
شکست جزیی از زندگی است و امروز اگر با خوش خیالی و امیدواری به بدنه مدیریتی فوتبال تکیه کنیم، می توانیم متوقع باشیم که برنامهای 4 ساله برای تیم ملی آغاز شود. برنامهای که نه برای صعود به جامجهانی بلکه برای شگفتیسازی در چنین تورنمنتی تدوین شده باشد.
کلیشهایترین جملهای که میتوان امروز روی برگهای از کاغذ نوشت، تکرار همان ساختن پلی است از شکست برای پیروزی! امروز شکست به خون فوتبال ملی ایران تزریق شده و نمیتوان مانند رئوس فدراسیون فوتبال، آن قدر خونسرد بود که با لبخندی زهردار از کنار آن گذشت.
شکست جزیی از زندگی است و امروز اگر با خوش خیالی و امیدواری به بدنه مدیریتی فوتبال تکیه کنیم، می توانیم متوقع باشیم که برنامهای 4 ساله برای تیم ملی آغاز شود. برنامهای که نه برای صعود به جامجهانی بلکه برای شگفتیسازی در چنین تورنمنتی تدوین شده باشد. میخواهیم فراموش کنیم فدراسیون فوتبال از تنظیم تقویمی برای برگزاری لیگ عاجز است و نمیخواهیم به یاد داشته باشم فدراسیون حتی امروز توان توازن میان برنامههای لیگ داخلی و آسیا را ندارد. با چنین شرح حالی باید به تیم ملی اندیشید. تیمی که به نظر میرسد تاریخ مصرف نیمی از بازیکنان آن به پایان رسیده و نمیتوان به ادامه حیات باد آنها امیدی داشت.
کلیشهایترین جملهای که میتوان امروز روی برگهای از کاغذ نوشت، تکرار همان ساختن پلی است از شکست برای پیروزی! امروز شکست به خون فوتبال ملی ایران تزریق شده و نمیتوان مانند رئوس فدراسیون فوتبال، آن قدر خونسرد بود که با لبخندی زهردار از کنار آن گذشت.
شکست جزیی از زندگی است و امروز اگر با خوش خیالی و امیدواری به بدنه مدیریتی فوتبال تکیه کنیم، می توانیم متوقع باشیم که برنامهای 4 ساله برای تیم ملی آغاز شود. برنامهای که نه برای صعود به جامجهانی بلکه برای شگفتیسازی در چنین تورنمنتی تدوین شده باشد. میخواهیم فراموش کنیم فدراسیون فوتبال از تنظیم تقویمی برای برگزاری لیگ عاجز است و نمیخواهیم به یاد داشته باشم فدراسیون حتی امروز توان توازن میان برنامههای لیگ داخلی و آسیا را ندارد. با چنین شرح حالی باید به تیم ملی اندیشید. تیمی که به نظر میرسد تاریخ مصرف نیمی از بازیکنان آن به پایان رسیده و نمیتوان به ادامه حیات باد آنها امیدی داشت.
علی کریمی 31 ساله شده و مهدی مهدوی کیا هم حالا در حال عبور از 32 سالگی است و بدون هیچ تردیدی نمیتوان روی بازیکنانی حساب باز کرد که 4 سال دیگر قرار است در آستانه 35 سالگی باشند. شناسنامه حسین کعبی ادعای او در زمینه 24 سالگیاش را ثابت میکند، اما چه کسی باور میکند کاپیتان دوم تیم ملی ایران از 16سالگی در تیم ملی حضوری مداوم داشته است؟ به این سیاهه میتوان وحید هاشمیان را افزود که لااقل برخلاف سایرین در مورد سال تولدش هیچ تردیدی نداریم. وحید امروز 33 سالگیاش را رو به پایان میبرد و همین کافی است تا یادمان بیاید که او باید 4سال دیگر یکی از مربیان جوان فوتبال ایران باشد نه بازیکن کهنهکاری که میخواهد دست ما را برای رسیدن به جام جهانی بگیرد.
برای این خروجیهای قطعی چه برنامهای داریم؟ آیا قرار است تراژدی علی دایی برای این اسامی هم تکرار شود؟ آیا قرار است یک مهدوی کیا در تیم ملی داشته باشیم تا در روز مبادا و زمانی که شکست احتمالی در آغوشمان میکشد، خود را پشت این اسامی پنهان کنیم؟
برای این خروجیهای قطعی چه برنامهای داریم؟ آیا قرار است تراژدی علی دایی برای این اسامی هم تکرار شود؟ آیا قرار است یک مهدوی کیا در تیم ملی داشته باشیم تا در روز مبادا و زمانی که شکست احتمالی در آغوشمان میکشد، خود را پشت این اسامی پنهان کنیم؟
علی دایی هزاران اشتباه داشت و یک حسن! او هرچند ناقص و اشتباه، اما جوانگرایی را در تیم ملی پیاده کرد. اول بار بازیکنی مثل غلامرضا رضایی را در ترکیب تیم ملی قرار داد و هرچند با او به هیچ نقطه مثبتی نرسید، اما برای اثبات لجاجتهای بیهودهاش، او را در تیم حفظ کرد. دایی جوانگرایی ناقصی را در دستور کار گذاشت و البته نتوانست در راه رسیدن به هدف نهاییاش موفق شود.
امروز نه فقط به یک لیدر فنی و مربی با دانش که با عقلانیت فوتبال ایران در یک راستا باشد، که البته به مردی تحولگرا نیاز داریم. مردی که بتواند امروز قلم قرمز روی نام بازیکنانی بکشد که در اصل چهار سال دیگر برای فوتبال ایران حکم بازنشستههایی را داشته باشند که دعوت به کار شدهاند. اگر قرار است برای صعود به جام جهانی برنامهریزی کنیم، از همین حالا باید استارت زد. تجربه، کپسولی نیست که امشب مصرف کنیم و فردا در خون مان موج بزند...
کریمی را در بازیهای آسیایی بانکوک ساختیم، مهدوی کیا روی نیمکت جام ملتهای 96 و دور اول انتخابی جام جهانی پخته شد. برای کعبی و نکونام، تیمهای پایهای وجود داشت تا آبدیده شوند و البته امروز چهار سال زمان داریم تا باز هم ساختن را در اولویت برنامههای خود قرار دهیم.
/2759/
امروز نه فقط به یک لیدر فنی و مربی با دانش که با عقلانیت فوتبال ایران در یک راستا باشد، که البته به مردی تحولگرا نیاز داریم. مردی که بتواند امروز قلم قرمز روی نام بازیکنانی بکشد که در اصل چهار سال دیگر برای فوتبال ایران حکم بازنشستههایی را داشته باشند که دعوت به کار شدهاند. اگر قرار است برای صعود به جام جهانی برنامهریزی کنیم، از همین حالا باید استارت زد. تجربه، کپسولی نیست که امشب مصرف کنیم و فردا در خون مان موج بزند...
کریمی را در بازیهای آسیایی بانکوک ساختیم، مهدوی کیا روی نیمکت جام ملتهای 96 و دور اول انتخابی جام جهانی پخته شد. برای کعبی و نکونام، تیمهای پایهای وجود داشت تا آبدیده شوند و البته امروز چهار سال زمان داریم تا باز هم ساختن را در اولویت برنامههای خود قرار دهیم.
/2759/