خواندن یک صفحه از یک کتاب را میتوان چند گونه تعبیرکرد؛ چیدن شاخه گلی از یک باغ، چشیدن جرعهای از اکسیر دانایی، لحظهای همدلی با اهل دل، استشمام رایحهای ناب، توصیه یک دوست برای دوستی با دوستی مهربان و...
محتوای کتاب درسی باید ارزش و اهمیت قابل قبولی داشته باشد. ملاک تعیین اهمیت با توجه به رویکرد تربیتی و برنامهریزی درسی مؤلفان کتاب درسی متفاوت است. کسانی که برای رشته علمی اهمیت زیادی قائلاند، معمولاً محتوایی را مهم تلقی میکنند که بیشترین حد دانش را به فرا گیرندگان انتقال دهد. معمولاً متخصصان موضوعی این طرز تلقی را نسبت به «اهمیت» مطالب دارند. آنانی که فراگیرنده را محور قرار میدهند و توجه زیادی به ویژگیهای او دارند، محتوای «فراگیر مدار» را مهم میدانند. در نظر آنان محتوایی اهمیت دارد که تجارب یادگیری معنیداری برای افراد فراهم سازد.
افرادی که بر مسائل اجتماعی تأکید میکنند به برنامه درسی جامعه ـ محور اهمیت میدهند. در این دیدگاه ملاک اهمیت محتوای کتاب درسی توجه و تأکید محتوا به زندگی اجتماعی و آماده کردن فراگیرندگان برای ایفای نقش اجتماعی در موقعیتهای گوناگون جمعی است. کدام یک از این سه دیدگاه منطقی و قابل قبول است؟
/7432/
.jpg "بهترین رستوران های سنتی شیراز؛ طعمی اصیل در دل شهر شعر و عطر بهار نارنج")
