
با توجه به اصرار موسوی بر ادامه اعتراضات غیرقانونی خیابانی و بیتوجهی به قانون و درخواستهای مکرر شورای نگهبان، به نظر میرسد او درصدد است تا با برپایی اعتراضات پرهزینه، امنیت را از مردم و کشور سلب کند و از نظام امتیاز بگیرد.
میرحسین موسوی در طول 40 روز گذشته آنقدر فراز و نشیب داشته که حتی بسیاری از شخصیتها و دوستان نزدیکش از تحلیل رفتار و رویکرد او بازماندهاند اما تقریبا همه بر این باورند که آخرین نخست وزیر کشور را "باید از نو شناخت".
او که با سر دادن شعار "قانونگرایی" و "ولایتپذیری" آرای بسیاری را به کیسه خود ریخت، در کمتر از 12 ساعت پس از پایان رایگیری و در بهت و حیرت همگان، شعارهای خود را با فرخوانهای خیابانی وارد مرحله تازهای کرد.
این "اردوکشی و زورآزمایی خیابانی" میرحسین، بسترساز آشوبهایی شد که علاوه بر خسارتهای میلیاردی به اموال عمومی و خصوصی، بیش از 20 کشته و دهها زخمی به مردم تحمیل کرد و امنیت را ویژه از شهروندان تهرانی گرفت.
حتی پای دشمنان قسمخورده مردم ایران همانند اسرائیل، انگلیس، آمریکا، گروهک منافقین و پسر محمدرضاشاه به دخالت در امور داخلی کشور و حمایت از آشوبگران و موسوی هم باز شد.
به موازات این آشوبها، تیم بیانیهنویسی میرحسین بار سنگینی را به دوش کشید چنانکه تاکنون هشت بیانیه و چندین نامه به شخصیتها را تحریر کرده و به امضای آخرین نخست وزیر کشور رسانده است.
همه بیانیههای مذکور در عین حال که "تحریکآمیز و آشوبزا" بوده و "بیتوجه به قوانین کشور" نگارش شدهاند، هرگز هدف و رویکرد مشخصی نداشتهاند.
به عبارت دیگر خواسته موسوی و سران پشتپرده، بر اساس رویدادهای روز صورت گرفته که نشان از بیاساس بودن ادعاهای آنان دارد.
موسوی در ابتدا به نتیجه انتخابات اعتراض میکند. در بیانیههای بعدی هوادارانش را به خیابانها فرا میخواند و سپس با یک جهش غیرمنتظره خواستار "ابطال انتخابات" میشود.
او در بیانیه پایانیاش با اتخاذ رویکردی "مبهم"، دیگر همانند گذشته به نتیجه و ابطال انتخابات اعتراض نمیکند.
میرحسین که انگار فراموش کرده، آشوبهای اخیر نتیجه رویکرد "غیرقانونی" اوست، در این بیانیه به آشوبها و پیامدهای آن اعتراض و در عین حال همه را به ادامه حضور در خیابانهای ترغیب کرده است: آمادگی دارم تا نشان دهم چگونه مجرمان انتخاباتی در کنار مسببان اصلی اغتشاشات اخیر قرار گرفتند و خون مردم را بر زمین ریختند و اکنون کوشش می کنند، صحنههایی را که صدها شاهد و دهها تصویر آن را گواهی میدهند به گونهای دیگر جلوه دهند. حاضر نیستم به خاطر مصالح شخصی و هراس از اینگونه تهدیدها از ایستادگی در سایه شجره سبز استیفای حقوق ملت ایران که امروز به خون به ناحق ریخته شده جوانان این کشور آبیاری شده است، لحظهای صرفنظر نمایم.
آخرین نخست وزیر کشور که حتی به اندازه "یک جمله" حاضر اعتراف به نقش خود در آشوبهایی اخیر و "عذرخواهی از مردم" نشده، خود را مدافع انقلاب و نظام میخواند: آنچه در این روزها رخ داد اصل نظام جمهوری اسلامی را که میراث امام بزرگوار و شهدای گرانقدرمان است هدف قرار داده و این چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذاشت و با طرح اتهاماتی اینگونه و تهدید به محاکمه از آن صرف نظر نمود.
