مبانی قرآنی بیانیه گام دوم توسط حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی تبیین شد

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی به تبیین مبانی قرآنی گام دوم انقلاب پرداخت که در این گزارش بخش‌هایی از آن ارائه می‌شود.
چهارشنبه، 18 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مبانی قرآنی بیانیه گام دوم توسط حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی تبیین شد
به گزارش راسخون به نقل از ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی به تبیین مبانی قرآنی گام دوم انقلاب پرداخت که در بخش‌هایی از مقدمه این نوشته آمده است:

بر همه لازم است به پیام حضرت مهدی علیه السلام توجه شود که فرمود: فق‌های عادلی که مخالف هوی هستند، جانشینان ما هستند و در حوادث به آن‌ها مراجعه کنید «و، اما الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِم» (الغیبة، ص ۲۹۱). امروز فقیهی که مورد انتخاب علما قرار گرفته و وظیفه همه ما اطاعت از او است، مقام معظم رهبری است که در حوادث واقعه باید از فرمان و پیام او اطاعت کنیم.

بهترین پیام، بعد از ده‌ها سال تجربه و مدیریت و حکومت، بیانیه اخیری است که در ۲۲ بهمن ۹۷ از طرف ایشان صادر شده است. این نامه که نتیجه عمری تجربه همراه با تقوا و بصیرت است، ما را بر آن داشت که گوشه‌ای از مبانی قرآنی و روایی آن را بیان کنیم و در خط امام رضا علیه السلام قرار بگیریم که فرمود: هرگاه از ما جمله‌ای شنیدید، مبانی قرآنی آن را از ما بپرسید، تا بدانید که سخنان ناب اهل بیت علیهم السلام برخاسته از قرآن است.

برای این بیانیه صد‌ها آیه و حدیث می‌توان آورد که ما مستندات بعضی از جملات را می‌آوریم و امید داریم دیگران آن را تکمیل و خداوند آن را قبول و امت به آن نامه با یک نگاه خاص و تکلیف آور بنگرند.

اگر انسان بداند سخنان، برخاسته از قرآن و حدیث و تجربه است، با اطمینان بیشتری آن را عملی می‌سازد. از خداوند، نیت پاک و استدلال روشن در سایه قرآن و روایات خواهانیم. روح این بیانیه خوش‌بینی، امیدبخشی، ایمان به خدا و اعتماد به امت و نگاهی به تاریخ گذشته و امکانات امروز و چشم انداز آینده است.


اما تاریخ گذشته!

گذشته ما، طاغوتی بود برخاسته از زور بیگانگان، که مردم را به پیروی وادار می‌کرد: «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ (هود ۵۹)». امام خمینی (ره)، موسی گونه به سراغ آن طاغوت رفت: «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى (طه ۲۴)». پادشاهی مستبد که شعار فرعونی می‌داد و می‌گفت: «ما أُرِیکُمْ إِلَّا ما أَرى (غافر ۲۹)»، رژیم کودتایی! آن هم از نوع خارجی، نه داخلی، بدون آراء و پشتوانه مردم و هیچ گونه توفیقات و سابقه و کمال، همانگونه که علی علیه السلام در نامه‌ای به معاویه نوشت «تو نه سابقه خوبی داری و نه کمالی» حکومتی خودفروخته و وابسته، همراه با آلودگی اخلاق، تبلیغات ضدارزش و انحصار بیشترین خدمات به پایتخت و مناطق بزرگ، در حالی که حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «فَإِنَّ لِلاقْصَی مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِی لِلادْنَی) نهج البلاغه، نامه ۵۳) و در جای دیگر حضرت می‌فرماید «من تقدم علی قوم و هو یری فیهم من هو افضل فقد خان الله و رسوله و المؤمنین».

