برچیده شده سفره ی پر فیض الهی

برچیده شده سفره ی پر فیض الهی بیچاره همان بنده که بی بهره زخوان شد ترک دل ما کرد دل آرام خدایی ایام بهار دل هر بنده خزان شد

وداع اى ماه عشق و جوشش و شور

وداع اى ماه عشق و جوشش و شور وداع ای ماه حق و تابش نور وداع اى شافع مقبول درگاه وداع اى آستان عصمت الله

پنهان شدی ز دیده هامان رمضان

پنهان شدی ز دیده هامان رمضان آه! بی نگهی به برده هامان رمضان هرچند کنی ثواب اعمال زیاد صد حیف کم است کرده هامان رمضان

رفتی ز نظر چه زود ای ماه خدا

رفتی ز نظر چه زود ای ماه خدا تنها شده ایم چه سود ای ماه خدا از ما تو مگر وفا ندیدی رمضان محروم شده ایم ز جود ای ماه خدا

آه! همچون دلِ جا مانده ی ما در رمضان

آه! همچون دلِ جا مانده ی ما در رمضان از تو تا روزِ ابد خاطره ها می ماند فیضِ این ماه همین بس که با ذکرِ علی در گلستانِ دلم عطرِ ولا می ماند

دلِ ما در به در ماهِ خدا می ماند

گر چه تلخ است عبور از سحرِ ماهِ صیام دلِ ما در به در ماهِ خدا می ماند بار الها! تو ببخشا بدی ام از کرَمت گر بشویی گنه ام نیک به جا می ماند

رمضان می رود و اشک و دعا می ماند

رمضان می رود و اشک و دعا می ماند ذکرِ خیرِ تو در اندیشه ی ما می ماند دلِ ما روشن از آن پنجره ی نورانیست که سحر تا به سحر رو به تو وا می ماند

تمام شد رمضان تازه ما شروع شدیم

تمام شد رمضان تازه ما شروع شدیم به شب نشینى عشاق ماه کم آورد به بارگاه کریمت گناهکار آمد ولى ببخش اگر که گناه کم آورد

همیشه وقت خداحافظی دلم تنگ است

همیشه وقت خداحافظی دلم تنگ است و پای بندگی ما هنوز هم  لنگ است دعای از سر عادت و گریه از سر ترس اثر نداشت به قلبی که سخت، چون سنگ است

فیض بردیم ز احسان و عطا این شبها

فیض بردیم ز احسان و عطا این شبها پُر شود با کرمت دست گدا این شبها تو بیا واسطه شو توبه ی ما رَد نشود مستجاب است به نام تو دعا این شبها