غرب در حال تهی‌سازی اوکراین با تهدید به جنگ

آنچه در شرق اروپا در جریان است مسیر بسیاری از تحولات را باز خواهد کرد. به‌نظرم اگر روسیه به اوکراین حمله کرد، ایران هم باید در مذاکرات وین تجدیدنظر کند و گروه‌های مقاومت در منطقه باید به‌شکل فعالانه‌تری جهت اخراج امریکا حرکت کنند. اگر اوکراین سقوط کند، هیچ تضمینی برای بقای تایوان نخواهد بود و کره‌جنوبی در کنار ژاپن می‌دانند که در برابر قدرت جهنمی چین امریکا دیگر از آن‌ها دفاع نخواهد کرد. به‌همین دلیل غرب در تلاش مستمر است تا مانع از جنگ شود، چرا که نتیجه و پیامدهای آن را به‌خوبی می‌داند.
يکشنبه، 24 بهمن 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
غرب در حال تهی‌سازی اوکراین با تهدید به جنگ
جعفری: امریکا، انگلیس و برخی از کشورهای اروپایی به شهروندان خود گفته‌اند که هر چه سریع‌تر خاک اوکراین را ترک کنند. این درخواست و هشدار نه فقط شهروندان این کشورها، که بخش بزرگی از جامعه اوکراین را که دستشان به دهانشان می‌رسد را تشویق به خروج از این کشور می‌کند. من بلد نیستم، اما آن‌هایی که روسی می‌دانند یا دوستانی که ساکن اوکراین یا کشورهای شرق اروپا هستند می‌توانند این روزها مسیر مهاجرت نخبگان مالی، فکری و دانشگاهی اوکراین به سمت غرب را به عینه مشاهده کنند.

اگر کمی دقت کنید، انگلیس و امریکا با آغوش باز این افراد را می‌پذیرند، آن‌ها کسانی هستند که هم سرمایه با خود می‌آورند و هم فکر و هم نیروی کار مفت! چه چیزی بهتر از این؟! در حالی‌که مقامات کییِف تاکید دارند جنگ نخواهد شد، اما در لندن و واشنگتن انگار گوش‌ها تیزتر است و البته آن‌ها دنبال اهداف خود هستند. خیانتی که «زلنسکی» و دوستان غرب‌گرایش به اوکراین کردند را هیچ‌وقت تاریخ فراموش نخواهد کرد. ده‌ها میلیارد دلار سرمایه و هزاران نفر از دهک رده اول این کشور به سمت غرب رفتند و شاید بخش بسیار اندکی از آن‌ها برگردند.

این کاری بود که در طول چند دهه گذشته با مردم ما کردند، سال‌های سال از احتمال جنگ گفتند، جفنگ بافتند، ایران را تحریم کردند تا شرایط زندگی در داخل سخت شود، مردم در تنگنا قرار گرفته و اقتصاد فلج شود؛ سپس تبلیغ کردند و باغ بهشتی از غرب ساختند تا هزاران هزار ایرانی که فکر می‌کردند آنجا بهشت است بار بسته و بروند، جریانی که هنوز هم ادامه دارد و اتاق فکر صهیونیسم بین‌الملل در کنار افسران انگلیسی در لندن اصلی‌ترین طراحان این راهبرد شیطانی علیه ملت ایران هستند. آن‌ها همچنان بر ادامه تحریم‌ها تاکید دارند و آخرین بار نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در تماس با بایدن از او خواست تا تحریم‌ها ادامه پیدا کند.

آن‌ها که می‌بینند دیگر با تهدید به جنگ و استراتژی کشتی‌های توپدار نمی‌توانند ایرانی‌ها را بترسانند و خودشان می‌دانند این کشتی‌ها در لحظه‌ای طعمه آتش و قعر اقیانوس‌ها خواهد شد، تحریم‌ها را ادامه می‌دهند. دلیل اینکه دولت فعلی امریکا که مدعی بازگشت به برجام است همچنان بر باقی‌ماندن بخشی از تحریم‌ها تاکید دارد ادامه دادن همین مسیر است تا اقتصاد ایران رونق نگیرد، تا شغل ایجاد نشود، تا فضای کسب و کار بهتر نگردد تا جوان ایرانی در داخل سرخورده شود، ناامید شده و تنها راه نجات را رفتن به غرب، به ویژه امریکا و کانادا ببیند. ایران حتی اگر تمام قد تسلیم امریکا شود باز هم کاری می‌کنند تا قشر فرهیخته جامعه از کشور مهاجرت کنند.

