یادداشت روزنامههای ۱۳ آبان
روزنامه کیهان
آدرس غلط جریان غربگرا/کمال احمدی
یک جریان معلومالحال سیاسی در کشور از همان آغازین ماههای پیروزی انقلاب همواره عادت کرده ریشه هر مشکل ریز و درشتی را در مملکت فورا به نداشتن رابطه با آمریکا ربط دهد و وجود روحیه استکبارستیزی در مردم ایران را مسببالاسباب تمامی معضلات اعم از فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی معرفی کند. این تحلیل اعتیادگونه آنقدر در سالهای اخیر شدت گرفت که حتی مشکل خشکسالی و کمبارشی و به تبع آن کمآبی در کشور را به تسلیم نشدن در برابر زیادهخواهیهای یانکیها پیوند زد! جریان مذکور همچنین اینگونه القا میکند که نداشتن رابطه با آمریکا به منزله جدایی از کل دنیاست و تا زمانی که این مسئله حل نشود مشکلات ما خصوصاً تنگناهای اقتصادی پابرجاست.
در اینباره نکاتی مطرح است:
۱- شکی نیست که آمریکا دشمن درجه یک مردم ایران است. وقایع چهار دهه انقلاب به وضوح میزان خصومت سران کاخ سفید با ایرانیان را نشان میدهد از خباثت نظامی و امنیتی گرفته همچون حمایت کامل از صدام جنایتکار برای تجاوز هشت ساله به این مرز و بوم، سرنگون کردن هواپیمای مسافری و به شهادت رساندن ۲۹۰ انسان بیگناه و کمک به تروریستهای منافق برای کشتار ۱۷ هزار ایرانی تا کارشکنیهای متعدد علمی برای ممانعت از دستیابی نخبگان ایرانی به فناوریهای پیشرفته و ترور داشمندان هستهای تا خصومتهای اقتصادی همچون تحریمهای نفتی و بانکی و دارویی و... و در آخرین مورد هم که طی روزهای اخیر رخ داد دزدی دریایی برای سرقت نفت ایران.
همه اینها بیانگر عداوت آشکار آمریکاییها با دولت و ملت ما طی ۴۰ سال اخیر است، اما سؤال اساسی اینکه آیا این دشمنی بهدلیل نداشتن رابطه است؟ خیر، چرا که وضعیت برخی کشورهای غرب آسیا نظیر عربستان که اتفاقا رابطه بسیار خوبی هم با آمریکا دارند- تا حدی که ترامپ از رژیم سعودی بهعنوان گاو شیرده یاد کرد- نشان میدهد لزوما داشتن رابطه با آمریکا و سرسپردگی در برابر خواستههای آنها نمیتواند سبب دوستیشان شود. اخیرا جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا رسما اعلام کرد که «بایدن حتی نمیخواهد بنسلمان را در اجلاس گروه ۲۰ ببیند».
نمونه دیگر، وضعیت دولت اردوغان است. ترکیه در داشتن رابطه با آمریکا آنقدر پیش رفته که سالهاست بخشی از خاکش به اشغال پایگاه هوایی آمریکا (اینجیرلیک) درآمده و بیش از ۵ هزار نظامی ایالات متحده و دهها جنگنده این کشور بدون هیچ اعتنایی به دولت اردوغان در این پایگاه رفت و آمد میکنند. علاوه بر این اردوغان طی دهه اخیر تقریبا تمامی دستورات غربیها برای مقابله با جریان مقاومت و حمایت از داعش را مو به مو اجرا کرده اما با این وجود، آمریکاییها سالهاست از فتحالله گولن سرکرده کودتای ۲۰۱۶ علیه اردوغان حمایت میکنند و به او جا و پناه دادهاند. غربیها حتی در بحران اخیر اقتصادی ترکیه نیز نه تنها به کمک اردوغان نیامدند بلکه سفرایشان را هم به بهانهای از این کشور بردند تا عرصه بیش از پیش بر دولت آنکارا تنگ شود.
نکته قابل تأمل اینکه بحران اقتصادی این روزهای ترکیه پاسخ واضحی به کسانی است که معتقدند داشتن رابطه با آمریکا باعث رفع مشکلات اقتصادی است. طبق آمارهای رسمی، امسال اقتصاد ترکیه مانند سالهای ابتدای قرن ۲۱ رشدهای بالاتر از ۶ درصد را تجربه نخواهد کرد. تورم نیز از سال ۲۰۱۷ دورقمی شده و در سال جاری به حدود ۱۹ درصد رسیده است و پیشبینیها نشان میدهد این رقم به بالاتر از ۲۰ درصد خواهد رسید. این بیشترین تورم ترکیه در سه سال اخیر است. کاهشی شدن رشد در کنار نرخ بهره منفی و تورم بالا در این کشور، آینده اقتصاد این کشور را با ابهام روبهرو کرده است. در کنار اینها سه برابر شدن نرخ برابری دلار با لیر در عرض ۵ سال نیز نشان از بیثباتی اقتصاد در این کشور دارد. چند ماه پیش روزنامه نیویورکتایمز به نقل از یک نظرسنجی معتبر در ترکیه خبر داد ۶۳ درصد پاسخگویان و اکثریت حامیان اردوغان معتقدند که ترکیه با سر به سوی بدتر شدن وضعیت حرکت میکند.
۲- کسانی که میگویند مشکلات اقتصادی کشور با اجابت خواستههای آمریکا برطرف میشود خوب است به این سؤال پاسخ دهند که مگر دولت آقای روحانی طی هشت سال گذشته تمام دستورات غربیها را در قالب برجام اجرا نکرد و تاسیسات هستهای کشور را تا مرز تعطیلی کامل پیش نبرد پس چرا اوضاع اقتصادی به مراتب بدتر از روزهای آغاز بهکاردولت یازدهم شد؟ چرا ارزش پول ملی طی هشت سال گذشته تا ۹ برابر کاهش یافت؟ چرا قیمت مسکن ۷۰۰ درصد افزایش یافت؟ چرا نرخ تورم بهطور بیسابقهای طی سه سال مداوم بالای ۳۰ درصد ثبت شد؟ چرا نرخ رشد اقتصادی در میانگین هشت ساله تقریبا صفر درصد شد؟ چرا سرمایهگذاری خارجی در کشور به شدت سقوط کرد؟ و چرا... اینها نتایج واقعی دل بستن به آمریکا برای حل مشکلات اقتصادی است.
رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با مسئولان دولت قبلی نکته مهمی را در این زمینه متذکر شدند:
«دیگران باید از تجربههای شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند. این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هرجا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هرجا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربه بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول و منوط کرد،، چون قطعاً شکست میخورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جاییکه کارهایتان را منوط کردید به [همراهی]غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید. کارکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم این جوری است. هرجا شما موضوعات را به توافق با غرب و به مذاکره با غرب و با آمریکا و مانند اینها موکول کردید، آنجا ماندید و نتوانستید پیش بروید؛ چون آنها کمک نمیکنند، دشمنی [میکنند]، دشمنند دیگر؛ هرجا شما از آنها قطع نظر کردید، خودتان راه افتادید و از شیوههای مختلف [استفاده کردید]پیشرفت کردید.»
۳- جریان معلومالحالی که در صدر این نوشتار از آن یاد شد به بهانههای مختلف میکوشد آمریکا را معادل کل جهان جا بزند. این در حالی است که اولا؛ تجربه جمهوری اسلامی که طی چهل سال گذشته با آمریکا رابطه نداشته بیانگر این واقعیت است که ایالات متحده معادل کل جهان نیست و میتوان با وجود قطع رابطه با آن با بسیاری از کشورهای دنیا تعامل داشت و تجارت کرد و از این ناحیه هم به پیشرفتهای خیرهکنندهای در عرصههای مختلف دست یافت. ثانیا؛ اغلب افرادی که به گزاره موهوم جهان دانستن آمریکا دامن میزنند ظاهرا میخواهند سوءمدیریتشان در ارتباطگیری با سایر کشورها را توجیه نمایند. مثال عینی این مطلب در ماجرای واکسن مشاهده شد؛ دولت روحانی ماهها میخواست واکسن وارد کند، اما توفیق چندانی در این امر نداشت و حتی در برههای تلاش کرد این عدم توفیق را به FATF گره بزند، ولی دولت رئیسی به فاصله چند روز پس از روی کارآمدنش توانست ضمن تعامل با دولت چین دهها میلیون دُز واکسن وارد کرده و سطح واکسیناسیون عمومی را به بیش از ۶۰ درصد رساند. علاوه بر این، دیروز وزیر نفت از آغاز صادرات فرآوردههای نفتی از دو هفته آینده به کشورهای مختلف جهان خبر داد همچنین عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای که بعضی از برترین کشورهای اقتصادی دنیا عضو آن هستند در همین دو ماه اخیر و پس از کنار رفتن تفکر کدخدا دانستن آمریکا در کشورمان رخ داد. آیا این اتفاقات نشان نمیدهد که آمریکا کل جهان نیست؟
روزنامه وطن امروز
«پلن B» آمریکا چیست؟/فاطمه فهیمی
در هفتههای اخیر تلاشهای دیپلماتیک متعددی برای آینده مذاکرات ایران و ۱+۵ در حال انجام است. آمریکا، اسرائیل و اروپا نگران هستند تغییر دولت و مواضع دولت جدید موجب شود ایران به میز مذاکرات بازنگردد و یا مسیر سابق را در همراهی با غرب در مذاکرات نداشته باشد. هفته گذشته آنتونی بلینکن بعد از دیدار با یائیر لاپید، وزیر خارجه اسرائیل اعلام کرد پنجره ایران برای بازگشت به توافق در حال بسته شدن است و ما آمادهایم در صورت عدم تغییر مسیر ایران به گزینههای دیگر روی آوریم و این رایزنیها با متحدان و شرکای ما بخشی از آن است.
