
منوچهر اكبرلو گفت: مديريت كنوني عرصه فرهنگ ديدگاه كلاني ندارد و بهنظر ميرسد محصولات فرهنگي خارج از سياستگذاري مديران، توليد ميشود و تابع نظرات مديران نيست.
«منوچهر اكبرلو» منتقد تئاتر گفت: مدير فرهنگي مناسب كسي است كه نوع مديريتش را متناسب با حوزهاي كه در حال حاضر در آن به سر ميبرد تنظيم كند، مشكل بزرگ مديراني كه حوزه مديريت خود را تغيير دهند، اين است كه تا بتوانند فضاي حاكم بر حوزه جديد مديريتي را شناسايي كنند، زمان طولاني فرصتها سوخته ميشود.
وي افزود: معمولا عمر مديريت در كشور ما بسيار كم است و جابجايي مديران نيز در حوزههايي به شدت متفاوت رخ ميدهد، بنابراين در تغيير مديريت و زماني كه لازم است تا او خود را در شرايط جديد قرار دهد، فرصتهاي زيادي از دست ميرود.
اكبرلو ادامه داد: در شكل فعلي مديران معمولا زمان را به روزمرگي ميگذرانند بنابراين شاهد آن هستيم كه اتفاقهاي بزرگ و اساسي در هيچ حوزه فرهنگي و هنري رخ نميدهد و توليدكنندگان آثار هنري مانند تئاتر، سينما يا كتاب راه خود را ميروند و مديران فرهنگي ما هم امور اداري و روزمره را پشت سر ميگذارند.
وي در پاسخ به اين سوال كه بهتر است يك مدير فرهنگي در رشته تخصصي مديريت دانش آموخته باشد يا اينكه صرفا فرهنگي و هنري باشد، گفت: اينكه يك هنرمند مدير هنري شود، تنها ما را از وجود يك هنرمند و توليدات او محروم ميكند، مهم آن است كه يك مدير چه به صورت آكادميك و چه به صورت تجربي، توانايي مديريت را داشته باشد، نكتهاي كه معمولا در انتصاب مديران لحاظ نميشود و انتصابها بيشتر برگرفته از ارتباطات شخصي است، معتقدم مدير فرهنگي بايد تحصيلكرده مديريت آن هم در يك حوزه تخصصي باشد.
اكبرلو اظهار داشت: مديريت در حوزه آموزش با مديريت در حوزه تئاتر به شدت متفاوت است و اين امري است كه ما را دچار درك نادرست ميكند، بدين معني كه كسي به مديريت جايي انتصاب ميشود كه دليل انتصاب وي موفقيتش در حوزهاي ديگر و بسيار متفاوتتر بوده است، به طور مثال موفقيت يك مدير در حوزه آموزش هيچگاه ملاكي براي توفيق احتمالي او در سمت مدير عاملي يك باشگاه ورزشي نخواهد بود.
اين هنرمند تئاتر در ادامه گفت: البته سيستم كاملا دولتي فرهنگ ما نيز سبب اين امر ميشود و اگر در ميان انبوه مديران فرهنگي كسي يافت شود كه هم مديريت و هم حوزه تخصصي مربوطه را بداند، حجم عظيمي از انرژي او را امور اداري و يافتن ارتباط از جاهاي غيررسمي مانند ارگانها و وزارتخانههاي صنعتي به خود اختصاص ميدهد.
اكبرلو در پايان در مورد عملكرد مديريت فرهنگي كنوني، تصريح كرد: به نظر ميرسد مديريت كنوني ديدگاه كلاني ندارد و به همين دليل است كه جنس توليدات كنوني و به طور مثال در حوزه كتاب يا سينما به هيچ وجه با سالهاي گذشته تفاوتي نداشته و تنها بخشي از توليدات از گردونه توليد حذف شدهاند و به طور كلي فضاي كلي محصولات فرهنگي همان چيزي است كه خارج از سياستگذاري مديران توليد ميشود و تابع نظرات مديران نيست.
«منوچهر اكبرلو» منتقد تئاتر گفت: مدير فرهنگي مناسب كسي است كه نوع مديريتش را متناسب با حوزهاي كه در حال حاضر در آن به سر ميبرد تنظيم كند، مشكل بزرگ مديراني كه حوزه مديريت خود را تغيير دهند، اين است كه تا بتوانند فضاي حاكم بر حوزه جديد مديريتي را شناسايي كنند، زمان طولاني فرصتها سوخته ميشود.
وي افزود: معمولا عمر مديريت در كشور ما بسيار كم است و جابجايي مديران نيز در حوزههايي به شدت متفاوت رخ ميدهد، بنابراين در تغيير مديريت و زماني كه لازم است تا او خود را در شرايط جديد قرار دهد، فرصتهاي زيادي از دست ميرود.
اكبرلو ادامه داد: در شكل فعلي مديران معمولا زمان را به روزمرگي ميگذرانند بنابراين شاهد آن هستيم كه اتفاقهاي بزرگ و اساسي در هيچ حوزه فرهنگي و هنري رخ نميدهد و توليدكنندگان آثار هنري مانند تئاتر، سينما يا كتاب راه خود را ميروند و مديران فرهنگي ما هم امور اداري و روزمره را پشت سر ميگذارند.
وي در پاسخ به اين سوال كه بهتر است يك مدير فرهنگي در رشته تخصصي مديريت دانش آموخته باشد يا اينكه صرفا فرهنگي و هنري باشد، گفت: اينكه يك هنرمند مدير هنري شود، تنها ما را از وجود يك هنرمند و توليدات او محروم ميكند، مهم آن است كه يك مدير چه به صورت آكادميك و چه به صورت تجربي، توانايي مديريت را داشته باشد، نكتهاي كه معمولا در انتصاب مديران لحاظ نميشود و انتصابها بيشتر برگرفته از ارتباطات شخصي است، معتقدم مدير فرهنگي بايد تحصيلكرده مديريت آن هم در يك حوزه تخصصي باشد.
اكبرلو اظهار داشت: مديريت در حوزه آموزش با مديريت در حوزه تئاتر به شدت متفاوت است و اين امري است كه ما را دچار درك نادرست ميكند، بدين معني كه كسي به مديريت جايي انتصاب ميشود كه دليل انتصاب وي موفقيتش در حوزهاي ديگر و بسيار متفاوتتر بوده است، به طور مثال موفقيت يك مدير در حوزه آموزش هيچگاه ملاكي براي توفيق احتمالي او در سمت مدير عاملي يك باشگاه ورزشي نخواهد بود.
اين هنرمند تئاتر در ادامه گفت: البته سيستم كاملا دولتي فرهنگ ما نيز سبب اين امر ميشود و اگر در ميان انبوه مديران فرهنگي كسي يافت شود كه هم مديريت و هم حوزه تخصصي مربوطه را بداند، حجم عظيمي از انرژي او را امور اداري و يافتن ارتباط از جاهاي غيررسمي مانند ارگانها و وزارتخانههاي صنعتي به خود اختصاص ميدهد.
اكبرلو در پايان در مورد عملكرد مديريت فرهنگي كنوني، تصريح كرد: به نظر ميرسد مديريت كنوني ديدگاه كلاني ندارد و به همين دليل است كه جنس توليدات كنوني و به طور مثال در حوزه كتاب يا سينما به هيچ وجه با سالهاي گذشته تفاوتي نداشته و تنها بخشي از توليدات از گردونه توليد حذف شدهاند و به طور كلي فضاي كلي محصولات فرهنگي همان چيزي است كه خارج از سياستگذاري مديران توليد ميشود و تابع نظرات مديران نيست.