
برای کسانی که مرشایمر را نمی شناسند باید بگوییم: جان جوزف مرشایمر دانشمند علوم سیاسی آمریکایی ست. او بنیانگذار نظریه رئالیسم تهاجمی است و تعاملات بین قدرت های بزرگ را تحت تأثیر میل به هژمونی در جهانی مملو از ناامنی و عدم اطمینان در مورد نیت دیگر کشورها می داند. مرشایمر از مخالفان جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ بود و تقریبا تنها کسی بود که با تصمیم اوکراین برای تسلیم سلاح های هسته اش در سال ۱۹۹۴ مخالف کرد و پیش بینی نمود که اوکراین بدون یک عامل بازدارنده مورد تهاجم روسیه قرار خواهد گرفت. جنجالی ترین نظرات مرشایمر نگرانی اش از نفوذ احتمالی گروه های ذی نفع بر اقدامات آمریکا در خاورمیانه است که وی در کتاب «لابی اسرائیل و سیاست خارجی» مطرح کرده است. مرشایمر معتقد است که رشد اقتصادی سریع چین منجر به رویاروییش با ایالات متحده خواهد گشت. طرفداران او نظراتش را نشانگر چگونگی رفتار دولت ها می دانند، در حالی که منتقدانش به دیدگاه های وی عنوان هایی چون منسوخ شده و جهان بینی همه یا هیچ داده اند. جان مرشایمر یکی از کارشناسان مطرح در حوزه واقع گرایی در روابط بینالملل که بدون پرده پوشی نظرات خود را در مورد وقایع روز جهان ابراز می کند و به قول خودمان با کسی تعارف ندارد.
مرشایمر در ابتدای گفتوگوی خود با رسانه آمریکایی «اسپکتیتور» عملکرد ترامپ در سیاست خارجی را متوسط ارزیابی کرد و تصریح کرد که باید این سیاست را با توجه به چهار موضوع کلیدی ارزیابی کنیم: جنگ اوکراین، موضوع ایران، بحران غزه (مسئله اسرائیل و فلسطینیان) و تعرفه ها. او افزوده است که: «غرایز ترامپ در حوزه اوکراین و ایران بسیار خوب عمل کرده اند. او در مورد ایران متوجه شده که بهترین گزینه، رسیدن به توافق از طریق مذاکره و جلوگیری از جنگ است. بنابراین، او شایسته ارزیابی مثبت است اما در مورد جنگ اوکراین، ترامپ میداند که باید به روسیه امتیاز دهد تا جنگ پایان یابد، اما نحوه اجرای این غرایز به درستی انجام نشده است و دولت او با اختلافات زیادی مواجه است.» در این خصوص باید گفت شرایط ترامپ در داخل امریکا بحرانی تر به نظر می رسد تا بیرون از کشورش و بدتر آنکه در دولتش اوضاع بر وفق مرادش رقم نمی خورد. طبیعتا برای ترامپ امتیاز دادن به روسیه در قبال کسب وجهه و آبروی بین المللی اش اتفاق مهمی نیست اما رقبا و حتی دوستان او نمی توانند قبول کنند که ترامپ به سیستم فکری و رفتاری چند دهه ساله امریکا پشت پا بزند. ترامپ همه چیز را در شخصیت خود خلاصه می کند و منتقدان او اعتقاد دارند نباید امریکا از مسیری که جایگاه ابرقدرتی را برای آن ساخته و پرداخته است خارج شود. این امتیاز دادن به روسیه حتی در مقابل اتمام جنگ اوکراین، یک شکست و افول برای امریکا محسوب می شود.
این متفکر برجسته با اشاره به حمایت ترامپ از رژیم صهیونیستی، تصریح کرد: «ترامپ هیچ اقدامی برای متوقف کردن نسل کشی در غزه نکرده است و در این زمینه، نمره بسیار پایینی به او می دهم. در زمینه تعرفهها نیز واضح است که ترامپ راهبرد یا هدف مشخصی نداشته و این فقط بی ثباتی بیشتری به بازارها افزوده است. وضعیت اقتصادی آمریکا ضعیف است و نمره او در این حوزه نیز بسیار پایین خواهد بود. به همین دلیل، به طور کلی عملکرد ترامپ در سیاست خارجی متوسط است.» ترامپ در مسائل اقتصادی هم مانند مسائل سیاسی می خواست با یکی دو سخنرانی و چند تهدید و کمی قلدر بازی، کار را جلو ببرد اما وقتی هیچ اتفاقی، در هیچ حوزه ای نیوفتاد، فهمید برای رسیدن به مقاصدش باید به سمت تعادل و تعامل با دیگر کشورها روی بیاورد. جنگ تعرفه ای ترامپ میلیاردها دلار به امریکا خسارت وارد کرد و از آن چیزی که هست او را عقبتر راند. اصلاح هر روند غلط نیازمند برنامه ریزی و آماده سازی زیرساخت های لازم است.