رابرت مالی هم بعد از آن گفت در صورت شکست تلاشها برای بازگرداندن ایران به مذاکرات به گزینههای دیگر رو میآورند که از آن به عنوان «پلن بی» یاد میکنند. اینکه آیا به وضوح هماکنون «پلن بی» برای مقابله با ایران وجود دارد یا نه مورد توافق نیست، اما به نظر میرسد این طرح باید شامل مجموعهای از استراتژیهای چندجانبهای باشد که در مجموع فشار علیه ایران را بیشتر کند. با پیگیری وضعیت اخیر تحریمها و مناسبات دیپلماتیک آمریکا، میتوان پی برد مساله روابط تجاری ایران و چین بسیار در آینده مهم خواهد بود.
در دیوار تحریمهای آمریکا بویژه در حوزه فروش نفت شکافهایی ایجاد شده که نشان میدهد سیاست فشار حداکثری ترامپ نیز به نتیجه نرسیده است. بنا بر گزارشهای شرکتهای ردیابی تانکرها، فروش نفت ایران از سال ۲۰۲۰ دو برابر شده و ایران در ۶ ماه اخیر روزانه نزدیک به یک میلیون بشکه نفت به چین فروخته است. صادرات محصولات پتروشیمی ایران نیز به جهان افزایش یافته است. این شکاف میتواند مسیر بیاثر شدن تحریمها را برای کشور تقویت کند و همچنین از منظر آمریکاییها، احتمال بازگشت ایران به مسیر مذاکرات سابق را کمتر میکند؛ لذا به نظر میرسد یکی از اجزای مهم «پلن بی» آمریکا میتواند تمرکز بر روابط تجاری و اقتصادی ایران و چین باشد. آمریکا تلاش میکند با فشار بر چین در این زمینه نقاط تنفسی ایران را مسدود کند و دوباره ایران را به ریل قدیمی مذاکرات بازگرداند.
رصد تحرکات اخیر آمریکاییها در چند ماه اخیر نیز این فرضیه را تایید میکند. یکی از موضوعاتی که گفته شد در سفر وندی شرمن به چین در تابستان گذشته مطرح شده بود مساله ایران بود. وندی شرمن بعد از آن سفر اعلام کرد آمریکا در استراتژی کلی خود نسبت به چین سیاست «تری سی» * یعنی رقابت، همکاری و رویارویی را در پیش گرفته است. با آنکه رقابتهای استراتژیک و تقابل میان آمریکا و چین در سالهای اخیر به طور فزاینده در حال افزایش است، اما آمریکا امیدوار است بتواند در مسائلی که با چین ممکن است اشتراک منافع داشته باشد همکاری کند. این امر در دیدار ۳۱ اکتبر آنتونی بلینکن با وانگیی، وزیر خارجه چین نیز به صراحت مطرح شد. بلینکن ایران را از جمله همین نقاط اشتراک منافع چین با آمریکا یاد کرد که ۲ کشور میتوانند بر سر آن با هم همکاری کنند.
تاکنون چین بارها در برابر فشارهای آمریکا برای عدم خرید نفت از ایران مقاومت و از رابطه تجاری خود با ایران دفاع کرده است. سخنگوی وزارت خارجه چین در پاسخ به پرسش خبرنگار رویترز در ابتدای ماه مارس درباره فشار آمریکا برای عدم خرید نفت از ایران گفته بود موضع پکن درباره همکاری چین با ایران در زمینه اقتصادی و تجاری شفاف و اصولی بوده و این همکاریها همواره بر مبنای قوانین و حقوق بینالمللی بوده است و پکن با هر گونه تحریم یکجانبه مخالف است. او از آمریکا خواست دستهای دراز خود را کوتاه کند و از مجازات فرامرزی خود علیه اشخاص و کشورهای ثالث دست بردارد.
اما اینکه چین تا کجا و چقدر با ایران همراهی میکند و در مساله ایران در مقابل آمریکا تا کجا بر مواضع خود پافشاری میکند، بستگی زیادی به نوع کنش ایران در مساله مذاکرات و تعامل با چین دارد. چین تاکنون تلاشهای زیادی برای بازگرداندن ایران به مذاکرات انجام داده است. برخی عقیده دارند در صورت شکست این تلاشها، آمریکا بتواند یک اجماع بینالمللی علیه ایران شکل دهد و چین نیز تحت فشار قرار گیرد.
عنصر موثر دیگر نوع تعامل ایران با چین است. با توجه به سوابق همکاریهای ایران و چین بعد از برجام و تمایلات غربگرایانهای که آن زمان در کشور وجود داشت، چینیها به ایرانیها سوءظنهایی دارند که گمان میکنند ایران ممکن است چین را به عنوان طعمهای در برابر غرب ببیند و با بهبود روابطش با غرب بار دیگر پلهای ارتباطی خود را با چین قطع کند. اگر چه چین امیدوار است دولت جدید نگاه متعادلتری به این کشور داشته باشد، اما مناسبات عینی ما با چین است که تعیین میکند پازلهای بازی در کجا و چگونه بنشیند.
به نظر میرسد دولت جدید باید ضمن حرکت اصولی در مسیر مذاکرات مطابق با منافع ملی کشور، نیازمند است در تعامل با چین به ۲ رویکرد اصولی بپردازد؛ ابتدا آنکه گامهای عینی و در عین حال دقیق و هوشمندانهای را در راستای توافق بلندمدت انجامشده بردارد و چین را نسبت به مواضع اعلامی خود مطمئنتر کند و از سوی دیگر با توجه به تمرکز سیاستهای آمریکا بر مناطق حاشیه چین، مراقبت کند تا ضمن به حداکثر رساندن منافع ملی کشور در این مناطق از همراهی با سیاستهای آمریکا ضد چین حمایت علنی انجام ندهد.
پینوشت: Three Cs: Cooperation ,confrontation, competition
روزنامه خراسان
پیامهای یک ضرب شست/امیر مسروری
پس از شهادت سردار سلیمانی توسط ارتش تروریست آمریکا، جمهوری اسلامی ایران هر نوع نفرات را که به صورت مستقیم با ارتش آمریکا در ارتباط هستند به عنوان سازمان تروریستی اعلام و تاکید کرد که هر نوع تهدید منافع توسط ارتش تروریستی آمریکا با واکنش در برابر یک گروه تروریستی همراه خواهد بود. این اعلام از دو جهت اهمیت ویژه داشت: هر نوع تبادل، همکاری و گفت وگوی نظامی و امنیتی در منطقه با ارتش آمریکا پایان یافت. در کنار آن ایران نشان داد واکنش هم تراز در قبال اقدامات پنتاگون نخواهد گذاشت ارتش آمریکا به راحتی در منطقه فعال باشد. کما این که سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه نیز در تیرماه امسال بیان کرد: ملتهای منطقه و سپاه نخواهند گذاشت آب خوش از گلوی آمریکاییها پایین برود. آبروریزی ۲۵ اکتبر یا همان بازپس گیری دزدی دریایی آمریکا نمونهای واضح از این رویکرد نیروهای مسلح ایران در برابر ارتش آمریکاست. طبق اخبار منتشر شده این اقدام در حالی صورت گرفت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از دزدیده شدن و مصادره غیر قانونی نفت و سرمایه ملی ایران در آبهای عمان، وارد عمل شد و نگذاشت اقتصاد ایران پس از تغییر رویکردهای اخیر، اسیر سیاست بازی کاخ سفید باشد!