به جای آنکه پیامبر اعظم الگو باشد: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة» (احزاب، ۲۱ (غرب را الگو قرار دادند و به جای اطاعت از خدا، مردم را با ارعاب و تهدید و تحقیر به اطاعت واداشتند «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ» (زخرف ۴۵). عقب ماندگی‌های علمی، سیاسی، معنوی، آنگونه که قرآن می‌فرماید «وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِین» (آل عمران ۱۶۴). خداوند انقلاب اسلامی را برخاسته از ایمان اسلامی به دست امام خمینی ایجاد کرد. مردم با اراده و شناخت و بصیرت دور امام جمع شدند و ابراهیم‌وار بت‌های موهوم را درهم شکستند. بار دیگر آیه «فَجَعَلَهُمْ جُذاذا» (انبیاء ۵۸) نمود پیدا کرد. حرکت امام و پیروی مردم بر اساس ایمان و شجاعت بود، همان گونه که ایمان ساحران به حضرت موسی بر اساس ایمان و شجاعت بود. از تهدید‌ها نترسیدند و گفتند» لا ضَیْرَ إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُون» (شعراء ۵۰)؛ و در برابر شکنجه‌ها مقاومت کردند «وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَیْتُمُونا» (ابراهیم ۱۲). 

خداوند نیز عنایت کرد و امام و یارانش را طبق وعده خود به انبیاء، یاری کرد «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا» (غافر ۵۱). کم کم انقلاب پیروز و عصر جدیدی آغاز شد. انقلابی که دین و دنیا را در کنار هم گذاشت. آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری را به جای تفرقه، ذلت، قساوت، خفقان و ترکیبی از جمهوریت و اسلامیت به ارمغان آورد. هم به آیه «وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ «(شوری ۳۸) عمل شد و هم به آیه «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً» (مائده ۵۰).

ناگفته پیداست که مستکبرین از این پدیده ناراحت شدند و توقع نداشتند غیر از قدرت شرق و غرب قدرتی پیدا شود و کسی راه جدیدی را بدون اعتنا به قدرت‌ها برای خود پیش گیرد و می‌گفتند «آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ» (اعراف ۱۲۳). فشار‌ها شروع شد، تدبیر‌ها به کار افتاد، ولی خداوند هم چنان مردم را یاری کرد و هر چه آن‌ها تدبیر و توطئه کردند، خنثی شد» وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِین» (آل عمران ۵۴).


با مقایسه، مسایل بهتر روشن می‌شود

در قرآن ده‌ها آیه برای بصیرت افزایی از راه مقایسه آمده است. مثلاً می‌فرماید «أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کان فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ» (سجده ۱۸) و در آیه دیگر می‌فرماید «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ» (زمر ۹). به پیروی از این اصل، مقایسه‌ای بین قبل از انقلاب و بعد از انقلاب می‌کنیم:


از عقب ماندگی شرم آور تا پیشرفت‌های شگفت آور

نگاهی به گذشته، نسبت به انواع عقب افتادگی‌های علمی، سیاسی، معنوی، با تحقیر و به استضعاف کشیدن و نداشتن تجربه برای انقلاب اسلامی و در کنار همه این ها، همه چیز علیه انقلاب بودن، انسان را یاد خرافات جاهلی می‌اندازد که خدای آن‌ها بت، قحطی بر آن‌ها حاکم، مردم در جاهلیت و تحجر، دخترکشی و فضیلت کشی رسم، توده مردم به فکر شب و شراب و شهوت و غارت بودند. 

ولی به برکت اسلام از جهل به علم، از دشمنی «وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً» (آل عمران ۱۰۳) به محبت «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» (حجرات ۱۰)، از بخل به ایثار «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ» (حشر ۹). از تحقیر زن به کرامت زن تا آنجا که زن لقب کوثر گرفت و خدمت به او پاداش جهاد پیدا کرد «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه». (کافی ج ۵ ص ۸۸).

در مقابل آن عقب افتادگی‌ها، انقلاب اسلامی به مسلمین عزت و استقلال و عقلانیت و برادری و آزادی عطا کرد. برای هر یک از این داشته‌ها، آیات و روایات فراوانی داریم. این انقلاب به دست مرجع تقلیدی مثل امام خمینی و علمای همراه با ایشان شکل گرفت که حضرت علی علیه السلام وظیفه آنان را قیام علیه پرخوران و حمایت از گرسنگان قرار داد «وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الْعُلَمَاءِ أَنْ لَا یَقِرُّوا عَلَى کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَب مَظْلُومٍ» (نهج البلاغه، خطبه ۳). همین جمله حضرت علی علیه السلام دلیل آن است که باید مردم با رهبری علماء تشکیل حکومت و قدرت دهند، تا بتوانند از پرخوران بگیرند و به گرسنگان بدهند و بدون قدرت و حکومت این سفارش حضرت علی علیه السلام عملی نمی‌شود.

