وقتی مسئولی ببیند تمام مردم در فضای مجازی و حقیقی با اشرافیگری که خودشان به نمایش گذاشتهاند برخورد میکنند، دیگر آرامشی برای شوی تجملات ندارد و میداند شاخک های مردم در این موضوعات تیز شده و با یک لایک تنها از کنار این تصاویر که مخرب روح و روان مردم است، نمیگذرند و به هر طریقی مخالفت خود را ابراز میکنند.
راسخون : چند وقتی است که چند پویش یا کمپین توسط کاربران دغدغهمند در فضای مجازی به راه افتاده است که به عنوان مثال میتوان به کمپین نذر_آب ، نه_به_اشرافیگری، و فرزندت_کجاست اشاره کرد که این موارد هم مردم و سلبریتیها را پای کار کشاندند و هم مسئولین را درگیر کردند. در پویش فرزندت_کجاست چند نکته مهم و قابل توجه وجود دارد که به خوبی توانست مسئولین را پای کار و همراهی با این کمپین بکشاند.
* رفع اشکالات، مطالبه عمومی مردم می شود
اینکه سید جوان منتقد به اشرافیگری در مصاحبه خود میگفت: باید کاری کنیم تا این درخواست به نفی اشرافیگری در مسئولین تبدیل به مطالبه عمومی مردم شود، یکی از مهمترین نکات این پویش هاست. وقتی مسئولی ببیند تمام مردم در فضای مجازی و حقیقی با اشرافیگری که خودشان به نمایش گذاشتهاند برخورد میکنند، دیگر آرامشی برای شوی تجملات ندارد و میداند شاخک های مردم در این موضوعات تیز شده و با یک لایک تنها از کنار این تصاویر که مخرب روح و روان مردم است، نمیگذرند و به هر طریقی مخالفت خود را ابراز میکنند.
بله؛ یکی از محاسن این نوع پویشها این است که وزرا و مسئولین رده بالا را مجبور میکند تا موضوع این کمپینها تبدیل به مطالبه عمومی نشده زودتر مردم را از وضع سکونت و نوع اشتغال فرزندانشان مطلع کنند.
رهبری هم در دیدار دانشجویی خطاب به تشکلهای دانشجویی توصیه کردند: «برطرف کردن مشکلات کلان کشور بر عهده مسئولان عالی رتبه است اما مطالبهگری دانشجویان اگر با مطالعه و اطلاعات دقیق و درست همراه باشد، قطعاً زمینهساز تلاش بیشتر مسئولان برای حل مشکلات خواهد بود»[1]
با این توصیه رهبری باید دنبال این مهم باشیم که چنین جریاناتی که واقعا سازنده و بدون حاشیه است را هم پررنگتر حمایت کنیم و هم مراقب باشیم گرفتار آفت نشود و از چهار چوب طبیعی خود خارج نشود تا به نتیجه بیانجامد؛ و باید بدانیم این مطالبه در هر کجای دنیا باشد نتیجه میدهد؛ به عنوان مثال در فنلاند اینکه یک وزیر با هزینه دولت سه بار با همسرش تماس تلفنی برقرار کرد، خشم و عصبانیت افکار عمومی مردم را به دنبال داشت. جالب این جاست که نه تنها آن وزیر به خاطر این سوءاستفاده استعفاء داد بلکه پروندهای هم در دادگاه برایش تشکیل داده شد تا هزینه آن سه مکالمه را به بیت المال برگرداند.
حال تصور کنیم اگر این دقت و مطالبه مردمی برای بعضی مسئولین ما اجرا شود چه داستانی را باید مشاهده کنیم، زیرا متاسفانه بهرهبرداریهای شخصی و خارج از عرف در مسئولین و فرزندانشان دیده میشود.
* کار جمعی نتیجه دارد
اینکه به قول امام خمینی باور کنیم که همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفهایم نه مأمور به نتیجه، بسیار در مسیر این نوع پویشها میتواند به افراد و به نتیجه رسیدن هدف کمک کند. البته معمولا افرادی هستند که نقش منفی را در این مسیر دارند و اعتقادی به نتیجه ندارند و میگویند با یک انتقاد ما مگر میشود کسی را تغییر داد، یا یک جریان انقلابی به راه انداخت؟ این در حالی است که انقلاب هم با چنین تفکری استارت خورد و به خوبی هم نتیجه داد؛ البته با کمی زمان و صبر.
در کشور های دیگر هم چنین مطالباتی بوجود آمد؛ مثلا کمپین mee_too که به خاطر تعرضات جنسی به بازیگران، سینمای هالیوود را به چالش کشاند و در مواردی دیگر چندین مورد استعفای مسئولین را به دنبال داشت.
سایت خبری عصر ایران به نقل از روزنامه اردنی الدستور نوشت: «شهردار استکلهم پایتخت سوئد که همزمان ریاست یکی از احزاب این کشور را نیز برعهده دارد، ناگهان بدون مقدمه و به صورت ناگهانی خود را در میان موجی از انتقادات و خشم کمنظیر مردمی دید و از طرف مطبوعات و رسانهها به فساد مالی متهم شد.