این اقدام از چند جهت اهمیت ویژه دارد:
۱- به طور معمول در چنین حوادثی ارتش آمریکا به سبب نوع اطلاع رسانی جمهوری اسلامی ایران در قبال حوادث، رویکرد انتشار قطرهای را در دستور کار قرار میدهد و تلاش دارد با اطلاعات کم یا فریب، مانع از اطلاعرسانی ماجرا شود. ماجرای سرنگونی پهپاد گلوبال هاوک و موارد مشابه از جمله موشک باران پادگان عین الاسد نمونهای از این رویکرد است. سکوت ارتش آمریکا از ۳ آبان تا ۱۳ آبان نشان میدهد ابعاد ضربه وارد شده سنگین، غیر قابل توجیه و غیر قابل انکار بوده است. موضوعی که میتواند اقتدار ناوگان پنجم ارتش آمریکا و پایگاههای حمایتی همانند جزیره دیهگو گارسیا را زیر سوال ببرد و نشان دهد هیچ کدام از این اهداف قابلیت تقابل آتش و واکنش هم تراز را ندارد. درخصوص جزیره دیه گو گارسیا باید به این نکته اشاره کرد که این جزیره یکی از دژهای غیر قابل نفوذ ارتش آمریکاست که هدفش نظارت بر کل غرب آسیا و انجام عملیات علیه ایران اسلامی است! پایگاهی که اشرافش به دریای عمان به همراه هواپیماهایی، چون «راکول بی ۱ لنسر» آن را به چهرهای هالیوودی از ارتش آمریکا تبدیل کرده است.
۲- دیگر پیام این اقدام به کشورهای منطقه از جمله کشورهای مورد توجه ناوگان پنجم است. ناوگان پنجم تنها وظیفه حفاظت از منابع مستقیم ارتش آمریکا را در خلیج فارس برعهده ندارد. حفظ و ثبات دولتهای خلیج فارس و موارد مشابه، دیگر ماموریت این ناوگان است که مستقیما پس از جنگ نفتکشها برعهده گرفته است. عدم توان مقابله و حفاظت از اهداف خود در این عملیات ضد دزدی نشان داد ایران در صورت تهدید هر کشور منطقهای قادر است معادلات منطقه را برای همیشه تغییر دهد و ناوگان حمایتی ارتش آمریکا هیچ کاری نمیتواند انجام دهد! بستن تنگه هرمز یکی از این موارد است.
۳- در سالهای اخیر جبهه معارض انقلاب اسلامی پیامهای مختلفی علیه سپاه منتشر کرده است. تا جایی که تلاش کرد جایگاه اجتماعی سپاه را تقلیل دهد. در این بین سپاه هم به ماموریت خود ادامه داد و بدون واکنش در قبال چنین پیامهایی بر آن شد هدفش یعنی ایران مقتدر و آباد را دنبال سازد. عملیات بازپس گیری، تکرار امضای عهدنامهای است که سپاه با مردم ایران بسته است. سپاه بار دیگر عزت نفس ایرانیان را بالا برد. در واقع نیروهای مسلح ایران بار دیگر عزت نفس ایرانیان را بالا بردند. عزتی که بدخواهان برای خدشهدار سازی آن به هر فتنهای تمسک جستند.
۴- سرنوشت عبرت آموز کاپیتان و خدمه کشتی دیگر پیام این اتفاق است. طبق اخبار منتشر شده در فضای مجازی، کاپیتان و خدمه این کشتی، افرادی هستند که چندی پیش و در مسیر انتقال سوخت فروخته شده ایران به ونزوئلا، به مالکان آن یعنی مردم ایران خیانت کردند و نفت را در اختیار دولت آمریکا قرار دادند. سرنوشت بد خائنان به ملت ایران و واکنش سنگین سپاه نشان داد، هرکس بد ایرانیان را بخواهد مطمئنا با سرنوشت بدی مواجه خواهد شد. به تعبیری دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد!
روزنامه ایران
پیک ششم و ضرورت تعیین شاخصی برای ایمنی جمعی/بیژن یاور
در آستانه پیک ششم همهگیری کووید ۱۹ یکی از مسائلی که پیش روی ماست باید به کندی فرایند واکسیناسیون و تقابل بین موافقان و مخالفان دریافت واکسن اشاره کرد! هر چند بدیهی است که برای حفظ سلامت و ایمنی همه مردم، واکسیناسیون امری ضروری، اما این به تنهایی کافی نبوده و رعایت پروتکلهای بهداشتی نیز بسیار ضروری است! باید در نظر داشت که یکی از عوامل مهم برای ایجاد پذیرش واکسیناسیون که امری کاملاً منطقی و حیاتی نیز هست، مقابله و پاسخ به اینفودمیکها یا هجمه اطلاعات نادرست در زمینه واکسیناسیون است!
این روزها تلاش و کوشش شبانه روزی دولت خدمتگزار برای تأمین واکسن از داخل و خارج از کشور با وجود تمام مصایب و مشکلات و تحریمها ستودنی است! اما مسأله این است که متأسفانه شاهد این هستیم که افرادی از جامعه که تعداد آنها کم هم نیست با دریافت واکسن مخالفت میورزند که روند واکسیناسیون را کند کرده است! دلیل این امر میتواند اینفودمیکها یا هجمههای اطلاعاتی نادرست در حد وسیع در شبکه اجتماعی باشد، مبنی بر عوارض واکسیناسیون و البته افرادی که در هر شرایطی بهدنبال سودجوییهای خاص خود بوده و برخی افرادی که به هر نحوی میخواهند اختلالی ایجاد نمایند و نشان دهند که فعالیتها خوب پیش نمیرود و برای این منظور ذهن جامعه را مکدر مینمایند، واکسیناسیون یک فرد ممکن است امری اختیاری باشد، اما زمانی که در جامعه و اجتماع مطرح میشود، امری ضروری و اجباری است.
چراکه عدم کسب ایمنی اکثریت مردم و عدم تحقق ایمنی جمعی (Herd Immunity)، همه را در معرض خطر پیکهای بعدی به طور شدیدتری از جمله پیک پیش رو یعنی پیک ششم قرار میدهد! لذا هرچند معمولاً از روشهای اقناعی، ایجابی و با فرهنگسازی و آموزشهای لازم استفاده میگردد، اما به نظر میرسد بهدلیل زمان کم تا پیک ششم و احتمال آسیبپذیری بالا در این خصوص باید از روشهای اجباری و اعمال قانون استفاده کرد. متأسفانه عادی انگاریها و کاهش معنی دار رعایت پروتکلهای بهداشتی از جمله عدم استفاده از ماسک، شرکت در دورهمیهای خانوادگی و نمونههای مشابه و تمایل غیرمنطقی به عادیسازی شرایط نیز مزید بر علت شده است!
مقاومت در برابر تغییر موضوع جدیدی نیست و موضوع مبحث «مدیریت تغییر» میباشد. اگر تاریخچه واکسیناسیون را بررسی کنیم، نمونههای مشابهی را در این خصوص ملاحظه میکنیم! به طور مثال زمانی که واکسن آبله در ابتدای تولید خود بود، مقاومتهای زیادی در این خصوص انجام شد! زمان قدیم با زمان حال تفاوتهایی دارد و آن اینکه در قدیم شاید، چون میزان خرافات بیشتر و سطح سواد، دانش و آگاهی کمتر بود واکسیناسیون با مشکل بیشتری مواجه میشد! اما امروز، با وجود اینکه مشکلات زمان قدیم از نظر سطح سواد و دانش و نمونههای مشابه کمتر وجود دارد متأسفانه برخی خرافات مدرن از راه نشر اطلاعات نادرست منتقل و برخی افراد هم ناخواسته در حلقههای بعدی، اطلاعات نادرست را منتشر میکنند! دانشگاهها، پژوهشگاهها، پژوهشکدهها و مراکز علمی مختلف باید گوش شنوا برای سؤالات مردم بوده و به اینفودمیکها، به روز و براساس ابعاد مختلف همهگیری کووید ۱۹ پاسخ دهند تا شبهات مردم برطرف شود.
