
با احراز تخلف مجریان انتخابات در موارد متعدد، وزارت کشور دولت موسوی به ریاست محتشمی با مراجعه به حضرت امام(ره) خواستار مداخلهی ایشان و استفاده از حکم ولایی جهت تأیید انتخابات شدند.
به انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری در ایران، از هر سو نگریسته شود، نکاتی جالب توجه را با خود به همراه خواهد داشت.
مناظرهها و شبگردیهای حامیان کاندیدا و هجمهی بی سابقه به رئیسجمهور، قبل از انتخابات توجهها را جلب کرد، و بدعتهای بیقانونی و اردوکشیهای خیابانی، بعد از انتخابات.
این میانه در طیفی که نسبت به نتیجهی انتخابات معترض هستند نیز، کسانی دیده میشوند که با وجود سابقهای مشابه آنچه که امروز معترض آن هستند، امروز پرچمدار اعتراض شدهاند.
علی اکبر محتشمی پور یکی از این افراد است که حالا مدتی است رئیس کمیتهی خودخواندهی صیانت از آراء انتخابات دهم ریاست جمهوری است.
او با این سمت، به مصاحبه با خبرنگاران مینشیند و از تقلب 11 میلیونی در انتخابات میگوید. او از تشکیل کمیتهی صیانت از آراء دفاع میکند و حتی میگوید در بسیاری از کشورها، بیگانگان نیز پای صندوق حضور یافته و نمایش انتخابات آزاد، باعث اقتدار حکومت آن کشورها میشود.
این مواضع را امروز از محتشمیپور در حالی شاهد هستیم که وی در انتخابات سومین دورهی مجلس، در دولت دوم میرحسین موسوی به عنوان وزیر کشور و مجری انتخابات سبب ایجاد شائبههایی شد که نهایتا با نظر خاص حضرت امام(ره) پرونده اش مختومه شد.
در انتخابات مجلس سوم، جناح حامی موسوی که آن زمان در قالب تشکل "مجمع روحانیون مبارز" فعالیت سیاسی می کرد و تلاش گسترده ای داشت تا خود را نمایندهی "اسلام ناب" معرفی کند ، می خواست تا در انتخابات مجلس سوم اکثر کرسیها را از آن خود کند.
اما تلاش حامیان موسوی برای راهیابی به مجلس سوم به فعالیت سیاسی متوقف نماند و در جریان برگزاری انتخابات و پس از آن بود که گزارشهای فراوانی مبنی بر تخلف در صندوقهای رأی در رسانهها مطرح شد.
برمبنای همین گزارشهای مستند از تخلفات انتخاباتی بود که شورای نگهبان دستور به بازشماری برخی از صندوقها داد.
به این واسطه و با احراز تخلف مجریان انتخابات در موارد متعدد، وزارت کشور دولت موسوی به ریاست "محتشمی" با مراجعه به حضرت امام(ره) خواستار مداخلهی ایشان و استفاده از "حکم ولایی" جهت "تأیید انتخابات" شدند.
شرایط حساس کشور، موجب شد که رهبر فقید انقلاب اسلامی، با صدور حکمی خواستار پایان یافتن روند بازشماری آراء شده و پروندهی رسیدگی به تخلفات انتخابات سوم مجلس شورای اسلامی، مختومه شود.
این رویه البته در انتخابات مجلس ششم که برگزارکننده آن دولت اصلاحات اما نه خود علی اکبر محتشمی که شوهرخواهر وی،"مصطفی تاج زاده" بود، نیز تکرار شد.
در این انتخابات، آراء دکتر حدادعادل حتی در صندوق هایی که خود وی و خانواده اش در آن رای داده بودند، صفر شمارش شده بود.
به واسطه این مستندات و گزارش های مکتوبی از این دست، شورای نگهبان هم دستور به بازشماری چند صندوق حوزه تهران را داد، اما پس از نامه نگاری وزیر وقت کشور در دولت اصلاحات با رهبر انقلاب، ایشان نیز همانند حضرت امام(ره) به شورای نگهبان دستور توقف بازشماری و تایید نتایج را دادند.
این روزها اگرچه رهبر انقلاب حتی برخلاف رویه های معمول، و البته درچارچوب قانون به شورای نگهبان پیشنهاد بازشماری برخی صندوق ها را داده اند اما موسوی و وزیر کشور دولتش گویا به کلی از یاد برده اند رفتارهای فراقانونی رهبر انقلاب برای گره گشایی از امور مملکت در دوره مسوولیت خود و دوستانشان را.
آنان رویدادهای دو دهه گذشته را از یاد برده اند که این روزها حتی به فرمایشات رهبری انقلاب و رویه های قانونی در کشور هم تمکین نمی کنند و میخواهند خواسته خود را به مدد زورآزمایی خیابانی، به کرسی بنشانند.