وی در نهایت مجبور به کنارهگیری از سمت شهردار استکلهم شد.
تمام این اتهام شهردار استکلهم این بود که خانم شهردار با استفاده از کوپنهای دولتی (ژتون)، برای خودروی شخصی خود بنزین زده است.
منتقدان و مطبوعات در سوئد گفتهاند: اگر شهردار از اموال عمومی استفاده شخصی کند، پس دیگر کارمندان شهرداری با اموال عمومی به دست آمده از مالیاتهای عمومی، چه میکنند و این مبالغ را چگونه هزینه میکنند؟
هردار استکلهم در واکنش به این انتقادات قسم یاد کرده که در پمپ بنزین، متوجه جا گذاشتن کیف پول خود میشود و لذا مجبور شده از کوپنهای دولتی برای پرداخت هزینه بنزین استفاده کند.
البته مطبوعات و منتقدان این توجیه های خانم شهردار را نپذیرفته و گفتند: این توجیهها برای شهردار استکلهم مناسب نیستند و وی میتوانست به جای خیانت در امانت، خودروی خود را ترک و از وسایل حمل و نقل عمومی برای رسیدن به مقصد استفاده کند.
شهردار استکلهم علاوه بر کنارهگیری از سمت خود، از جایگاه حزبیاش نیز به عنوان رئیس حزب، کنار گذاشته شد تا به کلی از صحنه سیاسی سوئد حذف شود.»[2]
باید مردم و مسئولین ما به این نقطه برسند که هر نوع انتقاد را پذیرا باشیم و به راحتی از تخلفات مسئولین چشم پوشی نکنیم. این نمونهها در کشور های غربی که خیلی تقیدات دینی هم ندارند باید به ما این انگیزه را بدهد که به هر طریقی صدای خود را به گوش مسئولین برسانیم که آنها هم باید در این نظام مثل مردم باشند و از رانت و مسئولیت خود برای فرزندان و اطرافیان خود استفاده نکنند.
* همه مسئولین پاسخگو باشند
در این کمپین باید توقع حضور جناحین سیاسی را داشته باشیم و نگوییم فقط مسئولین امروز باید اعلام وضعیت کنند و باید این حق را به وزرا و مسئولین سابق هم بدهیم تا آنها هم از وضعیت شغل و سکونت فرزندانشان حرف بزنند و از تهمت ها اعلام برائت کنند.
به قلم : حجت السلام مرتضی باقری
پی نوشت:
[1]. دیدار جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی، 12/04/1395.
[2]. سایت خبری عصر ایران.
راسخون : چند وقتی است که چند پویش یا کمپین توسط کاربران دغدغهمند در فضای مجازی به راه افتاده است که به عنوان مثال میتوان به کمپین نذر_آب ، نه_به_اشرافیگری، و فرزندت_کجاست اشاره کرد که این موارد هم مردم و سلبریتیها را پای کار کشاندند و هم مسئولین را درگیر کردند. در پویش فرزندت_کجاست چند نکته مهم و قابل توجه وجود دارد که به خوبی توانست مسئولین را پای کار و همراهی با این کمپین بکشاند.
* رفع اشکالات، مطالبه عمومی مردم می شود
اینکه سید جوان منتقد به اشرافیگری در مصاحبه خود میگفت: باید کاری کنیم تا این درخواست به نفی اشرافیگری در مسئولین تبدیل به مطالبه عمومی مردم شود، یکی از مهمترین نکات این پویش هاست. وقتی مسئولی ببیند تمام مردم در فضای مجازی و حقیقی با اشرافیگری که خودشان به نمایش گذاشتهاند برخورد میکنند، دیگر آرامشی برای شوی تجملات ندارد و میداند شاخک های مردم در این موضوعات تیز شده و با یک لایک تنها از کنار این تصاویر که مخرب روح و روان مردم است، نمیگذرند و به هر طریقی مخالفت خود را ابراز میکنند.
بله؛ یکی از محاسن این نوع پویشها این است که وزرا و مسئولین رده بالا را مجبور میکند تا موضوع این کمپینها تبدیل به مطالبه عمومی نشده زودتر مردم را از وضع سکونت و نوع اشتغال فرزندانشان مطلع کنند.
رهبری هم در دیدار دانشجویی خطاب به تشکلهای دانشجویی توصیه کردند: «برطرف کردن مشکلات کلان کشور بر عهده مسئولان عالی رتبه است اما مطالبهگری دانشجویان اگر با مطالعه و اطلاعات دقیق و درست همراه باشد، قطعاً زمینهساز تلاش بیشتر مسئولان برای حل مشکلات خواهد بود»[1]
با این توصیه رهبری باید دنبال این مهم باشیم که چنین جریاناتی که واقعا سازنده و بدون حاشیه است را هم پررنگتر حمایت کنیم و هم مراقب باشیم گرفتار آفت نشود و از چهار چوب طبیعی خود خارج نشود تا به نتیجه بیانجامد؛ و باید بدانیم این مطالبه در هر کجای دنیا باشد نتیجه میدهد؛ به عنوان مثال در فنلاند اینکه یک وزیر با هزینه دولت سه بار با همسرش تماس تلفنی برقرار کرد، خشم و عصبانیت افکار عمومی مردم را به دنبال داشت. جالب این جاست که نه تنها آن وزیر به خاطر این سوءاستفاده استعفاء داد بلکه پروندهای هم در دادگاه برایش تشکیل داده شد تا هزینه آن سه مکالمه را به بیت المال برگرداند.