در بسیاری از موارد دیده شده است که با ارائه توضیحات منطقی اکثریت قریب به اتفاق مردمی که واکسن نمیزدند واکسیناسیون را میپذیرند و برای تعداد اندک باقیمانده نیز میتوان تدابیر کنترلی در نظر گرفت. نتیجه اینکه به نظر میرسد روند فرایند واکسیناسیون کند شده است و این کند شدن دلایل مختلفی از جمله اینفودمیکها دارد که باید برای آن راه حلهایی جدی اندیشید! شاید بتوان اینگونه مطرح و پیشنهاد کرد که در صورت طراحی شاخصی برای میزان نیل به ایمنی جمعی مثلاً به درصد، این خود میتواند یک زمینه تطبیقی ایجاد نماید تا بدانیم کجا بوده ایم، در کجا قرار گرفته ایم و چقدر راه پیش رو داریم! اعلام تعداد واکسنهای دریافت شده دوز اول یا دوم یا هر دو شاید برای برنامهریزان و مدیران آمار خوبی باشد، اما برای عموم مردم شاخصی شفاف و ساده برای درک بهتر اینکه به چه میزان به ایمنی جمعی نزدیک شدهایم، نخواهد بود! اینکه ایمنی جمعی به چه اندازهای تحقق یافته است، مثلاً ۶۰ درصد، میتواند مبنای عددی مناسب در زمان برای مقایسه ایجاد کند! و رویکردی برنامه ریزانه داشته باشد.
این شاخص از طرفی، هم به برنامهریزان ومدیران برای ارزیابی عملکرد خود برای مثال در قالب داشبورد مدیریتی کمک خواهد کرد و هم از طرف دیگر از طریق این شاخص، مردم به راحتی متوجه خواهند شد که به چه میزانی برای نیل به ایمنی جمعی باقیمانده است و در کجا قرار دارند! که خود این آگاهی باعث میگردد تا قدرت و توان اجتماعی و نیروی محرکه برای واکسیناسیون و رعایت پروتکلهای بهداشتی با شتابی مضاعف را فراهم آورد! لذا در چنین شرایطی با تحقق سریعتر ایمنی جمعی، پیکهای بعدی کنترل شدهتر خواهد بود! منافع و حقوق اجتماعی ایجاب میکند که در صورت عدم رعایت تصمیمها توسط برخی از افراد، مراجع ذیصلاح اعمال قانون نمایند. به عبارتی سادهتر با ورود به اجتماع، حقوق فردی تبدیل به حقوق اجتماعی و جمعی میگردد که رعایت آن ضروری خواهد بود. توجه داشته باشیم که واکسیناسیون در جهان از نظر اکثریت مردم پذیرفته شده است. متفاوت بیندیشیم!
روزنامه شرق
با کدام راهبرد؟/سیدمصطفی هاشمیطبا
امامجمعه محترم اردبیل در سفر اخیر ریاستجمهوری به این استان بیاناتی در خصوص استراتژی دولت برای مقابله با برخی مسائل مطرح کردند. هرچند در برخی از پیشنهادهای بیانشده از سوی ایشان مباحث کارشناسی مطرح است، اما اینکه یک امامجمعه دیدگاه راهبردی درخصوص کشور دارد، بسیار مایه امید و شادمانی است. در حقیقت ایشان به کلیات مسائل کشور توجه و بههرحال طبقهبندی مورد نظر را بیان کردند، شیوهای که اصولا در دولتهای کشور وجود ندارد بلکه حسب فضای روز معمولا رؤسای جمهوری و وزرا نظراتی را بیان میکنند. اگر دیدگاه راهبردی بر تصمیمگیران حاکم باشد، تصمیمگیران اولویتها را میسنجند و با توجه به توان دولت آن را تنظیم کرده و به اجرا میگذارند.
قرار نیست که همهچیز در اولویت باشد، زیرا قراردادن همه مسائل بهصورت موازی و در اولویت یکسان نشان میدهد که سیاستگذاران مفهوم اولویت را به درستی تشخیص ندادهاند. اگر به برنامه ششم توسعه نگاه کنیم، درمییابیم که تهیهکنندگان و تصویبکنندگان آن مطالب متعددی را بهصورت موازی مورد توجه قرار دادهاند و نتیجه چنین برنامهنویسی پس از گذشت شش سال از شروع اجرای آن، معطلماندن تقریبا تمام موارد ذکرشده در برنامه ششم است و اگر اقداماتی نیز در طول شش سال از تصویب برنامه انجام شده است، مواردی بوده که اگر برنامه نبود هم در روال عادی کشور به همین صورت انجام میگرفت.
ولویتگذاری یعنی بلهگویی به موارد مهم و گفتن خیر به بقیه موارد، درحالیکه نوعا ما به همه موارد بلی میگوییم و از عهده آن هم برنمیآییم. این رویه «سلطان به سلامت باشد همهچیز بر وفق مراد است» از ابتدا در کشور ما وجود داشته است، اما تفاوتی که کرده آن است که در گذشته اطرافیان پادشاه این جمله را به پادشاه میگفتند تا از رضایت او، کلاهی از نمد حاکمیت برای خود فراهم آورند، اما اینک حکومتیان به مردم این را میگویند و درعینحال که مردم نابسامانیها را لمس میکنند، حکومتیان به مردم میگویند آسوده باشید که همهچیز بر وفق مراد است و دلیل آنهم وعدههای شفاهی و کلامی در سخنرانیهاست و پشتیبان علمی و بوروکراتیک و خیلی شیک آن در قالب برنامه به جامعه عرضه میشود. آیا تاکنون از مسئولی شنیدهایم که بگوید اوضاع فلان کار خوب نیست؟ البته برای حمله به رقیب گاهی سیاستمداران چنین میکنند، اما بلافاصله پس از ناکارشدن حریف، همهچیز را زیبا جلوه داده و از اقدامات مشعشع آینده میگویند.
آقای احمدینژاد با ذکر اینکه تحریمها کاغذپاره است نشان میداد که در ظل توجهات ایشان کاغذپارههای تحریم مثل معاهده مشرکان مکه علیه رسولالله (ص) به پودر تبدیل میشود و با تخصیص یارانه برای همه مردم اعم از فقیر و غنی ایران را گلستان میدید. آقای روحانی هم باوجود ظاهر متفاوت و البته باوجود مهم دانستن تحریمها میخواستند جامعه را مصون از تحریمها (بهزعم خودشان بهخاطر اقداماتشان) نشان دهند. درحالیکه هم بهخاطر تحریمها و هم سیاستهای مردمنمایی و ضدتوسعهای و در طول سالهای گذشته شرایط عمومی جامعه و کشور در سراشیبی فقر و فروپاشی سرزمینی سوق پیدا کرده است. البته نه اینکه استراتژی برای کشور وجود نداشته بلکه شیوه حکمرانی دانسته یا ندانسته بر کشور تحمیل شده است. میتوان استراتژیهای تحمیلی به کشور را چنین برشمرد.
۱- صرف منابع کشور بدون جایگزینی؛ یعنی مصرف نفت، گاز، برق، آب زیرزمینی، زمین، جنگل
۲- آزادبودن مصرف در کشور به هر مقدار و در هر زمان برای مردم و تشویق مردم به مصرف با دادن یارانههای پنهان حتی برای قشر بسیار مرفه با درآمدهای کلان
۳- آزادی واردات هر نوع کالا برای اقناع سلیقه انواع مصرفکننده با ارز حاصل از نفت
۴- تزریق ارز نفتی و طلا به بازار به رقم ۳۵۰ میلیارد دلار که عمدتا توسط قاچاقچیان و صادرکنندگان سرمایه خریداری میشود.
۵- وعدهدادن به مردم برای آبادانی با شروع دهها هزار طرح عمرانی و عدم تکمیل آنها در طول ۲۰ سال گذشته
۶- بیتوجهی به کشاورزی و محیط زیست و بیتوجهی به تخریب آب و خاک کشور.
از همه مسئولان قبلی و فعلی باید پرسید اگر کشوری چنین استراتژیهایی را در دستور کار قرار دهد آیا آنان را به نادانی متهم نمیکنیم؟
اگر پاسخ مثبت باشد، باید خیلی فوری استراتژیهای جدید را تعریف و به آن پای بفشاریم و اگر پاسخ منفی باشد، باید یقین کنیم که ایران در آینده وجود نخواهد داشت. از یک سو رشد جمعیت بهخصوص در نواحی مرکزی به صفر گرایش پیدا کرده و جمعیت سالخورده بهسرعت زیاد میشود و از سویی به دلیل بحرانهای طبیعی دستساز خودمان مهاجرت از مرکز و نقاط مختلف کشور بهخصوص به شمال کشور و حاشیهنشینها افزایش پیدا میکند و آثار تمدنی در شهرهایی مثل اصفهان و شیراز تخریب میشود و نیز بسیاری عوارض دیگر که ذکر آن در این مقوله نمیگنجد.