به نظر میرسد انتظار موسوی و برخی یارانش از نظام برای تصدیق تقلب 11 میلیونی و ابطال انتخابات دهم ریاست جمهوری ،تنها با تغافل ایشان از این واقعیتهای تاریخی انجام می شود.
به انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری در ایران، از هر سو نگریسته شود، نکاتی جالب توجه را با خود به همراه خواهد داشت.
مناظرهها و شبگردیهای حامیان کاندیدا و هجمهی بی سابقه به رئیسجمهور، قبل از انتخابات توجهها را جلب کرد، و بدعتهای بیقانونی و اردوکشیهای خیابانی، بعد از انتخابات.
این میانه در طیفی که نسبت به نتیجهی انتخابات معترض هستند نیز، کسانی دیده میشوند که با وجود سابقهای مشابه آنچه که امروز معترض آن هستند، امروز پرچمدار اعتراض شدهاند.
علی اکبر محتشمی پور یکی از این افراد است که حالا مدتی است رئیس کمیتهی خودخواندهی صیانت از آراء انتخابات دهم ریاست جمهوری است.
او با این سمت، به مصاحبه با خبرنگاران مینشیند و از تقلب 11 میلیونی در انتخابات میگوید. او از تشکیل کمیتهی صیانت از آراء دفاع میکند و حتی میگوید در بسیاری از کشورها، بیگانگان نیز پای صندوق حضور یافته و نمایش انتخابات آزاد، باعث اقتدار حکومت آن کشورها میشود.
این مواضع را امروز از محتشمیپور در حالی شاهد هستیم که وی در انتخابات سومین دورهی مجلس، در دولت دوم میرحسین موسوی به عنوان وزیر کشور و مجری انتخابات سبب ایجاد شائبههایی شد که نهایتا با نظر خاص حضرت امام(ره) پرونده اش مختومه شد.
در انتخابات مجلس سوم، جناح حامی موسوی که آن زمان در قالب تشکل "مجمع روحانیون مبارز" فعالیت سیاسی می کرد و تلاش گسترده ای داشت تا خود را نمایندهی "اسلام ناب" معرفی کند ، می خواست تا در انتخابات مجلس سوم اکثر کرسیها را از آن خود کند.
اما تلاش حامیان موسوی برای راهیابی به مجلس سوم به فعالیت سیاسی متوقف نماند و در جریان برگزاری انتخابات و پس از آن بود که گزارشهای فراوانی مبنی بر تخلف در صندوقهای رأی در رسانهها مطرح شد.
برمبنای همین گزارشهای مستند از تخلفات انتخاباتی بود که شورای نگهبان دستور به بازشماری برخی از صندوقها داد.
به این واسطه و با احراز تخلف مجریان انتخابات در موارد متعدد، وزارت کشور دولت موسوی به ریاست "محتشمی" با مراجعه به حضرت امام(ره) خواستار مداخلهی ایشان و استفاده از "حکم ولایی" جهت "تأیید انتخابات" شدند.
شرایط حساس کشور، موجب شد که رهبر فقید انقلاب اسلامی، با صدور حکمی خواستار پایان یافتن روند بازشماری آراء شده و پروندهی رسیدگی به تخلفات انتخابات سوم مجلس شورای اسلامی، مختومه شود.
این رویه البته در انتخابات مجلس ششم که برگزارکننده آن دولت اصلاحات اما نه خود علی اکبر محتشمی که شوهرخواهر وی،"مصطفی تاج زاده" بود، نیز تکرار شد.
در این انتخابات، آراء دکتر حدادعادل حتی در صندوق هایی که خود وی و خانواده اش در آن رای داده بودند، صفر شمارش شده بود.
به واسطه این مستندات و گزارش های مکتوبی از این دست، شورای نگهبان هم دستور به بازشماری چند صندوق حوزه تهران را داد، اما پس از نامه نگاری وزیر وقت کشور در دولت اصلاحات با رهبر انقلاب، ایشان نیز همانند حضرت امام(ره) به شورای نگهبان دستور توقف بازشماری و تایید نتایج را دادند.
این روزها اگرچه رهبر انقلاب حتی برخلاف رویه های معمول، و البته درچارچوب قانون به شورای نگهبان پیشنهاد بازشماری برخی صندوق ها را داده اند اما موسوی و وزیر کشور دولتش گویا به کلی از یاد برده اند رفتارهای فراقانونی رهبر انقلاب برای گره گشایی از امور مملکت در دوره مسوولیت خود و دوستانشان را.
آنان رویدادهای دو دهه گذشته را از یاد برده اند که این روزها حتی به فرمایشات رهبری انقلاب و رویه های قانونی در کشور هم تمکین نمی کنند و میخواهند خواسته خود را به مدد زورآزمایی خیابانی، به کرسی بنشانند.
به نظر میرسد انتظار موسوی و برخی یارانش از نظام برای تصدیق تقلب 11 میلیونی و ابطال انتخابات دهم ریاست جمهوری ،تنها با تغافل ایشان از این واقعیتهای تاریخی انجام می شود.