حال تصور کنیم اگر این دقت و مطالبه مردمی برای بعضی مسئولین ما اجرا شود چه داستانی را باید مشاهده کنیم، زیرا متاسفانه بهرهبرداریهای شخصی و خارج از عرف در مسئولین و فرزندانشان دیده میشود.
* کار جمعی نتیجه دارد
اینکه به قول امام خمینی باور کنیم که همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفهایم نه مأمور به نتیجه، بسیار در مسیر این نوع پویشها میتواند به افراد و به نتیجه رسیدن هدف کمک کند. البته معمولا افرادی هستند که نقش منفی را در این مسیر دارند و اعتقادی به نتیجه ندارند و میگویند با یک انتقاد ما مگر میشود کسی را تغییر داد، یا یک جریان انقلابی به راه انداخت؟ این در حالی است که انقلاب هم با چنین تفکری استارت خورد و به خوبی هم نتیجه داد؛ البته با کمی زمان و صبر.
در کشور های دیگر هم چنین مطالباتی بوجود آمد؛ مثلا کمپین mee_too که به خاطر تعرضات جنسی به بازیگران، سینمای هالیوود را به چالش کشاند و در مواردی دیگر چندین مورد استعفای مسئولین را به دنبال داشت.
سایت خبری عصر ایران به نقل از روزنامه اردنی الدستور نوشت: «شهردار استکلهم پایتخت سوئد که همزمان ریاست یکی از احزاب این کشور را نیز برعهده دارد، ناگهان بدون مقدمه و به صورت ناگهانی خود را در میان موجی از انتقادات و خشم کمنظیر مردمی دید و از طرف مطبوعات و رسانهها به فساد مالی متهم شد.
وی در نهایت مجبور به کنارهگیری از سمت شهردار استکلهم شد.
تمام این اتهام شهردار استکلهم این بود که خانم شهردار با استفاده از کوپنهای دولتی (ژتون)، برای خودروی شخصی خود بنزین زده است.
منتقدان و مطبوعات در سوئد گفتهاند: اگر شهردار از اموال عمومی استفاده شخصی کند، پس دیگر کارمندان شهرداری با اموال عمومی به دست آمده از مالیاتهای عمومی، چه میکنند و این مبالغ را چگونه هزینه میکنند؟
هردار استکلهم در واکنش به این انتقادات قسم یاد کرده که در پمپ بنزین، متوجه جا گذاشتن کیف پول خود میشود و لذا مجبور شده از کوپنهای دولتی برای پرداخت هزینه بنزین استفاده کند.
البته مطبوعات و منتقدان این توجیه های خانم شهردار را نپذیرفته و گفتند: این توجیهها برای شهردار استکلهم مناسب نیستند و وی میتوانست به جای خیانت در امانت، خودروی خود را ترک و از وسایل حمل و نقل عمومی برای رسیدن به مقصد استفاده کند.
شهردار استکلهم علاوه بر کنارهگیری از سمت خود، از جایگاه حزبیاش نیز به عنوان رئیس حزب، کنار گذاشته شد تا به کلی از صحنه سیاسی سوئد حذف شود.»[2]
باید مردم و مسئولین ما به این نقطه برسند که هر نوع انتقاد را پذیرا باشیم و به راحتی از تخلفات مسئولین چشم پوشی نکنیم. این نمونهها در کشور های غربی که خیلی تقیدات دینی هم ندارند باید به ما این انگیزه را بدهد که به هر طریقی صدای خود را به گوش مسئولین برسانیم که آنها هم باید در این نظام مثل مردم باشند و از رانت و مسئولیت خود برای فرزندان و اطرافیان خود استفاده نکنند.
* همه مسئولین پاسخگو باشند
در این کمپین باید توقع حضور جناحین سیاسی را داشته باشیم و نگوییم فقط مسئولین امروز باید اعلام وضعیت کنند و باید این حق را به وزرا و مسئولین سابق هم بدهیم تا آنها هم از وضعیت شغل و سکونت فرزندانشان حرف بزنند و از تهمت ها اعلام برائت کنند.
به قلم : حجت السلام مرتضی باقری
پی نوشت:
[1]. دیدار جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی، 12/04/1395.
[2]. سایت خبری عصر ایران.
مطلب مرتبط :
واکنش توکلی به کمپین فرزندت کجاست؟
دروغ نماینده مجلس درباره شغل فرزندانش +عکس
ظریف: فرزندانم در تهران ساکن و مشغول به کارند
حرفهای جنجالی پزشکیان در دفاع از دخترش