مشروعیت حق وتو برای کشورهایی خاص در تعریف ماکیاولی از انسان

رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه با بیان این که انسان مکارتر در نگاه ماکیاولی مفیدتر است عنوان کرد: تعریف غرب از انسان منجر می‌شود حق وتو در سازمان ملل برای کشورهایی خاص به رسمیت شناخته ‌شود.
سه‌شنبه، 3 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مشروعیت حق وتو برای کشورهایی خاص در تعریف ماکیاولی از انسان

رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه با بیان این که انسان مکارتر در نگاه ماکیاولی مفیدتر است عنوان کرد: تعریف غرب از انسان منجر می‌شود حق وتو در سازمان ملل برای کشورهایی خاص به رسمیت شناخته ‌شود.

به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری بین‎المللی قرآن(ایکنا)حجت‎الاسلام والمسلمین احمد رهدار، رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه  با اشاره به نقاط اشتراک بین تمدن‎ها، گفت: یکی از مهمترین ممیزات تمدن اسلامی و غیر اسلامی تفسیری است که اسلام از انسان ارایه می‎کند؛ نگاه اسلام به ناس و غرب به انسان، نقطه آغاز این دو جریان فکری است.
وی افزود: انسان‎شناسی در غرب جدید در ابتدای رنسانس توسط ماکیاولی در دو کتاب گفتارها و شهریار شکل جدیدی به خود گرفت؛ وی در این دو کتاب انسان تیپیکال را مطرح کرد که در این آثار یک انسان موفق زمان و انسان مفید را مطرح کرد؛ وی در این دو اثر مجموعه قواعدی ر ابرای انسان تیپیکال خود تبیین می‎کند؛ وی گفت که انسان همچون روباه است و هرچه روبه‎تر باشد، پس مفیدتر است.
انسان مکارتر در نگاه ماکیاولی مفیدتر است
مدرس حوزه ودانشگاه یادآور شد: در نگاه ماکیاولی، انسان هرچه مکارتر باشد مفیدتر است و بر مبنای چنین نگاهی سیاست ماکیاولیستی به شکل کتاب نصایح‎الملوک نگارش شد؛ آموزش دروغ و فریب‌کاری و ریا و عهد شکنی در کتاب او مهمترین مشخصه‎ای است که می‎توان برای این اثر ذکر کرد.
وی ادامه داد: این نگاه در ابتدای غرب مدرن شکل می‎گیرد و انسان روباه سیصد سال بعد از ماکیاولی در زمان توماس هابز در کتاب لویاتان، ظهوری جدید و نو دارد؛ وی در این کتاب انسانی را ترسیم کرد که گرگ انسان‌‎های دیگر است؛ بعد از وی چارلز داروین انگلیسی ظهور کرد و در 1870 کتابی به نام تبار انسان نوشت که ادعا کرد انسان از نسل بوزینه است.
رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه، تصریح کرد: در پایان قرن نوزده، نیچه کتاب دجال را نوشت که در آن صحبت از ابر حیوان کرد؛ وی می‎گوید که انسانی که هم روباه است، هم گرگ است و هم میمون، باید نامی چون ابرحیوان را یدک بکشد، او در توصیف این ابر حیوان به عنصر هوس به عنوان یک عنصر حیاتی و اصلی در این موجود اشاره کرد و گفت که اگر هوس را از او بگیریم دیگر چیزی از او باقی نمی‎ماند.
ادعای میشل فوکو در مورد مرگ انسان پس از مرگ خداوند
وی گفت: البته یک نکته ضروری است که نباید ابر انسان نیچه را در کنار ابر حیوان ببینیم؛ این انسان وارد قرن بیستم شد و در فاصله کمتر از سیصد سال دو جنگ جهانی به راه انداخت و هشتاد میلیون کشته را روی دست تاریخ گذاشت؛ همین سیر است که باعث می‎شود میشل فوکو ادعا کند وقتی خدا در قرن نوزده مرد، انسان هم در قرن بیستم مرد؛ هم اکنون در دنیای غرب کتبی درباره قهر تکنیک، انسان منفعل شده و مباحثی نظیر آن مطرح است، منتشر می‎شود.
خلیفه‌اللهی انسان از منظر اسلامی
رهدار یادآور شد: خط اصلی تبیین انسان در دنیای غرب همین روند بود؛ در تفکر اسلامی انسان این گونه تعریف نمی‎شود؛ در تعریف اسلامی از انسان، وی خلیفه‌الله است؛ یعنی کسی است که جانشین خدا روی زمین و اشرف مخلوقات است؛ مصداق «نخفت من روحی» است؛ ویژگی‎های اسلام در انسان‎شناسی به هیچ عنوان قابل مقایسه با نگاه غربی نیست.
وی عنوان کرد: در واقع باید گفت که وقتی جوهره انسان در تفکر غربی، حیوانی است، چنین تعریفی از انسان در حقوق بشر مطرح می‎شود و این تعریف در شورای امنیت در بالای سر همگان قرار گرفته و حق وتو نیز در بالاترین رکن این سازمان در مقابل مظلومان و کشورهای ضعیف‎تر قرار می‎گیرد، این تعریف غربی از انسان حق وتو را برای کشورهای خاصی به رسمیت می‌شناسد.
این کارشناس حوزوی بیان کرد: چون اسلام، انسان را خلیفه‏‎الله تببین کرده است؛ به جای آنکه حق بشر را به سان منشور حقوق بشر مطرح کند به مسئله حکم بشر تاکید کرده است؛ تفاوت حق و حکم آن است که حق هم قابل اسقاط است هم انتقال، ولی حکم دائمی است.
وی گفت: در بحث علم هم قصه به همین گونه است که علم در غرب به قدرت تعبیر شده است ولی ما هم معتقد هستیم که علم هم متضمن به قدرت است؛ با همین عناصر مولفه‎های شکل‌گیری علم در عالم اسلامی و غربی متفاوت خواهد شد؛ در قرآن راجع به علم مباحث مختلفی ارایه شده است.
حکمت در اسلام بالاترین درجه علم است
رهدار عنوان کرد: خداوند در قرآن بیان می‎کند که تقوا پیشه کنید تا خداوند برکات عالم را برای شما فرو بریزد؛ اخلاص در اسلام جزو مولفه‎های علم محسوب می‎شود؛ در اسلام حکمت بالاترین درجه علم است؛ مبحث شکر نیز در اسلام از مصادیق عالی علم است که این تعریف در غرب هیچ جایگاهی ندارد.
وی گفت: یکی دیگر از تفاوت‎های مفهومی اسلام و غرب در مفهوم درونی علم از منظر کسب یا عدم کسب علم است؛ بسیاری از علوم در اسلام اکتسابی نیست؛ یعنی اینکه خداوند این علم را به بشر می‎دهد و اوست که باید استعداد دریافت را پیدا کند.
7432



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.