در واقع، این مهاجران بوده‌اند که در طول چند دهه گذشته امریکا را ساخته‌اند، دانشمندان غیر امریکایی بودند که امریکا را به این مرحله از پیشرفت رساندند چرا که خود امریکایی‌ها – کسانی که نسل اندر نسل در این کشور زندگی کرده‌اند – بسیار خنگ‌تر از آن چیزی هستند که بتوانند جایی مثل ناسا را اداره کنند در حالی‌که سازمان فضایی روسیه و چین کاملا بومی است و همین مساله در مورد هند و ژاپن هم صادق است. حالا داستان اوکراین است. هزاران شهروند ثروتمند، دانشمند و تحصیل‌کرده در این کشور حضور دارند که در صورت مهاجرت به انگلیس ورشکسته و امریکایی نیازمند به چنین افرادی می‌توانند این کشورها را تکان دهند.

هشدارهای علنی برای دیپلمات‌ها و شهروندان و موافقت نکردن با خواسته‌های حداقلی مسکو فقط و فقط برای این است که اوکراین مورد حمله قرار بگیرد تا آنگاه خیل بیشتری از نخبگان این کشور با احساس خطر راه غرب را در پیش بگیرند. سران غرب‌گرای حاکم بر کییِف هم آن اندازه ابله هستند که نمی‌فهمند که دارند چه غلطی می‌کنند. در سایه تهدید جنگ بدون شک بازار سرمایه این کشور سقوط کرده، ارزش پول ملی اوکراین پایین آمده و فضای کسب و کار در آنجا ضعیف شده است. حتی بسیاری از کشورهایی که غلات و حبوبات از این کشور می‌خریدند در اندیشه پیدا کردن جای‌گزین برای آن هستند.

به هر حال، سیاست کثیف غرب در جهان امروز ریشه‌ای عمیق دارد. ملت‌ها تا زمانی که خواب هستند، تا زمانی که ملت‌ها گرفتار بوق‌های تبلیغاتی غرب هستند، تا زمانی‌که به خودباوری نرسیده و خودشان نتوانند برای خود تصمیم بگیرند و اختیارشان را به دست قدرت‌هایی بسپارند که نهایت فکر و اندیشه‌شان منافع خودشان است شاهد چنین اتفاقاتی هستیم. غربی‌ها بیش از سه قرن است که سوار ملت‌های جهان هستند و نمی‌خواهند پیاده شوند و می‌دانند اگر پیاده شدند دیگر هیچ جایگاهی پیدا نخواهند کرد. جهان نیاز به سمت و سوی جدیدی دارد.

یهودی‌ها دست به دامان وزیر دفاع انگلیس شدند!

بارها نوشته و گفتیم که آتش بیار اصلی جنگ در اوکراین و آنچه در شبکه اروپا در حال جریان است خاندان‌های یهودی و مراکز قدرت که در لندن و باشند بسیاری دارند این آن‌ها هستند که همه چیز را هدایت کرده و در تلاش بوده که روسیه را به‌عنوان مهمترین و اصلی‌ترین تهدید علیه موجودیت خاندان‌های با نفوذ یهودی در شرق اروپا تجزیه کرده و نابود کنند.

همان‌گونه که می‌دانید و اطلاع دارید رئیس‌جمهور ترکیه، نخست وزیر انگلیس و وزیر امور خارجه آمریکا از جمله یهودی‌زاده‌ها و یهودیانی هستند که اصل و نصب همه آنها به قفقاز تا شرق اروپا بازگردد، آنها برای آنکه بتوانند ماموریت خود را انجام داده و روسیه را به‌عنوان مهمترین و اصلی‌ترین خطر برای اوکراین به‌عنوان مرکز مبادلات تجاری و پولشویی یهودیان تجزیه کنند، همواره در تلاش هستند. با این حال آنها فکر نمی‌کردند با انقلاب رنگی در اوکراین و سرکوب روس‌تبارها و حامیان روسیه در در این کشور کار به اینجا برسد و رهبران روسیه عزم خودشان را برای برطرف کردن خطر و راندن این جریان خطرناک از اوکراین جزم کرده و هیچ ترسی از جنگ نداشته باشند.