پس بیانات امامجمعه محترم اردبیل واقعی و صادق است و باید دولت و حکمرانی استراتژی کشور را تدوین و به هر قیمت به مورد اجرا بگذارد. البته نه آنکه هر مورد و مسئلهای که در محدوده کشور وجود دارد و بهعنوان اولویت خوانده شود و بهعنوان استراتژی مطرح شود. در رسانه خواندم که وزیر محترم کشور گفتهاند اگر به اسلام دل بدهیم، ظرف ۱۰ سال از عداد ۱۰ اقتصاد برتر دنیا خواهیم بود. هرچند برخی به این نظر نقد وارد کردهاند، اما این بیان نشان میدهد که به اسلام دل نبستهایم، البته مردم به اسلام دل بستهاند و جمهوری اسلامی ایران را با ۹۸ درصد آرا قبول کردهاند؛ پس معلوم میشود مسئولان به اسلام دل نبستهاند.
حال اگر به قول ایشان به اسلام دل ببندیم اولا وظیفه شرعی را انجام دادهایم و انجام وظیفه بر عهده ماست. ثانیا حسب دستورات صریح قرآن کریم باید اسراف نکنیم، راه بیگانه به کشور را ببندیم (میخواهد کالا باشد یا فرهنگ) وعده غیرعملی ندهیم، به عدالت قیام کنیم، به مستضعفین توجه کنیم، یستمعون القول و یتبعون احسنه باشیم و دیگر دستورات قرآنی. معلوم است که به اینها دل نبستهایم. حال اگر چنین کنیم و جزء ۱۰ اقتصاد دنیا هم نباشیم، نگران نشویم. حداقل انسان که میشویم! و حتما اقتصادمان هم رشد خواهد کرد.
اخبار ویژه ۱۳ آبان
روزنامه کیهان
نیویورکتایمز: آمریکا دیگر قادر به درگیری با ایران نیست
«خروج آمریکا از افغانستان موجب تغییر شرایط در منطقه شد. اکنون عربستان سعودی و امارات میدانند که با خروج برادر بزرگتر، دیگر قادر به خصومت سابق با ایران قدرتمند نخواهند بود.»
این ارزیابی را روزنامه نیویورکتایمز درباره ناکامی و خروج اشغالگران آمریکایی از افغانستان یادآور شده و نوشته است:
حضور آمریکا در افغانستان، البته وضعیت منطقه را تثبیت کرد، اما اتفاقات بد زیادی نیز به همراه داشت. بسیاری از متحدان سنتی آمریکا عادت به فراتر رفتن از موازین مجاز پیدا کردند، منظور مداخله عربستان سعودی و امارات در یمن و تحریم قطر توسط آنها، دسیسههای ترکیه در لیبی (و علیه کردها در سوریه و عراق)، امتناع دولت قبلی افغانستان از مذاکره با طالبان و توسعه شهرکهای اسرائیل در کرانه باختری است.
آمریکا از داوری در خاورمیانه خسته شده است و عقبنشینی باراک اوباما از منطقه و عدم تمایل دونالد ترامپ به انتقام گرفتن از ایران به دلیل حمله پهپادها به تاسیسات نفتی کلیدی عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹ صحت این ادعا را به ثبوت میرساند. بایدن فقط نظم جدید را قانونی کرد. امارات و سعودی میدانند که با خروج برادر بزرگشان یعنی ایالات متحده، دیگر قادر به خصومت با ایران قدرتمند نخواهند بود. اکنون عربستان در حال احیای روابط با ایران و قطر و کاهش مشارکت خود در یمن است. امارات از درگیریها در لیبی و یمن دست کشیده و روابط خود را با ایران، قطر و سوریه برقرار کرده است. عراق به عنوان میانجی بین ایران و عربستان سعودی عمل کرد. ملک عبدالله پادشاه اردن برای اولینبار در ده سال اخیر با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه که مورد حمایت ایران است، تماس گرفت. کاخ اردن اعلام کرد که آنها در مورد روابط «کشورهای برادر» صحبت کردند.
گزارش تارنمای آمریکایی از رشد چشمگیر صادرات نفت ایران
یک تارنمای آمریکایی از افزایش چشمگیر صادرات نفت ایران و بیاعتنایی بیشتر کشورها به تحریمهای خبر داد. «واشنگتن فری بیکن» در گزارشی نوشت همزمان با تلاشهای دولت بایدن برای احیای برجام، فروش نفت ایران در ماههای اخیر افزایش یافته است. در همین حال دولت بایدن، چشمش را به روی افزایش چشمگیر معاملات نفتی ایران بسته است. چین طی سه ماه گذشته به طور متوسط روزانه نزدیک به ۸۰۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده؛ تقریباً دو برابر مقداری که در مدت مشابه سال گذشته از ایران خریداری میکرد. این افزایش در بحبوحه تلاش چین و ایران برای تقویت روابط دیپلماتیک و وادار کردن دولت بایدن به لغو تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران صورت میگیرد. ایران همچنین مشغول ساخت ناوگانی از کشتیهای نامرئی بوده که نفت را به چین، سوریه، ونزوئلا، روسیه و سایر کشورها منتقل میکنند. این کشتیها با خاموش کردن فرستندههای خود تحریمها را دور میزنند.
کارشناسان میگویند ایران به این ترتیب یک فرصت مالی جدید پدید آورده است. کلیر جانگمن رئیسگروه «اتحاد در مقابل ایران هستهای» گفت:افزایش صادرات نفت ایران به چین به عدم اجرای تحریمها مربوط میشود. یک مقام وزارت امور خارجه آمریکا هم گفت که چین همچنان «یک شریک تجاری مهم برای ایران» است. گزارش تارنمای آمریکایی که مستند به واقعیات است، بار دیگر فضاسازیهای دروغین خبرگزاری انگلیسی رویتر در ادعای کاهش صادرات نفت ایران را نشان میدهد. وزیر نفت هم در گزارش دیروز خود به دولت، از افزایش صادرات نفت و فرآوردههای پتروشیمی خبر داد.
اعتراف به افزایش ۷۳۰ درصدی تورم در دولت روحانی
خبرگزاری وابسته به چند مقام دولت سابق تصریح کرد: تورم رسمی در ۸ سال دولت روحانی، ۷۳۰ درصد افزایش یافته است. خبرآنلاین با اشاره تلویحی بر چرایی عملکرد دولت سابق، به نقل از یک کارشناس بازار سرمایه نوشت: کشور در ۸ سال گذشته به طور رسمی ۷۳۰ درصد تورم داشته و نقدینگیاش در این مدت از ۴ هزار هزار میلیارد تومان عبور کرده و در حال حاضر ۵۰ درصد تورم است. بعد از ۷ سال پیاپی که تورماش میانگین ۱۰۰ درصد بوده، دچار ابرتورم است و در نتیجه این ابرتورم است که وزارت رفاه میگوید: دو میلیون خانوار زیر خط فقر هستند؛ یعنی ۳۰ میلیون نفر این ساختار تورمی، منجر به شکلگیری نابهنجاریهایی در کشور میشود. سرمایه اجتماعی دولت از میان میرود و در نتیجه این نابهنجاریها است که در مقطع فعلی بازار سرمایه آسیب دیده است؛ و دوباره منجر به اختلاف طبقاتی، رشد فقر، گسترش دهکهای فقیر و نابسامانی خواهد شد، اما در مقطع فعلی بیشترین آسیب را از این نابهنجاریها بازار سرمایه و قشر سهامداران دیدهاند.
کسری بودجه فعلی کشور ۴۶۴ هزار میلیارد تومان است سال آینده حداقل کسری بودجه به هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان میرسد. در حال حاضر در ساختار بودجهای قریب به ۳۰ الی ۴۰ درصد کسری وجود دارد و دولت راهی برای تامین کسری بودجه ندارد و این کسری بودجه به آنها از دولت قبل به ارث رسیده است و این حجم از کسری بودجه برای اقتصاد کشور یک فاجعه است. فلاح در ادامه گفت: اگر دولت همین روند را بدون اصلاح ساختار بودجه در پیش گیرد به دلیل ناترازیهایی که در بودجه ما از قبل وجود داشته است در دو سال آینده بیش از ۵۰ درصد بودجه کسری خواهیم داشت.
آمریکا نه تعهدی دارد نه تضمین میدهد (!)
مدیر کل سابق خاورمیانه در وزارت خارجه و از طرفداران سینهچاک برجام گفت: حتی با توافق مجدد، هیچ ضمانتی برای عدم خروج کشورها وجود ندارد.
