سازمان باید منظم باشد، مثل خانه امن

پرتره یک نامزد: دکتر سیدمهدی طباطبایی‌فر از سند ۱۴۰۸ تا خانه امن روانشناسان: یک نقشه راه برای عبور از بن‌بست‌های حرفه‌ای
چهارشنبه، 16 مهر 1404
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: مرتضی شعله کار
موارد بیشتر برای شما
سازمان باید منظم باشد، مثل خانه امن
در عصر یک روز پاییزی در شمیران، جایی در شمال تهران، هوای خنک کوهستان با بوی تلخ و مطبوع قهوه‌ای که تازه دم شده بود در هم آمیخته بود و آرامشی نسبی بر فضا حاکم بود. این آرامش، تضادی آشکار با دغدغه‌های عظیمی بود که در دل جامعه بزرگ روانشناسی کشور موج می‌زد.

در دفتر کار دکتر سیدمهدی طباطبایی‌فر، دکتری تخصصی مشاوره و نامزد پنجمین دوره انتخابات سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران، به گفتگو نشستیم. منظره شهر از پنجره‌های بلند دفتر، گستره‌ای بود از این تضاد میان آرمان‌ها و واقعیت‌های حرفه‌ای. دکتر طباطبایی‌فر در این کارزار، خود را صرفاً یک نامزد نمی‌داند، بلکه صدای جمعی می‌داند که خواهان بازگشت نظم و اعتبار به جایگاه اصلی خود در حرفه روانشناسی است.

این اعتبار، از دید او، مستقیماً از امنیت شغلی و نظم ساختاری سازمان نشأت می‌گیرد.«سازمان باید منظم باشد، مثل خانه امن»، این جمله کلیدی است که او بارها در طول مصاحبه تکرار کرد و محور اصلی سند چشم‌انداز ۱۴۰۸ را تشکیل می‌داد.

گزارشگر این دیدار، سیدروح‌الله‌دعائی است با پیشینه آکادمیک دوگانه؛ وی نه تنها دارای مدرک کارشناسی‌ارشد ارتباطات است، بلکه با دریافت مدرک کارشناسی‌ارشد روان‌شناسی نیز، تمرکز ویژه‌ای بر حوزه سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، امور تخصصی سازمان‌های حرفه‌ای و مسائل حیاتی جامعه روان‌شناسان دارد.

حواشی قبل از مصاحبه

لحظاتی پیش از شروع گفتگو، در حالی که سیدروح‌الله‌دعائی مشغول تنظیم ابزارهای ضبط بود، دکتر طباطبایی‌فر با دقت به اسناد و خلاصه‌هایی که همراه داشت نگاهی انداخت. او یک برگه کوچک که روی آن ۱۶ شعار کلیدی به طور فشرده نوشته شده بود را از روی میز برداشت و در جیب کتش گذاشت. این زمزمه آرام او، نشان‌دهنده استراتژی شفافش بود: «مسئله ما تئوری نیست، اقدام است.

سال‌ها شعار شنیده‌ایم، امروز نوبت عمل است.» ۱۶ شعار کلیدی او شامل: «نوآوری در مدیریت، بازآفرینی اعتبار»، «امنیت شغلی، مطالبه جدی جامعه روانشناسی»، «از حرف تا عمل، سازمان باید شفاف باشد»، «آیین‌نامه اخلاق حرفه‌ای، یک سد بازدارنده»، «رتبه‌بندی تخصصی، گام اول اعتبار»، «بیمه روانشناختی، حق همه ایرانیان»، «روانشناس معتبر، جامعه سالم را تضمین می‌کند»، «خانه روانشناسان باید برای همه بماند»، «شفافیت مالی، اعتماد عمومی»، «پایان بوروکراسی، آغاز خدمت»، «ما نوآوری را به سازمان برمی‌گردانیم»، «قدرت تشکل‌ها، بازوی سازمان»، «حق بیمه، حق مسلم اعضای سازمان»، «سامانه کاریابی، اتصال متخصص به بازار»، «صندوق رفاه، پشتیبان حرفه‌ای»، و شعار اصلی «سازمان باید منظم باشد، مثل خانه امن» بود. حواشی قبل از مصاحبه نشان می‌داد که او خود را برای حمله‌ای جدی به بوروکراسی و بی‌نظمی موجود آماده کرده است و هدفش ایجاد یک نقشه راه با جزئیات عملیاتی است.

 سیدروح‌الله‌دعائی: آقای دکتر طباطبایی‌فر، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در سال‌های اخیر با چالش‌های ساختاری و اجرایی زیادی روبه‌رو بوده است. اگر بخواهید نقطه آغازین تحول را تعریف کنید، این نقطه از کجا باید شروع شود؟ چرا شما تا این اندازه بر مفهوم نظم در شعار اصلی خود تأکید دارید؟

دکتر طباطبایی‌فر: سؤال بسیار مهمی است. نقطه آغاز تحول در سازمان نظام، شنیدن صدای جامعه‌ای است که احساس ناامنی شغلی و بی‌اعتباری می‌کند. ما سازمان را از حالت یک تشکیلات بروکراتیک خارج شده می‌خواهیم و آن را به خانه‌ای منظم تشبیه می‌کنیم که حق و حقوق اعضا در آن تضمین شده است. در حال حاضر، نبود نظم باعث شده است که حتی بهترین متخصصان نیز در فضای مه آلود بازار کار، مسیر خود را گم کنند.

اعتبار روان‌شناس، از امنیتش نشأت می‌گیرد؛ اگر متخصص نگران معیشت و حق و حقوقش باشد، چطور می‌تواند با تمام قوا به درمان بپردازد؟ سند چشم‌انداز ۱۴۰۸ نه فقط برای شعار، بلکه برای اقدام تدوین شده است. ما دیگر نمی‌توانیم با این حجم از ابهام در حوزه حرفه‌ای ادامه دهیم. نوبت تغییر است! در حقیقت، نظم برای ما یک واژه تزئینی نیست، بلکه چارچوب اصلی برای اجرای ۱۲ گام عملیاتی است که به ما اجازه می‌دهد وعده‌های خود را عملی کنیم.

 سیدروح‌الله‌دعائی: شما در سند ۱۴۰۸، چهار گام اول را به طور خاص به «اعتبار ساختاری» و «نظم حرفه‌ای» اختصاص داده‌اید. بزرگترین چالش سازمان در این حوزه چیست و چگونه آن را مدیریت خواهید کرد؟ بسیاری معتقدند که این «نظم» فقط یک آرزوی دست‌نیافتنی است .

دکتر طباطبایی‌فر: بزرگترین چالش، فقدان تمایز میان سطوح مختلف تخصصی و عملکردی است. متأسفانه فقدان یک نظام رتبه‌بندی علمی، باعث شده تا متخصصین با سابقه و افراد تازه‌کار یا حتی فاقد صلاحیت کافی، در یک سطح دیده شوند. این آشفتگی، هم به اعتماد عمومی آسیب می‌زند و هم تلاش متخصصین واقعی را نادیده می‌گیرد و به بی‌نظمی در بازار کار دامن می‌زند.


برای رفع این چالش، ما چهار گام حیاتی را تعریف کرده‌ایم که مستقیماً به نهادینه‌سازی نظم داخلی سازمان مربوط می‌شود:

1.گام اول: سامانه رتبه‌بندی تخصصی درمانگران.

 توضیح: این گام، هدفش ایجاد یک سیستم شفاف و علمی برای سنجش سطح تخصص و تجربه بر اساس متدولوژی‌های روز دنیا و نه صرفاً سابقه است. ما باید یک سیستم درجه‌بندی (مثلاً ستاره‌دهی یا سطح‌بندی A، B، C) برای صلاحیت درمانگران اعمال کنیم که هم برای مردم قابل مشاهده باشد و هم برای سیستم‌های ارجاع و بیمه قابل استناد. این رتبه‌بندی، تضمین‌کننده کیفیت خدمت و اعتماد عمومی خواهد بود و به بازار کار سامان می‌بخشد. بدون این رتبه‌بندی، هرگونه برنامه‌ریزی برای تعرفه‌گذاری یا بیمه محکوم به شکست است، زیرا نمی‌توان خدمات سطح یک را با خدمات سطح سه، یکسان قیمت‌گذاری کرد
 
اعتبار روان‌شناس، از امنیتش نشأت می‌گیرد.» (این امنیت در سایه نظم تخصصی شکل می‌گیرد.)

2. گام دوم: استقلال مالی و بودجه‌ای.

توضیح : سازمان باید استقلال مالی کامل پیدا کند. این امر قطع وابستگی مالی به دولت و تأمین بودجه از محل عوارض قانونی خدمات و حق عضویت‌ها را برای تضمین پایداری و عدم تأثیرپذیری سازمان از تغییرات سیاسی الزامی می‌کند. ما باید شفافیت مالی را به قدری بالا ببریم که اعضا خود را سهامدار این سازمان بدانند. استقلال مالی، قدرت چانه‌زنی سازمان در برابر نهادهای دولتی را چندین برابر افزایش می‌دهد و اجازه نمی‌دهد مسائل صنفی قربانی نوسانات سیاسی شود.
 
«ما باید سازمان را به یک نهاد مدرن، با سیستم‌های الکترونیک کارآمد تبدیل کنیم.»

3. گام سوم: تدوین آیین‌نامه اخلاق حرفه‌ای قدرتمند و اجرایی.

 توضیح: ما خواستار بازنگری جدی در منشور اخلاقی و ایجاد سازوکار قدرتمند برای نظارت و پیگیری تخلفات هستیم. آیین‌نامه اخلاق باید جنبه بازدارندگی قوی داشته باشد و نه صرفاً یک متن تزئینی. ما باید پاسخگویی سریع در برابر شکایات را تضمین کنیم، به این معنی که شکایات در یک بازه زمانی مشخص (مثلاً حداکثر ۳۰ روز) مورد بررسی قرار گیرند و نتایج به شاکی اعلام شود. این سیستم قاطع، خط قرمزهای حرفه‌ای را مشخص کرده و اعتماد مردم به جامعه متخصصین را حفظ می‌کند. این نظم اخلاقی، سنگ بنای اعتبار عمومی است.
 
« آیین‌نامه اخلاق حرفه‌ای، یک سد بازدارنده و قوی خواهد بود.»

4. گام چهارم: ایجاد ساختار حقوقی قوی و مستقل.

توضیح: تشکیل یک تیم حقوقی متخصص و متمرکز برای دفاع از منافع حرفه‌ای و حقوق قانونی اعضا در برابر دستگاه‌های قضایی و سایر نهادها، که در طول سال‌ها یکی از خلأهای بزرگ سازمان بوده است. این تیم حقوقی باید در حوزه تخصصی روانشناسی اشراف کامل داشته باشد و نه تنها از متخصص در برابر اتهامات ناروا دفاع کند، بلکه برای جلوگیری از دخالت‌های غیرتخصصی نهادهای دیگر در امور حرفه‌ای، اقدامات حقوقی لازم را انجام دهد. این ساختار، خط مقدم دفاع از شأن و اعتبار حرفه‌ای ماست و به متخصص امنیت حقوقی می‌دهد.

 سیدروح‌الله‌دعائی: بخش بزرگی از دغدغه‌های جامعه روانشناسی، معطوف به امنیت شغلی و معیشت است. بسیاری از متخصصین بخش خصوصی فاقد حداقل‌های بیمه‌ای هستند و سازمان تاکنون نتوانسته در این حوزه به یک راه‌حل جامع و عملیاتی دست یابد.

سند ۱۴۰۸ چه برنامه‌های مشخص و قابل اندازه‌گیری برای تضمین امنیت شغلی و بهبود وضعیت معیشت اعضا دارد؟ این حوزه برای ما که از مسائل روان‌شناسان باخبریم، یکی از مهم‌ترین چالش‌ها محسوب می‌شود و مستقیماً با نظم مالی و رفاهی سازمان مرتبط است.

 دکتر طباطبایی‌فر: سؤال شما قلب بحران ماست: معیشت. یک روان‌شناس درگیر با مسائل مالی، نمی‌تواند تمرکز کامل بر درمان مراجع خود داشته باشد. این عدم امنیت، زنجیره‌ای از مشکلات را ایجاد می‌کند که اعتبار کل حرفه را زیر سؤال می‌برد. ما برای حل این معضل، چهار گام متمرکز بر رفاه و امنیت شغلی را در نظر گرفته‌ایم. این گام‌ها برای اولین بار، مستقیماً به درآمد و پشتیبانی مالی اعضا می‌پردازند و نشان می‌دهند که سازمان نه تنها یک نهاد صدور مجوز، بلکه یک حامی اقتصادی نیز هست:

5.گام پنجم: سامانه جامع کاریابی و اشتغال تخصصی.

توضیح: سازمان باید نقش یک پل فعال بین متخصصین و بازار کار را ایفا کند. ایجاد سامانه‌ای پویا که تمامی فرصت‌های شغلی مرتبط با روانشناسی و مشاوره (در دستگاه‌های دولتی، مراکز خصوصی، مدارس، صنایع و...) را به اعضا معرفی کند و فرآیند استخدام و معرفی را تسهیل نماید. این سامانه باید قابلیت تطبیق هوشمند تخصص (بر اساس رتبه‌بندی گام اول) با نیاز کارفرما را داشته باشد. ما باید با وزارتخانه‌های کلیدی مانند آموزش و پرورش، بهداشت و رفاه اجتماعی، قراردادهای همکاری امضا کنیم تا جذب روان‌شناس در ساختار دولتی تسهیل شود و آمار بیکاری در جامعه متخصصین کاهش یابد. سوتیتر:«امنیت شغلی، مطالبه جدی و حیاتی جامعه روانشناسی است.»

6. گام ششم: تأسیس صندوق حمایت و رفاه اعضا با پشتوانه مالی مشخص.
 توضیح: این صندوق باید با مشارکت اعضا و منابع مستقل سازمان (درآمدهای حاصل از عوارض خدمات و آموزش‌های حرفه‌ای)، برای ارائه تسهیلات ضروری، وام‌های کم‌بهره، کمک‌هزینه‌های درمانی تخصصی و حمایت از متخصصین در شرایط بحران (مانند مرخصی زایمان برای خانم‌ها، بیکاری موقت، یا حوادث غیرمترقبه) ایجاد شود. این صندوق باید ساختاری شبیه صندوق‌های بازنشستگی حرفه‌ای داشته باشد و لایه حمایتی اصلی سازمان در دوران ضعف مالی اعضا باشد. این گام، تحقق عینی نظم رفاهی سازمان است.
 
«صندوق رفاه، یک پشتیبان حرفه‌ای و مالی برای متخصصان»
 

7.گام هفتم: پیگیری جدی و بی‌وقفه بیمه‌های پایه و تخصصی روانشناختی.

توضیح: سازمان باید با تمام قدرت لایه‌های قانونی لازم را برای شمول خدمات روانشناختی تحت پوشش بیمه‌های پایه (تأمین اجتماعی، خدمات درمانی و...) طی کند. ما باید با ارائه آمار و مستندات علمی، اثربخشی اقتصادی روان‌درمانی را برای دولت و نهادهای بیمه‌گر اثبات کنیم. همچنین، برای خود اعضای سازمان، بیمه‌های تکمیلی جامع و بیمه مسئولیت حرفه‌ای با تعرفه مناسب تدوین و ارائه شود تا روان‌شناس با آرامش خاطر به کار خود ادامه دهد و نگران تبعات مالی خطاهای ناخواسته حرفه‌ای نباشد. حق بیمه، حق مسلم اعضای سازمان است و ما آن را پیگیری می‌کنیم.
« بیمه روانشناختی، حق همه ایرانیان؛ نه فقط یک رویای دور.»
 

8. گام هشتم: تعریف نقش فعال سازمان در تعرفه‌گذاری منطقی و تثبیت آن.

توضیح: تعرفه‌ها باید بر اساس یک مدل اقتصادی واقع‌بینانه، با در نظر گرفتن تورم، هزینه اجاره مطب و شأن حرفه‌ای متخصص تعیین شوند. سازمان موظف است این تعرفه‌ها را با قدرت در سطح ملی تثبیت کند و از تخطی‌های خارج از عرف (چه بالا و چه پایین) جلوگیری نماید. این امر به صورت مستقیم از تضعیف بازار کار حرفه‌ای و رقابت‌های ناسالم پیشگیری می‌کند. ما باید ابزارهای قانونی داشته باشیم تا با تعرفه‌شکنی‌هایی که به اعتبار حرفه آسیب می‌زند، مقابله کنیم و کف و سقف قیمت‌ها را منطقی کنیم. این اقدام مستقیماً در حوزه نظم بازار کار تعریف می‌شود.
 
« ما در برابر تضعیف بازار کار حرفه‌ای و مداخلات غیرقانونی، سکوت نخواهیم کرد.»

دکتر طباطبایی‌فر با تأکید بر نظم و شفافیت، به سمت بخش پایانی سند ۱۴۰۸ رفت. او فنجان قهوه‌اش را نوشید و با جدیت بیشتری ادامه داد. او معتقد است که ساختارهای قدیمی سازمان توان پاسخگویی به نیازهای نسل جدید متخصصان را ندارند و باید یک جهش فناورانه و مدیریتی اتفاق بیفتد؛ جهشی که سازمان را از یک نهاد صدور مجوز، به یک نهاد خدمت‌رسان مدرن تبدیل کند. اینجاست که ما سازمان را به یک نهاد مدرن تبدیل می‌کنیم، زیرا بوروکراسی، محصول بی‌نظمی است و بزرگترین مانع برای خدمت‌رسانی سریع. ما چهار گام نهایی را برای تحقق شعار «پایان بوروکراسی، آغاز خدمت»طراحی کرده‌ایم که تمرکزشان بر مدیریت نوین و مشارکت عمومی است:

9. گام نهم: شفافیت مالی و عملکردی کامل و برخط.

توضیح: تمامی صورت‌های مالی، قراردادها، نحوه هزینه‌کرد و عملکرد ارکان سازمان، از جمله نتایج حسابرسی‌های سالانه، باید به صورت شفاف و در یک بستر آنلاین در دسترس تمامی اعضا قرار گیرد. این گام برای بازسازی اعتماد عمومی به مدیریت سازمان ضروری است. ما باید میزهای شیشه‌ای را به طور کامل جایگزین اتاق‌های بسته کنیم. اعضا باید در هر لحظه بدانند که حق عضویت و درآمدهای سازمان چگونه هزینه می‌شود و این پول دقیقاً صرف اجرای کدام یک از ۱۲ گام سند ۱۴۰۸ شده است. این شفافیت، مهم‌ترین ابزار برای مقابله با هر گونه فساد یا سوءمدیریت خواهد بود.
« شفافیت مالی، بازسازی اعتماد عمومی به ساختار سازمان.» (از حرف تا عمل، سازمان باید شفاف باشد.)
 

 10. گام دهم: تحول دیجیتال و الکترونیک‌سازی کامل خدمات.

توضیح: تمامی فرآیندهای اداری سازمان، از ثبت‌نام اولیه، صدور مجوز و پروانه‌ها تا پرداخت حق عضویت، تمدید پروانه و پیگیری شکایات، باید به صورت کامل آنلاین و بدون نیاز به مراجعه حضوری انجام شود. ما باید یک "سازمان در جیب" متخصصان داشته باشیم. هدف ما این است که روان‌شناس، دیگر دغدغه کاغذبازی، اتلاف وقت و سفرهای غیرضروری به پایتخت یا مراکز استان‌ها را نداشته باشد. فرآیند تمدید پروانه باید به صورت هوشمند و حداکثر در ۴۸ ساعت انجام گیرد. این گام، کارآمدی سازمان را به سطح استانداردهای جهانی می‌رساند و پایان بوروکراسی، آغاز خدمت را محقق می‌کند. « ما نوآوری را به سازمان برمی‌گردانیم.»

11.گام یازدهم: تقویت نقش تشکل‌ها و انجمن‌های علمی به عنوان بازوی اجرایی سازمان.

توضیح: سازمان باید خود را ملزم به مشورت مستمر و جدی با انجمن‌های علمی و تشکل‌های صنفی بداند. تفویض اختیارات اجرایی و نظارتی مشخص به این تشکل‌ها در حوزه‌های تخصصی (مانند نظارت بر مراکز یا صدور تأییدیه علمی)، باعث تمرکززدایی، افزایش سرعت عمل و افزایش قدرت نظارت از پایین به بالا می‌شود. سازمان به جای اینکه یک نهاد متمرکز و بروکراتیک باشد، باید یک هماهنگ‌کننده توانمند برای این بازوهای تخصصی باشد.«قدرت تشکل‌ها، بازوی سازمان» شعار ما در این گام است. این رویکرد، دموکراسی و مشارکت را در ساختار سازمان افزایش می‌دهد.

12. گام دوازدهم: نظام آموزش مستمر و استانداردسازی مجوزها بر اساس صلاحیت.

 توضیح: ایجاد یک نظام به‌روز و اجباری برای آموزش‌های تخصصی مستمر (Continuing Professional Development - CPD)  برای حفظ و ارتقاء مجوزهای فعالیت. پروانه‌های کار نباید دائمی باشند، بلکه باید در بازه‌های زمانی مشخص (مثلاً هر سه یا پنج سال)، بر اساس عملکرد علمی، میزان ساعات آموزش‌های تخصصی طی‌شده، و بررسی مجدد صلاحیت تمدید شوند. این کار، تضمین‌کننده کیفیت خدمات در بلندمدت است و متخصصان را مجبور به به‌روزرسانی دانش خود مطابق با استانداردهای بین‌المللی می‌کند. این گام، مستقیماً با گام اول (رتبه‌بندی) در ارتباط است و کیفیت را به نظم در می‌آورد تا روان‌شناس معتبر، جامعه سالم را تضمین کند.

 سیدروح‌الله‌دعائی: دکتر طباطبایی‌فر، با توجه به حجم وسیع و عمق اجرایی این سند ۱۲ گانه، بزرگترین چالش اجرایی پیش روی شما چیست؟ و در پایان، اگر بخواهید مهم‌ترین پیام خود را به جامعه روانشناسی بگویید که شامل متخصصان جوان و با سابقه است، چه خواهد بود؟

دکتر طباطبایی‌فر: (مکثی می‌کند و به نقطه‌ای دور خیره می‌شود.) بزرگترین چالش، خودِ مقاومت در برابر تغییر است. ساختار سازمان سال‌ها درگیر عادت‌های بوروکراتیک و بی‌نظمی شده و جابه‌جایی این کشتی بزرگ، نیاز به عزم راسخ، اراده قوی و پشتیبانی عمومی دارد. اما من معتقدم که مطالبه عمومی جامعه متخصصان به حدی رسیده که این تغییر اجتناب‌ناپذیر است. تیم ما، از همان روز اول، کارگروه‌های تخصصی را برای عملیاتی‌سازی هر یک از این ۱۲ گام تشکیل خواهد داد. ما به صورت ماهانه، گزارش پیشرفت هر گام را به جامعه متخصصان ارائه خواهیم کرد.ما از تئوری حرف نمی‌زنیم، ما نقشه‌راه را روی میز گذاشته‌ایم و آماده‌ایم تا هزینه‌های این نظم جدید را بپردازیم. این نقشه، تلاشی برای خارج کردن سازمان از ورطه شعار و رساندن آن به فاز اقدام است.


وپیام شما؟ پیام من این است: «خانه روانشناسان باید برای همه بماند و منظم باشد.» اعضای سازمان باید بدانند که این سازمان، ملک شخصی هیچ فرد یا جریانی نیست. این خانه متعلق به هزاران متخصصی است که اعتبار جامعه را می‌سازند. اگر سازمان منظم باشد، امنیت شغلی فراهم می‌شود، بیمه به دست می‌آید، بوروکراسی از بین می‌رود، و در نهایت، اعتبار حرفه روانشناسی به جایگاه شایسته خود باز خواهد گشت.

من برای این هدف آمده‌ام که سازمان را به «خانه امن» خودمان تبدیل کنیم؛ جایی که در آن حق و حقوق ما تضمین شده و آینده شغلی‌مان مشخص است. باید بدانید که شفافیت مالی، اعتماد عمومی را برمی‌گرداند و پایان بوروکراسی، آغاز خدمت است. ما با نوآوری در مدیریت، بازآفرینی اعتبار را آغاز خواهیم کرد. به سازمان خودتان اعتماد کنید و ما را در این مسیر همراهی کنید. این نظم، تنها راه ما برای عبور از بن‌بست‌های حرفه‌ای است.

حواشی بعد از مصاحبه: وعده قهوه و مسیر روشن پیش رو

پس از پایان مصاحبه رسمی، در حالی که آفتاب پاییزی در حال غروب بود و نوری طلایی و گرم به دفتر کار می‌تاباند، دکتر طباطبایی‌فر و سیدروح‌الله‌دعائی برای دقایقی غیررسمی به گفتگو نشستند. دکتر طباطبایی‌فر با لبخند و رضایت از اینکه توانسته است تمام جزئیات سند را بیان کند، گفت: «تمام دغدغه من این است که نسل جدید روان‌شناسان، دغدغه معیشت نداشته باشند تا بتوانند تمام انرژی خود را صرف کیفیت درمان کنند. اگر این خانه امن شود، کیفیت خدمات به طور خودکار بالا می‌رود.» او از گزارشگر خواست تا فنجان قهوه دیگری بنوشد و در مورد جزئیات نحوه فعال‌سازی «سامانه کاریابی» که در گام پنجم مطرح شده بود، بیشتر توضیح داد.

او تأکید کرد که این سامانه، باید قابلیت رصد لحظه‌ای نیاز دستگاه‌های دولتی به روان‌شناس و مشاور را داشته باشد و به صورت فعال، اعضا را معرفی کند. این اتصال فعال متخصص به بازار، یکی از مهم‌ترین مصادیق نظم در اشتغال است.

 سیدروح‌الله‌دعائی که خود دارای پیشینه تخصصی در روان‌شناسی و ارتباطات است، در حاشیه این دیدار، به این نکته مهم اشاره کرد که دکتر طباطبایی‌فر با وجود داشتن یک سند مفصل ۱۲ گانه، بر روی یک مفهوم کلیدی متمرکز بود: نظم. نظم ساختاری، نظم مالی، نظم اخلاقی و نظم در آموزش. این اصرار بر «نظم»، تفاوت اصلی رویکرد او با سایر نامزدها به نظر می‌رسید و نشان می‌داد که او قصد دارد با ایجاد ساختارهای مستحکم، مانع از تکرار تجربه‌های گذشته شود.

گزارشگر در این بخش، عمق تعهد دکتر طباطبایی‌فر به اصول سازمان باید منظم باشد، مثل خانه امن را درک کرد و دریافت که این شعار، صرفاً یک عبارت انگیزشی نیست، بلکه یک ساختار عملیاتی است. وقتی گزارشگر در حال ترک دفتر بود، دکتر طباطبایی‌فر با اشاره به منظره شمیران که اکنون چراغ‌هایش روشن شده بود، گفت: «میدانم مسیر دشواری است، اما ما برای روزهای سخت آماده‌ایم.

این خانه باید منظم باشد، مثل خانه امن. وظیفه ما این است که حق بیمه و سامانه کاریابی را به حق مسلم اعضای سازمان تبدیل کنیم.» این جمله، تکرار همان شعار اصلی بود که روح حاکم بر تمامی برنامه‌های او در سند ۱۴۰۸ محسوب می‌شد و نویدبخش یک سازمان متمرکز بر خدمت و حمایت بود.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.