خرید تسلیحات غربی؛ امنیت یا وابستگی؟
در دهههای گذشته، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، صدها میلیارد دلار صرف خرید تسلیحات مدرن از آمریکا و کشورهای اروپایی کردهاند. قراردادهای کلانِ خرید جنگنده، سامانههای پدافندی، موشکهای پیشرفته و ناوهای جنگی، هر ساله در رسانههای جهانی خبرساز میشود اما سؤال اصلی این است که این حجم عظیم از سرمایهگذاری نظامی، تا چه اندازه برای امنیت واقعی این کشورها ثمربخش بوده است؟بررسی رسانههای غربی و عربی نشان میدهد که تحلیلگران مستقل و حتی برخی مقامات سابق غربی به این نکته اذعان دارند که بخش قابل توجهی از این تسلیحات، نه با هدف ایجاد بازدارندگیِ واقعی برای کشورهای عربی، بلکه برای تثبیت وابستگی راهبردی این کشورها به غرب و تضمین منافع اقتصادی و نظامی آمریکا و متحدانش به این منطقه بوده است. نیویورکتایمز در گزارشی تحلیلی، قراردادهای تسلیحاتی عربستان و امارات را بیشتر شبیه بیمهنامههایی توصیف میکند که دولتهای عربی صرفاً برای جلب رضایت و حمایت سیاسی آمریکا خریداری میکنند، نه برای دفاع واقعی در برابر تهدیدات منطقهای.
مأموریت پایگاههای آمریکا در خلیج فارس
واقعیت این است که تقریباً تمامی پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهای حوزه خلیج فارس —از قطر و بحرین تا امارات و کویت— طبق توافقهای دوجانبهای احداث شدهاند که مأموریت اصلی آنها حفاظت از منافع و نیروهای آمریکایی و غربی در منطقه است، نه لزوماً دفاع از دولت میزبان در برابر هر تهدیدی!الجزیره در تحلیلی پس از حمله اسرائیل به دوحه، با اشاره به همین نکته مینویسد: «در صورت بروز تقابل مستقیم میان اسرائیل و یکی از کشورهای میزبان پایگاههای آمریکایی، اولویت ارتش آمریکا دفاع از پرسنل، تجهیزات و منافع خود خواهد بود. تصمیم برای مداخله یا عدم مداخله بهطور کامل در اختیار واشنگتن باقی میماند.»
این موضوع زمانی برجستهتر میشود که بدانیم بسیاری از سامانههای دفاع هوایی و تجهیزات خریداری شده، تحت کنترل و رمزگذاری شرکتهای سازنده غربی قرار دارند و ارتشهای عربی برای بهکارگیری مؤثر آنها، نیازمند تأیید و پشتیبانی فنی آمریکا هستند. حتی در برخی موارد، استفاده از این تجهیزات علیه برخی کشورها مثل اسرائیل، طبق قراردادها ممنوع است.
آیا تجهیزات غربی علیه اسرائیل قابل استفاده است؟
این سؤال پس از حمله اسرائیل به دوحه، بهویژه در رسانههای عربی و شبکههای اجتماعی بسیار مطرح شد. کارشناسان نظامی منطقهای تصریح میکنند که بسیاری از تجهیزات نظامی آمریکایی و غربی، بهگونهای طراحی و برنامهریزی شدهاند که امکان استفاده از آنها علیه اسرائیل یا حتی برخی کشورها وجود ندارد. این محدودیتها در قالب بندهای حقوقی، کدهای نرمافزاری و حتی در ساختار لجستیکی سیستمها اعمال شده است.العربیالجدید با استناد به منابع دیپلماتیک اعلام میکند که آمریکا در قراردادهای فروش تسلیحات، بندهایی را لحاظ میکند که بهطور مشخص استفاده از آنها علیه متحدین واشنگتن، بهویژه اسرائیل، را ممنوع میکند. حتی در مواردی مثل جنگ عربستان با یمن، بارها دیده شده که آمریکا فروش برخی مهمات یا قطعات را به دلایل سیاسی متوقف کرده است.