او در عین حال همانند بیانیه پیشینی که امضا کرده، بدون توجه به امنیت جانی و مالی مردم، از موج جدیدی از اعتراضات خیابانی خبر میدهد.
میرحسین در عین حال که مدعی شده اغتشاشات اخیر ارتباطی با بیگانگان ندارد، "دشمنان ایران" را با "مخالفان اعتراضات خیابانی" در یک جبهه قرار داده و به آنها تاخته است: تداوم اعتراض در چارچوب قانون و با رعایت اصول و مبانی نشأت گرفته از انقلاب اسلامی، راهبرد اصلی است که ضامن تداوم و دسترسی به اهداف شماست. دشمن خارجی با همراهی یاران جاهل و طماع خود در داخل بر آنست که مطالبات این حرکت عظیم خودجوش را به خوارج بیرون از نظام نسبت دهد و حتی الله اکبرهای از دل برآمده شما را چون قرآن های سر نیزه معرفی کند. بر ماست که با رفتار و گفتار خود این توطئه شوم را خنثی نماییم.
با توجه به اصرار موسوی بر ادامه اعتراضات غیرقانونی خیابانی، به نظر میرسد او توجهی به فرصت قانونی که شورای نگهبان برای رسیدگی به اعتراضات او آماده کرده، نخواهد کرد و درصدد است که با برپایی اعتراضات پرهزینه، امنیت را از مردم و کشور سلب کند و از نظام "امتیاز" بگیرد.
از آن جاییکه که تمام مستندات و استدلالهای مجریان و ناظران انتخاباتی، حقوقدانان و محافظان امنیت، موسوی و ادعاهایش را محکوم میکند، از این "امتیازگیری" به عنوان "باجخواهی از نظام" یادشده است چرا که هیچ منطقی خواستههای موسوی را حمایت نمیکند.
این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس بار دیگر با تاکید بر قانونگرایی، خاطرنشان کردند: نظام اسلامی و مردم به هیچ قیمتی زیر بار زور نخواهند رفت.
میرحسین موسوی در طول 40 روز گذشته آنقدر فراز و نشیب داشته که حتی بسیاری از شخصیتها و دوستان نزدیکش از تحلیل رفتار و رویکرد او بازماندهاند اما تقریبا همه بر این باورند که آخرین نخست وزیر کشور را "باید از نو شناخت".
او که با سر دادن شعار "قانونگرایی" و "ولایتپذیری" آرای بسیاری را به کیسه خود ریخت، در کمتر از 12 ساعت پس از پایان رایگیری و در بهت و حیرت همگان، شعارهای خود را با فرخوانهای خیابانی وارد مرحله تازهای کرد.
این "اردوکشی و زورآزمایی خیابانی" میرحسین، بسترساز آشوبهایی شد که علاوه بر خسارتهای میلیاردی به اموال عمومی و خصوصی، بیش از 20 کشته و دهها زخمی به مردم تحمیل کرد و امنیت را ویژه از شهروندان تهرانی گرفت.
حتی پای دشمنان قسمخورده مردم ایران همانند اسرائیل، انگلیس، آمریکا، گروهک منافقین و پسر محمدرضاشاه به دخالت در امور داخلی کشور و حمایت از آشوبگران و موسوی هم باز شد.
به موازات این آشوبها، تیم بیانیهنویسی میرحسین بار سنگینی را به دوش کشید چنانکه تاکنون هشت بیانیه و چندین نامه به شخصیتها را تحریر کرده و به امضای آخرین نخست وزیر کشور رسانده است.
همه بیانیههای مذکور در عین حال که "تحریکآمیز و آشوبزا" بوده و "بیتوجه به قوانین کشور" نگارش شدهاند، هرگز هدف و رویکرد مشخصی نداشتهاند.