مرشایمر در پاسخ به پرسشی درباره اختلافات داخلی در دولت ترامپ و حمایت وی از رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران، تصریح کرد: «آشکار است که ترامپ و بسیاری از معاونینش خواهان جلوگیری از حمله به ایران هستند و دلایل خوبی برای این دیدگاه وجود دارد.» او ادامه داد: «تلاش آمریکا برای نابودی تأسیسات هستهای ایران مشخص نیست و شاید نتوانیم آنها را از بین ببریم. حتی اگر فرض کنیم که در این زمینه موفق بودیم، ایران میتواند تأسیسات خود را دوباره بسازد. گزارشها نشان میدهند که دولت آمریکا در مورد حمله به ایران خوشبین نیست و حتی در صورت نابودی تأسیسات، برنامه هستهای ایران فقط ۲ یا ۳ سال به تأخیر خواهد افتاد.» در دنیایی که خود امریکا رژیم فاسد صهیونی را رم داده است، ترامپ چگونه می تواند به نتانیاهو بفهماند که بازی کردن با دم شیر به ضررش تمام می شود؟ البته برای نتانیاهو این موضوع مسلم و مسجل است که اگر بر علیه ایران اقدامی انجام دهد، امریکا مجبور است برای حمایت از رژیم فاسد وارد میدان شود اما این موضوع برای امریکا سخت است. به عبارتی نتان عامدانه می خواهد ایران و امریکا را درگیر مسائل نظامی هر چند کوچک کند و بساط مذاکره را بر هم بزند و اصلا برایش مهم نیست که ترامپ به این مذاکرات و خود نمایی ها نیاز دارد.
مرشایمر تصریح کرد: «از آنجا که شما ابعاد نظامی این موضوع را در نظر میگیرید، ایده حمله به ایران منطقی و جذاب نیست. حمله به ایران تبعات اقتصادی سنگینی خواهد داشت. برای نابودی تأسیسات ایران، باید ضربات سنگینی به این کشور وارد شود و ایران نیز تلافی خواهد کرد. آنها میت وانند شاهراه دریایی نفت جهان، یعنی خلیج فارس را ببندند و این مسئله عواقب شدیدی بر اقتصاد جهانی خواهد داشت. ترامپ نمی خواهد اقتصاد جهانی نابود شود. بنابراین، وقتی به طور منطقی فکر می کنید، متوجه می شوید که بهترین گزینه، راه حل دیپلماتیک است.» نتانیاهو ظاهرا می خواهد دیگران را با خود درون باتلاقی که گرفتارش شده بکشاند و به امریکا بفهماند وقتی جنایتکاران را حمایت می کند باید تا ته بازی جلو برود و چیزی به نام تغییر مسیر معنا ندارد.
مرشایمر در ادامه با اشاره به مذاکرات جاری بین ایران و آمریکا، گفت: «توافق احتمالی بین ایران و آمریکا، یک برجام اصلاحشده خواهد بود. موضوع کلیدی امروز، توانایی ایران برای غنیسازی اورانیوم است. برنامه هستهای ایران بسیار پیشرفته است. مشکل برجام از دید اسرائیل و تندروهای واشنگتن، مجاز بودن ایران برای غنیسازی اورانیوم است. تندروها خواستار برچیده شدن برنامه غنیسازی ایران هستند.» او افزود: «ایرانیها بهدرستی اعلام کردهاند که از حق غنیسازی اورانیوم خود نمیگذرند. بنابراین، سوال این است که چگونه میتوان به توافقی رسید. اگر تندروها پافشاری کنند، توافقی شکل نخواهد گرفت. اما توافق احتمالی یک برجام اصلاحشده خواهد بود که شامل بازرسیهای گسترده و محدودیتهای دائمی برای برنامه غنیسازی ایران خواهد بود. در این میان، تندروها و اسرائیلیها خواستار حمله به ایران هستند. ترامپ باید مشخص کند که آیا با توافقی مشابه برجام موافق است یا خیر.»
مرشایمر همچنین به وضعیت ویتکاف اشاره کرد و گفت: «ویتکاف نشان داده که بهدنبال یک توافق مشابه برجام است و این باعث فشار اسرائیلیها و تندروهای واشنگتن به او شده است. ویتکاف شبیه به "خود دیگر" ترامپ است، که در دولت اول خود با شکست مواجه شد اما این بار خواستار مقابله است. ترامپ به ویتکاف اعتماد دارد اما به روبیو یا والتز که از هسته مرکزی سیاست آمریکا هستند، اعتمادی ندارد. ترامپ میداند که روبیو و والتز با اهداف او مخالفت خواهند کرد.»