نقش پایگاههای آمریکایی؛ حامی یا ناظر؟
یکی از مباحث اصلی که پس از حمله اسرائیل به دوحه مطرح شد، این بود که آیا پایگاههای نظامی آمریکا حاضر خواهند بود از کشورهای میزبان دفاع کنند یا خیر؟ تجربههای تاریخی نشان میدهد که اولویت همواره با حفظ منافع و نیروهای آمریکایی بوده است. حتی در بحرانهای منطقهای، آمریکا اغلب سیاست «انتظار و نظارت» را در پیش گرفته تا مداخله مستقیم.واشنگتنپست در تحلیلی مینویسد: «توافقات نظامی آمریکا با کشورهای عربی، تعهد امنیتی الزامآور و قطعی در برابر تهدیدات خارجی برای این کشورها ایجاد نمیکند. تصمیم برای دفاع یا عدم دفاع، بهطور کامل در اختیار مقامات آمریکا باقی میماند.» روزنامه الشرق الاوسط نیز ضمن اشاره به همین موضوع، میافزاید: «حضور پایگاههای آمریکایی در کشورهای عربی بیش از آنکه تضمینی برای امنیت این کشورها باشد، ابزاری برای اعمال فشار و کنترل بر تصمیمات آنهاست.»
تسلیحات غربی؛ ابزار کنترل یا امنیت واقعی؟
در سطحی عمیقتر، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تسلیحات و تجهیزات نظامی غربی، عملاً به ابزاری برای کنترل و مهار کشورهای عربی بدل شدهاند. کشورهای غربی با فروش تجهیزات، نهتنها درآمدی چشمگیر به دست میآورند، بلکه با ایجاد وابستگی فنی، نظامی و حتی سیاسی، قدرت مانور دولتهای عربی را محدود میکنند. نمونه بارز این وابستگی، نیاز همیشگی به قطعات یدکی، پشتیبانی فنی و بهروزرسانی نرمافزاری است. در بسیاری مواقع، حتی آموزش و کنترل سامانههای پیشرفته نیز در اختیار شرکتهای غربی باقی میماند. این یعنی اگر کشوری تصمیم به استفاده مستقل از تسلیحات بگیرد، ممکن است با محدودیتهای جدی مواجه شود.آیا کشورهای عربی انتخاب دیگری دارند؟
پس از حمله اسرائیل به دوحه، برخی رسانهها این سؤال را مطرح کردند که آیا کشورهای عربی میتوانند به سمت استقلال نظامی و کاهش وابستگی به غرب حرکت کنند؟ تجربه ترکیه در تولید پهپادها و پیشرفتهای ایران در زمینه صنایع دفاعی نشان میدهد که چنین مسیری غیرممکن نیست، اما برای کشورهای حوزه خلیج فارس، این روند مستلزم تغییرات اساسی در سیاست خارجی، ساختارهای نظامی و حتی روابط داخلی است.گاردین در یادداشتی تحلیلی اشاره میکند که وابستگی نظامی کشورهای عربی به غرب، نهتنها از نظر فنی بلکه از منظر سیاسی و امنیتی نیز دستآوردهای محدودی داشته و این کشورها را در اتخاذ سیاستهای مستقل، با موانع جدی مواجه کرده است.
نتیجهگیری: امنیت فروشی یا امنیت واقعی؟
در نهایت، حمله اسرائیل به دوحه و واکنشهای بعدی، یکبار دیگر نشان داد که امنیت واقعی با خرید تسلیحات گران قیمت از غرب به دست نمیآید. کشورهای عربی باید این واقعیت را بپذیرند که قراردادهای نظامی و حضور پایگاههای آمریکایی، بیش از آنکه تضمین کننده امنیت آنها باشند، ابزاری برای کنترل و حفظ منافع قدرتهای خارجی است.تا زمانی که کشورهای عربی نتوانند به سمت تولید بومی تجهیزات نظامی، تنوع در سیاست خارجی و ایجاد سازوکارهای امنیت جمعی منطقهای حرکت کنند، همچنان در فضای عدم اطمینان و وابستگی به غرب باقی خواهند ماند.
در نهایت، این کشورهای میزبان پایگاههای غربی هستند که باید تصمیم بگیرند: آیا همچنان نقش نگهبان منافع دیگران را بازی کنند، یا با سرمایهگذاری در استقلال دفاعی و سیاسی، به دنبال امنیت واقعی و پایدار برای ملتهای خود باشند؟