قاسم محبعلی از فعالان طیف اصلاحطلب به روزنامه آرمان گفت: جو بایدن چه در دوره مبارزات انتخاباتی و چه پس از آن بازگشت به برجام را مقدمهای برای مذاکره و حل و فصل سایر مسائل مورد اختلاف قلمداد کرد. بله میشود که دو طرف توافق کنند که یک جا به توافق بازگردند یا اینکه گام به گام توافق کنند. البته همین مسئله نیز از دید آمریکاییها نیاز به توافق دارد نه اینگونه که وزیر خارجه کشورمان گفته رئیسجمهور آمریکا یک فرمان صادر کند؛ لذا به نظر نمیرسد چنین چیزی عملی باشد. آمریکاییها حتی در جریان برجام نیز تحریمهایی را علیه ایران اعمال کردند و ادعای آنها این است که تحریمهایی که متعهد به برداشتن آن بودند تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران بود که در برجام توافق شده، ولی تحریمهای دیگر آمریکا که شامل برنامه قدرت دفاعی، تروریسم، حقوق بشر و سیاست خاورمیانهای ایران در ارتباط با سوریه، لبنان، عراق و یمن است متفاوت از آن توافق است. در برجام ۲۰۱۵ چنین توافقی نبود که سایر تحریمها برداشته شود.
تحریمهای نظامی که قرار بود ۵ سال پس از اجرای برجام و تحریمهای موشکی نیز پس از پایان برجام لغو شود؛ لذا بر سر این موضوع بین طرفین توافق وجود ندارد که این تحریمها که آمریکاییها اعمال میکنند مرتبط با برجام است یا تحریمهای جداگانه خارج از برجام است. این هم جزء همان مسائلی است که باید در پای میز مذاکره در خصوص آن بحث و تصمیمگیری و مشخص شود که تفاهمی بر روی آن وجود دارد یا خیر. وی میافزاید: به هر حال وقتی در سطح بینالملل اختلاف به وجود میآید جدا از اینکه حق با چه کسی است اختلاف باید از طریق مذاکره حل و فصل شود و دادگاه یا قاضی وجود ندارد که مشخص کند چه کسی درست میگوید یا چه کسی اشتباه میکند؛ لذا راه حل کم هزینه این مسئله از طریق دیپلماسی است.
«محبعلی» در پاسخ این سؤال که ۳ سال پس از انعقاد برجام بدون هیچ ضمانت اجرایی آمریکا از توافق خارج شد و طرفین نیز نتوانستند به لحاظ قانونی آمریکا را به جهت خروج مجازات کنند؛ حال این نگرانی وجود دارد که چه تضمینی خواهد بود که دوباره توافق ایجاد شود، اما دولت بعدی آمریکا از آن خارج نشود و در حقیقت چه ضمانت اجرایی در برجام موجود است؟، گفت: در این خصوص باید به دو مسئله توجه کنیم؛ نخست اینکه برجام یک قرارداد یا موافقتنامه نبود بلکه برجام اجرایی بر این پایه بود که از نگاه شورای امنیت برنامه هستهای ایران طی هشت سال به یک برنامه صلحآمیز تبدیل شود؛ لذا اینکه برجام را یک توافق الزامآور برای آمریکاییها، اروپاییها و حتی روسها و چینیها محاسبه کنیم اساساً چنین چیزی در برجام دیده نشده بود. بلکه طرف متعهد به لحاظ قطعنامههای شورای امنیت ایران بود.
وی ادامه داد: بنابراین اینکه اطمینان داشته باشیم چه این دولت یا دولت بعدی آمریکا یا حتی اروپاییها و چین و روسیه از برجام خارج شوند چنین اطمینانی هیچ گاه وجود ندارد و برجام اساساً یک برنامه داوطلبانه طرفینی است. اما در عین حال باید توجه داشت که برای هیچ قرارداد بینالمللی نیز ضمانت قطعی وجود ندارد و همه قراردادهای بینالمللی براساس آنچه پایداری شرایط خوانده میشود پیش میروند و اگر شرایط تغییر کند ممکن است که آن توافق نیز بشکند و با چالش روبهرو گردد. مگر اینکه در توافقات اشاره شود که اگر یک طرف توافق را بشکند یک داوری وجود داشته باشد که نسبت به آن نظر دهد.
هر چند که در برجام چنین چیزی وجود نداشت که داوری ثالثی وجود داشته باشد و در ارتباط با آن تصمیم بگیرد؛ لذا اگر این مسئله درست دیده نشود ممکن است در تحلیل قضیه اشتباهاتی به وجود بیاید؛ لذا اساساً ایران نمیتوانست پیشنهاد توافق دوجانبه با طرفین برجام جهت الزامآور بودن توافق دهد، چون سایر طرفها نیازی به این مسئله نداشتند و براساس قطعنامه شورای امنیت مسئلهای وجود نداشت که طرفهای مقابل هم متعهد شوند؛ لذا ایران به شورای امنیت متعهد بود نه به اعضای برجام و آنها نیز از جانب شورای امنیت با ایران صحبت میکردند نه از جانب کشور خودشان. در نتیجه چنین امکانی برای هیچکس از جمله آقای ظریف و حتی تیم حاضر نیز وجود ندارد که چنین چیزی را درخواست کند. متأسفانه تیم جدید به دلیل عدم آشنایی و سابقه دیپلماسی و عدم آشنایی با مسائل بینالملل و خلع سلاح صحبتهایی میکنند که چندان با واقعیتها منطبق نبوده، گمراه کننده و برخلاف منافع ملی است و باعث تحمیل هزینههای بیشتر به ایران میشود.
اظهارات این دیپلمات سابق وابسته به طیف اصلاحطلب - فارغ از برخی اشتباهات و مغالطات وی- از ارتکاب یک افتضاح کامل در تیم روحانی و ظریف حکایت میکند. او البته توضیح نداده که اگر برجام فاقد هر نوع ضمانتی بود، چرا تیم روحانی و ظریف پذیرفتند همه تعهدات طرف ایرانی را نقداً ظرف ۲ ماه، با واگذاری یا اوراق و بتنریزی و تعطیلی ۹۵ درصد برنامه هستهای انجام دهند؛ به جای آن که تعهدات را متقابل، متوازن و تدریجی و پایاپای انجام دهند؟
ثانیاً تیم روحانی و ظریف بارها از برجام به عنوان «توافق برد- برد» و «فتحالفتوح قرن» یاد کردند و این که «امضای کری تضمین است» و «آمریکا نمیتواند توافق را زیرپا بگذارد»؛ نه این که بگویند قرار است طرف آمریکایی و شرکایش قاضی باشد و طرف ایرانی، متهم محکمه آنها که باج بخواهند، اما به تعهدات خود- از جمله لغو تحریمها- عمل نکنند. ضمناً انکار تعهدات اقتصادی آمریکا- لغو تحریمها- هم از آن شیرینکاریهای مدعیان اصلاحات است. قبل از توافق، مدعی لغو همه تحریمها شدند و پس از عهدشکنی آمریکا، تعهدات آمریکا را انکار کردند تا شرمنده خباثت آمریکا نشوند؛ انگار که قرار بوده صرفاً بیگاری به آمریکا بدهند!
افتضاح دیگر این است که جناب دیپلمات نابغه ادعا میکند معلوم نیست قرار بوده کدام تحریمها لغو شود و حال آن که اولاً تعهد روحانی با مردم و نظام، لغو همه تحریمهای مالی و بانکی بود و ثانیاً درباره اختلافی بودن موضوع، تردیدی وجود ندارد که آمریکا در پسابرجام ۷۰۰ تحریم را به ۱۵۰۰ تحریم رسانده و انتفاع ایران را به حداقل رسانده است و این اتفاق هم در اثر اعلام خروج رسمی آمریکا اتفاق افتاده؛ بنابراین مضحک است که آقای محبعلی ادعا کند مسئله، اختلافی است و باید مذاکره کرد تا اختلاف حل شود! در حالی که ۶ دور مذاکرات وین در دولت سابق در اثر زیادهخواهی دولت بایدن به بنبست خورده، آقای محبعلی توضیح نمیدهد دوباره مذاکره کنیم، اما توقع تضمین نداشته باشیم، دقیقاٍ یعنی چه؟ یعنی ایشان فقط نگران طرف آمریکایی است که از کاهش تعهدات ایران به دست و پا افتاده است؟!