به عبارت دیگر خواسته موسوی و سران پشتپرده، بر اساس رویدادهای روز صورت گرفته که نشان از بیاساس بودن ادعاهای آنان دارد.
موسوی در ابتدا به نتیجه انتخابات اعتراض میکند. در بیانیههای بعدی هوادارانش را به خیابانها فرا میخواند و سپس با یک جهش غیرمنتظره خواستار "ابطال انتخابات" میشود.
او در بیانیه پایانیاش با اتخاذ رویکردی "مبهم"، دیگر همانند گذشته به نتیجه و ابطال انتخابات اعتراض نمیکند.
میرحسین که انگار فراموش کرده، آشوبهای اخیر نتیجه رویکرد "غیرقانونی" اوست، در این بیانیه به آشوبها و پیامدهای آن اعتراض و در عین حال همه را به ادامه حضور در خیابانهای ترغیب کرده است: آمادگی دارم تا نشان دهم چگونه مجرمان انتخاباتی در کنار مسببان اصلی اغتشاشات اخیر قرار گرفتند و خون مردم را بر زمین ریختند و اکنون کوشش می کنند، صحنههایی را که صدها شاهد و دهها تصویر آن را گواهی میدهند به گونهای دیگر جلوه دهند. حاضر نیستم به خاطر مصالح شخصی و هراس از اینگونه تهدیدها از ایستادگی در سایه شجره سبز استیفای حقوق ملت ایران که امروز به خون به ناحق ریخته شده جوانان این کشور آبیاری شده است، لحظهای صرفنظر نمایم.
آخرین نخست وزیر کشور که حتی به اندازه "یک جمله" حاضر اعتراف به نقش خود در آشوبهایی اخیر و "عذرخواهی از مردم" نشده، خود را مدافع انقلاب و نظام میخواند: آنچه در این روزها رخ داد اصل نظام جمهوری اسلامی را که میراث امام بزرگوار و شهدای گرانقدرمان است هدف قرار داده و این چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذاشت و با طرح اتهاماتی اینگونه و تهدید به محاکمه از آن صرف نظر نمود.
او در عین حال همانند بیانیه پیشینی که امضا کرده، بدون توجه به امنیت جانی و مالی مردم، از موج جدیدی از اعتراضات خیابانی خبر میدهد.
میرحسین در عین حال که مدعی شده اغتشاشات اخیر ارتباطی با بیگانگان ندارد، "دشمنان ایران" را با "مخالفان اعتراضات خیابانی" در یک جبهه قرار داده و به آنها تاخته است: تداوم اعتراض در چارچوب قانون و با رعایت اصول و مبانی نشأت گرفته از انقلاب اسلامی، راهبرد اصلی است که ضامن تداوم و دسترسی به اهداف شماست. دشمن خارجی با همراهی یاران جاهل و طماع خود در داخل بر آنست که مطالبات این حرکت عظیم خودجوش را به خوارج بیرون از نظام نسبت دهد و حتی الله اکبرهای از دل برآمده شما را چون قرآن های سر نیزه معرفی کند. بر ماست که با رفتار و گفتار خود این توطئه شوم را خنثی نماییم.
با توجه به اصرار موسوی بر ادامه اعتراضات غیرقانونی خیابانی، به نظر میرسد او توجهی به فرصت قانونی که شورای نگهبان برای رسیدگی به اعتراضات او آماده کرده، نخواهد کرد و درصدد است که با برپایی اعتراضات پرهزینه، امنیت را از مردم و کشور سلب کند و از نظام "امتیاز" بگیرد.
از آن جاییکه که تمام مستندات و استدلالهای مجریان و ناظران انتخاباتی، حقوقدانان و محافظان امنیت، موسوی و ادعاهایش را محکوم میکند، از این "امتیازگیری" به عنوان "باجخواهی از نظام" یادشده است چرا که هیچ منطقی خواستههای موسوی را حمایت نمیکند.
این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس بار دیگر با تاکید بر قانونگرایی، خاطرنشان کردند: نظام اسلامی و مردم به هیچ قیمتی زیر بار زور نخواهند رفت.