این مسئله باعث شده تا مراکز تصمیم‌گیری یهودیان تمام تلاش خود را به کار ببندند تا مانع از حمله روسیه به اوکراین و نابودی مهمترین و اصلی‌ترین مرکز قدرت آنها در شرق اروپا گردد. سفر رئیس‌جمهور فرانسه به مسکو، تماس روز شنبه رییس جمهور آمریکا با پوتین، در کنار تماس‌های پیاپی و تلاش‌های بی‌سابقه جهت راضی کردن روس‌ها برای خودداری از جنگ و در عین حال نگه داشتن اوکراین در پیمان ناتو بخشی از کوشش‌های آنها به شمار می‌رود.

در همین راستا انگلیسی‌ها به‌عنوان اصلی‌ترین طراح و معمار حوادث شرق اروپا که نقش مهمی در تحریک مقامات کیف برای جنگ و پیوستن به ناتو داشته و دارند خود دست به کار شده تا شاید بتوانند از این جنگ در این زمان جلوگیری کرده، شاید در سال‌های آینده با حفظ وضع موجود در کیف این کشور را آماده جنگ با روسیه کنند. به‌همین منظور به دستور نخست وزیر یهودی‌زاده انگلیس وزیر امور خارجه این کشور پس از ۱۳سال راهی مسکو شد تا به سوالات مختلف ژنرال‌های روز در مورد طرح‌ها و نقشه‌های لندن علیه روسیه پاسخ دهد.

آنچه «بن والاس» پس از دیدار با همتای روس خود در مسکو گفت، بسیار قابل تامل است و نشان می‌دهد که شویگو سوالات اساسی از او پرسیده است. او با بیان اینکه اقدامات نظامی روسیه در مرز اوکراین عادی نیست و روسیه می‌تواند در هر زمانی به اوکراین حمله کند، گفت: «از کرملین تضمین دریافت کرده که تهاجمی برنامه ریزی نشده است، اما با حضور ۱۳۰ هزار سرباز روسی در کنار مرز اوکراین، این اطمینان با اقدام روسیه ارزیابی می‌شود. در حال حاضر بیش از ۱۳۰ هزار سرباز در حال آماده‌باش یا تمرین هستند. به علاوه هواپیماهای جنگی و کشتی‌ها در دریای سیاه و در مرزهای اوکراین. و این اقدامی است که عادی نیست. این فراتر از تمرین عادی است، بنابراین ما این اظهارات را بر اساس شواهد قضاوت خواهیم کرد.»

والاس در ادامه با برشمردن ارزیابی خود با بیان اینکه وضعیت فعلی نیروهای روسیه به این معنی است که آنها می‌توانند تعداد کاملی از اقدامات، از جمله تهاجم به یک کشور همسایه را در هر زمانی انجام دهند، ملاقات خود با شویگو، وزیر دفاع روسیه را «سازنده و صریح» توصیف کرد و گفت که امیدوار است به ایجاد فضای بهتر و همچنین کاهش تنش کمک کند. او گفت که با شویگو در مورد اهمیت اجرای توافق مینسک «به‌عنوان یک راه روشن رو به جلو» موافق است، قرار گرفتن نیروهای روسیه در بلاروس و اوکراین «توانایی انجام طیف وسیعی از اقدامات، از جمله تهاجم به یک کشور همسایه را در هر زمان می‌دهد» چرا که «هرگونه تهاجم عواقب شدیدی برای امنیت اروپا خواهد داشت و بی‌ثبات کننده خواهد بود.»

اما سوالی که به نظر می‌رسد شویگو از او پرسیده بود در مورد چرایی حضور ناتو پشت مرزهای روسیه است که او در پاسخ گفت که در دیدار خود با وزیر روسیه تکرار کرد که ناتو در اصل خود دفاعی است. ما «علاقه‌ای به تجزیه حکومت روسیه» نداریم. ما به‌دنبال رویارویی نیستیم! اینکه ناتو دفاعی است اصلا معنای درستی ندارد اما روس‌ها به نظر مستندات کافی در اختیار طرف انگلیسی گذاشته‌اند که نشان می‌دهد لندن دنبال تجزیه روسیه است و بن والاس ناچار شده اینگونه به صراحت در مورد آن پاسخ دهد. با همه این احوال، سفر والاس در فضایی سرد انجام گرفت و به‌نظر هیچ نتیجه‌ای نداشته است.
 
