بخش اول: تولد، کودکی و دوران تحصیل
خانواده و تولد
فیدل آلخاندرو کاسترو روث در ۱۳ اوت ۱۹۲۶ در شهر بیران، واقع در استان اورینته کوبا، متولد شد. خانواده او از مهاجران اسپانیایی بودند که به امید یافتن فرصتهای بهتر به کوبا مهاجرت کرده بودند. پدر او، آنجل کاسترو، با سرمایهگذاری در صنعت نیشکر توانست به موفقیت مالی دست یابد و خانوادهای مرفه برای فرزندان خود فراهم کند. این رفاه اما باعث نشد که کاسترو به طبقه فقیر و کارگران بیتوجه باشد.تحصیلات و نقش پذیری اولیه
فیدل کاسترو دوران ابتدایی خود را در مدارس کاتولیک روستای بیران گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به سانتیاگو رفت. در دوران مدرسه، استعداد خاصی در یادگیری و ورزش نشان داد. او بعدها به دانشگاه هاوانا پیوست و در رشته حقوق تحصیل کرد. این دوران برای کاسترو نقطه عطفی بود، چراکه او به تدریج وارد فعالیتهای سیاسی شد و با فساد و نابرابری حاکم بر جامعه کوبا به مخالفت پرداخت.بخش دوم: آغاز فعالیتهای سیاسی
ورود به عرصه سیاست
کاسترو در سال ۱۹۴۷، زمانی که دانشجویی جوان بود، به جنبشهای سیاسی پیوست. اولین اقدام او، مشارکت در تلاش برای سرنگونی دیکتاتور جمهوری دومینیکن، رافائل تروخیو بود. هرچند این تلاش ناکام ماند، اما تجربیاتی ارزشمند برای کاسترو به ارمغان آورد. سال بعد، او در شورشهای بوگوتازو در کلمبیا حضور یافت که تاثیر عمیقی بر دیدگاههای سیاسی او گذاشت. در همین دوره، اندیشههای ضدآمریکایی او نیز شکل گرفت، هرچند هنوز بهطور کامل به ایدئولوژی مارکسیستی پایبند نشده بود.حزب ارتدوکس و کودتای باتیستا
در سال ۱۹۵۱، کاسترو به حزب ارتدوکس پیوست و بهعنوان نماینده این حزب وارد انتخابات مجلس شد. اما کودتای ژنرال فولخنسیو باتیستا در سال ۱۹۵۲ روند سیاسی کوبا را تغییر داد. باتیستا قدرت را بهطور دیکتاتورانه در دست گرفت و بسیاری از گروههای سیاسی را سرکوب کرد. این اتفاق کاسترو را وادار به مبارزه مستقیم علیه رژیم باتیستا کرد.بخش سوم: انقلاب کوبا
شکلگیری جنبش ۲۶ ژوئیه
پس از شکست تلاشهای اولیه، کاسترو به همراه برادرش رائول به مکزیک رفت و جنبش ۲۶ ژوئیه را تأسیس کرد. این جنبش با هدف سرنگونی باتیستا و استقرار حکومتی عادلانه شکل گرفت. در این دوره، کاسترو با ارنستو چه گوارا، انقلابی آرژانتینی، آشنا شد و همکاری نزدیکی با او آغاز کرد.بازگشت به کوبا و پیروزی انقلاب
در سال ۱۹۵۶، کاسترو و یارانش با یک قایق کوچک به کوبا بازگشتند و مبارزات چریکی خود را در مناطق کوهستانی آغاز کردند. حمایت مردمی از این جنبش به تدریج افزایش یافت و در نهایت، در سال ۱۹۵۹، باتیستا سرنگون شد. کاسترو بهعنوان رهبر جدید کوبا شناخته شد و اصلاحات گستردهای را آغاز کرد.بخش چهارم: دوران رهبری و سیاستهای کلان
اصلاحات داخلی
پس از به قدرت رسیدن، کاسترو اقدام به ملیسازی صنایع، اصلاحات ارضی، و بهبود خدمات بهداشت و آموزش کرد. او نظام سرمایهداری را در کوبا کنار گذاشت و به سمت ساختارهای سوسیالیستی پیش رفت. این اقدامات، اگرچه مورد حمایت طبقات پایین جامعه قرار گرفت، اما منافع آمریکا و طبقه مرفه کوبا را به خطر انداخت.تقابل با آمریکا