اندیشکده آمریکایی: نفوذ ایران در عراق از بین رفتنی نیست
یک اندیشکده آمریکایی تأکید کرد مقتدی صدر شاید از لحاظ تاکتیکی با ایران زاویه داشته باشد، اما وارد یک مسیر خصمانه با ایرانیها نخواهد شد. حزب دموکرات کردستان یا الحبوسی هم این کار را نخواهند کرد. از این رو، ایران سرانجام باز هم رد پایی قدرتمند در عراق خواهد داشت. موسسه صلح آمریکا در تحلیلی نوشت: پلتفرم سیاسی صدر از مجموعهای گسترده از شخصیتهای قومی و سیاسی تشکیل شده است. هرچند فهرست انتخاباتی صدر اکثر کرسیهای مجلس عراق را به خود اختصاص داده اما این تضمین نمیکند که او خواهد توانست بزرگترین ائتلاف را در مجلس تشکیل دهد تا تعیینکننده نخستوزیر باشد. انتصاب نخستوزیر در عراق بیشتر از انتخابات، به اجماع درونشیعیای بستگی دارد که اغلب توسط ایرانیها تسهیل میشود. انتخابات سال ۲۰۲۱ هم از این قاعده مستثنی نیست.
فتح، المالکی، خمیس الخنجر، رهبر ائتلاف عزم- که همگی از وابستگان به ایران به شمار میروند- هنوز بلوک چشمگیری در اختیار دارند که باعث میشود آنها عاملی اساسی در تصمیمسازی باشند. در عراق اغلب تصمیمگیریها از طریق اجماع انجام میشود. مقتدی صدر شاید از لحاظ تاکتیکی با ایران زاویه داشته باشد، اما وارد یک مسیر خصمانه با ایرانیها نخواهد شد. به علاوه ایرانیها از الحشدالشعبی برای یافتن زمینههای مشترک با احزاب شیعه استفاده خواهند کرد، احزابی که همگی بهعنوان «پیروز انتخابات» معرفی خواهند شد. هنوز نمیتوان گفت که نتایج این انتخابات چه تأثیری بر روابط آمریکا و عراق خواهد گذاشت. آنچه روشن است اینکه ایرانیها همچنان از عراق برای اعمال فشار علیه دولت بایدن بهره خواهند گرفت، دستکم تا زمانی که گفتگوهای وین به لغو تحریمها نینجامیده باشد. ایرانیها برای حفظ چالشهای آمریکا در عراق در سقفی معین تلاش خواهند کرد.
روزنامه وطن امروز
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حجتالاسلام علاقهبند
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی درگذشت عالم پرهیزکار و مردمی حجتالاسلام والمسلمین حاجسیدعلیمحمد علاقهبند را تسلیت گفتند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم پرهیزکار و مردمی جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاجسیدعلیمحمد علاقهبند رضوانالله علیه را به عموم مردم شریف و متدین یزد و ارادتمندان آن عالم ربانی و نیز به علمای اعلام و بویژه به بازماندگان آن مرحوم تسلیت عرض میکنم و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
۱۲ آبان ۱۴۰۰
تسخیر لانه جاسوسی هیمنه آمریکا را شکست
آیتالله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان طی سخنانی در جلسه شورای نگهبان با اشاره به سیزدهم آبان سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا گفت: ۱۳ آبان که در آن دانشجویان، لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر کردند، حقیقتا از ایامالله است، چرا که در این روز، اقدامی رخ داد که هیمنه آمریکا شکست. وی افزود: باید افتخار کنیم که خداوند متعال چنین قدرتی به نظام جمهوری اسلامی ایران داده که جوانان ما توانستند هیمنه و قدرت آمریکا را اینگونه شکسته و جاسوسخانه آمریکا را تسخیر کنند؛ خدا را بابت این قدرت و توانمندی شاکریم. دبیر شورای نگهبان تصریح کرد: رسانهها بویژه رسانه ملی باید روی این مساله کار کنند و بزرگی و عظمت کاری را که دانشجویان انجام دادند برای مردم عزیزمان تبیین کنند. آیتالله جنتی در پایان گفت: اگرچه بسیاری از کشورها جرأت نمیکنند به منافع آمریکا نگاه چپ کنند، اما دانشجویان ایرانی توانستند لانه جاسوسی رژیم آمریکا را تسخیر کنند و آنها هم هیچ غلطی نتوانستند کنند.
نگرانی واشنگتن و تلآویو از توان پهپادی ایران
تحلیلگر صهیونیست اعلام کرد پهپادهای ایران به منبع نگرانی همیشگی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی و یک سلاح خطرناک و موثر برای تهران تبدیل شدهاند. به گزارش فارس، «یونی بنمناحم» در یادداشتی اعلام کرد پهپادهای ایرانی به یک سلاح واقعا خطرناک در خاورمیانه تبدیل شدهاند. بنمناحم در ادامه مدعی شد ایران گروههای متحد خود در عراق، سوریه، حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی در غزه را به این پهپادها مجهز کرده است. وی سپس نوشت: این پهپادها به منبع نگرانی همیشگی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی و یک سلاح خطرناک و موثر برای ایران تبدیل شده است. بنمناحیم تأکید کرد: پهپادها ماهیت نبرد هوایی در غرب آسیا را تغییر خواهند داد و نقشی مهم در نبرد نظامی آینده ایران و متحدان آن علیه رژیم صهیونیستی خواهند داشت. وی افزود: در دوره رئیسجمهور پیشین آمریکا «دونالد ترامپ» یک کارگروه آمریکایی- اسرائیلی به منظور بررسی راه حلهای خطر پهپادهای ایرانی تشکیل شد و این کارگروه در دوره «جو بایدن» نیز به کار خود ادامه داد. اخیرا رسانههای صهیونیستی گزارش دادند ارتش رژیم صهیونیستی از بیم تهدید پهپادهای ایران، در صدد تقویت لایههای راداری و پدافندی خود بویژه در شمال فلسطین اشغالی است. وبگاه «تایمز اسرائیل» به نقل از منابع مطلع نوشت ارتش [رژیم]اسرائیل با توجه به تهدید فزاینده پهپادهای ساخت ایران که در سالهای اخیر به خاورمیانه سرازیر شدهاند، به طور قابل توجهی دفاع هوایی خود را بویژه در شمال فلسطین اشغالی تقویت میکند.
ستاد کل نیروهای مسلح: نشانههای افول آمریکا آشکار شده است
ستاد کل نیروهای مسلح با صدور بیانیهای ضمن گرامیداشت فرا رسیدن سیزدهم آبانماه روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، این مناسبت را نمادی از ظلمستیزی، آزادیخواهی، ایستادگی و مقاومت ملت آزاده ایران اسلامی در برابر زیادهخواهی و سیاستهای استکباری آمریکای جنایتکار دانست. در این بیانیه تاکید شده است اقدامات سالهای اخیر نظام سلطه به رهبری آمریکای تروریستپرور همچون اعمال تحریمهای ظالمانه بر کشورمان، مانعتراشی در پیشرفت هستهای ایران اسلامی، ترور دانشمندان هستهای، به شهادت رساندن سردار شهید حاجقاسم سلیمانی و طراحی دسیسههای گوناگونی مانند ایجاد فتنه، اغتشاش و ناامنی در کشور به شیوههای مختلف از جمله حمله سایبری به سامانه توزیع بنزین در کشور که به دیوار محکم بصیرت مردم ایران برخورد کرد، نمونههایی از خصومتورزی همیشگی آنهاست. اما مردم و نظام مستحکم جمهوری اسلامی ایران با وجود مشکلات یادشده، با تأسی از آرمانهای حضرت امام (ره) و رهنمودهای ارزشمند رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول سالها مقاومت و پیروزی در مواجهه با نقشههای پلید دشمنان، آثار افول ابهت پوشالی و شیطانی آمریکا را در سطح جهان به وضوح نمایان کردهاند.
«ملابیگی» عضو حقوقدان شورای نگهبان شد
در جلسه علنی روز گذشته انتخاب یک نفر به عنوان حقوقدان شورای نگهبان از بین افراد معرفی شده از سوی رئیس قوه قضائیه در دستور کار مجلس قرار گرفت. حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنیاژهای، سیدمحمدهادی راجی و غلامرضا ملابیگی را به عنوان کاندیداهای عضویت در شورای نگهبان به مجلس معرفی کرده بود. بعد از ارائه برنامههای ۲ کاندیدای عضویت در شورای نگهبان، کارتهای اعلام رأی بین نمایندگان توزیع شد که ملابیگی با ۱۴۱ رای به عنوان عضو حقوقدان شورای نگهبان انتخاب شد. راجی نیز ۹۱ رای را از نمایندگان اخذ کرد. ملابیگی جایگزین محمد دهقان -که اکنون معاون حقوقی رئیسجمهور است- شد.
روزنامه خراسان
ستاد تنظیم بازار، قیمت مرغ منجمد را کاهش داد
درجلسه ستاد تنظیم بازار با حضور محمد مخبر معاون اول رئیس جمهوری مقررشد مرغ منجمد با قیمت مصوب کیلویی۲۰ هزار تومان در میادین میوه و تره بار در اختیار مصرف کنندگان قرار گیرد.
