در میکده‌ی عشق سبو آوردید یاران، به حریم لاله، رو آوردید او شمع شد و سوخت و خاکستر شد جز عشق نبود آنچه ازو آوردید محمود تاری

این، چفیه‌ی پاره بود در خاک؟ یا ابر بهاره بود پنهان در خاک؟ باور کن استخوان پوسیده نبود یک مشت، ستاره بود پنهان در خاک

ای راز نهفته، ای شهید گمنام بر عشق غرور آفرین تو سلام هنگام عروج سرخت ای روح بلند بر بال فرشتگان گرفتی آرام مرتضی امیری

یک چفیه پر از بهار، باور کردم موسیقی انتظار، باور کردم من عاشقی تو را به روی مین‌ها در لحظه‌ی انفجار باور کردم کیوان براهنگ

ای روح بلند تو، فراز هر بام سر داده سرود لاتخف شب هنگام تو صبح نوید بخش دلها گشتی ای قبله‌ی عشاق، "شهید گمنام" دکتر فاضلی دوست

ای کاش همیشه رنگ غم‌ها باشم در سنگر عشق، مرد تنها باشم دلخسته‌ام از خاطره‌ها، بگذارید گمنام‌ترین شهید دنیا باشم

ای دوست به شهر ما صفا آوردی این رایحه را تو از کجا آوردی؟ انگار نماز عشق را سر سرخ بر تربت لاله‌ها به جا آوردی سید محمد بابامیری

برای شهدای تفحص تو سرخ و سپید می‌شوی می‌دانم سیبی که رسید می‌شوی می‌دانم انگار که بو برده‌ای از باغ بهشت آخر ـ تو شهید می‌شوی ـ می‌دانم! ...

می‌آید و زخم ناگهانی بر دوش تصویر دو چشم آسمانی بر دوش از دشت بزرگ عشق برمی‌گردد خاکستر و بار استخوانی بر دوش بهاره احمدی

پیدا شده! ای شهید گمنام! نام آوری‏ات زبانزد عام از نام و نشان فراتری تو گمنام منم: اسیر یک نام یحیی علوی فرد