یکی از مهمترین ویژگیهای دوران رهبری کاسترو، تقابل با سیاستهای آمریکا بود. وی نهتنها صنایع آمریکایی در کوبا را ملی کرد، بلکه روابط نزدیکی با اتحاد جماهیر شوروی برقرار کرد. این اقدامات باعث خشم واشنگتن شد و تلاشهایی مکرر برای ترور کاسترو و سرنگونی حکومت او انجام گرفت.بحران موشکی کوبا
در سال ۱۹۶۲، استقرار موشکهای شوروی در کوبا باعث بحرانی جهانی شد. این بحران، که تا آستانه جنگ هستهای پیش رفت، با مذاکرات دیپلماتیک میان شوروی و آمریکا خاتمه یافت. کاسترو در این بحران نقش کلیدی داشت و توانست جایگاه خود را در سطح جهانی تقویت کند.بخش پنجم: شخصیت و سبک رهبری
زندگی ساده و مردمی
کاسترو علیرغم جایگاهش، زندگی سادهای داشت و ارتباط نزدیکی با مردم برقرار میکرد. او در سخنرانیهای طولانی و پرشور خود، سیاستهای خود را با جزئیات برای مردم تشریح میکرد و تلاش داشت تا حمایت مردمی را حفظ کند.رکورددار سوءقصدها
بنا بر برخی گزارشات، کاسترو بیش از ۶۳۸ بار هدف سوءقصد قرار گرفت، اما هربار از مرگ گریخت. یکی از معروفترین تلاشها، سیگار برگ انفجاری بود که توسط سازمان سیا طراحی شده بود. این ویژگیها باعث شد که کاسترو به عنوان یکی از مقاومترین رهبران جهان شناخته شود.بخش ششم: وصیتنامه سیاسی
پیام به نسلهای آینده
در وصیتنامه خود، کاسترو تاکید کرد که انقلاب کوبا دستاورد یک فرد نیست، بلکه نتیجه تلاشهای یک ملت است. او نوشت:"هیچ نیرویی در جهان قادر نخواهد بود مقاومت ملت کوبا را درهم بشکند. استقلال و سوسیالیسم ما ماندگار خواهد بود."
این پیام، بازتابدهنده اعتقاد او به پایداری انقلاب و آرمانهای سوسیالیستی است.
بخش هفتم: سالهای پایانی و میراث
واگذاری قدرت
در سال ۲۰۰۶، کاسترو به دلیل بیماری، قدرت را بهطور موقت به برادرش رائول واگذار کرد. این انتقال در سال ۲۰۰۸ دائمی شد و کاسترو از فعالیتهای اجرایی کنارهگیری کرد. او تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۶ بهعنوان یک رهبر معنوی و نمادین برای کوبا باقی ماند.میراث کاسترو
کاسترو یکی از چهرههای بحثبرانگیز تاریخ است. حامیان او، وی را قهرمانی در برابر امپریالیسم و نماد عدالت اجتماعی میدانند، در حالی که منتقدانش او را دیکتاتوری میخوانند که آزادیهای سیاسی را محدود کرد. با این حال، اصلاحات او در بهداشت، آموزش، و برابری اجتماعی از جمله دستاوردهای برجسته اوست.بخش هشتم: خاطره مقام معظم رهبری و کاسترو
در سال ۱۹۶۵، اجلاس سران عدم تعهد در زیمبابوه فرصتی مناسب برای ملاقات حضرت آیتالله خامنهای، که در آن زمان ریاستجمهوری ایران را بر عهده داشت، با فیدل کاسترو فراهم کرد. این ملاقات در کتابی با عنوان «از هراره تا تهران» که روایتگر سفر آن زمان است، به تفصیل شرح داده شده است.در بخشی از این کتاب، توصیف میشود زمانی که فیدل کاسترو به سوی حضرت آیت الله خامنهای میآید، در نزدیکی اتاق ملاقات، هر دو به یکدیگر میرسند. کاسترو که قصد داشت دست بدهد، با تعجب متوجه میشود که حضرت آیت الله خامنهای دست چپ خود را برای دست دادن پیش میآورد. کاسترو با تعجب دست چپ او را میگیرد و در حالی که هنوز دست ایشان را در دست دارد، از او میپرسد: «چرا با دست چپ دست دادید؟» آیتالله خامنهای، دست راست خود را کمی بالا میآورد و پس از نگاهی به آن میگوید: «این از ضایعات انقلاب است!» فیدل کاسترو که متوجه عمق این اشاره میشود، دست چپ آقای خامنهای را با محبت فشار میدهد و در حالی که احساس شرم دارد، میگوید: «این ضایعات تاریخی و جاودانه است.»