افتاد.»

در مورد این وراجی‌های رئیس موساد باید چند نکته بسیار مهم را برشمرد: نخست: تا به امروز همواره رژیم صهیونیستی بود که اعلام می‌کرد می‌خواهد به ایران حمله کرده و مانع از دستیابی ایران به زعم خودشان به سلاح هسته‌ای شود، این آن‌ها بودند که همیشه تهدید به استفاده از به قول خودشان «زور» می‌کردند، تمرین هوایی کرده و هر روز چندین خبر در مورد نابودی سایت‌های هسته‌ای ایران منتشر می‌کردند؛ پس تا اینجای کار ادعای آن‌ها در مورد اینکه می‌توانند از زور علیه ایران استفاده کنند یک دروغ بیشتر نبوده و به شدت از اینکه ایران علیه آن‌ها از زور استفاده کند، می‌ترسند!

دوم: گفته ما دنبال نیابتی‌ها نمی‌رویم! اصلا چه کسی می‌خواهد نیابتی شما شود؟ چه کسی یا طرفی حاضر است به عنوان نیروی نیابتی شما کار کرده و به خاطر شماها خودش را به خطر بیندازد؟ یک عده مهاجر چند ملیتی آدمکش و جانی که خودشان مثل سگ به جان هم افتاده و هر روز پاچه همدیگر را می‌گیرند و در منطقه ما نه «غریب» که «غربتی» به شمار می‌روند هیچ کسی را ندارند. اگر امیدشان به علیف و بن سلمان و بن زاید است که این اوباش با یک ابرو تکان دادن ایران خودشان را قهوه‌ای می‌کنند.

سوم: گفته که دنبال «فرستادگان» می‌رویم و البته نگفته که این فرستاده‌ها چه کسانی هستند؛ اما ما می‌دانیم که منظورش منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و حامیان گدازاده پهلوی و یک عده قاتل فراری که نام خودشان را استقلال‌طلب گذاشته و مدت‌ها است که تحت نظر افسران این رژیم در شمال افریقا و یکی دو جای دیگر‌ (از جمله یک کمپ در آلمان) آموزش دیده‌اند. این‌ها در برابر ملت ایران عددی نیستند و اگر قرار شد که ایران از زور استفاده کند این‌ها هم وقتی دیدند ارباب‌شان به درد داشت نمی‌خورد خودشان مثل موش به همان سوراخی می‌خزند که از آن بیرون آمده بودند.

چهارم: همانگونه که در بند اول گفته شد، این صهیونیست‌ها بودند که همیشه مدعی استفاده از زور علیه ایران بوده و تهدید به حمله نظامی می‌کردند. رئیس دستگاه آدمکشی و ترور و جنایت موساد خودش بهتر از همه می‌داند که همه تهدیدها و حرف‌های ژنرال‌ها و سیاستمداران قلابی این رژیم در مورد حمله به ایران و بمباران و از این دست گفته‌ها، چرندیاتی بیش نیست و هیچ قابلیت اجرایی ندارد و همه امید این «غربتی‌ها» به چهار تا خودفروخته منافق و سلطنت طلب و جدایی‌های طلب‌های وابسته به کومله و دمکرات است و هر آن چیزی که در تا به امروز در مورد حمله به ایران گفته‌اند دیگر مصرف داخلی هم برای آن‌ها ندارد.

پنجم: اما چرا رئیس موساد در این روزها می‌آید و این حرف‌ها را می‌زند؟ او چرا این همه عصبانی است؟ او چه چیزی می‌داند و چه دیتایی دارد؟ جاسوس‌ها و عواملش در منطقه چه خبرهایی به او رسانده‌اند که افسار پاره کرده و به شدت جفتک‌پرانی می‌کند و فکر نمی‌کند که آن دندان‌های خرابش ممکن است با حرف زدن بیشتر، خراب‌تر شود؟ چرا در روزهایی که قرار است به گفته خودشان توافق صورت بگیرد و ایرانِ پس از توافق هم قرار نیست دیگر آن‌ها را اذیت کند این حرف‌ها را می‌زند و وحشت‌زده از استفاده ایران از «زور» می‌گوید؟ داستان چیست که بارنیا در جایگاه رئیس یک دستگاه امنیتی این همه «صریح» به قول خودش تهدید می‌کند؟

اصل موضوع را چند ماه پیش خدمت شما عرض کردم و گفتم که اگر توافق هسته‌ای صورت نگیرد، رژیم صهیونیستی به شدت تنبیه خواهد شد و این تنبیه به صورتی خواهد بود که بیش از 80درصد از توان نظامی و اقتصادی و زیرساخت‌هایی که در طول چند دهه گذشته با غارت منابع فلسطین درست کرده را از دست خواهد داد. همه مقدمات و همه زیرساخت‌ها برای ادب کردن همیشگی و یک‌باره رژیم صهیونیستی فراهم شده و این موضوع را رئیس موساد بهتر و بیشتر از همه می‌داند. مخالفت صریح و شدید آن‌ها با توافق هسته‌ای و سفر آن‌ها به امریکا و اروپا و توضیحات زیاده از حد به مقامات امریکایی نیز در همین راستا تفسیر می‌شود. بارنیا به خوبی مشاهده کرده که قرار است به زودی از «زور» علیه این رژیم استفاده شود، چیزی که خودشان همین الان هم دارند علیه ملت فلسطین از آن استفاده می‌کنند و باید طعمش را بچشند.

