شرح نهج‌البلاغه محسن اسماعیلی

وقتی انسان قدر نعمتی را نداند، چه اتفاقی می‌افتد

استاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت : وقتی انسان قدر نعمتی را نداند، عین آن نعمت بر جای خود باقی می‌ماند اما وصف آن از بین رفته و به نقمت تبدیل می‌شود. بنابراین برای دانستن قدر نعمت باید در وهله اول، آن را بشناسیم.
يکشنبه، 12 مهر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وقتی انسان قدر نعمتی را نداند، چه اتفاقی می‌افتد

استاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت : وقتی انسان قدر نعمتی را نداند، عین آن نعمت بر جای خود باقی می‌ماند اما وصف آن از بین رفته و به نقمت تبدیل می‌شود. بنابراین برای دانستن قدر نعمت باید در وهله اول، آن را بشناسیم.
 
به گزارش راسخون به نقل از فارس، محسن اسماعیلی عضو حقوقدان شورای نگهبان در جلسه پنجاه و هفتم از سلسله جلسات شرح نهج‌البلاغه که در مجموعه فرهنگی یادمان شهدای هفتم تیر«سرچشمه» برگزار شد، به بررسی نامه 69 نهج البلاغه پرداخت و آن را نامه‌ای بسیار مهم دانست که حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) آن را برای یکی از شیعیان برگزیده خود به نام حارث حمدانی نوشته بودند.
 
در این جلسه توصیه‌های حضرت امیرالمؤمنین(ع) راجع به چگونگی رفتار ما با نعمت‌های خداوند مورد بررسی قرار گرفت و اسماعیلی در این باره تصریح کرد: آن حضرت در نامه 69 سه دستورالعمل معرفی فرموده است که «وَاسْتَصْلِحْ کُلَّ نِعْمَة أَنْعَمَهَا اللهُ عَلَیْکَ، وَلاَ تُضَیِّعَنَّ نِعْمَةً مِنْ نِعَمِ اللهِ عِنْدَکَ، وَلْیُرَ عَلَیْکَ أَثَرُ مَا أَنْعَمَ اللهُ بِهِ عَلَیْکَ» به این مفهوم که هر نعمتی که خداوند به تو عنایت فرموده به درستی استفاده کن و هیچ نعمتی از نعمتهای خدا را ضایع نکن و باید اثر و نشانه‌های نعمت‌هایی که خداوند به تو عنایت فرموده در تو دیده شود.
 
مشروح این سخنرانی را در ادامه می‌خوانید :
 
- نعمت‌های خداوند بر ما بی اندازه و غیر قابل شمارش است و هم ابتدایی و از روی لطف است بدون اینکه ما مستحق و شایسته این لطف باشیم. امام سجاد(ع) هم در دعای دوازدهم صحیفه سجادیه اشاره می‌فرماید که به رغم همه گناهان و خطاها باز هم به خدا رو می‌آورم و آمرزش می‌طلبم به این دلیل که هر لطفی که خداوند می‌کند تفضلی است و هر نعمتی که عنایت می‌فرماید ابتدایی و بدون سابقه است.
 
- خداوند به همه مردم اعم از مؤمن و کافر نعمت می‌دهد، هرچند که به اهل ایمان نعمت‌های ویژه هم عنایت می‌فرماید اما کسی را به دلیل کفر و بدعملی از نعمت‌های خود محروم نمی‌کند. پس خداوند در دادن نعمت سختگیری نمی‌کند اما در محاسبه نعمت سختگیری کرده و مراقب است که ما با نعمت‌های او چه می‌کنیم.
 
- وقتی انسان قدر نعمتی را نداند، عین آن نعمت بر جای خود باقی می‌ماند اما وصف آن از بین رفته و به نقمت تبدیل می‌شود. و بنابراین یکی از واجبات انسان مؤمن این است که نعمت را بشناسد و بداند چگونه باید با آن رفتار کند. چراکه حجم زیادی از آیات و روایات درباره معرفی نعمت و نحوه رفتار با آن است.
 
- برای دانستن قدر نعمت باید در وهله اول، آن را بشناسیم. نعمت در لغت به معنای آسایش، خوشی، رفاه و لذت است. البته نعمت مال نیست، بلکه حالت خوشی است که انسان از داشتن مال و دارایی پیدا می‌کند. برخی از لغت‌شناسان مانند راغب اصفهانی باور دارند که نعمت، همان حال خوش و احساس رضایت از داشتن چیزی است.
 
- نقطه مقابل نعمت، نقمت است و هرچه که انسان را به رنج و تعب انداخته و باعث ناراحتی او شود، نقمت محسوب می‌شود. همان طور که انتقام خداوند در قبال انکار نعمت‌ها نیز نقمت است. داد حق را قابلیت شرط نیست، اما اگر نعمت‌های خدا را انکار کرده و در راه رضای او به کار نبرده و طوری استفاده کردیم که خدا را به خشم آوردیم، باید بدانیم که خداوند اهل انتقام است.
 
- باید دانست که هر کسی خوشی و ناخوشی را به گونه‌ای تعریف می‌کند و بنابراین یک چیز ممکن است برای فردی نعمت باشد اما برای دیگری نقمت باشد. به عنوان مثال ثروت، جاه و مقام در شرایطی نعمت بوده و در شرایط دیگری نقمت محسوب شود.
 
- خوشی و ناخوشی انسان مؤمن و پیرو حضرت امیرالمؤمنین(ع) با آخرت و رضایت خداوند معنا می‌شود. به این ترتیب که هر چه او را به بهشت نزدیک کند برای او نعمت است و هر چه او را به خشم خدا و جهنم نزدیک کند، نقمت محسوب می‌شود. پس اگر مقام و ثروت او را به بهشت نزدیک کند، نعمت اوست.
 
