جانبازان شيميايي صبورترين بازماندگان جنگ تحميلي

سلاح‏ هايي که ناجوانمردانه در جنگ ايران و عراق، مرداني را براي هميشه زمين گير کرد و دردهايي را در سينه ‏ها کاشت که نسل‏ هاي بعد نيز بايد تاوانش را بپردازند. جنگ تمام شد و رزمنده به شهر بازگشت، با تني خسته و زخم هايي که آرام آرام خود را نشان مي داد و مي خواست سال هاي سخت ماندن را کوتاه کند. جنگ تمام شد اما حضور پنهانش هنوز در زندگي اش مخفيانه گسترده است و لحظه لحظه او را به خود پيوند مي زد. ..
سه‌شنبه، 9 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جانبازان شيميايي صبورترين بازماندگان جنگ تحميلي

جانبازان شيميايي صبورترين و مظلوم ترين بازماندگان جنگ تحميلي هشت ساله عليه ايران هستند.   
 
سلاح‏ هايي که ناجوانمردانه در جنگ ايران و عراق، مرداني را براي هميشه زمين گير کرد و دردهايي را در سينه ‏ها کاشت که نسل‏ هاي بعد نيز بايد تاوانش را بپردازند.
جنگ تمام شد و رزمنده به شهر بازگشت، با تني خسته و زخم هايي که آرام آرام خود را نشان مي داد و مي خواست سال هاي سخت ماندن را کوتاه کند.
جنگ تمام شد اما حضور پنهانش هنوز در زندگي اش مخفيانه گسترده است و لحظه لحظه او را به خود پيوند مي زد.
صداي سرفه هاي خشکش ساليان متمادي است به گوش مي رسد.
نگاهش مي کنم، هنوز محکم است، صبور و مقاوم ...
ماسک اکسيژن را جلوي بيني و دهانش نگه داشته، به نقطه اي نامعلوم خيره شده و چشم هايش را مي بندد.
مي دانم که کتاب قطور خاطراتش را ورق مي زند ، هميشه همين طور است، مي توانم تصور کنم الان کجاست، شلمچه، سر پل ذهاب و ابروانش را درهم مي کشد، گونه هايش سرخ مي شود، او و ديگر همرزمانش،شانه به شانه هم مي جنگند.
قطره هاي اشک...
بغضي، راه گلويم را بسته است، حتي ديدنش در خيال هم سخت است، پرستوهاي ما يکي پس از ديگري به زمين مي افتند، گروهي پر کشيده اند و گروهي ديگر، پر و بال شکسته مانده اند.
چشم هايش را باز مي کند، شرم دارم به نگاهش ديده بدوزم ، او هم بيست سال، پرستوي زخمي اين نبرد بوده است.
خس خس سينه اش، پيام از بين رفتن ريه ها را با خود به همراه دارد و تاول هاي پوستش نشان از بيماري پوستي.
اينها ارمغان جنگي نابرابر است، يادبود حملات شيميايي.
سرم را بالا مي گيرم، ديگر سرفه نمي کند، دستهايش را بر روي هم، روي سينه گذاشته است، تسبيح را بين دو دست، بي هيچ حرکتي نگه داشته است.
متعجب مي شوم، هرگز نديدم دست از ذکر گفتن بردارد!
به سويش ميروم، لبخندش، تلخي سالهاي عذاب ناشي از جراحات حملات شيميايي را با خود به همراه دارد و اينک با هراس و اضطراب نگاهش مي کنم.
باورم نمي شود، باورم نمي شود، روح او نيز به سوي دوستان شهيدش پر کشيد تا از اين قفس تن رهايي يابد.
هشتم تيرماه ، روز مبارزه با سلاحهاي شيميايي و ميکروبي نامگذاري شده است
 
 
 
 

/1001/

منتظر اخبار ، انتقاد و پيشنهادات شما هستيم :
news@rasekhoon.net


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.