به‌صورت مشخص، کانتون‌های یهودی و صهیونیستی به‌عنوان اصلی‌ترین بر هم زنندگان نظم در شرق اروپا که تمایل بسیاری برای حفظ اوکراین به‌عنوان یک کشور جهت تاکید منافع امروز و آینده خود دارند با بحران شدیدی مواجه هستند. تمایل پوتین برای بازگردان بخش‌هایی از اوکراین به خاک روسیه – به سخنان سال 2005 و سال‌های بعد پوتین در این مورد دقت کنید که گفته بود کیف مرکز تمدن و تاریخ روسیه است – و دخالتش در مناطقی که برای این کانون‌های قدرت مهم است باعث شد تا شرایط به شکل عجیبی به ضرر یهودیان تمام شود.
 
عمل‌گرایی پوتین در این حوزه بسیار قابل توجه است. چه در مورد گرجستان و دو منطقه اوسیتای جنوبی و آبخازیا و چه مداخله در مسائل قفقاز در طول دو دهه گذشته و چه جدایی دو استان عموماً روس‌تبار و باز پس‌گیری کریمه از اوکراین توسط روسیه به این مراکز قدرت یادآور شد که با واقعیت‌های جدیدی مواجه هستند. تا زمانی‌که دوستان مسکو در کیف در قدرت بودند، روس‌ها تمایل چندانی به مداخله نداشتند ولی پس از قدرت‌گیری غرب‌گراها و مشخص شدن دخالت مستقیم سرویس‌های امریکا، انگلیس و حتی رژیم صهیونیستی در تحولات این کشور روس‌ها حساس شده و با بازپس‌گیری کریمه به قول معروف گربه را دم حجله کشتند.
 
حالا تلاش‌های فرستاده‌های غرب برای منصرف کردن روس‌ها بدون نتیجه بوده است. کانون‌های قدرت حتی دست به دامان یکی از دست‌پرورده‌های خود بنام رجب طیب اردوغان شده و او هم در مسیر واسطه‌گری – در عین اینکه بنا به دستور حتی پهپادهای در اختیار ارتش ترکیه را هم برای تقویت قدرت ارتش زلنسکی تحویل اوکراین داد – گفت که می‌خواهد میزبان مقامات کیف و مسکو باشد موضوعی که به‌نظر در کرملین کسی از آن استقبال نکرد. به‌نظر هم نمی‌رسد که این تلاش‌ها تا زمانی که غرب ضمانت اجرایی و کتبی به روس‌ها در مورد نرسیدن به مرزهای این کشور بدهد، راه به جایی ببرد.
 
خلاصه آنکه سال گذشته همین زمان بود که بایدن پس از به قدرت رسیدن اوکراین با وادار کرد تا خیلی سریع به استان‌های جدایی‌طلب حمله کرده و به‌قول معروف «پوزه» پوتین را به‌خاک بمالند ولی عملا داستان چیز دیگری از آب درآمد. حالا همه آن‌ها در تلاش هستند تا به‌هر شکل ممکن مانع از حمله روسیه به اوکراین و از دست رفتن این کشور شوند. روس‌ها به‌خوبی می‌دانند که اگر پیش از پیوستن اوکراین به ناتو کاری کردند، کردند و اگر این کشور به عضویت ناتو درآمد آن وقت کار بسیار سخت خواهد بود.
 
آنچه در شرق اروپا در جریان است مسیر بسیاری از تحولات را باز خواهد کرد. به‌نظرم اگر روسیه به اوکراین حمله کرد، ایران هم باید در مذاکرات وین تجدیدنظر کند و گروه‌های مقاومت در منطقه باید به‌شکل فعالانه‌تری جهت اخراج امریکا حرکت کنند. اگر اوکراین سقوط کند، هیچ تضمینی برای بقای تایوان نخواهد بود و کره‌جنوبی در کنار ژاپن می‌دانند که در برابر قدرت جهنمی چین امریکا دیگر از آن‌ها دفاع نخواهد کرد. به‌همین دلیل غرب در تلاش مستمر است تا مانع از جنگ شود، چرا که نتیجه و پیامدهای آن را به‌خوبی می‌داند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.