مرشایمر در ادامه اظهار داشت: «ویتکاف هیچ تیمی ندارد و به نظر می رسد که مسائل تحت نظارت او همهاش توسط او و ترامپ بررسی و مدیریت می شود. ترامپ و ویتکاف خواهان توافق با ایران هستند زیرا می دانند که جنگ با ایران به نفع آمریکا نخواهد بود.» البته مسئله امریکا فقط فرار از جنگ با ایران نیست بلکه موضوع اصلی اثبات و تثبیت جایگاه امریکا است.
او افزود: «ترامپ، هگست، ونس و ویتکاف به حلقه تندروهای واشنگتن تعلق ندارند. هگست یک تندرو در برابر چین است و بهدنبال جنگ با ایران نیست. بلکه ترامپ، ونس، هگست و ویتکاف همگی بر تمرکز بر چین تأکید دارند، اما ترامپ همزمان در حال مدیریت چندین بحران است. اگر او رویکردی بحثبرانگیز در اوکراین اتخاذ کند، دیگر نمیتواند در موضوع ایران رویکردی تضادآمیز با تندروها داشته باشد. مسائل ایران و اوکراین به یکدیگر گره خوردهاند. همچنین، اگر در موضوع تعرفهها شکست بخورد، توانایی سیاست خارجی دولت او محدود خواهد شد.»
مرشایمر در پایان گفت: «ترامپ بهدنبال ایجاد اختلاف بین روسیه و چین است، اما آمریکا در موضوع ایران به کمک روسیه نیاز دارد. بایدن چین، ایران، روسیه و کرهشمالی را متحد کرده است و ترامپ بهدنبال درهم شکستن این اتحاد است، اما او در این زمینه موفق نبوده است. روسیه به کمکهای جدی خود به ایران ادامه خواهد داد.» مسلما در کنار هم قرار گرفتن کشورهای قوی و ضعیف جهان خطر بزرگی برای امریکا و سیاست های امریکایی است. در تفرقه و ایجاد اختلاف است که حرف و عمل کشورها در تضاد با یکدیگر قرار می گیرد و نمی توانند قدرت واحدی را تشکیل دهند.
وی همچنین به ادعای تندروها در واشنگتن و رژیم صهیونیستی درباره «ضعیف بودن ایران» اشاره کرده و تصریح کرد: «نابودی یا عدم نابودی حزبالله و حماس هیچ ارتباطی با قدرت ایران ندارد. ایران ذخایر عظیمی از موشکهای قدرتمند و دقیق دارد که می تواند در صورت نیاز به اسرائیل و دیگر کشورهای خاورمیانه حمله کند. ایران توانایی بستن خلیج فارس را دارد و می تواند به راحتی کل خاورمیانه را ویران کند. حزب الله، حماس و حوثی ها هیچ تأثیری بر قدرت ایران ندارند. ادعای تضعیف ایران از بنیاد دروغ و تفسیر نادرستی از واقعیت است.»
مرشایمر در نهایت افزود: «هدف اسرائیل همواره تبدیل کشورهای خاورمیانه، از جمله ایران، به وضعیتی مشابه سوریه است. اسرائیل به دنبال برهم زدن ثبات ایران است تا کشوری تکه تکه شده و از هم فروپاشیده به وجود آورد. هدف اسرائیل تحدید برنامه هسته ای ایران نیست. حتی اگر برنامه هسته ای ایران از بین برود، اسرائیل به تهدیدات خود علیه ایران ادامه خواهد داد. هدف نهایی اسرائیل نابودی کامل ایران است و جنگ با ایران به نفع هیچکس نیست.»
در این گفتوگو، بیشتر نظرات مرشایمر تکرار دیدگاههایی است که پیش تر در مناسبت های مختلف مورد اشاره قرار داده ایم. او بر این باور است که ترامپ در یکصد روز نخست ریاست جمهوری خود کارنامه موفقی نداشته است اما به دلیل مقام خود نمی خواهد به صراحت بگوید که در اجرای برنامه هایش شکست خورده است.
در گزارشی که اخیراً منتشر شد، به نقل از افرادی که بارها گفتهاند ایران در منطقه شکست خورده، تأکید داریم که این موارد ساخته و پرداخته ذهنهای بیمار است. امیدوارم با نگاهی واقع بینانه و صحیح به مسائل برخورد شود تا ما هم از تأثیرات منفی رسانه ها و افکار نادرست در امان باشیم.