- در خطبه 109 نهج البلاغه پس از حمد خداوند تاکید شده است که: «و ما اسبغ نعمک فی الدنیا» به این معنا که چقدر نعمت‌های تو در دنیا کامل بوده و هیچ چیز کم نگذاشته است. در واقع خداوند برای یک یک ما سنگ تمام گذاشته است. و در ادامه می‌فرماید که: « و ما أصغرها فی نعم الآخرة» به این معنا که نعمت‌های دنیا در برابر نعمت‌های آخرت بسیار کم است.
 
- در حکمت 387 تاکید شده است که: «مَا خَیْرٌ بِخَیْر بَعْدَهُ النَّارُ، وَ مَا شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ الْجَنَّةُ، وَ کُلُّ نَعِیم دُونَ الْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقُورٌ، وَ کُلُّ؛ خیری که در پی آن آتش باشد خیر نخواهد بود و درد و شری که در پی آن بهشت است شر نخواهد بود و هر نعمتی در مقابل بهشت ناچیز است و هر گرفتاری و بلایی بدون جهنم عافیت است» پس هر نعمتی در مقابل بهشت را باید ناچیز شمرد و انسان باید بداند بیش از این است که از غیر بهشت لذت ببرد.
 
- بزرگترین نعمت خدا برای انسان مؤمن، چیزی است که مسقیما و تضمین شده ما را وارد بهشت کند و آن، همان ولایت حضرت امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) است. چرا که پیروی از آن حضرت عین نعمت است ولی انسان هر بهره‌ای از دنیا داشته باشد، بدون ولایت پذیری از آن حضرت، برای او نقمت محسوب می‌شود.
 
- امام باقر(ع) فرموده است: «پایه اسلام پنج چیز است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت» و در ادامه فرمود: «ولایت افضل از همه است و هیچ کدام از این موارد در نزد خداوند به اندازه ولایت اهمیت ندارد.» چون ولایت کلید پایه‌های دیگر بوده و روزه و نماز و حج بدون ولایت هیچ مفهومی ندارد.
 
- آمریکا با روزه و حج وهابی‌ها مشکلی ندارد، به این دلیل که در نماز و روزه و حج آنها برائت از مشرکین وجود ندارد و آنکه به نماز و زکات و حج روزه می‌دهد، ولایت است و آن‌ها را قابل بهشت می‌کند. همان طور که امام باقر(ع) فرموده است اگر دست کسی در دست حضرت امیرالمؤمنین(ع) نباشد، هرقدر بیشتر نماز خوانده و روزه بگیرد بیشتر جهنمی خواهد بود.
 
- امام باقر(ع) فرمود: «بلندا و کلید ولایت در این است که انسان آن را بشناسد و از آن اطاعت کند. این را بدان و به بقیه بگو اگر کسی همه شب‌ها را شب زنده‌داری کرده و روزها را روزه بگیرد و همه اموال خود را در راه خدا بدهد و هر سال حج برود اما ولایت را نشناسد و از او اطاعت نکند، اهل ایمان نخواهد بود.» بنابراین ایمان با ولایت معنا می‌شود.
 
- نعمت و نقمت برای انسان مؤمن به مبداء و معاد با ولایت پذیری او معنا می‌شود.
 
- امام رضا(ع) فرمود: «در این دنیا نعمت واقعی وجود ندارد.» نعمت واقعی در سرای آخرت است. شخصی از آن حضرت پرسید: «چرا خداوند در قرآن کریم فرموده است پس از مرگ از نعیم و نعمت‌های دنیا پرسیده می‌شود؟» آن حضرت در پاسخ با صدای بلند فرمود: «این معنای آیه نیست. ولی پدرم امام موسی‌بن‌جعفر(ع) از امام صادق(ع) نقل فرمود که در حضور آن حضرت در تفسیر آیه «سپس در آن روز از نعمتها سوال خواهید شد» همین حرفهای شما مطرح شد، و آن جناب خشمگین شد و فرمود: خداوند عزّوجلّ بندگان خود را نسبت به چیزی که به ایشان تفضّل کرده است بازخواست نمی‏کند، و منّت گذاردن برای نعمت از سوی انسان زشت است، پس چگونه چیزی را که حتی مخلوق نمی‏پسند می‏توان به خالق عزّوجلّ نسبت داد؟! مقصود از این نعیم دوستی و موالات نسبت به ما اهل بیت است، که خداوند، پس از سؤال از توحید و نبوّت، درباره آن بندگانش را مورد سؤال قرار می‏دهد؛ چرا که هرگاه بنده به نعمت دوستی ما وفا کند این وفاداری او را به نعمت جاویدان بهشت می‏کشاند.»
 
- این چنین است که در روز غدیر این آیه شریفه نازل شد که: « الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی» دین با ولایت حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) کامل می‌شود.
 
- اتمام یعنی چیزی که اگر نباشد موارد قبلی اثر ندارد. پس «أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی» یعنی دین بدون ولایت امام علی (ع) هیچ اثری ندارد و هرچه بدون ولایت آن حضرت لذت واقعی ندارد و باید خدا را به دلیل این نعمت سپاسگذار باشیم. بر همین اساس است که عید غدیر به عنوان عیدالله الاکبر (عید بزرگ خدا) معرفی شده، یعنی غدیر عید خداست.
 
سلسله جلسات شرح نهج البلاغه چهارشنبه هر هفته بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد هفتاد و دو تن یادمان شهدای هفتم تیر«سرچشمه» برگزار می‌شود و حضور برای علاقه‌مندان آزاد است.
/2759/



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.