رئیس سازمان جهنمی و آدمکش موساد چیزهایی در مورد حمله به ایران گفته و مدعی شده که این حملات از داخل ایران صورت خواهد گرفت. دیوید بارنیا ادعا کرده که رهبری ایران باید آگاه باشد که «استفاده از زور یا علیه اسرائیلی‌ها با پاسخ دردناکی از سوی طرف‌های مسوول! در خاک ایران مواجه خواهد شد. ما دنبال نیابتی‌ها نمی‌رویم، دنبال فرستندگان می‌رویم و این اتفاق در تهران، اصفهان یا کرمانشاه خواهد افتاد.»

وحشت رئیس موساد از حمله ایران به این رژیم


در مورد این وراجی‌های رئیس موساد باید چند نکته بسیار مهم را برشمرد

نخست: تا به امروز همواره رژیم صهیونیستی بود که اعلام می‌کرد می‌خواهد به ایران حمله کرده و مانع از دستیابی ایران به زعم خودشان به سلاح هسته‌ای شود، این آن‌ها بودند که همیشه تهدید به استفاده از به قول خودشان «زور» می‌کردند، تمرین هوایی کرده و هر روز چندین خبر در مورد نابودی سایت‌های هسته‌ای ایران منتشر می‌کردند؛ پس تا اینجای کار ادعای آن‌ها در مورد اینکه می‌توانند از زور علیه ایران استفاده کنند یک دروغ بیشتر نبوده و به شدت از اینکه ایران علیه آن‌ها از زور استفاده کند، می‌ترسند!

دوم: گفته ما دنبال نیابتی‌ها نمی‌رویم! اصلا چه کسی می‌خواهد نیابتی شما شود؟ چه کسی یا طرفی حاضر است به عنوان نیروی نیابتی شما کار کرده و به خاطر شماها خودش را به خطر بیندازد؟ یک عده مهاجر چند ملیتی آدمکش و جانی که خودشان مثل سگ به جان هم افتاده و هر روز پاچه همدیگر را می‌گیرند و در منطقه ما نه «غریب» که «غربتی» به شمار می‌روند هیچ کسی را ندارند. اگر امیدشان به علیف و بن سلمان و بن زاید است که این اوباش با یک ابرو تکان دادن ایران خودشان را قهوه‌ای می‌کنند.

سوم: گفته که دنبال «فرستادگان» می‌رویم و البته نگفته که این فرستاده‌ها چه کسانی هستند؛ اما ما می‌دانیم که منظورش منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و حامیان گدازاده پهلوی و یک عده قاتل فراری که نام خودشان را استقلال‌طلب گذاشته و مدت‌ها است که تحت نظر افسران این رژیم در شمال افریقا و یکی دو جای دیگر‌ (از جمله یک کمپ در آلمان) آموزش دیده‌اند. این‌ها در برابر ملت ایران عددی نیستند و اگر قرار شد که ایران از زور استفاده کند این‌ها هم وقتی دیدند ارباب‌شان به درد داشت نمی‌خورد خودشان مثل موش به همان سوراخی می‌خزند که از آن بیرون آمده بودند.

چهارم: همانگونه که در بند اول گفته شد، این صهیونیست‌ها بودند که همیشه مدعی استفاده از زور علیه ایران بوده و تهدید به حمله نظامی می‌کردند. رئیس دستگاه آدمکشی و ترور و جنایت موساد خودش بهتر از همه می‌داند که همه تهدیدها و حرف‌های ژنرال‌ها و سیاستمداران قلابی این رژیم در مورد حمله به ایران و بمباران و از این دست گفته‌ها، چرندیاتی بیش نیست و هیچ قابلیت اجرایی ندارد و همه امید این «غربتی‌ها» به چهار تا خودفروخته منافق و سلطنت طلب و جدایی‌های طلب‌های وابسته به کومله و دمکرات است و هر آن چیزی که در تا به امروز در مورد حمله به ایران گفته‌اند دیگر مصرف داخلی هم برای آن‌ها ندارد.

پنجم: اما چرا رئیس موساد در این روزها می‌آید و این حرف‌ها را می‌زند؟ او چرا این همه عصبانی است؟ او چه چیزی می‌داند و چه دیتایی دارد؟ جاسوس‌ها و عواملش در منطقه چه خبرهایی به او رسانده‌اند که افسار پاره کرده و به شدت جفتک‌پرانی می‌کند و فکر نمی‌کند که آن دندان‌های خرابش ممکن است با حرف زدن بیشتر، خراب‌تر شود؟ چرا در روزهایی که قرار است به گفته خودشان توافق صورت بگیرد و ایرانِ پس از توافق هم قرار نیست دیگر آن‌ها را اذیت کند این حرف‌ها را می‌زند و وحشت‌زده از استفاده ایران از «زور» می‌گوید؟ داستان چیست که بارنیا در جایگاه رئیس یک دستگاه امنیتی این همه «صریح» به قول خودش تهدید می‌کند؟

اصل موضوع را چند ماه پیش خدمت شما عرض کردم و گفتم که اگر توافق هسته‌ای صورت نگیرد، رژیم صهیونیستی به شدت تنبیه خواهد شد و این تنبیه به صورتی خواهد بود که بیش از 80درصد از توان نظامی و اقتصادی و زیرساخت‌هایی که در طول چند دهه گذشته با غارت منابع فلسطین درست کرده را از دست خواهد داد. همه مقدمات و همه زیرساخت‌ها برای ادب کردن همیشگی و یک‌باره رژیم صهیونیستی فراهم شده و این موضوع را رئیس موساد بهتر و بیشتر از همه می‌داند. مخالفت صریح و شدید آن‌ها با توافق هسته‌ای و سفر آن‌ها به امریکا و اروپا و توضیحات زیاده از حد به مقامات امریکایی نیز در همین راستا تفسیر می‌شود. بارنیا به خوبی مشاهده کرده که قرار است به زودی از «زور» علیه این رژیم استفاده شود، چیزی که خودشان همین الان هم دارند علیه ملت فلسطین از آن استفاده می‌کنند و باید طعمش را بچشند.

البته موضوعی را باید در مورد نیابتی‌ها بنویسم، توانمندی ویژه و خاصی که فقط و فقط ایران به واسطه درک دقیق و عمیق از شرایط منطقه و بهره‌مندی از حماقت‌های صورت گرفته توسط دیگران به آمده و هیچ کسی و هیچ طرفی آن را در اختیار ندارد. رئیس موساد باید از این توانمندی هراس داشته باشد و نسبت به آن حسودی کند. همانگونه که گفته شد، این‌ها یک رژیم نامشروع را در خاک یک ملت دیگر بنیان گذاشته و در طول هفت دهه گذشته یک زندگی انگلی داشته‌اند، به این معنی که از اروپا و امریکا تا توانسته‌اند کنده و خون ملت فلسطین را هم مکیده‌اند.

اما قدرت نیروهای نیابتی به قول آن‌ها و به گفته ما «متحدان ایران» به گونه‌ای است که ترمز این رژیم را کشیده و آن‌ها این روزها چنان وحشت‌زده هستند که با هیچ شاقولی نمی‌شود این وحشت را اندازه گرفت. اگر نگاهی به تهدیدات سیدحسن نصرالله در مورد تعیین خط مرزی دریایی و بهره‌مندی ملت لبنان از برداشت از مواهب ایزدی در دریای مدیترانه و برخورد صهیونیست‌ها با این قضیه داشته باشید، بیش از پیش متوجه خواهید شد که داستان از چه قرار است. متاسفانه در این زمینه اطلاعات خاص و تحلیل‌های دقیقی در فضای فارسی زبان منتشر نمی‌شود اما ورود رئیس جمهور امریکا به خط میانجی‌گری نشان می‌دهد که متحد ایران در لبنان بلایی بر سر صهیونیست‌ها آورده که آن‌ها از بالاترین مقام امریکایی خواسته‌اند در ماجرا ورود کند!

وقتی یک نیروی به قول آن‌ها نیابتی ایران این توانمندی را دارد که رژیم صهیونیستی را در موضع «چه‌کنم چه‌کنم» بیندازد، آن وقت مساله ایران زمین تا آسمان متفاوت است. توانمندی رژیم صهیونیستی در برابر ایران به همان محدوده‌ای که رئیس موساد تعیین کرد، خلاصه می‌شود: «خرابکاری، آدم‌کشی و آتش زدن جنگل و زمین‌های کشاورزی مردم» این رژیم در برابر عظمتی بنام ایران مانند پشه در برابر فیل است و این را سرکرده‌های این رژیم بیش از همه می‌دانند. با این حال اگر رژیم صهیونیستی نخواهد به خواسته‌های مردم لبنان تن بدهد بلایی سرش می‌آید که یک فصل جدید به تورات اضافه کنند.

این مساله را رئیس جمهور امریکا بیش‌تر و بهتر از سرکرده‌های این رژیم می‌داند و بر این نکته واقف است که اگر قرار شد درگیری شود، این بار محدود به لبنان و رژیم صهیونیستی نمی‌شود و این رژیم هم که توانایی دفاع از خودش را ندارد دست به دامان امریکایی می‌شود که آن هم قدرت لازم برای یک مداخله نظامی را ندارد و به همین دلیل همه تلاش خودش را دارد می‌کند که اول جنگ نشود، دوم بیشترین سود به رژیم صهیونیستی برسد و سوم هم کمترین بهره را حزب‌الله و ملت لبنان ببرد که چون نیت و فکرش خراب است و بدون شک در هیچ یک موفق نخواهد شد. هم به احتمال زیاد جنگ می‌شود، هم هیچ سهمی به صهیونیست‌ها نخواهد رسید و هم بیشترین بهره را حزب‌الله و ملت لبنان خواهند برد./ جعفری
نسخه چاپی