سیگنال طالبان به بازار ارز
در روزهای گذشته اخبار برجام سر تا سر بازار ارز تهران را فراگرفته بود و معامله گران با توجه به این اخبار، کمتر و با احتیاط بیشتری به سراغ خرید و فروش ارز میرفتند. هنوز هم سایه برجام بر سر بازار ارز است. با این حال با توجه به این که طالبان معاملات ارزی در افغانستان را ممنوع اعلام کرده است، این خبر برای بازار تهران میتواند سیگنالی افزایشی باشد.
گندم مورد نیاز کشور تامین شد
معاون وزیر جهاد کشاورزی و مدیر عامل شرکت بازرگانی دولتی ایران، میزان خرید تضمینی گندم کشور در سال جاری را چهار میلیون و ۵۳۲ هزار تن و پدیده خشکسالی را علت کاهش تولید محصولات استراتژیک اعلام کرد. سیف افزود: با خرید تضمینی حدود ۴.۵ میلیون تن نیاز به ۸ میلیون تن دیگر داشتیم که با برنامهریزی خوب قبلی، از اردیبهشت امسال خرید انجام و تاکنون بیش از ۳ میلیون تن گندم وارد کشور شده و بقیه در حال ورود به کشور است که در بنادر شاهد پهلوگیری و بارگیری محمولههای گندم و انتقال آن به داخل کشور هستیم. وی تاکید کرد: گندم و آرد کشور تا پایان سال تأمین میشود و سال آینده نیز مشکلی نخواهیم داشت و امیدواریم با بارشهای مطلوب و خشکسالی کمتر، برای تأمین گندم از وابستگی به خارج کاسته شود.
آغاز عرضه تخم مرغ دولتی در خرده فروشیها
مدیرکل پشتیبانی امور دام تهران گفت: تخممرغ با قیمت مصوب شانهای ۴۳ هزار تومان در خرده فروشیها به شکل گسترده توزیع میشود. همچنین نرخ تخم مرغ بسته بندی شده، شانهای ۴۶ هزار تومان خواهد بود.
هشدارچکی بانک مرکزی به مردم
سخنگوی اجرای قانون جدید چک گفت: هموطنان چکهای جدید صیادی را که در سامانه صیاد ثبت نشده است، نپذیرند، در غیر این صورت بانک نمیتواند در زمان نقد کردن چک، وجهی پرداخت کند. به گفته نادعلی زاده همچنین، ثبت و تأیید چکهای جدید از طریق پیامک در حال نهایی شدن است.
کنسروها چقدر گران شدند؟
به گفته دبیر سندیکای صنایع کنسرو قیمت انواع کنسروها نسبت به سال گذشته حدود ۱.۸ برابر شده که علت آن افزایش قیمت مواد اولیه از جمله محصولات کشاورزی و شکر است.
روزنامه ایران
طبع شعر گروسی گل کرد!
خبر اول اینکه، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام بازرسیها در ایران را به «پرواز در میان ابرهای متراکم» تشبیه کرده است. به گزارش فارس، گروسی در روزهای گذشته بارها مدعی شده از ماه فوریه سال جاری میلادی آژانس قادر به دسترسی به فیلمهای ضبط شده از تأسیسات هستهای ایران نبوده است. این در حالی است که کارشناسان میگویند گروسی به جای انجام فعالیتهای فنی به بازیهای سیاسی در جهت منافع کشورهای غربی روی آورده است.گروسی در مصاحبه با آسوشیتدپرس درباره بازرسیها در ایران گفت: «میتوانم بگویم مثل پرواز کردن در آسمانی پر از ابرهای متراکم است. ما الان داریم پرواز میکنیم و میتوانیم همین روال را ادامه دهیم، ولی نه برای مدت طولانی.» آسوشیتدپرس نوشته مدیرکل آژانس در این مصاحبه ابراز امیدواری کرده بتواند بزودی به ایران بازگردد و «گفتوگوهای سطح بالا و رو در رو» با ایران را از سر بگیرد.
حکم پرونده تخلفات ارز ۴۲۰۰ تومانی به زودی اعلام میشود
خبر دیگر اینکه، دادستان دیوان محاسبات کل کشور گفت: این دیوان حکم نهایی پرونده تخلفات و نحوه تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به کالاهای اساسی را بزودی اعلام میکند. علی کامیار با اشاره به بررسی تخلفات و نحوه تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به کالاهای اساسی در دیوان محاسبات، گفت: موضوع تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی یکی از اصلیترین و جدیترین پروندهها در دیوان محاسبات است و اکنون این پرونده به بخش هیأت مستشاری دیوان محاسبات ارسال شده تا بعد از بررسی، رأی نهایی خود را درخصوص متخلفان صادر و
اعلام کند.
جهان حرفهای «بنت» را میشنود اما عمل نمیکند
دست آخر اینکه، یک روزنامه صهیونیستی با اشاره به گفتوگوهای نخستوزیر رژیم صهیونیستی با مقامات مختلف جهان در حاشیه کنفرانس تغییرات اقلیمی گلاسکو که موضوع ایران و اعمال فشار بر آن در اولویت آنها بود، نوشته که رهبران جهان سخنان بنت را میشنیدند ولی تمایلی برای همسویی با سیاستهای اسرائیل در قبال ایران نشان نمیدهند. به گزارش ایسنا، روزنامه صهیونیستی اورشلیم پست با تکرار ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر وجود اهداف نظامی در برنامه هستهای ایران افزوده: امریکا و سه کشور اروپایی به وضوح گفتهاند میخواهند راهکاری مذاکراتی را برای بازگرداندن ایران به برجام در پیش بگیرند و بعد هم دیپلماسی را ادامه دهند. یک منبع دیپلماتیک میگوید، آدمها میخواهند موضع بنت در قبال ایران را بشنوند و با او موافق هم هستند و گفتوگوهایشان در این باره در آینده نیز ادامه یابد اما آیا آنها واقعاً گوش میدهند؟ در حال حاضر به نظر میرسد امریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس همان پلان A [نقشه اول]شان را پیش میبرند، اگرچه هنوز کارآمد نبوده است.
روزنامه شرق
رئیس سیا در سفری نامعمول به روسیه رفت؛ رایزنی برای توافق با کرملین
ویلیام برنز، مدیر سازمان سیآیای، در سفری نامعمول از مسکو بازدید کرد و با مقامات روسیه درباره روابط ایالات متحده با این کشور به گفتگو پرداخت. خبرگزاری رویترز از این رخداد بهعنوان نشانهای از تمایل طرفین برای برقراری تماسها و گفتگوها با وجود بیاعتمادی متقابل و مناقشات طولانیمدت یاد کرده است. سخنگوی سفارت ایالات متحده اعلام کرد که برنز در رأس هیئتی متشکل از مقامات ارشد دولت آمریکا با مقامات روسیه گفتگو کرده است. او عنوان کرد که این سفر به درخواست جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده، انجام شده و مقامات آمریکایی در جریان آن با اعضای دولت روسیه درباره روابط دوجانبه و مسائل پیرامون آن گفتگو کردهاند. شورای امنیت ملی روسیه نیز اعلام کرد که برنز، سفیر سابق ایالات متحده در مسکو، با نیکولای پاتروشف، رئیس این شورا و نیز یکی از رؤسای سابق سرویس اطلاعاتی روسیه مذاکراتی داشته است.
هیچکدام از طرفین درباره جزئیات این مذاکرات توضیحی ندادهاند؛ اما روابط دو کشور سر پارهای مسائل امنیتی تیرهوتار شده است؛ از جمله حملات سایبری به ایالات متحده که واشنگتن آنها را به روسیه نسبت داده است یا حمایت روسیه از دولت بشار اسد در سوریه و نیز زندانیشدن آلکسی ناوالنی، سیاستمدار مخالف کرملین. از زمان دیدار بایدن با همتای روسیاش، ولادیمیر پوتین، در ژنو این چهارمین سفر یک مقام ارشد آمریکایی به روسیه از ماه جولای به شمار میآید. این دیدارها با هدف بهثباترساندن روابط آمریکا و روسیه که بر اثر رقابتها در عرصه سایبری و مسائل ژئوپلیتیک متشنج شده، صورت میگیرد؛ اما مقامهای دو کشور میگویند تاکنون هیچ پیشرفتی در مذاکرات حاصل نشده است. بایدن ماه گذشته ویکتوریا نولاند، معاون وزارت خارجه ایالات متحده را برای حلوفصل مناقشهای که بر سر شمار دیپلماتهای دو کشور در پایتختهای هم به وجود آمده است، به مسکو اعزام کرد؛ اما این سفر حاصلی نداشت.