البته قلّه‌ای که همه باید به آن توجه کنند، عدالت جهانی به رهبری حضرت مهدی علیه السلام است، ولی در زمان غیبت، خود آن بزرگواران سفارش کرده‌اند که فقیه عادل مخالف هوی نزدیک‌ترین فرد به رهبر معصوم است. مخفی نماند که در هر کشوری اختلاف هست و باید یک نفر فصل الخطاب باشد.

در خود آمریکا همین که بین رئیس جمهور قبل بوش و رقیبش اختلاف افتاد، رئیس قوه قضاییه حرف آخر را زد. در سایر کشور‌ها نیز باید مرجعی برای پایان دادن به اختلافات باشد که همه در برابر او تسلیم باشند.

امتیاز جمهوری اسلامی آن است که آن کسی که باید حرف آخر را بزند، باید باسوادترین، باتقواترین، عادل و بی هوس باشد، به گونه‌ای که هیچ تهدید و تطمیعی او را به قضاوت خلاف واندارد. ناگفته پیداست که سخن از عصمت، ولی فقیه نیست، بلکه سخن از حجت بودن کلام او است، ممکن است فتوای مرجعی تغییر کند، یا دانشمندی در نوشته خود تجدیدنظر کند، یا پزشکی در نسخه خود اشتباه کند، اما همه عقلای دنیا در طول تاریخ به کارشناس خبره مراجعه می‌کنند، و سخن او را ملاک قرار می‌دهند، با اینکه می‌دانند ممکن است درصدی خطا داشته باشد.

ما باید نگاهی به نظام خود بیندازیم و بدانیم این انقلاب چه ویژگی‌های منحصر به فردی دارد. ما هرگز آغازگر جنگ نبودیم. حتی به آمریکا و صدام اولین گلوله را شلیک نکردیم و به قول قرآن آنان آغاز کردند «وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» (توبه ۱۳). همیشه حامی مظلومان بودیم. قرآن ما را توبیخ کرده است که چرا در حمایت از مظلومان قیام نمی‌کنید «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّه» (نساء ۷۵). حرکت ما بر اساس وظیفه بوده و لذا هرگز منفعل و مردد نبودیم. همانگونه که تابلوی کتاب آسمانی ما «لا رَیْبَ فِیهِ» (بقره ۲). 

بی رحم و خونریز نبودیم، قرآن می‌فرماید «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» (فتح ۲۹). اگر خطایی پیش آمده، آماده اصلاح و تصحیح هستیم. زیرا امام سجاد علیه السلام از خدا می‌خواهد از راهنمایی‌ها پیروی کند «وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِی» (صحیفه سجادیه، دعای ۲۰). بی انصاف نبودیم. زیرا قرآن به ما آموخته است که حتی در انتقاد از شراب و قمار از منافع مادی آن غفلت نشود «قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما» (بقره ۲۱۹). قرآن به ما دستور می‌دهد که حتی اگر یک نفر از مشرکین، در جبهه جنگ، مهلت تحقیق خواست به او فرصت دهید تا کلام خدا را بشنود و او را با حفاظت کامل به محل امن خود برسانید که اضطرابی نداشته باشد. دینی که منطق و عقل دارد، عجله ندارد و دلسوزی اسلام به قدری است که در سخت‌ترین شرایط که زمان جنگ است، حتی برای یک نفر) نه جمعیت کثیر (فضای تحقیق و پژوهش و فکر باز می‌کند و به مسلمین دستور می‌دهد که این محقق را سالم به خانه خود برسانید «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ» (توبه ۶).
 
برای مطالعه متن کامل این بیانیه اینجا را کلیک کنید.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما