انتخابات مجلس : فرصت ها و تهدیدها

كشور ما در طول سه دهه گذشته به لحاظ روند تثبيت نظام و تحقق جامعه آرماني دو مرحله اساسي را پشت سر گذاشته است: گام اول: پيروزي انقلاب اسلامي و گام دوم تشكيل نظام جمهوري اسلامي و نهادينه ساختن آرمانهاي انقلاب از طريق تنظيم قانون اساسي و ترميم سيستم حکومتي بوده است، و اكنون در حال برداشتن گام سوم است. گامي كه ارزش آن به انداره ارزش آرمانها و اهداف اصيل انقلاب است، چراکه با تکميل اين مرحله است که مدلهاي علمي و ثمرات عيني انقلاب در قالبي مدون قابل ارائه خواهد بود.
سه‌شنبه، 14 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انتخابات مجلس : فرصت ها و تهدیدها
انتخابات مجلس ؛ فرصت ها و تهديدها

 


كشور ما در طول سه دهه گذشته به لحاظ روند تثبيت نظام و تحقق جامعه آرماني دو مرحله اساسي را پشت سر گذاشته است: گام اول: پيروزي انقلاب اسلامي و گام دوم تشكيل نظام جمهوري اسلامي و نهادينه ساختن آرمانهاي انقلاب از طريق تنظيم قانون اساسي و ترميم سيستم حکومتي بوده است، و اكنون در حال برداشتن گام سوم است. گامي كه ارزش آن به انداره ارزش آرمانها و اهداف اصيل انقلاب است، چراکه با تکميل اين مرحله است که مدلهاي علمي و ثمرات عيني انقلاب  در قالبي مدون قابل ارائه خواهد بود.

                            

 گام سوم


گام سوم عبارت است از «تشكيل دولت اسلامي» و دولت در اينجا به مفهوم عام آن مدنظر است، دولت به معناي  ساختار و مدل حکومتي و نيز قواي سه گانه و سازمانهاي تابعه.  دولت اسلامي دولتي است كه چه در سطح قانونگذاري و برنامه ريزي، چه در سطح مديريت و كارگزاران و چه در مرحله عملياتي و اجرا، تؤام با كارآمدي، سلامت و مطابق با ارزشهاي ناب و انديشه هاي اصيل اسلامي است. دولتي عدالتخواه، پرتلاش، مردمي، معطوف به معنويت، خدمتگزار و آرمانگرا.


آري هم اكنون در چنين مرحله سرنوشت سازي قرار داريم. با توجه به عملكرد منفي برخي كارگزاران نظام و فاصله گرفتن آنان از خواسته هاي مردم و آرمان‌هاي نظام، لازم است كه بار ديگر به اصل خويش بازگرديم و با گامهاي استوار قدم در طريق اعتلاي كشور و نيل به سوي چشم انداز افتخار آميز بيست ساله كشور برداريم.


اين مرحله چندي است که با رويکرد معنادار مردم در انتخابات رياست جمهوري نهم کليد خورده است و در حدود دو سال و نيم فعاليت دولت نهم گامهاي بنياديني براي سازگارکردن ساختار نظري و مديريت اجرايي در اين راستا برداشته شده است، بديهي است که از دشوارترين مراحل هر حرکت اصلاحي بخش آغازين آن است که با مقاومت ها ، موانع و کارشکني هاي زيادي مواجه مي شود، منافع بسياري به خطر مي افتد و  تسلط و نفوذ ريشه دار عده اي که در طول سالياني به يک عادت و حتي به يک «حق» خودساخته تبديل شده است برهم مي ريزد.


عده اي ديگر نيز که که بعضاً با شعارهاي انقلابي بر سر خوان حکومت حاضر شده اند؛ يا ذهنشان متأثر از  شرايط موجود منجمد شده و قابليت انعطاف و تحول پذيري را ندارد و يا منافعشان آنها را محافظه کار کرده است. به هرحال همهء اينها فشارهاي زيادي بر دولت تحولگرا ايجاد کرده و با طراحي جنگ رواني و تخريبي  انرژي هاي زيادي را زايل مي سازد.  البته طبيعي است که اصلاحگري ، عدالت جويي و ايستادگي بر اصول و آرمانها بدون هزينه هم نخواهد بود، چنانکه تغيير برخي سياست هاي نادرست موجود  هم به طور مقطعي هزينه هايي را به بار خواهد آورد.


در اين ميان يکي از ويژگي هاي قابل توجه منتخب مردم اين است که نه تنها پس از قرار گرفتن در  بالاترين مسند اجرايي کشور، زيست مردمي و  ادبيات  اصولي و انتقادي وي در ميان مناسبات ديپلماتيک کمرنگ نگشته، بلکه ايشان حتي بارها به نقد دروني دولت اقدام کرده و در گفتگوي صريح و صادقانه با مردم به آنها اشاره کرده است و همچنان گفتمان حاکم بر دولت، تحولگرايانه و عدالت جويانه است.  به طوري که مي توان گفت رويکرد انقلابي و اصلاح گرايانه رييس جمهور هرگز تحت تأثير فضاي حاکم بر روابط و مناصب سياسي به محاق محافظه کاري و روزمرگي فرو نرفته است.


از لوازم حتمي براي تداوم حركت در اين مسير مهم، «مشاركت عمومي» و «اتحاد ملي» است. فرصت مغتنمي پيش روي ماست و راهي که براي پيمودنش عزم و همراهي مردم را مي طلبد. حضور آگاهانه و هدفمند مردم در انتخابات مجلس هشتم مي تواند چونان آبي باشد بر آتش تهديدها و موانع بدخواهان و چونان باراني بر بذرهاي تحولگرايي و عدالت جويي.

 

راه سوم


جرياني که امروز در کشور نياز به تقويت دارد جرياني است که از مسير اعتدال و عدالت مي گذرد و منافع کشور و جامعه را در پاي منافع فردي و گروهي ذبح نمي کند. نه چپ و نه راست، نه افراط نه تفريط، راه سوم. امروز بايد به راه سوم، ميان تحجر و جمود و گذشته گرايي  با تقليد و غربزدگي و مرعوبيت، به راه سوم، ميان حكومت سلطنتي با دموكراسي غربي بينديشيم.


راه سوم، راهي است ميان انزوا و دنياگريزي با شهوت پرستي و دنياپرستي، راهي است ميان فقرفراگير و سرمايه داري افسار گريخته، راهي است ميان  يك جامعه عقب مانده با تمدن و تكنولوژي بدون آرمان و معنويت غربي. راه سوم، راه خلاقيت و توليد و نوآوري، در عين اصالت خواهي و اصولگرايي و ارزش محوري است. راه اخلاق‌گرايي بدون ظاهر كاري و رياكاري است. راه سوم، راه عمل گرايي بدون كوتاه نظري، عمل زدگي و روزمرگي است. راه سوم، راه اصولگرايي بدون سطحي نگري و قشري گرايي است. اصولگرايي در عين نوگرايي و تحول خواهي است. راه سوم، راه گفت و گو و مباحثه منطقي، بدون لجاجت و بي ادبي و اهانت است. راه سوم، در ضمن اختلاف نظرها و تفاوت سليقه ها به اتحاد و انسجام در جهت آرمان هاي ملي دعوت مي كند.


 راه سوم، راه مردم گرايي و مردم سالاري، ‌بدون عوامزدگي و عوام فريبي است. راه اطلاع رساني منطقي بدون تبليغات اغواگرايانه و تخريب و تحقير ديگران، راه سوم؛ راه قانون گرايي بدون توجيه سازي و عدالت ستيزي است. راه سوم، راه آزادي ، بدون هوچي گري و هرج و مرج طلبي است. راه سوم، راه دفاع از امنيت بدون سركوب آزادي‌هاي مشروع است. راه سوم نه از مشکلات روزمره مردم چشم مي پوشد و نه منافع بلند مدت را با کوتاه بيني به فراموشي مي سپارد، نه پيشرفت و رشد کشور را ناديده مي گيرد و نه عدالت را فداي توسعه مي نمايد.


***


ضرورت اتحاد و پرهيز از تفرق و تخريب


براي حرکت در اين مسير امروز بيش از هر زمان ديگري به اتحاد نيازمنديم و براي تشکيل جبهه اي متحد و منسجم، نيازمند همدلي، گذشت و پذيرش نظر و خرد جمعي هستيم، به هرصورت اتحاد و تعامل بدون تنازل و احترام به يک مکانيزم اجرايي فراگير حاصل نمي شود.


 چرا برخي براي  بالاکشيدن خود همه چيز و همه کس را تخريب و تحقير مي نمايند؟؟ با کدام مجوز شرعي و قانوني؟ و براي رسيدن به کدامين مقصد؟ اگر قصدمان خدمت گذاري است و نه قدرت طلبي،  ادبيات و شيوه تبليغاتي خود را نيز با اين اهداف تنظيم کنيم و اجازه دهيم در فضايي آرام و منطقي انتخابات برگزار شود تا مردم امکان سنجش گزينه ها و انتخاب اصلح را داشته باشند. توهين و تخريب ديگران، شايعه پراکني و کوچک شمردن جريانات ديگر باعث بزرگي کسي نخواهد شد بلکه موجب التهاب و آلوده شدن فضاي تبليغاتي مي گردد که قطعاً بيش از هر کس دود آن به چشم بانيانش خواهد رفت.


به راستي حاصل درگيري و اصطکاک نيروهاي انقلاب چه خواهد بود؟ پنجه کشيدن به صورت و حيثيت افراد و گروههايي که در اردوگاه نظام هستند به نفع چه کسي تمام خواهد شد؟ چنانچه هدف خدمتگذاري به مردم است اگر فرد ارزشي ديگري به جاي ما آن را انجام دهد چه مشکلي پيش خواهد آمد؟ بهتر نيست اجازه دهيم فرآيند اتحادسازي که در سراسر کشور نضج يافته و مورد تاييد بزرگان و دلسوزان نظام قرار گرفته است به ثمر نشيند؟ مبادا فرصت هاي پيش روي را با دست خود به تهديد بدل نماييم!


 همانطور که اين دوره مجلس به سرعت گذشت،  ايام انتخابات هم به سرعت سپري خواهد شد، کاش طوري عمل کنيم که در پيشگاه حضرت حق و در نزد وجدان عمومي و شخصي خود شرمنده نباشيم. نکند برخي هم حيثيت خود را در اين ميدان فنا کنند و هم در نزد افکار عمومي جايگاه درخوري نيابند... که حتي به فرض دستيابي به اين مقامات ظاهري هم اين کارها فاقد توجيه است.


 


م.عسگري



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.